امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

(1396 تير 9، 19:12)APFL نوشته است: سلام به همگی  53258zu2qvp1d9v Swear1 Confetti


سلام برادر 53 
آقا این جدول ها رو چجوری درست می کنی توی تاپیک برنامه ریزی؟ همین طور دستی یا کدی داره؟

nahj نوشته است:سلام  بروبچ  303 من برگشتم . و یه کار برنامه نویسی گرفتم اینجور که معلومه باید تا 20 روز دیگه تموم شه پس مجبورم کل وقت این 20 روزو تو خونه بشینمو اینو تموم کنم و این یعنی میخوام این زمانو اینجا انلاین باشم که انرژی ازتون بگیرم  2uge4p4 همین الانشم با برگشتنم کلی انرژی گرفتم . یاااااا حق Khansariha (46)
حتما می تونی تمومش کنی داداش ، نگرانش نباش. Khansariha (69)
ولی فکر نکنم مجبور باشی همش خونه باشی ، حتما در روز چند ساعتی می تونی استراحت کنی. البته خودت می دونی بازم.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
آرمین جان پستت رو خوندم

عاشق / هفته ی ششم / گروه جهاد اکبر / زرد

ارزیابی هفته : تا دوشنبه خوب بود ، دوشنبه صبح هم داشت عالی پیش می رفت.
نماز عید فطر رو خوندم ، بعدش هم رفتم سر درس و بکوب داشتم می خوندم و پیش می رفتم.
یه جر و بحث کوچیک با خانواده و بعدش هم همه چی باز خوب شده بود.
تصمیم گرفته بودم برای آموزش زبان و البته تفریح فیلم دانلود کنم. رفتم دنبال فیلم خوب بگردم که توی آنونس ها
با چند تا صحنه کوچیک مواجه شدم. پیش رفتم و پیش رفتم و تا این که ۳ بار زدم. Shy
از همون روز دائما دارم فکر می کنم که اشکال کار من کجا بود.
به هر نظریه ای که می رسیدم ، فورا مثال نقضش به ذهنم می رسید.
آگاهی نداشتم؟ برنامه نداشتم؟ دچار استرس و اضطراب بودم؟ نگران آینده بودم؟ مضرات خ.ا رو نمی دونستم؟
هیچ کدوم علت اصلی نبود.
کم کاری کرده بودم؟ تلاش نکرده بودم؟

این رو اصلا نمی تونم بپذیرم ، خیلی تلاش کردم این بار. اما هر چی گذشت سرد تر و سرد تر شدم. چرا؟
سوال اصلی تر اینه که چیکار باید می کردم؟

فکر می کنم به پاسخ رسیده ام. پاسخ اینه که گاهی هیچ کار نباید کرد.
من فقط پوسته ای از مبارزه با نفس رو گرفته بودم و مبارزه ی اصلی رو فراموش کرده بودم.
این بود که نفسم روز به روز بزرگ تر می شد. غرور ، عجب و تکبر.

آرمین چرا اون لحظه روی اون لینک لعنتی کلیک کردم؟ دلیلش این نبود که دوست داشتم خ.ا کنم. دلیلش عدم آگاهی ، حتی عدم اراده نبود.
دلیلش این بود که می گفتم : نه بابا ، من که نمی شکنم. من که اصلا؟ پوف. من که کارم درسته ، یعنی من که حتی برنامه برای اوقات اورژانسی دارم؟ شوخی نکن.

شاید هم اشتباه می کنم.
ولی این تمام سوالاتم رو جواب می ده.
چرا از روزه گرفتن خسته شدی؟ چرا رفتارت با پدر و مادرت عوض شده بود؟ چرا نسبت به ترک خ.ا سرد شدی؟

نمی دونم موافقید یا نه؟

خب حداقل همه می دونیم که غرور یکی از سد های جلوی راه ما توی ترکه.
چطور می تونیم با این غرور لعنتی مقابله کنیم. مخصوصا زمان هایی که داریم تلاش می کنیم؟
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
سلام به همگی 53
بچه های یه مدته به یه موضوعی فک می کنم، دوس دارم شما هم نظر بدین اونم اینه که آیا  تقدیراین بوده که ما به خودارضایی مبتلا بشیم و این همه عوارض و بدبختی رو تحمل کنیم یانه Hanghead
 
واضح تر بگم تقصیر خودمون بوده که نا آگاهانه به این عمل مبتلا شدیم یا خدا بدون این که ما تقصیری داشته باشیم این وضعیت رو برامون به وجود آورد...
من خودم هر چی فک می کنم کار یا عمل بدی انجام ندادم که شایسته عذاب خدا باشم وقبل خودارضایی هنوز بالغ نشده بودم و گناهی نداشتم و کاملا نا آگاهانه به این کار عادت کردم وبعد از چندسال تازه فهمیدم این چیه اصلا؟؟!! چندسال بعدترشم تازه فهمید چقدر ضرر داره و...
بعش که قضیه رو فهمیدم تازه اومدم ببینم این ترک میشه اصلا یا نه؟؟!! 65
ججوری ترکش کنم؟؟!!
(1396 تير 10، 17:56)Hossain نوشته است: سلام به همگی 53
بچه های یه مدته به یه موضوعی فک می کنم، دوس دارم شما هم نظر بدین اونم اینه که آیا  تقدیراین بوده که ما به خودارضایی مبتلا بشیم و این همه عوارض و بدبختی رو تحمل کنیم یانه Hanghead
 
واضح تر بگم تقصیر خودمون بوده که نا آگاهانه به این عمل مبتلا شدیم یا خدا بدون این که ما تقصیری داشته باشیم این وضعیت رو برامون به وجود آورد...
من خودم هر چی فک می کنم کار یا عمل بدی انجام ندادم که شایسته عذاب خدا باشم وقبل خودارضایی هنوز بالغ نشده بودم و گناهی نداشتم و کاملا نا آگاهانه به این کار عادت کردم وبعد از چندسال تازه فهمیدم این چیه اصلا؟؟!! چندسال بعدترشم تازه فهمید چقدر ضرر داره و...
بعش که قضیه رو فهمیدم تازه اومدم ببینم این ترک میشه اصلا یا نه؟؟!! 65
ججوری ترکش کنم؟؟!!

به نظر من بحثای مربوط به تقدیر و اختیار و جبر یه چیزاییه که واقعا پیچیده س و اصلا نمیشه با 2-3 دقیقه بحث و حرف به نتیجه رسید. آدم گیج میشه. ولی من میگم هرچیزی که سرمون اومده تا الان، بهترین اتفاقیه که برامون میتونسته بیوفته. اگه ما به خودارضایی مبتلا شدیم، حالا میتونیم ترکش کنیم. و این حسِ عجیب و قشنگ و با شکوهی که از ترک خ.ا عایدمون میشه، واقعا پاداشِ بزرگیه و بهمون یه اعتماد به نفسِ جادویی میده. حالا بیا فکر کنیم اگه به خ.ا مبتلا نمیشدیم، ترک خ.ا هم معنی ای نداشت و در نتیجه اون اعتماد به نفس جادویی شاید به دست نمیومد برامون. به نظر من هر پیش آمدِ بَدی که برامون اتفاق میوفته، پشتش و درنتیجه ی اون اتفاق خوبی میوفته که اصن آدم نمیتونه فکرشم بکنه. من میگم بدون سقوط، اوج گیری معنی نداره. و بدونِ دیدنِ بدی ها، خوبی کاملا بی معنیه. اگه درگیر خ.ا هستیم، مطمئن باشیم که با ترکِش 100 برابر بهتر میشه زندگیامون. میتونه حتی توی بقیه زندگیمون هم تاثیرِ مثبتی بذاره.
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
سلام به همه رهروانی های عزیز و دوست داشتنی 303 
نمیدونم چرا بعضی وقتا تلگرام که هستم همینجوری الکی یهو شروع به سرچ میکنم. حتی شاید قصد و هدف خاصی هم نداشته باشم ولی این بازم خیلی آزارم میده.
یه مورد دیگه هم اینکه من مجبورم بخاطر ساختن پروژم از ف.یل.تر ش.ک.ن استفاده کنم. والا امروز استفاده کردم و وسوسه ای نبود ولی می ترسم بعدا واسم مشکل ساز بشه... کسی تاحالا به این مورد بر خورده؟
         
                             اگر از میان جهنم می گذری به راهت ادامه بده.
                                                       
عرض سلام و ادب  303
این پست صرفا جهت اعلام حضور هست
یکی دو روزی نشد خدمت دوستان عزیز رهروانی برسیم 
انشاالله از فردا بیشتر سر خواهیم زد
شبتون بخیر و خوشی
التماس دعا
یاعلی 53
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
(1396 تير 10، 17:56)Hossain نوشته است: سلام به همگی 53
بچه های یه مدته به یه موضوعی فک می کنم، دوس دارم شما هم نظر بدین اونم اینه که آیا  تقدیراین بوده که ما به خودارضایی مبتلا بشیم و این همه عوارض و بدبختی رو تحمل کنیم یانه Hanghead
 
واضح تر بگم تقصیر خودمون بوده که نا آگاهانه به این عمل مبتلا شدیم یا خدا بدون این که ما تقصیری داشته باشیم این وضعیت رو برامون به وجود آورد...
من خودم هر چی فک می کنم کار یا عمل بدی انجام ندادم که شایسته عذاب خدا باشم وقبل خودارضایی هنوز بالغ نشده بودم و گناهی نداشتم و کاملا نا آگاهانه به این کار عادت کردم وبعد از چندسال تازه فهمیدم این چیه اصلا؟؟!! چندسال بعدترشم تازه فهمید چقدر ضرر داره و...
بعش که قضیه رو فهمیدم تازه اومدم ببینم این ترک میشه اصلا یا نه؟؟!! 65
ججوری ترکش کنم؟؟!!


سلام حسین جان
خیلی ها هستن که مثل شما خودشون نخواستن که درگیر خ.ا بشن. البته خیلی ها هم هستن که خودخواسته وارد ماجرا شدن.
سوال شما اینه که تقصیر ما چی بوده که ناخواسته به خ.ا عادت کردیم و حالا باید ترکش کنیم؟
اون چیزی که به نظر من می رسه اینه که به هر انسانی ویژگی های خوب و بد باهم داده شده.
وظیفه ی ما اینه که ویژگی های خوبمون رو زیاد و ویژگی های بدمون رو کم کنیم.
یه آدمی که ذاتا خشنه هم می تونه این سوال رو بپرسه؟ آیا درسته اون فرد روی عصبانیتش کار نکنه
و اخلاقش رو درست نکنه؟
خیلی ها هستن که با بیماری بدنیا می آن. مقصر هم نیستن واقعا. اما حالا که فهمیدن که بیمار هستن
باید تلاش کنن تا بیماریشون درمان بشه.
خلاصه این که پاسخ من اینه ، مهم نیست که ما مقصر بودیم یا نه ،
امروز برای خودمون ، زندگی خودمون ، دنیا و آخرتمون ، باید ترک کنیم چه این کار سخت باشه ، چه آسون.
و اگر امروز ما ترک نکنیم ، مقصر خواهیم بود.
(1396 تير 10، 21:50)engineer نوشته است: سلام به همه رهروانی های عزیز و دوست داشتنی 303 
نمیدونم چرا بعضی وقتا تلگرام که هستم همینجوری الکی یهو شروع به سرچ میکنم. حتی شاید قصد و هدف خاصی هم نداشته باشم ولی این بازم خیلی آزارم میده.
یه مورد دیگه هم اینکه من مجبورم بخاطر ساختن پروژم از ف.یل.تر ش.ک.ن استفاده کنم. والا امروز استفاده کردم و وسوسه ای نبود ولی می ترسم بعدا واسم مشکل ساز بشه... کسی تاحالا به این مورد بر خورده؟
خب شاید عادت کردی.
از روش های ترک عادت و جایگزین کردن عادت این ها باید استفاده کنی.
یه راهکار همین طوری که به ذهنم می رسه ، یه ظرف پسته یا تخمه بذار دم دستت ، هر بار که خواستی سرچ کنی ، یه دونه پسته بخور و به کارت ادامه بده. اینجا رو هم بخون
(1396 تير 10، 23:00)طاهر نوشته است: عرض سلام و ادب  303
این پست صرفا جهت اعلام حضور هست
یکی دو روزی نشد خدمت دوستان عزیز رهروانی برسیم 
انشاالله از فردا بیشتر سر خواهیم زد
شبتون بخیر و خوشی
التماس دعا
یاعلی 53
سلام طاهر جان
خدا قوت برادر
خوشحالیم که برگشتی 303
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
(1396 تير 10، 21:50)engineer نوشته است: سلام به همه رهروانی های عزیز و دوست داشتنی 303 
نمیدونم چرا بعضی وقتا تلگرام که هستم همینجوری الکی یهو شروع به سرچ میکنم. حتی شاید قصد و هدف خاصی هم نداشته باشم ولی این بازم خیلی آزارم میده.
سلام
این از نشانه های اعتیاد به تلگرامه. 22
شبیه اینا که هیچ کاری ندارن تو نت، بعد همین جور الکی تایپ می کنن تا به یه جایی برسن.
فکر می کنی به کجا میرسن داداش؟ به ناکجاآباد. 53258zu2qvp1d9v

از امروز یه برگه سفید برمی داری. بالاش می نویسی گشت بیهوده در تلگرام.
آخر هر شب، عملکرد روزانه ات رو توش ثبت می کنی. اگه گشت بیهوده زده بودی، ضربدر بزن. اگه نه، تیک بزن.
واسه هر هفته عمل کردن موفق هم یه جایزه بذار.
یه چله بگیری، ان شاء الله درست میشه.  Khansariha (18)


نقل قول: یه مورد دیگه هم اینکه من مجبورم بخاطر ساختن پروژم از ف.یل.تر ش.ک.ن استفاده کنم. والا امروز استفاده کردم و وسوسه ای نبود ولی می ترسم بعدا واسم مشکل ساز بشه... کسی تاحالا به این مورد بر خورده؟
تو روزهای اول معمولاً توصیه میشه که فرد اینجور چیزها رو کنار بذاره.
تا اول یه مقدار قدرتش در برابر خواسته های نفسش قوی بشه.
هر چی ابزار اول کاری دم دست آدم نباشه، بهتره. 

اما خب اگه مجبوری چاره ای نیست.
باید به فکر راهکار جایگزین باشی.

پیشنهاد من اینه:
بشین برای خودت مردونه یه قرارداد تنظیم کن.
مثلاً اینکه در وقت ضرورت و نه به هر علتی بازش کنی.
به محض اینکه کارت تموم شد، قطعش کنی. (هر موقع که لازمش داشتی، می تونی بازش کنی. پس به این اصل پایبند باش و مقاومت نکن.)
تا فکر احمقانه ای به سرت زد، به خودت یادآوری کن که این فکر احمقانه است و از جانب شیطان.
هر لحظه که حس کردی حالت بده و ممکنه کار اشتباهی انجام بدی، بگی گور پدر پروژه و از کامپیوتر جدا شی. فیلترشکن رو هم شیفت دیلیت کنی. (بعداً از همون جایی که تو بهتر از من بلدی، می تونی دوباره دانلودش کنی.)
اگه بازم حس کردی حالت بده و اون تصمیم احمقانه رو خواستی عملی کنی، حق نداری ادامه بدی؛ مگر اینکه اورژانس کانون رو هم کنارش باز کرده باشی. درخواست کمک هم کرده باشی.

بشین به متن قرارداد پیشنهادی خودت با خودت فکر کن. 
اگه به نتیجه رسیدی که مرد عمل هستی و به قول و عهدی که میدی وفادار هستی، بسم ا...
اما اگه حس کردی این قرارداد خیلی سنگینه یا اگه بسته بشه، اون قدری نامرد هستی که راحت زیرش بزنی، بی خیال شو. پروژه ات رو انجام نده.  53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
(1396 تير 10، 5:26)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: خب حداقل همه می دونیم که غرور یکی از سد های جلوی راه ما توی ترکه.
چطور می تونیم با این غرور لعنتی مقابله کنیم. مخصوصا زمان هایی که داریم تلاش می کنیم؟
چرا از بچه ها هیچ کی نظر نمیده؟
مگه شما سوال می پرسید، عاشق با جون و دل وقت نمیذاره جواب میده؟  
بعد نمیگید حس تنهایی می کنه؟53258zu2qvp1d9v
(چیزی نمی دونیم هم لااقل می تونیم برای همدلی مشارکت کنیم و چیزی بنویسیم.)

محمد
این دو تا پست آخر تجربیات به نظرم در همین رابطه هست. 

راهش هم من فکر می کنم اینه که به اصول پایبند بمونیم.
مثلا با خودمون قرار بذاریم من 100 روز قراره فلان کار رو نکنم. حالا هر چقدر هم قوی شده باشم؛ هر چقدر هم روحم به پرواز دراومده باشه و در معنویات الهی به سر ببرم.
تا زمانی که به 100 روز نرسیدم، هر موقع خواستم سمت اون موضوع برم، یادآور بشم که هنوز 100 روزم تموم نشده. هنوز مرحله ی اول ترکم هستم.

کسی که دچار این غرور میشه، در واقع به خودش خیلی مطمئن میشه و همین اطمینان الکی سرش رو به باد میده.
باید مدام به خودمون یادآوری کنیم که کجای کاریم.
اگه این یادآوری نباشه، شیطان کارش رو به نحو احسن انجام میده و ...  53258zu2qvp1d9v
-----------------
همین جا می خواستم از هم گروهی عزیز mohsennia عذرخواهی کنم که سرگروه خوبی براش نبودم.

اگه بودم،
قطعا بعد 6 هفته پیگیری وضعیتش، دیگه تو هفته ششم میومد خودش اینجا اعلام وضعیت می کرد.
اگه هم اوضاعش خوب نبود، لااقل به اعتبار خواهش من میومد مشکلش رو می گفت که با همدیگه در موردش فکر کنیم.

امیدوارم یه روزی براش خ.ا اون قدر کوچیک بشه که اینجا بودن یا نبودنش دیگه فرقی به حالش نکنه.  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
سلااام
با تاخیر فراوان می رسیم به اعلام وضعیت آخرین هفته این دور از مسابقه گروهی

الف) وضعیت پاکی: طاهر / گروه راز پاکی/ هفته ششم سبز
ب) ارزیابی هفته گذشته: پیش خانواده بودم همش به مهمونی رفتن و آمدن گذشت ... استفاده نمودیم 317
ج) برنامه هفته آینده : 
تموم شد دیگه 4chsmu1 
مگه بازم باید ادامه بدیم؟ 4 
شوخی میکنم نبرد ما تازه شروع شده
این هفته باید خیلی حواسم باشه اتفاق بدی نیفته
باید تو این هفته به جمع بندی این شش هفته مسابقه گروهی بپردازم و همه پست هایی که برای اعلام وضعیت گذاشتم یدور مرور کنم
به شمام توصیه میکنم همین کار بکنید

هم تیمی ها
قاصدک مثل همیشه تک... برای سری بعدی مسابقه هم حتما باشیاKhansariha (69)
علی جان برای هفته قبلت متاسف شدم ... هفته های اول مسابقه ارتباط نزدیک و خبی داشتیم کاش این اواخر هم بیشتر در ارتباط می بودیم...از نظر من دور شدن از کانون و شرکت نکردن تو برنامه ها نمیتونه راه حل مناسبی باشه... ما اینجا هستیم بهم کمک کنیم که به نتیجه مطلوب برسیم ... امار و ارقام همش بهانه اس... مهم اینه حال دل ما خوب بشه... این حال دل زمانی خوبه که همه در کنار هم نهایت تلاشمون بکنیم...
مجید کجایی برادر؟ حالت خوبه؟ ما رو بی خبر نذار... آرمین در جواب به علی یه حرفی زد من برای تو میگمش... گفتش:  فاصله گرفتن از کانون چیزی رو درست نمی کنه. قراره اینجا کنار هم تلاش کنیم تا به نتایج خوب برسیم نه اینکه به نتایج خوب برسیم و بعد اینجا برای هم به اشتراک بذاریم" ... دور شدن از کانون خودش مقدمه ای هست برای شکست...
----------------------------
این دور از مسابقه گروهی با تغییراتی که به همراه داشت و اتفاقات جدیدی که توش رقم خورد برای شخص من که بسیار سودمند و مفید بود 
امیدوارم برای شما هم این گونه بوده باشه
در پایان از هم گروهی های عزیز و همچنین اعضای محترم شرکت کننده در مسابقه گروهی 
بابت حضور گرم و فعالیت خوبشون در طی این دوره از مسابقه گروهی تشکر و قدر دانی میکنم 
و از همگی دعوت میکنم برای سری جدید دوباره شرکت داشته باشند
از دوستانی دیگری هم که این سری به هردلیلی شرکت نکردن دعوت میشه برای سری بعدی اعلام امادگی کنند و حضور داشته باشند
به خصوص از عزیزانی که تازه به جمع مون اضافه شدن به صورت ویژه دعوت میشه در مسابقه گروهی دور جدید که طی چند روز آینده فراخوان ثبت نامش اعلام میشه شرکت کنند

امیدوارم کمی ها و کاستی ها رو بر ما ببخشاید
و با نظرات خوب و سازنده خود ما رو در بهبود شرایط مسابقه گروهی یاری بفرمائید
منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما هستیم

و این حاصل محبت ها و مشارکت های شما در ختم صلوات این دور از مسابقه گروهی

[تصویر:  %D8%AE%D8%AA%D9%85_%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA.png]
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
سلام ببخشید دیر شد شرمنده
محسن / گروه پویندگان / هفته ششم زرد
(1396 تير 11، 19:42)آرمین نوشته است: -----------------
همین جا می خواستم از هم گروهی عزیز mohsennia عذرخواهی کنم که سرگروه خوبی براش نبودم.

اگه بودم،
قطعا بعد 6 هفته پیگیری وضعیتش، دیگه تو هفته ششم میومد خودش اینجا اعلام وضعیت می کرد.
اگه هم اوضاعش خوب نبود، لااقل به اعتبار خواهش من میومد مشکلش رو می گفت که با همدیگه در موردش فکر کنیم.

امیدوارم یه روزی براش خ.ا اون قدر کوچیک بشه که اینجا بودن یا نبودنش دیگه فرقی به حالش نکنه.  Khansariha (18)




ارمین جان این چه حرفیه داداش من واقعن شرمنده تو و همگروهیام هسسم که این چند هفته خوب مشارکت نکردم و نشد پاک بمونم ولی حداقلش بهترین تلاش چند سال اخیرم بود
 سپاس شده توسط
نقل قول: چرا از بچه ها هیچ کی نظر نمیده؟
مگه شما سوال می پرسید، عاشق با جون و دل وقت نمیذاره جواب میده؟  
بعد نمیگید حس تنهایی می کنه؟[تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]
(چیزی نمی دونیم هم لااقل می تونیم برای همدلی مشارکت کنیم و چیزی بنویسیم.)
هی آرمین جان Khansariha (116)
دست رو دلم نذار که خونه.
شما که نباشی من توی رهروان مثل یه روح سرگردانم. 4chsmu1 
هیچ کی من رو نمی بینه. 4chsmu1
دعواشون کن. 4chsmu1
نقل قول: مثلا با خودمون قرار بذاریم من 100 روز قراره فلان کار رو نکنم. حالا هر چقدر هم قوی شده باشم؛ هر چقدر هم روحم به پرواز دراومده باشه و در معنویات الهی به سر ببرم.
تا زمانی که به 100 روز نرسیدم، هر موقع خواستم سمت اون موضوع برم، یادآور بشم که هنوز 100 روزم تموم نشده. هنوز مرحله ی اول ترکم هستم.

کسی که دچار این غرور میشه، در واقع به خودش خیلی مطمئن میشه و همین اطمینان الکی سرش رو به باد میده.
باید مدام به خودمون یادآوری کنیم که کجای کاریم.
می دونی داداش
من فکر می کنم یه چند تا مشکل بنیادی دارم ، که بعد از سی چهل روز خودشون رو بروز می دن.
یکی همین خود بزرگ بینی و غرور ، یکی هم بت شدن درس و دانشگاه و اهدافم
یکی ضعف در اعتقادات و آگاهی و مطالعه ، باید بیشتر فکر کنم.
ایده ی تو هم خوبه. یه جوری مثل پتک می مونه.
بد بخت ، تو هنوز ۱۰۰ روز نیست که پاکی این جوری هوا برت داشته 4chsmu1 
باز باید صحبت کنیم ...

امروز بعد از یه هفته دوباره تونستم برگردم به زندگی و مقداری به درس و مرس برسم.
یه موضوع درسی حسابی مشغولم کرده بودم و دیگه اصلا از دنیا و خانواده کنده شده بودم.
جسمم در جمع و روحم در عالمی دیگر 4chsmu1 
خدا رو شکر به جواب رسیدم و دوپامین شروع به ترشح شدن کرده و همینه که می بینین شادم. 4chsmu1
کلا هر بار بعد خ.ا یه هفته هنگم و از زندگی می افتم.
نمی دونم کی گفته که آدم با خ.ا راحت می شه. با خ.ا وسوسه می ره و آدم می تونه به زندگیش برسه.
تجربه ی من که بر عکسش رو می گه. بعد از خ.ا دقیقا یک هفته از کار و زندگی می افتم. Swear1
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
سلام به همه. یه چیزی توی اینستاگرام دیدم که خیلی مفید بود. با اینکه هممون میدونیم، ولی بنا به قاعده ی " تکرار معجزه میکند" گفتم بازم از مضرات خودارضایی که در اونجا نوشته بود بگم. نوشته بود که خودارضایی چه در پسر و چه دختر باعث عوارض زیادی از جمله ضعف چشم، احساس خستگی مفرط، بی حوصلگی و لاغرشدن و... میشه. در واقع کسی که خود ارضایی میکنه، انرژی ای که ازش گرفته میشه، معادل 13 دقیقه نرم دو هست. حالا فک کن این انرژی توی چند ثانیه از ما گرفته میشه و ببینین چه فشاری به بدن میاره. از طرفی هم چون در حین این کار، به طور مجازی، به شخص دیگری به عنوان شریک فکر میکنیم، از لحاظ روحی فشار میاد. توانایی بارگذاریِ اسپرم رو ازش میگیره و باعث میشه زوجی که یکی یا هردو درگیر خودارضایی هستن، نتونن بچه دار بشن.
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
سلام به همه ی دوستان مهربونم 
حدودا یه هفته نبودم البته جای خاصی نبودم همینجا بودم ولی نمیدونم چرا نمیتونستم پیام بذارم
شاید منتظر بودم که خراب کنم بعد بیام پیام بذارم با این اوصاف روزهای خوبم از بین رفت ولی خب کاری نمیشه کرد سعی میکنیم بهتر از قبل باشیم .آقا هوای منو هم داشته باشید  53 53راستی صلوات هارو که دیدم خیلی حالم خوب شد واقعا ازتون ممنونم .سعی میکنم بیشتر بیام اینجا میتونید رو من حساب کنید.به امید روزهای خوب
سلام
یه مدتی مثل چند سال اخیر نیستم
شاید عادتمه نیام کانون
یادمه یوقت 6ماه یا بیشتر کانون نبودم
اما این بار با خداحافظی میرم

مسابقه باعث شد تا بیشتر بهم فکر کنیم بیشتر دعا کنیم
گاهی بیشتر غصه بخوریم
دلم برای همتون تنگ میشه
دلم برای همتون میسوزه
 و به امید خدا همیشه دعاگوتون هستم
حتی اونایی که منو فراموش کردن
اسمشونم نمی برم شاید اونا خوششون نیاد

دوست تون دارم
امیدوارم اگه برگشتم دست پر بیام 
و اگه نیومدم منو از دعای خیرتون بی نصیب نزارید

فدای همه پسرای پرتلاش 
حلالم کنید من پیرشدم یکم
303
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان