امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

(1396 اسفند 11، 0:13)خنده نوشته است: فکر میکنم یجورایی میشه گفت حال الانم استانه جنون رسیدم
اینکه نسبت به همه چی زندگیت بیتفاوت شی و دلت بخواد تو عالم خودتو و پر از لغزش باشی ولی برات مهم باشه که گناه نکنی و شیطان رو روسفید نکنی عحیبه برام چون تناقض دارم
اینکه دیگه مردن و زنده بودنم مهم نیست برام و از طرفی دلم میخواد قبل مردن ازدواج کنم
اینکه تمام سعیمو میکنم تا به سمت لغزش کشیده نشم و با توان کمی که دارم کلی برنامه دارم اما باز شرایط تنهایی و خطرساز رو برای خودم مهیا میکنم
و ....
خودم با خودم در تناقض با ضد خودم مشکل دارم و مدام سویچ میشم بین این دو و نمیدونم اخرش چی میشه
دلم میخواد هم به عشق برسم و عشق به عشقش برسه
اینکه کمک میکنم به ادمی که داره بهم ضربه میزنه در حالی که خودم پر از زخم نیاز به کمک دارم
اینکه هر لحظه ممکنه بخوابم و لحظه ایی دیگه نباشه برای بیدار شدن ولی باز خئابیدن رو دوست دارم
و خیلی موارد دیگه که از گفتنش حوصله ام سر میره
و شاید اینکه در حال سرگیجه و گنگی و بیحال شدن اصرار به حرف زدم دارم تا اروم شم
خدابزرگه

من
 سپاس شده توسط
وقتی که از کسی عصبانی یا دلخور میشم، وسوسه میاد سراغم.
برای من عصبانیت یکی از مضرترین رفتارهاست که منجر به خ.ا میشه
من از خود می پرسم، شما چطور؟

آیا اعتیاد یک نوع بیماری است؟؟

اعتیاد جنسی چیست؟؟

آیا من یک معتاد جنسی هستم؟؟

چگونه می توانم بفهمم که یک معتاد جنسی هستم؟؟

 سپاس شده توسط
بچه ها من امروز شکستم....

خیلی دوست دارم به خودم فحش بدم...
چقدر برنامه داشتم برای ادامه پاکیم....

می خواستم امسال جشن تولدم رو با ۹۰ روز پاکی بگیرم.
می خواستم بعدش برم دنبال ازدواج....

مثل یه ظرف آبی که قطره قطره پر می شه پاکی جمع کرده بودم که با یه ضربه همش ریخت....

اما....

هنوز امیدوارم، می دونم می شه.. من راهش رو پیدا کردم، کافیه سوراخ سنبه ها رو ببندم.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
303
هممون خستگی رو تجربه کردیم و میکنیم
توی این زمان دست خودمونو بگیریم و ببریم بیرون
یه دوری بزنیم
میبینیم زندگی در جریانه برای همه
حال خوب رو بسازیم و دوباره شروع کنیم
سخته ولی میشه 
شکل شعاره حرفم ولی میشه
من اینکارو کردم پس میشه
Khansariha (69)
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
با هر عصبانیت،خشم، ترس... وسوسه به من حمله میکنه چون من همیشه برای تسکین خودم از شهوت رانی استفاده کردم. هر نوع از شهوت رانی (خودارضایی، خیالبافی جنسی و غیر جنسی...) برای من به صورت یه اجبار تبدیل شده، راهی برای فرار از واقعیت و تسکین دردهام.
من از خود می پرسم، شما چطور؟

آیا اعتیاد یک نوع بیماری است؟؟

اعتیاد جنسی چیست؟؟

آیا من یک معتاد جنسی هستم؟؟

چگونه می توانم بفهمم که یک معتاد جنسی هستم؟؟

 سپاس شده توسط
اقای منشور
میدونین چرا پناه میاوردین به این مسیله؟
چون با این واکنش شما تمام تمرکزتون روی این مسیله هستش
شما میتونین یه روش دیگه رو امتحان کنین بجاش
بیاین روی این تمرکز کنین ک فکرتون رو خالی کنین
اولش سخته ولی با تمرکز خیلی راحت میتونین کنترل تفکراتتون رو بدست بگیرید
هم از فشارها راحت میشید هم از خ . ا
53258zu2qvp1d9v
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــKhansariha (7)
 سپاس شده توسط
همش که نباید بیایم این جا از حال خرابمون بنویسیم
حالم خوبه خیلی خوب
نه این که مشکل نداشته باشما نه پر از مشکلاتم کلی بدبختی سرم ریخته ولی خوبم خیلی خوب 21) نمیدونم چرا !
نمیدونم ولی هر وقت احساس میکنم کلی مشکل دارم ولی خدا همرامه حضورش احساس میکنم حالم خوب میشه
1 شایدم از اثرات این 20 روز ترکه
به هر حال خوشحالم براتون از این حالای خوب با همه مشکلاتی که دارید آرزو میکنم 53
 أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام به دوستان همدردم
من متوجه شدم که یه معتاد جنسی هستم و تفاوت خیلی زیادی با یه معتاد مواد مخدر و یا معتاد به الکل ندارم و بارز ترین تفاوت در نوع مصرف هستش که من به جای مواد مخدر از شهوت رانی و  خ.ا  (که یک نوع رابطه جنسی با خودم هستش) استفاده میکنم. اعتیاد یه نوع بیماری هستش که فرد معتاد در مقابل رفتار اجباری (مصرف کردن شهوت ویا الکل و یا مواد مخدر و یا پرخوری ...) عاجز هستش. در نتیجه من در مقابل هر نوع شهوت رانی عاجزم.
 "غلبه بر شهوت بدون خدا غیر ممکن است."
از دوستان همدردم که در رابطه با پست قبلی من نظر دادن و خواستن که کمکم کنن تشکر میکنم و از این بابت خیلی خیلی خوشحالم.
از دوستان اگر کسی نظری و یا سوالی داره خوشحال میشم بدونم.
من از خود می پرسم، شما چطور؟

آیا اعتیاد یک نوع بیماری است؟؟

اعتیاد جنسی چیست؟؟

آیا من یک معتاد جنسی هستم؟؟

چگونه می توانم بفهمم که یک معتاد جنسی هستم؟؟

 سپاس شده توسط
دلم یه سفر یه ماهه میخواد.کاش میشد جدا شد مدتی از زندگی.
 سپاس شده توسط
به قول شاعر :

منو با خودت ببر خنده خانم

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
خبر این خانم ترکیه ای که هواپیماش تو شهرکرد سقوط کرده رو ک شنیدم دیدم چقد مرگ نزدیکه
هواپیما داشت برج به نامش بود بهترین جاهای دنیا سفر کرده بود و هنوز استوری اینستاگرامش که خبر ازحضورش تو ی کنسرت خفن میداد، هستش
اما امروز هیچی ازش نمونده حتی ی جنازه
چقد دنیا فانی و گذراس چقد بی وفاس و لذتهاش کوتاه
و چقد ک مرگ نزدیکه خیییییلی نزدیک
هم هیجان انگیزه هم ترسناک
هیجان انگیزه چون به کار وامیداره تورو و وادارت میکنه عجله کنی برای رسیدن ب رویاهات و هم ترس اوره چون هی باخودت میگی الانه ک عمرم سر بیاد و من بمونمو و ...
این روزا خیلی غیبت کردم شغل من متاسفانه ایجاب میکنه زیاد حرف بزنم وقتی هم زیاد حرف بزنی دروغ قاطیش میشه غیبت میاد و کلی گناه زبانی دیگه 
کلافه ام و نمیدونم چطور کمش کنم اعتراف میکنم خ از حرفها هم ضروری نیس ولی انگاری عادت شده
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
این ترانه گروه پالت بدجوری تو مخمه :

" برادرا!  برادرا! حتما اشتباهی شده این شهر شهرِ من نیست! "

انگار واقعا یه اشتباهی شده !
یه داستان تو ذهنمه !
همیشه وقتی کلی کار دارم یه داستان تو ذهنم میاد

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
(1396 اسفند 21، 9:41)خاله شادن نوشته است: خبر این خانم ترکیه ای که هواپیماش تو شهرکرد سقوط کرده رو ک شنیدم دیدم چقد مرگ نزدیکه
هواپیما داشت برج به نامش بود بهترین جاهای دنیا سفر کرده بود و هنوز استوری اینستاگرامش که خبر ازحضورش تو ی کنسرت خفن میداد، هستش
اما امروز هیچی ازش نمونده حتی ی جنازه
چقد دنیا فانی و گذراس چقد بی وفاس و لذتهاش کوتاه
و چقد ک مرگ نزدیکه خیییییلی نزدیک
هم هیجان انگیزه هم ترسناک
هیجان انگیزه چون به کار وامیداره تورو و وادارت میکنه عجله کنی برای رسیدن ب رویاهات و هم ترس اوره چون هی باخودت میگی الانه ک عمرم سر بیاد و من بمونمو و ...
این روزا خیلی غیبت کردم شغل من متاسفانه ایجاب میکنه زیاد حرف بزنم وقتی هم زیاد حرف بزنی دروغ قاطیش میشه غیبت میاد و کلی گناه زبانی دیگه 
کلافه ام و نمیدونم چطور کمش کنم اعتراف میکنم خ از حرفها هم ضروری نیس ولی انگاری عادت شده
أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ
پندها چه بسيار است و پند گرفتن چه اندك به شمار.
خطبه ۲۸۹ نهج البلاغه
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان