امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

(1396 تير 8، 16:18)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: بچه ها یه سوال می پرسم.

اگر ما حالمون خوب باشه ، ممکنه در برابر خ.ا کم بیاریم؟

اره داداش شکست میخوره خوبم میخوره یه جوری که اصلا نمیفهمه از کجا خورده
ممنونم 22
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
سلام به همگی
ایشالا حال همگی میزون میزون باشه
اگر حال ما را جویا باشد ملالی نیست جز دوری شما!!!خخ
خوب هفته ای که گذشت خیلی خوب بود دو روز تعطیلی با خانواده در کنار طبیعت و چهار روز کاری
تنها برنامه ای که خوب اجرا شد فقط زبان بود چون کلا تقریبا 4 الی 5 ساعت وقت آزاد دارم در روزهای کاری
انگار اجرای برنامه های مورد نظر داره ازم دور میشه و این دغدغه شده
نرم افزار و ورزش خیلی برام مهمه چون نرم افزار تخصصی به کارم میاد باید روزی نیم ساعتم شده روش کار کنم.
کلا یه مشکلی که هست دوست دارم زیاد برنامه بذارم و بعد اینکه نمیتونم انجام بدم حالم گرفته میشه.
زبان
نرم افزار و ورزش و افزایش اطلاعات تخصصی کاری
 یه آزمون استخدامی مهم هم در پیشه که خیلی برام مهمه باید برای اونم آماده شم ولی نمیدونم تو کدوم وقت.
به هر حال در کل هفته سبز و خوبی بود.
هفته بعد:
زبان:لغت و لیسینیگ و رایتینگ
نرم افزار
استارت آمادگی آزمون
حداقل دو بار پیاده روی( دیگه از باشگاه به پیاده روی تبدیل شد!!)

ایشالا همگی هفته سبز و پر انرژی رو در پیش داشته باشند. Confetti Confetti 53 53
من که بیشتر تو زمان بدحالی خراب کردم Hanghead
البته کلا در هرحال(خوشحالی یا بدحالی)این کارو انجام می دم 46 2 Khansariha (60)
بعضی وقتا احساس میکنم من هیچ وقت به نتیجه نمی رسم و فقط دارم خودمو خسته می کنم 106
ولی هنوزم دارم واسه ترک
تلاش میکنم نمی دونم چرا ولی مدام میخوام راه ترکو برم...شاید دلیلش اینه که هیچ راه دیگه ای ندارم 46
لعنت به این حس نا امیدی که بیشتر وقتا با منه...چندساله که احساس میکنم هیچی خوب از آب در نمیاد...
حیف اسمم که حسینه...
God
 سپاس شده توسط
(1396 تير 9، 0:22)Hossain نوشته است: من که بیشتر تو زمان بدحالی خراب کردم Hanghead
البته کلا در هرحال(خوشحالی یا بدحالی)این کارو انجام می دم 46 2 Khansariha (60)
بعضی وقتا احساس میکنم من هیچ وقت به نتیجه نمی رسم و فقط دارم خودمو خسته می کنم 106
ولی هنوزم دارم واسه ترک
تلاش میکنم نمی دونم چرا ولی مدام میخوام راه ترکو برم...شاید دلیلش اینه که هیچ راه دیگه ای ندارم 46
لعنت به این حس نا امیدی که بیشتر وقتا با منه...چندساله که احساس میکنم هیچی خوب از آب در نمیاد...
حیف اسمم که حسینه...
God
سلام
تا لب گور باید مبارزه کنیم

این هفته هم به کمک دو خواب مستهجنی که دیدم علارغم اینکه یه 3هفته تو خواب خبری نبود
این هفته اخر مبارک دو بار ارضا شدم تو خواب تا سبک شم

این هفته سبز

برنامه هفته بعد ،برنامه سنگین ورزش،و کمی مقدار خوراک رو پرانرژی تر کنم 
با یه مربی مشورت کردم گفت احتمال زیاد مشکل تیروئید داری
این هفته میرم ازمایش میدم 
با این علائم بنظر کم کاری تیروئید دارم

مشکل کارم همچنان پابرجاست

پاکی تون ابدی دوستان
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
 سپاس شده توسط
سلام همگی ..
من این هفته سبز بودم .. 
سبز واقعی ها .. هم ذهنم هم چشم هم خودم .. 
برنامه های این هفته پروژه ، کار اموزی بود .. تا جای ممکن پیگیر شدم 
هفته ی بعد ایشالا شروع کاراموزی و اماده شدن برای یه مصاحبه !
دعا کنین قبول شم بچه ها !
[تصویر:  u0o_%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%86_%D9%8...D9%842.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]
به نام خدا 
اعلام وضعیت هفته ی پایانی مسابقات گروهی:
وضعیت پاکی: سبز ( در انتظار اولین ستاره ی مسابقه ماهانه )
برنامه های هفته ای که گذشت:
-ورزش شبانگاهی ( 1روز از 7 روز Done )
- ثبت نام اتوکد Done
-درست کردن خواب Done
-ثبت نام موسیقی undone
- مهندسی اورژانس 90% Done ( عجب خوبه این مهندسی اورژانس. ولی نمیدونم چرا آخر هفته ها کم میارم و کنترل نگاهم از 5 بیشتر نمیشه )
در آخر میخام تشکر کنم از مدیرا و سرپرستای عزیز و کسایی که زحمت کشیدن هر هفته نتایج رو قرار میدادن و محاسبه میکردن امتیازا رو. امیدوارم بازم بتونیم در آینده مسابقه گروهی رو پر بار تر و پر شرکت کننده تر از قبل داشته باشیم.
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
سلام بچه ها
اول بذارید صلوات ها رو اعلام کنم که هر بار فراموش میشه.
14 صلوات برای رضا222 Khansariha (18)
14 صلوات برای Saeed1396 Khansariha (18)
14 صلوات برای APFL Khansariha (18)
14 صلوات برای razmjoo Khansariha (18)
خدا به همه شون تن سالم و فکر آسوده بده. پاکی ابدی و عاقبت به خیری.
---------------------------------------------
مرد مجاهد ممنوم ازت. ان شاء الله روزی شما بشه.
---------------------------------------------
آفرین به اونایی که جلوجلو و زود زود میان اعلام وضعیت. همین سر موعد اومدن خودش نشونه ی رشد و پیشرفت درست هست.
نمونه اش هم رضا کی وای همگروهی که کارش درسته.  Khansariha (46)
-------------------------------------------
صبور جان برات دعا می کنیم.  128fs318181
ان شاء الله موفق باشی. حالا مصاحبه کجا هست؟ 
------------------------------------------
ما می توانیم آزمایش رو دادی، ما رو در جریان بذار.
ان شاء الله سلامت باشی. پاک بمونی تا همیشه.  Khansariha (18)
-----------------------------------------
حسین جان خوشحالم که برگشتی.  Welcome (1)
داداش جون یه ذره شما باید اهداف پاکیت رو تقویت کنی. به این تاپیک مراجعه کن.
اگه دوست داشتی در مورد همین چند سالی که به نظرت هیچی خوب پیش نرفته و تو رو ناامید کرده برامون صحبت کن.  Khansariha (18)
-----------------------------------------
مستر دگرش همیشه به خوشی و گردش و مشغول کار.  Khansariha (69)
یه هفته ها ممکنه برنامه هامون اون جور که می خوایم پیش نره. مهم اینه که شیرازه از دست مون در نره و هفته ی بعد روند رو تغییر بدیم.
برنامه ها رو هم جوری بریزیم که از پسش برمیایم. برنامه های سبک تری که قابل اجرا هست و با انجام شون حس خوبی بهمون دست میده به مراتب بهتر از برنامه های سنگین و ایده آلی هست که قابل اجرا نیست و حس ناامیدی در ما زنده میکنه.  53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

(1396 تير 7، 16:03)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: تصمیم دارم بشینم یه دور مرور کنم این سی و هفت روز رو.
یه جور حساب رسی. ببینم کجا ها رو کج رفتم؟

به نظرت کار درستیه؟ اصلا ترک کردن پیچیده هست؟ یا ساده هست؟
مثلا این که بگیم من نگاه و ذهنم رو کنترل می کنم و سر خودم رو گرم می کنم.
همین کافیه؟ 39

یا باید بگیم :
من تفریحم رو درست می کنم ، درسم رو درست می کنم ، رابطه ام رو با خانواده بهتر می کنم
نماز هام رو دقیق تر می خونم ، غذام رو به اندازه می کنم ، اخلاقم رو بهتر می کنم و ...

بچه ها فرض کنید من می خوام ترک رو استارت بزنم ، از کجا باید شروع کنم؟ در ادامه چه کار هایی باید انجام بدم؟
خب این ها بستگی به هر شخص داره ولی یه اصولی داره دیگه؟ این طور نیست؟
خب من فکر می کنم اصول داره اما همون طور که خودت گفتی بستگی به شخص هم داره.
نسخه ی تو با یه نسخه ی نوجوون صفر کلیومتر فرق داره.
نسخه ی تویی که چند ساله اینجایی با اونی که تازه اومده فرق داره.

برای شخص تو اگه بخوام بگم
من فکر می کنم تو باید مشکل کارت رو پیدا کنی. نیاز به تغییرات بنیادین نداری.
مشکل کارت رو هم خودت بهتر از هر کس دیگه می تونی پیدا کنی. من فقط می تونم حدس بزنم و از روی حدس ها راهنمایی کنم.

مثلا حدس می زنم هنوز چشمت پیش یه سری چیزهای نادیدنی گیره. اگه شرایطش جور شه، نفست مقاومت لازم رو نمی کنه.

حدس می زنم تو اتفاقات لحظه ای و یهویی، کم میاری. یا درجا صحنه رو واگذار می کنی و خلاص (بعدم به من میگی گیر کرده بودم) یا اون قدری ذهنت رو درگیر ماجرا کردی که حتا اگه چند روز و چند هفته هم بگذره، راهی جز انجامش برات نمیمونه.

حدس می زنم هنوز باور نداری که بدترین فشارها رو اگه محل ندی، به سرعت برق و باد از بین میره. حرف زدن مهم نیست. این باوره هست که مهمه. تا خود آدم عمیقاً به این باور نرسه، همیشه خودش رو تو ناخودآگاهش ناتوان می بینه.

حدس می زنم یکی دو ماه از ترکت که می گذره، دیگه اون دلاوری های اول کار رو نشون نمیدی. الان خیلی باقدرت پای حرفت هستی اما بعد دیگه این محمد اون محمد سابق نیست. یا عادت شده این موضوع. یا یاد دفعه های قبل می افتی و فکر می کنی مثل دفعه های قبل که کم آوردی، پس این بارم حتما همون جوره. اینکه بعد یه مدت فشار بیاد طبیعی هست. اینکه احساس نیاز پیدا کنی، جای تعجب نداره. اما اینکه چرا تو چنین موقعیت هایی اهدافت رو بُلد نمی کنی؛ اینکه چرا انگیزه ات کم رنگ میشه؛ اینکه چرا با تشویق خودت و جایزه دادن به خودت و مشخص کردن مقصد بعدیت نمی تونی موفق بشی جای تعجب داره.  53258zu2qvp1d9v

(1396 تير 8، 16:18)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: بچه ها یه سوال می پرسم. 

اگر ما حالمون خوب باشه ، ممکنه در برابر خ.ا کم بیاریم؟ 
منم مثل دوستان فکر می کنم ممکنه.

هر جا که عقل از ما فاصله بگیره و هیجانات جایگزین بشه، این اتفاق ممکنه بیافته.
حالا یه موقع این هیجانات منفی هست. از نوع ترس و استرس و افسردگی. (که اغلب موارد لغزش اینجا هست)
یه موقع هم این هیجانات مثبت هست. مثل شادی و سرخوشی بیش از حد
و
آدمی که عادت و ریشه ی روانی داره، حتی بی دلیل و با تَرَک دیوار هم کارش رو انجام میده.  53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

(1396 تير 8، 10:26)engineer نوشته است:
نقل قول: .
.
.
و اینکه همیشه قدم اول سخته. خصوصا اگه یه کاری رو مدت هاست می خواستیم انجام بدیم و پشت گوش انداختیم.
حس و حال انجام کار با بسم ا... گفتن و شروعش به وجود میاد.
باشگاه اسم بنویس، حس و حالش خودش میاد.
برنامه نویسی رو استارت بزنی، حس و حال انجامش هم میاد. (واسه خودت چک پوینت هم بذار. هر مقدار جلو میری یه جایزه واسه خودت بذار. به خودت انگیزه بده که ادامه بدی. نسبت به تلاش هات بی تفاوت نباش. ما خودمون خودمون رو بی انگیزه می کنیم که کارهای شروع کرده مون متوقف میشن.) 

منتظرم ببینم چی کار می کنی.  [تصویر:  khansariha%20%2818%29.gif]
آرمین خان، این متن خیلی عالی بود، چند بار از روش خوندم و فکر کردم بهش. مخصوصا این قسمت که گفتی باید استارت هرکاری رو بزنیم تا حس و حال انجامش هم بیاد. فقط چک پوینت نمیدونم چیه؟ این قسمت جایزه گذاشتن رو هم تاحالا انجام ندادم ولی سعی میکنم انجام بدم و نتیجشو میگم بهتون.
خداروشکر هر روز که بیشتر آدم پاک میمونه احساس میکنه دوباره داره به زندگی بر میگرده، می فهمه چقدر کار عقب افتاده داره که باید انجام بده
علیرضا منظورم ازچک پوینت (Check Point) این بود که یه کار بزرگ رو به بخش های کوچیک تر تقسیم کن.
برنامه نویسی که تو می خوای یاد بگیری می تونه به صد قسمت تقسیم بشه. قرار نیست تو صد قسمت رو تموم کنی تا بعدش به حس رضایت برسی. قراره هر بار با انجام یکی از قسمت ها احساس رضایت کنی و به خودت بابت موفق بودنت جایزه بدی. این جوری انتظار معقول تری از خودت داری. فشار روانیت برای انجام و به اتمام رسوندنش کمتر میشه. تلاشت ادامه دار میشه. چون هر بار قراره فقط یه بخشی از کار رو انجام بدی و می دونی از پسش برمیای.  128fs318181
و
در مورد جمله ای که سبز کردم:
همه ی تلاش ما برای پاکی واسه اینه که به چنین جایی برسیم. اگه کسی رو دیدی که گفت به پاکی رسید و به چنین جایی نرسید، می تونی شک کنی بهش.
خدا رو شکر کن که داری این حس رو تجربه می کنی. برای اینکه توفیق این حس ازت گرفته نشه، ازش نهایت استفاده رو ببر تا خدا چیزهای بعدی رو نشونت بده.  Khansariha (18) 

--------------------


(1396 تير 7، 3:00)aliunknown نوشته است: .
.
شب یهو از خواب میپرم و دیگه هیچی دست خودم نیست ( out of control میشم به قول معروف )
هنوزم دلیلشو کشف نکردم ... و نمیدونم اصن برای چی منی که انقدر شب خسته و کوفته میخوابم یهویی ساعت سه از خواب میپرم و خ.ا میکنم ....
.
.

اگه یادتون باشه ... قبلا گفته بودم داداشم به دور از بقیه میره و به نوعی به خودش ور میره ... و این اواخر بدترم شده ... خیلی بدتر از اون موقع که باهاتون در میون گذاشتم ...
.
.
53
علی جان

در مورد مشکل اولت، تو تنها هستی. خیلی های دیگه هم چنین مشکلی دارن.
منم داشتم و دارم. الان بهتر شدم خدا رو شکر. واسه من تغییر محل خواب و خوابیدن کنار بقیه خیلی موثر بود.
تو این دو ماه فقط یه بار این مدلی شدم. اونم یهو از خواب پریدم و دیدم ای وای تو خواب داشتم چی کار می کردم. همون لحظه که بیدار شدم قطعش کردم و رفت پی کارش.
منم بهت توصیه می کنم هر قسمتیش که بیدار شدی، ازش دست بکش و رهاش کن. سخته. ولی باور کن میره پی کارش. 
اگه موضوع هم خیلی وقته برات تکرار شده، انتظار نداشته باش یه دفعه ای درست شه. طول می کشه. ناامید نشو. بابتش هم الکی اعصابت رو خورد نکن. چون دست خودت نیست.
بعدم اینکه اگه واقعا هشیار نبودی و تو خواب این ماجرا اتفاق افتاد، اون رو جزء لغزش ها حساب نکن. اینجا هم می تونی اعلام وضعیت سبز انجام بدی.  Khansariha (18)
و
بابت مورد دوم هم تعارف نداریم که.
اینجا مایی که آدم عاقل و بالغ هستیم نمی تونیم ازش دست بکشیم. با همه چیزهایی که در موردش می دونیم. میدونیم چه بلایی به سرمون میاره. از یه بچه 4 ساله چه انتظاری داری که دست بکشه؟
حتما با یه روانشناس و دکتر خوب کودکان مشورت کن در موردش. حتما یه دوره نیازه تحت نظر باشه.
به پدرت هم حتما بگو که داستان چی هست. بهشون بگو بچه گفته از تو گوشی شما فیلم هایی دیده. این باعث میشه پدرت هم بیشتر دقت کنن. 
و
بابت پست اخیرت هم متاسفم
اما فاصله گرفتن از کانون چیزی رو درست نمی کنه.
قراره اینجا کنار هم تلاش کنیم تا به نتایج خوب برسیم نه اینکه به نتایج خوب برسیم و بعد اینجا برای هم به اشتراک بذاریم.  53258zu2qvp1d9v 
امیدوارم تصمیم درست بگیری.  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

بالاخره رسیدم به اعلام وضعیت خودم:

الف) اعلام وضعیت پاکی: آرمین / گروه پویندگان / هفته ششم سبز

ب) ارزیابی هفته ای که گذشت: 
خدا رو شکر این هفته از اون هفته های سبز خوب بود. حسابی درگیر کار بودم. چند تا کار جانبی عقب افتاده انجام دادم و هنوز کلی کار دیگه باقی مونده. چند سری هم مهمون داشتیم برای عیادت مادرم. یکی دو هفته است پاشون تو گچه.
یه کتاب دارم میخونم که اسمش هست «سامان دهی کارها». چیزهای جالبی توش خوندم که تا به حال هیچ جا نه دیده بودم و نه شنیده بودم. فکر نمی کنم حالا حالا ها تموم بشه. چون دارم سعی می کنم با کتاب پیش برم و چیزهایی که میگه رو عملی کنم. اما یه روزی که تموم شد، حتما براتون در موردش میگم. 

و برنامه ها
کنترل چشم: همچنان در حال تلاش. بهتر شدم از قبل و بهترم میشم. خدایا خودت هدایتم کن.
+
در محضر قرآن بودن: قرائت و شنیدن و تفسیر انجام شد. همچنان سوره ی طه.
+
مطالعه برای کلاس ها: این هفته خیلی درگیر بودم و متاسفانه نرسیدم. جز اندکی. از فردا هم امتحانات شروع میشه. باید این چند روز حسابی وقت بذارم.
+
منظم تر کردن فکر: کتابی که خوندم خیلی بهم کمک کرده. خودم هم دارم به خودم کمک می کنم فکرهای الکی نکنم. به جا و روی کاغذ فکر کنم.
+
خواب بیشتر و بهتر: بیشتر و بهتر خوابیدم اما سردردهام بهتر نشد. 


پ) برنامه ی هفته ی آینده: 
مثل هفته ی گذشته:
کنترل چشم - در محضر قرآن بودن - مطالعه برای کلاس ها - منظم تر کردن فکر - خواب بیشتر و بهتر

خدا به همه ی ما کمک کنه.  53
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام به همگی  53258zu2qvp1d9v Swear1 Confetti
engineer / گروه پویندگان / هفته ششم سبز
 
- ارزیابی هفته ای که گذشت:

اول هفته هنوز افکارم منظم نبود و به علاوه ی اینکه دوتا عروسی داشتیم و مسافرت. نتونستم خیلی به برنامه هام عمل کنم.
ولی از وسط هفته شروع کردم و استارت پروژه رو زدم( خیلی سخت بود برام استارت زدن)
بعد از تموم کردن کتاب " من او" از رضا امیرخانی. دوتا کتاب دیگه از رضا امیرخانی گرفتم ویکیشو استارت زدم.
تغذیه رو هم می تونم بگم در حد متوسط عمل کردم.
-برنامه های هفته آینده:
 -
هدف اصلی : پروژه
- استارت ورزش صبحگاهی
- مطالعه
- تغذیه
- منظم کردن افکار

-----------------------------------
شاید یه هفته رو از دست بدی یا یه روزو از دست بدی ولی نباید شیرازه کار از دستت بپره " استاد آرمین  1
         
                             اگر از میان جهنم می گذری به راهت ادامه بده.
                                                       
 سپاس شده توسط
قاصدک / گروه راز پاکی / هفته ششم : سبز 

برنامه : تا حدودی انجام شد .. 
ان شالله این برنامه هایی که در کل این مسابقه اعلام کردم همیشه براشون تلاش کنم ..
با دعای شما ...

از همه ی همگروهی هام تشکر می کنم ..خیلی گلین ...

و اگر کم کاری هم دیدید به بزرگواری خودتون ببخشید ..

قربون همگی . یا علی
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
سلام  بروبچ  303 من برگشتم . و یه کار برنامه نویسی گرفتم اینجور که معلومه باید تا 20 روز دیگه تموم شه پس مجبورم کل وقت این 20 روزو تو خونه بشینمو اینو تموم کنم و این یعنی میخوام این زمانو اینجا انلاین باشم که انرژی ازتون بگیرم  2uge4p4 همین الانشم با برگشتنم کلی انرژی گرفتم . یاااااا حق Khansariha (46)
Khansariha (48) Khansariha (48) Khansariha (48)

 ایلی ایلی لما سبقتنی ؟

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان