امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

آیا انتخاب کردن همسر نشانه ی عاشق بودن و دوست داشتن نیست؟
شما چرا همسرتو خودت انتخاب میکنی؟
صرفا به خاطر اینکه زیباست؟پولداره؟یا اینکه اونو به خاطر خودش دوست داری؟
وگرنه چرا وقتی مامانت یا بابات میگه این بدردت نمیخوره تو گوش نمیدی؟
عشق باید درمسیر درستش باشه،
نه اینکه بعد ازگذشت چند ماه
تمام عفت وپاکی خودت و اون دختر رو از بین ببری
کی گفته انسان نباید عاشق بشه؟
از کجا مطمئنی که بعد از ازدواج شما میتونی عاشق همسرت بشی؟
من و نامزدم داریم کاریو که درسته انجام میدیم
شما درمورد من اشتباه کردین،
ما هردومون مقید و پایبند اصول هستیم،من از اون جوونای .... نیستم
نه لباس پوشیدنم،نه موهام نه .....،هیچ کدوم اونجوری نیست
بزرگترین لحظه و با ارزش ترین چیز توی زندگی زمانیه که بخوای به عشقت ابراز علاقه کنی
عشق حقیقی خداست،درسته
اما برای رسیدن به عشق خداوند باید از یک چیز کوچیکتر مثل عشق زمینی شرو کرد
نمیدونم شاید فکر کردین که نامزد من عشقشو به پام ریخته
نه اینطور نیست
ما اونجوری نیستیم که باهم فلان جا قرار بذاریم و...
اصلا هیچ کدومتون نمیتونین قضیه مارو حدس بزنین
با انگشت شکسته هم تایپ کردن سخته ها،
اینو میگم که همه بدونن،اگه کسی رو دوست دارین حتما بهش بگن
چون فزصتا زود ازدست میرن
و پشیمونی سودی نداره
آبجی مارال عزیزم،قرار نیست ما همدیگرو فراموش کنیم
قراره تا موقع وصال ارتباطمون قطع باشه
موقع وصال هم به شرایط هردومنون خصوصا من بستگی داره
که درسم تموم شه
حساب کردم یه چیزی حدود 1349روز دیگه مونده
خدا صبرم بدهTears
(1388 ارديبهشت 21، 15:48)مجتبی نوشته است: به نظر من :
و اين داستان هاي عشق و عاشقي تو كتاب ها و داستانهاست و برا تمثيله ...
وقتي خاطرت رو تنها گذاشتي قلبت رو خالي گذاشتي مصلمه كه ميخواد خودش رو با يه چيزي پر كنه ....
اين حرف هايي كه در باره پيامبر ها ميزنن هم خيلي از استادام ميگن غلطه غير ممكنه پيامبر يه لخظه از ياد كامل خدا برگرده از سطح فكري من و تو بالاتره كه با اين داستان ها بخواهيم عمل كنيم
نه ما اگه رابطه قلبي خوبي با خودمون و اماممون نداشته باشيم احتمال داره از اين خوش اومدن ها دچار مشكل بشيم!!
خوش اومدن بد نيست اما هدف تو يه چيز ديگست!! تو برا يه چيز ديگه اومدي !!

من که گفتم عزیز دلم قلبم از خدا خالی نیست
ینی فکر میکنی وقتی انسان عاشق میشه خدارو فراموش کرده؟
پیامبرا هم انسان هستن،تو سوره حجرات گفته شده که محمد انسانی است در میان خود شما،و ازمیان خود شما برخاسته
آیا حضرت یوسف از یاد خدا غافل نشد؟این در خود قران اومده
درسته من برای چیز دیگه ای اومدم،
یاد خدا باید همیشه در دلو جان من زنده باشه
ما نباید عشق به همسرو خونواده رو با عشق خدا مقایسه کنیم
اصلا قابل مقایسه نیست،کسی که عشق خدایی داره
صد در صد به عشق زمینی قانع نیست،اما برای رسیدن به عشق خدایی باید عاشق خود و همسر و خونوادت باشی
ما چقد حدیث و روایت داریم که ابراز علاقه کردن به همسر رو توصیه کرده
و حتی براش پاداش هم درنظر گرفته شده
ما باید به دنبال عشق خدایی باشیم
من دنبال عشق خداوند هستم،کسی هم که عاشقشم همینطوریه و با درجه بالاتر ازمن،پس دونفر بهتر از یک نفر میتونن به هم کمک کنن تا به کمال برسن،یک دست صدا نداره
حالا شاید شما نخوای عاشق شی،این دست خودته
ولی بزرگترین نعمت روی زمین عشقه
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
Smiley-face-cool-2منم موافقم آقا مجتبی خان کااااملااااا
موفق باشین دوستان317Khansariha (48)
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

تقدیم به همه دوستان گل و عزیز، دارم موسیقی زیر رو گوش میدم، یه قطعه پیانو، مهم نیست کی زده، فقط باید گوش داد، با یه صدای ملایم،

==>> لینک (ازدواج عشق)

به به، واقعا می چسبه، تقدیم به همه Khansariha (8)
به به آقا مهدی فکر کنم روحیت بهتر شدا نه؟
همیشه موفق باشی
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد
بله پارمیدا،دوست خوب من،اینو هم مدیون همه شما دوستای گلم هستم
یه راه پیدا کردم که آرومم میکنه،یکم بیخیالی
ولی دوریش خیلی اذیتم میکنه،اه باز یادم افتادTears

دوستان بابام حالش خوب نیست،واسه خوب شدنش دعا کنین
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
منم نظرم اینه که گاهی عشق باعث میشه بیشتر خدارو حس کنی.......خودم تجربه کردم هنوزم درگیرشم... اصلا مثه زلخیای خودمون

اگه عشق ازرو هوس باشه آره کاملا خدا از یادمون میره........ولی زلخام اولش عشقش ازرو هوس بود بعد ازبس زجر کشید آدم شد
اصلا به نظرم عشق=هوس...............شاید هوس مارو به خدا نزدیک میکنه...مثه همین خودارضایی که باعث شد من خاطر خای خدا شم


خوش حال باش مهدی جون .چون هردوتون عاشق همید................خیلی عشقا یه طرفن و ادمو داغون میکنن

بازم خداروشکر کن که راههای زیادی براتون هست تا به هم برسید فقط یکم باید صبور باشی

ولی من...........................هیچوقت به عشقم نمیرسم.........4 ساله عاشقانه دوستش دارم ولی عاقلانه نه.......چون مطمئنم باهاش خوشبخت نمیشم...پس من بیشتر عاشق خودمم
(توام مهدی مطمئن باش بیشتر خودتو دوست داری که عاشق اونی.چون میدونی بی اون نمیتونی زندگی کنی برا همین میخوایش...به خاطر خودت اونو دوست داری)

ولی من مطمئنم ازدواج هم بکنم تنهاش نمیذارم...............این خیانت به شوهره میدونم......ولی من نمیتونم فراموشش کنم.......نمیذارم شوهرم بفهمه4fvfcja

اصلا کو شوهر؟؟؟؟؟؟؟؟؟هان؟؟؟؟دلم خوشه هاااااا
ولی یه چیزی........این طرف من یکی از بزرگترین عیباش اینه که نماز نمیخونه ..ازین چیزاش بدم میاد ولی بازم دوسش دارم.....شاید دیوونم نه؟؟؟

آرزوم اینه که سرش به سنگ بخوره نماز خون شه.................شما پیشنهادی دارید؟؟؟؟؟؟من که هرچی بش میگم یه بهونه ای میاره

بعضی آدما نماز خوندن براشون توفیقشو از دست میده واسه همین نمیخونن.............چرا توفیق نداره براشون؟

میدونم خیلی چرتو پرت گفتم
من کی گفتم نباید عاشق شد؟
بلکه گفتم عشق بعد ازدواج به اوج و کمالش میرسه
"اگه" با انتخاب درست باشه
یه بخشی مهمی از "انتخاب" هم دوست داشتنه !

من اسم این دوست داشتن رو نمی ذارم عشق. تو این مرحله اگه عاشق بشی یعنی چشمتو بسی !!من صرفا از این نگرانم که این دوست داشتن بیش از حد تو انتخابت "از حدش رد بشه" مثل این چیزی که a.a نوشته و میگه طرف نماز نمی خونه و..خیلیا دیدم که تو این انتخاب ها شکست خوردن و فقط دوران به قول خودشون "عا شقیشون" قبل ازدواج بوده!

اون که تو قلبش فقط خدا هست از این نعمت علاقه که خدا براش بوجود اورده دو دستی خودش و طرفش رو بدبخت نمیکنه!! دوست داشتن رو هم جز اصلی ترین گزینه ملاکش میذاره ولی نه این که دوست داشتن "تنها ترین " ملاک بدونه و بگه من عاشق شدم!
عاشق خدا بخاطر خدا دوست میداره ،به خاطر خدا انتخاب میکنه! مرزش میدونی کجاست؟ اونجایی که تو باید انتخاب کنی!آیا کسی که دوسش میداری رو میتونی خوشبخت کنی؟ این فکر نیاز به تعقل داره اینجاست که باید بخاطر خدا از احساست (تا جایی که میبینی داره بت ضرر میزنه) نسبت به اون بگذری!حالا مرز چی شد اول خداست یا اون ؟ این چه دوست داشتنی میه اگه خدا ازت راضی نباشه! این مسئله یه گناه و دو گناه نیست مسئله یه عمره!

پس اگه واقعا دوستش داری فیلم عشق و عاشقی در نیار از خدا بخواه که احساساتت تا حدی باشه که بتونی درست تصمیم بگیری !!!
وقتی درست تصمیم بگیره مطمئنن این علاقه بعد ازدواج به اوج خودش میرسه میشه عشق!! این عشق عشقیه از جنس عشق بخدا اصلا هم جدا نیست !همونه !چون تو هرچیم به پاش بریزی بازم کمه و تو رو بیشتر به خدا نزدیک تر میکنه !اصلا مگه میشه بدون عشق بخدا رسید؟من میگم هر عشقی داری جنسش از خدا باشه ! اون میشه عشق بخدا بقیش محبتو عشق نیست سرابه و توهمه !فقط عشق به خدا تو رو پر میکنه ،کاری که بخاطر اون انجام میدی ،نوع دوست داشتن ها متفاوته ..نوع دوست داشتن تو نسبت به خواهرت با دوست داشتن نسبت به همسرت متفاوته اما جنسشون یکیه !از جنس عشق بخداست ×تو داری بخاطر عشق بخدا به اونا محبت میکنی!!

تو با زلیخا خیلی فرق داری اون خدا را اصلا نمیشناخت! تو شیعه اسلام دین کاملی
عشق غیر خدا برا هرکسی سرابه و مسلما بعدا به این نتیجه میرسه
اما من که جای سراب و نتیجش رو میدونم مرض دارم وقت تلف کنم پاشم برم و بیام بعد بگم آره از عشق به غیر خدا میشه به عشق به خدا رسید؟

پس مهدی به خاطر خدا احساساتت رو کنترل کن و سعی کن درست انتخاب کنی
سعی کن لیاقتت رو به خانواده ثابت کنی، مهارت های عقلی و اجتماعیت رو ببر بالا اینکار حداقل یک سال طول میکشه که تو مهارت های زندگی مشترک رو باید یاد بگیری ، بعدش شاید زود تر بش برسی !شاید به این نتیجه برسی که این بهترین انتخابت بوده ،شاید هم بعد بفهمی که اصلا مناسب برا زندگی نیست .قلبت رو از خدا پر کنن ببین خدا برا هر کودوم از دوست داشتن هات چی گفته همون رو انجام بده این میشه ی عاشقی واقعی خدا!!!! Khansariha (48)
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
(1388 ارديبهشت 21، 21:53)a.a نوشته است: منم نظرم اینه که گاهی عشق باعث میشه بیشتر خدارو حس کنی.......خودم تجربه کردم هنوزم درگیرشم... اصلا مثه زلخیای خودمون

اگه عشق ازرو هوس باشه آره کاملا خدا از یادمون میره........ولی زلخام اولش عشقش ازرو هوس بود بعد ازبس زجر کشید آدم شد
اصلا به نظرم عشق=هوس...............شاید هوس مارو به خدا نزدیک میکنه...مثه همین خودارضایی که باعث شد من خاطر خای خدا شم


خوش حال باش مهدی جون .چون هردوتون عاشق همید................خیلی عشقا یه طرفن و ادمو داغون میکنن

بازم خداروشکر کن که راههای زیادی براتون هست تا به هم برسید فقط یکم باید صبور باشی

ولی من...........................هیچوقت به عشقم نمیرسم.........4 ساله عاشقانه دوستش دارم ولی عاقلانه نه.......چون مطمئنم باهاش خوشبخت نمیشم...پس من بیشتر عاشق خودمم
(توام مهدی مطمئن باش بیشتر خودتو دوست داری که عاشق اونی.چون میدونی بی اون نمیتونی زندگی کنی برا همین میخوایش...به خاطر خودت اونو دوست داری)

ولی من مطمئنم ازدواج هم بکنم تنهاش نمیذارم...............این خیانت به شوهره میدونم......ولی من نمیتونم فراموشش کنم.......نمیذارم شوهرم بفهمه4fvfcja

اصلا کو شوهر؟؟؟؟؟؟؟؟؟هان؟؟؟؟دلم خوشه هاااااا
ولی یه چیزی........این طرف من یکی از بزرگترین عیباش اینه که نماز نمیخونه ..ازین چیزاش بدم میاد ولی بازم دوسش دارم.....شاید دیوونم نه؟؟؟

آرزوم اینه که سرش به سنگ بخوره نماز خون شه.................شما پیشنهادی دارید؟؟؟؟؟؟من که هرچی بش میگم یه بهونه ای میاره

بعضی آدما نماز خوندن براشون توفیقشو از دست میده واسه همین نمیخونن.............چرا توفیق نداره براشون؟

میدونم خیلی چرتو پرت گفتم

حرف دلمو زدی ای ای عزیزم،ای خدا بالاخره یکی پیدا شد درد دل منو بگه
ولی من و اون هردومون پایبندیم،و هم خونواده هامون هم کاملا بهم شبیه
و خط فکریمون هم یکیه،چه خودمون چه خونواده هامون،اصلا به خاطر همین بود که بهش پیشنهاد ازدواج دادم،وگرنه اگه یک درصد احتمال میدادم که
ما بهم نمیرسیم،اصلا مزاحمش نمیشدم و خودمو وابستش نمیکردم
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
مجتبی یه کوچولو فکر میکنم داری یه طرفه به قاضی میری،
ازکجا میدنی که ما چشمو گوش بسته تصمیم گرفتیم،حرفات خیلی شبیه حرفای دکتر انوشس
من توضیح میدم برات،من از روی احساس ایشونو انتخاب نکردم،وقتی که خوب شناختمش بهش پیشنهاد دادم
و وقتی فهمیدم که میتونیم باهم خوشبخت شیم بهش گفتم،و وقتی که فهمیدم خونواده هامون هم بهم میخورن و شبیه هستن بهش پیشنهاد ازدواج دادم،از همون شروع کار هم خونواده های هردومون درجریان بودن،پس میبینی که
زیادم احساسی عمل نکردیم،من باحرفت کاملا موافقم،تنها ملاک من و ایشون دوست داشتن نبوده،
من وقتی که فهمیدم واسه رسیدن بهش مانع بزرگی سر راهم نیست عاشق و وابستش شدم،
ما عاقلانه تصمیم گرفتیم،چشمامونو نبستیم،گذاشتیم عقلمون عمل کنه نه دلمون،
درمورد اون قسمت آخر،شما نسبت به من هیچ شناختی نداری،پس قضاوت کردن درمورد شخصیت من
و طرز فکر کردن من کار درستی نیست،و اینکه اگه من باشم کسی که با احساس یه دختر بازی میکنه رو اعدام میکنم
،حدود یک ماه طول کشیدکه من بهش پیشنهاد دادم،فکر میکنم لیاقتم رو هم به خونوادم ثابت کردم
حدود 10 سالگیم اینکارو کردم،من حتی خودمو به خونواده همسرم هم ثابت کردم،
و پدر مادرش بدون هیچ فشاری از طرف دخترشون منو تا اونجایی که فهمیدم قبول کردن
یه نکته بگم عرضم تمام،
با اینکه سنم زیاد نیست اما تجربه یه پیرمرد 70 ساله رو دارم،تو تصمیم هایی که گرفتم هرگز شکست نخوردم
اینو میگم که داداش مجتبی خیالش از بابت من راحت بشه،
خداوند فرموده عاشق زندگی باشید،منم عاشق زندگیم هستم
زندگیم خلاصه میشه تو خونوادم،وووووو همسر عزیزم
عاشقانه عشقشو میپرستم،واسه رسیدن بهش هر سختی رو تحمل میکنم،
وداداش مجتبی من مراحلی رو که شما فرمودید رو کاملا پشت سر گذاشتم و طی کردم،الان میخوام محصول
باغم رو بچینم،الان موقع درو هست،نه موقع کاشت،من کاشتمو کردم،

بازم میگم، عزیزم عشقتو عاشقانه میپرستم317
(1388 ارديبهشت 21، 23:33)سلام سلام نوشته است: سلام به عزيزان

. مثلا همين مهدي گفت حاضرم براش بميرم. از طرف ديگه خدا ميگه فقط خودم. بقيه هيچن.

سلام،
شما زمان جنگ رو بیاد بیار،پدران ما برای حفظ ارزش هامون رفتن وجنگیدن
و بخاطر ناموس و خاک کشته شدن،این یعنی جهاد درراه خدا،ینی وقتی از ارزش ها دفاع کنی در راه خدا جهاد کردی،پس آیا در اینجا هم خدا میگه فقط خودم؟و ینی اگه کشوری به ما تجاوز کرد بشینیم نگاش کنیم،و بخاطر ناموسمون جونمونو ندیم؟
وقتی من میگم براش میمیرم ینی اینکه تا پای جونم ازش دفاع میکنم
و ازش حمایت میکنم،همون کاری که شهدای ما کردن،جونشونو واسه خاکشون واسه ناموسشون دادن،
و خداوند بهشت رو بهشون تقدیم کرد،پس معنای مردن و فدا شدن واسه دیگری اینه،نه اینکه خدا رو بذاری کنار و بندشو بپرستی،نه
تنها خداست که لایق پرستش هست،و این کلماتی که ما بکار میبریم صرفا جنبه ی اغراق دارن و میخوایم شدت علاقه ی خودمونو نشون بدیم
،مثلا من میگم قد یه دنیا دوست دارم،با این جمله میخوام شدت دوست داشتنش رو بهش بگم،
و آخر اینکه اگر کار شهدای ما که فداشدن برای ناموس و خاکمون بود،ارزشی نداشت خدا بهشت رو ارزونیشون نمیکرد.پس مردن و فدا شدن برای حفظ ارزشها که یکیشم ناموس و همسر هست یک افتخاره،
پس میگم که برات میمیرم عزیزم،
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
درست میگی سلام سلام،
اونی که خودکشی میکنه،حتما میدونه که از عهدش بر نمیاد،
و تازشم به قدرت خدا ایمان نداره،ولی من هم میدونم که از پسش بر میام
هم اینکه به خدا توکل میکنم،وهم اینکه امید دارم +اعتماد بنفس
پس دیگه چی میخوام؟
یه اعتراف:
نوشتن این مطالب،و جواب های شما دوستان باعث شد که من دوباره به خودم بیام،
و باعث شد که من دوباره محکم تر از قبل به راهم ادامه بدم
خیلییییییییییییی ازتون ممنونم،
دوستون دارم
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
واى دلم گرفت..Tears
اى خدا متشكرم! كانون متشكرم..
شايد خيلى چرت باشه، ولى من حرفم با خدا اينه كه: خدايا نميگم هر چى گفتى انجام دادم، ولى خيلى سعى كرديم سر به زير باشيم، هميشه ميگفتم اگر مردى به گناه ميفته نميخوام عاملش من باشم. گفتى آرايش نكن، نكرديم، حتى يه رژ هم نزديم مگه خل بوديم از زيبايى بدمون ميومد؟ گفتى عشوه نيا نيومديم.. نميگم; دنبال ازدواج هم نبوديم چون خيلى سرمون تو درس بود ولى از يه طرف هم ترسيديم از اين فكرا بكنيم به گناه بيفتيم.. آخه انصاف نيست آدم اونجورى باشه كه خدا بگه ولى ببينه آقايون محترم دست ميگذارند رو كسى كه يك ذره به عقيدشون شباهت نداره، صورت زيباست نه سيرت زيبا. تازه اون بيچاره رو ميخوان به اونى تبديل كنن كه ميخوان.. بعضى از اون خانوم هاى محترم چند صباحى راضى ميشن اون جور باشن كه آقا ميخوان(ولى اين تو ظاهره باز كو تا باطن اينو درك كنه).. آخر هم سر ما بى كلاه ميمونه كه حرفتو گوش كرديم. وقتى به نيمه گمشدمون ميرسيم از دست سفارشات جرات هيچ كارى نداريم، آخرش چى؟ اصلن حواست هست؟ احساس ميكنم حتى خدا هم از پشت بهم خنجر زده..1744337bve7cd1t81 البته فقط احساس.

بچه ها Khansariha (8)لطفا تو درد دل راجع به عشق صحبت نكنين، واسه خاطر دل اونايى كه دستشون كوتاهه..من حسوديم ميشه چشمتون ميزنما...53258zu2qvp1d9v
اى خدا متشكرم! كانون متشكرم..
سلام،مریم گلی جان
من اونی رو که انتخاب کردم به خاطر ظاهرش نبوده،چون اصلا آرایش نمیکنه که من بخوام
اونو فقط بخاطر زیباییش انتخاب کنم،البته یکی از ملاک های هر مردی واسه انتخاب، زیبایی همسرش هست
اینو نمیشه منکر شد،ولی اگه تنها ملاک واسه انتخاب باشه،هم خودتو بدبخت میکنی هم دختر مردمو،
یه چیز دیگه،تا اینجا که من تو پست های بچه ها دقت کردم،
اکثرا عاشق شدن،ولی چرا به عشقشون نرسیدن؟
نمیدونم چرا
ولی من میخوام برسم،چون رسیدنو بیشتر از ترک کردن دوست دارم،
عزیزم اگه تو هم بخوای منو فراموش کنی،من فراموشت نمیکنم،
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
مهدى جان جسارت به شما نكردم، اصلا و ابدا منظورم به شما نبود و منظورم نكوهش زيبايى نبود. چون منم كه دخترم ظاهر يه پسر تا حدى برام مهم هست. منظورم ارزشها بود كه تغيير كردند..
و البته درد بى عشقى ز جانم برده طاقت برده طاقت.. اينجا كه ديگه ميتونيم حرف بزنيم، نه؟ درد دل ديگه.. نكنه اگر اينجا هم از احساسم بگم، دختر بدى ام؟ مردم از بس فكر كردم و به زبون نياوردم.. شايد هم بهم فشار روحى اومد. نميدونم عشق يك طرفه معنى هم داره يا نه، گرچه خودم دچارش شدم، ولى فكر ميكنم اگر آدم فكر كنه اينى كه عاشقشه نيمه گمشدشه، خوب مگه ميشه نيمه گمشده اينو نفهمه و ول كنه بره؟ فكر نميكنم اين نيمه گمشده باشه..
اى خدا متشكرم! كانون متشكرم..
(1388 ارديبهشت 22، 3:38)maryamgoli نوشته است: شايد خيلى چرت باشه، ولى من حرفم با خدا اينه كه: خدايا نميگم هر چى گفتى انجام دادم، ولى خيلى سعى كرديم سر به زير باشيم، هميشه ميگفتم اگر مردى به گناه ميفته نميخوام عاملش من باشم. گفتى آرايش نكن، نكرديم، حتى يه رژ هم نزديم مگه خل بوديم از زيبايى بدمون ميومد؟ گفتى عشوه نيا نيومديم.. نميگم; دنبال ازدواج هم نبوديم چون خيلى سرمون تو درس بود ولى از يه طرف هم ترسيديم از اين فكرا بكنيم به گناه بيفتيم.. آخه انصاف نيست آدم اونجورى باشه كه خدا بگه ولى ببينه آقايون محترم دست ميگذارند رو كسى كه يك ذره به عقيدشون شباهت نداره، صورت زيباست نه سيرت زيبا. تازه اون بيچاره رو ميخوان به اونى تبديل كنن كه ميخوان.. بعضى از اون خانوم هاى محترم چند صباحى راضى ميشن اون جور باشن كه آقا ميخوان(ولى اين تو ظاهره باز كو تا باطن اينو درك كنه).. آخر هم سر ما بى كلاه ميمونه كه حرفتو گوش كرديم. وقتى به نيمه گمشدمون ميرسيم از دست سفارشات جرات هيچ كارى نداريم، آخرش چى؟ اصلن حواست هست؟ احساس ميكنم حتى خدا هم از پشت بهم خنجر زده..1744337bve7cd1t81 البته فقط احساس.

بچه ها Khansariha (8)لطفا تو درد دل راجع به عشق صحبت نكنين، واسه خاطر دل اونايى كه دستشون كوتاهه..من حسوديم ميشه چشمتون ميزنما...53258zu2qvp1d9v
مریم گلی جان سلام به نظر من تا حد گناه نکردن زیبا باش
مثلا رنگای شاد بپوش ولی رنگای زننده (تابلو) نپوش البته این نظر شخصی منه باید یه اعترافی بکنم من تا چند وقت پیش ظاهر خیلی نامناسبی داشتم
آرایش کردنم موقع عروسی رفتن با موقع تو خیابون رفتن هیچ فرقی نداشت ولی شاید باورت نشه که خودم از این جریان خسته شدم الان حتی راضی نمیشم حتی یه تار موهامم بیرون باشه ولی شاید باورت نشه که تو این مدته کوتاه بیشتر از 20تا خواستگار داشتم (که همشونم رد کردم)
اصلا اینجوری نیست که اگه تو زرق و برقت بیشتر باشه محبوب تری بلکه تو جامعه ی ما بخاطر ایمان مردمش کاملا برعکسه به نظر من آقایون ایرانی دنبال خانوما ی نجیبن یکیم تو راهیو که فکر میکنی درسته برو مطمئن باش خیلیا اینجوری بودنو میپسندن علاقه به اون ظاهر عجق وجق مال خوش گذرونی دو روزس مال یه عمر زندگی نیست راجع به حرفام فکر کن بهم جواب بده
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان