آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[BlueBoy]

سلام
مخلصم
من سر کار میرم میام خسته ام. معمولا آخر هفته اعلام وضعیت میکنم. اسم پیشنهادی خودمو از همین جا اعلام میکنم...اگه میتونی از طرفم اعلام کن....فک کنم "بیداری سبز " خوب باشه

سلام به بچه های گروه ما ، عاشق و حامد ، این بالایی پیام مستر دگرش به من بود.
خب حالا نهایتا برای اسم گروه چکار کنیم ؟ یه اسم انتخاب کنیم که همه ازش راضی باشند و احساس خوبی نسبت بهش داشته باشند ، چون یه جورایی همه نسبت بهش محق هستند ، قبول دارید ؟
بچه ها فقط زود بجنبید داریم از بعضیا عقب میفتیما 

سلام نوبادی
خب پس همون بخاطر حسین (ع) با رای اکثریت انتخاب میشه ، من که موافق نظر اکثریتم ( مرسی دموکراسی )  حسمم خوبه ، حله بزن بریم

[rezaKy]

همگروهیهای عزیزم

انشااله انتظار از هفته اول اینه ؛)

ایشالاااا هر شیش هفته همینطور باشیم همه.  چقد من خوشالم که اعضای ثارالله اینقد فعالن. ایول دمتون. 
قابل توجه عزیزانِ گروهای دیگه من هیچ کدوم از بچه های  ثارالله رو نمیفروشم آقا. 
 یه تار موشونم نمیدم اصن

بچه های ثارالله.. لوگویی که 101 زحمت کشید رو همه بذارین توی امضاهاتون. تا شیش هفته آینده حداقل، این لوگوی قشنگ، یاد آور هدف مشترکمون میشه

[آرمین]

سلام
اول اینکه این طاهر ما کوشش؟ 
14 صلوات به نیت 14 معصوم برای او. برای سلامتی و پاکی و عاقب به خیریش. 

علی آن نون ممنون از پاسخگویی به سوال ها. یه جایزه پیش من داری. 
بابت لوگو دستت درد نکنه. بی صبرانه منتظریم.

تقریبا تو بیشتر درسای اصلی امسال ضعیف بودم با اینکه مطالعه کافی داشتم و طی بحث با داداش nobody31 به این پی بردیم که یچیزی هست بین ندونستن برخی از مباحث پایه که نیازه تا بقیه چیزا رو درست یاد بگیریم هست و همینطور نداشتن تمرکز کافی به دلیل خ.ا که باعث شده دیر مطالب تو ذهن جا باز کنه .

من خودم درست نفهمیدن درس ها، نداشتن معلم های خوب، ترس الکی از درس ها و بودن شاگردهای قوی کنارم باعث شده بود بعضی از درس ها رو الکی احساس کنم توشون ناتوانم. در صورتی که این واقعیت نداشت.
همون فیزیکی که سال اول به زور قبول شدم، بعدها که واسه کنکور واسش وقت گذاشتم، به قدری از مسائل آینه و عدسی لذت بردم که حد نداشت.
من سال اولی که کنکور دادم، عربی پایین ترین درصد من بود. سال دوم به قدری عاشقانه عربی رو دوست داشتم که یه چیزی میگم و یه چیزی می شنوی. 
فکر کن یه درسی رو سه سال معلم داشتی به هیچ جا نرسیدی و نتیجه اش تنفر از درس و ترس از اون بوده. بعد تو خلوت خودت می شینی از رو کتاب گاج می خونی این قدر علاقه مندش میشی و این قدر قوی که تمام سوال هاش رو می تونی جواب بدی. سال دوم تنها به سوال های مربوط به Reading ش نتونستم جواب بدم. اون هم چون فرصت نکردم متنش رو بخونم.

خیلی چیزا هست که باعث میشه روزی که گذروندم شاد باشم ولی متاسفانه شاید یک ماه یکبار یا شایدم دو سه ماه یکبار اتفاق بیوفته ...
شاید بشه گفت مهم ترینش حل مسائل پیچیده ای باشه که ذهنم رو درگیر کرده ، وقتی حل میشن انگار کل دنیا رو بهم دادن .... قابل توصیف نیست واقعا .... بماند که برای اطرافیان کوچکترین ارزشی هم نداره    ( که زیادم مهم نیست برام )

خب این اصلا خوب نیست. وقتی ما نتونیم از روزی که گذروندیم لذت ببریم، سراغ چیزهایی میریم که نباید بریم.
چون روح ما تغذیه ای که باید دریافت کنه رو دریافت نمی کنه.
ما باید جوری زندگی کنیم که آخر هر شب خدا رو شکر کنیم و خوشحال باشیم از تلاش ها و دستاوردهای اون روزمون.

کنترل چشم عالیییه

این فوق العاده است. 

[آرمین]

سلام


ممنون داداش آرمین بزرگوار و عزیز کانون

خداروشکر یه مدت هست مستقیم درگیر عکس و فیلم نشدم، ولی یکی دوبار از موردهای نسبتاً بد به سمت بد حرکت کردم،
به امید خدا با تجدید انگیزه‌ و عدم سرزدن به برخی صفحات خطوات شیطانی شبکه‌های اجتماعی، از حرکت به سمت مطالب بد جلوگیری بشه.

ورزش هم واقعیتش فعلاً پیاده‌روی روزانه در حد نیم ساعت، 40 دقیقه، رو در نظر دارم. 

سلام شازده جان
تو این صفحات اجتماعی کار واجب و خاصی انجام میدی؟ نمیشه چند هفته بسته باشه؟
اگه واقعا مورد تو این باشه راهکارش ساده هست.
اینکه آدم بدونه نقطه ضعفش چیه، موجب میشه هوشیار باشه. دفعه بعدی تا می خواد یه ذره پاش سر بخوره، یادش بیافته دفعه های قبل چه کرده و نتیجه اش چی بوده. اجازه نمی دونه دوباره سرش کلاه بره.
لطفا تو ارزیابی و برنامه ی هر هفته ات وضعیت استفاده از شبکه های اجتماعی تو اون هفته رو هم بنویس.
الان یعنی اگه جناب شازده تو این 5 6 هفته پیش رو مراقبت 
چشمیمش رو انجام بده، هیچ اتفاق بدی نمی افته؟ درسته؟
امیدوارم و دعا می کنم که همین طور باشه.  

و
اما سوال های علی. چه سوال های سختی هم پرسیده. 

1 - انگیزه شما برای ترک چه چیزی بود ؟

من احساس بی ارادگی و سست عنصری داشتم. 
اینکه مدام بخوام پنهانی کاری رو انجام بدم که احتمالا اشتباهه و زشت هست، خیلی برام عذاب آور بود.
اما بعدها دلایل دینی برام جدی تر شد که واقعا بدون اون ها امکان نتیجه گرفتن درست وجود نداره.

2 - از وقتی که اومدید کانون دقیقا چند بار بعد از شکست خوردن به ترک ابدی رسیدید ؟ به نظرتون عاملش درس گرفتن از اشتباهات گذشته بود یا ... ؟

اولا که من به ترک ابدی نرسیدم
دوما تعداد دقیقش رو ندارم. اما قطعا دو رقمی بوده.
مشکلی که با شروع ترک باهاش مواجه شدم، انجام اون به صورت ناهشیارانه تو خواب بود و عصبی شدن سر این موضوع، موجب بی ارادگی تو طول روز هم میشد. اول پذیرفتم که من این مشکل رو دارم و به هر دلیلی خارج از اختیار من رخ میده. ثانیا با موارد دیگه به خودم کمک کردم و می کنم که اون مسئله ی ناهشیارانه کمتر اتفاق بیافته.

3 - مشکلات خ.ا که باهاش مواجه بودید بعد این چند سال برطرف شدن یا تا حدودی بهبود پیدا کردن ؟

نمیشه گفت کدوم مشکل به خاطر خ.ا هست و کدوم مشکل به خاطر خ.ا نیست که من الان بگم کدوم مشکل برطرف شده و کدوم مشکل برطرف نشده.
خیلی از مشکلاتی که ما داریم ناشی از کم عقلی و نادانی و نداشتن راهنمای و مربی درست تو زندگی هست و الکی گردن خ.ا میندازیم.
چون درست تربیت نشدیم، درست هم نمی تونیم زندگی کنیم و تو جنبه های مختلف ضعف داریم.

الان بیشترین چیزی که اذیتم میکنه وضعیت درد جسمی و سردردها هست. چیزی که تقریبا قبل از شروع به ترک خ.ا باهاش مواجه نبودم.

اما اگه بخوام بگم تو این 4 سال چه چیزهایی در من تغییر کرده، می تونم بگم چیزی نیست که تغییر مثبت نکرده باشه.
من هر چقدر شکر خدا رو به جای بیارم باز هم کمه.
زندگی آدم های اطرافم هم با من در حال تغییره.
ترک خ.ا می تونم بگم شروع خیلی بابرکتی برای اتفاق های خوب زندگیم بود.

4 - و مهم ترین عامل موفقیتتون چی بود ؟؟؟؟

نمی دونم چقدر میشه موفق گفت.

اما اگه موفق نبودم تو این زمینه، لااقل پیشرفت خیلی خوبی داشتم.
یکیش درس گرفتن از اشتباهات گذشته بوده که تو بند 2 اشاره کردی.
یکیش تصمیم قلبی برای تغییر بوده. یکیش تلاش خیلی زیاد برای تغییر بوده. یکیش پایبند بودن به چیزهایی که سخت بوده اما چون درست بوده ازشون نگذشتم. یکیش همه جانبه نگری به کل بخش های زندگی و ایجاد تغییر در همه جوانب بوده. یکیش نزدیکی به خدا بوده. که این آخری اگه واقعی باشه خودش همه چیزا رو رقم می زنه.

[BlueBoy]

سلام رفقا
بچه های گروه بخاطر حسین (ع) ، ببینین این عکس برای گروهمون چطوره ؟

[طاهر]

سلام بر رهروانی های عزیز 

دیروز و امروز ختم صلوات نوبت من بود و من از این موضوع اطلاع داشتم
و سر هم زدم که چیزی بگم اما حال دلم خوب نبود دستم به نوشتن نرفت

از این بابت عذر خواهم و الانم نیومدم ذکر مصیبت کنم
چون اصلن خوشم نمیاد و تا مجبور نشم این کارو نمی کنم

فقط ازتون میخوام اگر امکانش بود و یک وقتی حال خوشی بهتون دست داد برای آرامش دلم دعا کنید
و از خدا بخواهید من رو (و شما رو) در مسیری قرار بده که تهش سقوط و دور شدن از خودش نباشه

----------------------------------

فردا روز اعلام وضعیت هفته اول مسابقه هست
اعلام وضعیت به موقع و سرحال فراموشتون نشه
مثل من نشید که دپرس و افسرده شده

----------------

با این که از غافله گروه های دیگه عقب موندیم ولی هم گروهی های منم هر جا که باشن تا فردا حتما میان و نظر خودشون رو برای اسم گروه میگند
تا اینجا این پیشنهادات رو داشتیم

طاهر: بیرق سبز (بیرق ینی پرچم)
موری: توفان
محمد-93: عاشورا
محسن: -

[engineer]

سلام مهندس جان
واقعا نمی دونم. چون هفته ی اول داره تموم می شه. یه اجازه به من بده نظر بقیه رو هم بگیرم.
خاطر مهندس برای ما خیلی عزیزه  

ممنونم عاشق، از لطفته  

به به جناب مهندس علیرضا
پارسال دوست. امسال آشنا.   

چقدر حاضری برای تغییر وضعیتت تلاش کنی و چقدر جدی هستی برای بهتر کردن شرایطت؟
که ما از مسئولین خواهش کنیم یک هفته بعد از شروع شدن مسابقه، به گروه ها اضافه ات کنن؟

نمیدونم از یه جهت دوس دارم تو مسابقات گروهی شرکت کنم، چون بعضی ها هستن که میتونن به هرکسی کمک کنن با صحبتاشون تواین گروه ها یکیش خودت
از یه طرفم می ترسم مثل دفعه قبل نتونم خوب باشم و شرمنده همگروهیا بشم( مخصوصا حالا که دارم دیر تر از موعدش شرکت میکنم)

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام رفقا
بچه های گروه بخاطر حسین (ع) ، ببینین این عکس برای گروهمون چطوره ؟

سلام حامد ، خیلی قشنگ شده.

بچه های گروه به خاطر حسین ، همه موافق این لوگو هستین؟
من که صددرصد موافقم.

[rezaKy]

14 صلوات برای سلامتی طاهر جانِ گل. عزیز دل. ایشالا اون چیزی که خیره برات پیش بیاد

[BlueBoy]

سلام رفقا
بچه های گروه بخاطر حسین (ع) ، ببینین این عکس برای گروهمون چطوره ؟

سلام حامد ، خیلی قشنگ شده.

بچه های گروه به خاطر حسین ، همه موافق این لوگو هستین؟
من که صددرصد موافقم.

سلام داداش
نوبادی یه پیشنهاد هایی داشت برای لوگو بذار ببینم یکی دیگه هم میشه درست کرد یا نه امروز سرم شلوغ بود نشد فردا هم بعیده بتونم ایشالا تا شنبه میرسونمش
بعد از بین دوتا یکی رو انتخاب می کنیم

[omid 24]

اینم طرح منه ;)

ایول این خیلی قشنگه من که 100% به این لوگو رای میدم

همگروهیهای عزیزم

انشااله انتظار از هفته اول اینه ؛)

ممنون از داداش 101  
از طرح های فوق العاده و خلاقانت  

آقای پیکاسو ممنون

---

 

سلام مهندس جان
واقعا نمی دونم. چون هفته ی اول داره تموم می شه. یه اجازه به من بده نظر بقیه رو هم بگیرم.
خاطر مهندس برای ما خیلی عزیزه  

ممنونم عاشق، از لطفته  
نمیدونم از یه جهت دوس دارم تو مسابقات گروهی شرکت کنم، چون بعضی ها هستن که میتونن به هرکسی کمک کنن با صحبتاشون تواین گروه ها یکیش خودت
از یه طرفم می ترسم مثل دفعه قبل نتونم خوب باشم و شرمنده همگروهیا بشم( مخصوصا حالا که دارم دیر تر از موعدش شرکت میکنم)

داداش مهندس عزیز
واقعا خوشحال میشم اگه بیای
مطمئنم مدیرای عزیز هم خوشحال میشن از وجود شما

اگه دوستش داری داداش انجام بده
و ترسهات را بذار کنار که اگه نشه چی میشه  که فقط این ترسا آدمو عقب می اندازه.
به این فکر کن که تلاشتو می کنی و میشه .
و اول شرمنده ی خودت نباشی و بعد همگروهیای عزیزت

---

به نام حضرت عشق
و خدا را شکر به خاطر سلامتیم
به خاطر داشتن یه گروه عالی
      به خاطر دوستان فوق العاده
                  و همچنین به خاطر وجود پیکاسوی کانون
14 صلوات برای داداش طاهر گرامی   که خیلی به من لطف کرد
آرزو می کنم خدا و آرامشش و شادیش توی همه ی لحظه های زندگیت حضور داشته باشه  

وضعیت هفته : سبــز

تجربه و ارزیابی :
خدا را شکر که پاکم ولی این کافی نیست . باید پیشرفت کنم و تلاش کنم برای بهتر شدن خودم و نه اینه پاکم پس کافیه نه پاکی همراه با رشد نیازه  
خوب این هفته ی یه کم انگیزه ی تلاشم برای کاری که می خواستم کم شده بود چند تا دلیل هم داشت یکی اینکه برنامه نداشتم که چیکار کنم یعنی اولویت بندی نکرده بودم و یکی دیگه ترس از اینکه میشه یا نمیشه و اگر نشه چی میشه.   فکر می کردم نمی تونم و ازش دست می کشم و فکر می کنم قادر نیستم انجام بدم .داشتم به این فکر می کردم چرا بعضیا یه چیزایی می خوان ولی بهش نمی رسن فرقشون با اونا که می رسن چیه؟ شاید هیچ فرقی بینشون نباشه جز همون خواستن واقعی یعنی خسته نشدن و تلاش و تلاش و تلاش دوبارره برای رسیدن به هدفشونه اگه اون هدف  ارزششو داره. ممکنه به بخشی از هدفم برسم ولی باز اینم موفقیت محسوب می شه
برنامه :
این هفته باید برنامه ریزی کنم و همچنین اولویت بندی ، صبحا زود بیدار شم.  خواب به اندازه و ورزش.
و تلاش کنم و ایمان داشته باشم به هدفم و به خودم و با این ایمان راسخ برم جلو.
قدرت ارده و میل به پیروزی و موفقیت را تو خودم افزایش می دم . با یاداوری هدفم و فکر نکردن به نتیجه ی کار که دست خداست.
تمام تلاشم را بکنم که این لحظات و این فرصت دیگه بر نمی گرده.

[Mr Degaresh]

سلام به دوستان و همگروهی های عزیز
اولا معذرت بابت کم کاریم، کل هفته سرم شلوغه وقت ندارم بیام.
مخلص بچه ها که پیگیر من شدن. خوب اسم پیشنهادی من "بیداری سبز" بود ولی خوب حالا که دوستان رو "بخاطر امام حسین" به توافق رسیدن و محرم هم تو راهه منم هم نظرم.
وضعیت پاکی: سبز
هفته ای که گذشت نسبتا خوب بود یه روزهایی ناامید شدیم یه روزهایی خوشحال ولی سعی کردم امید رو حفظ کنم
نماز با یه کم سستی انجام شد.
هفته بعد
تصمیم گرفتم برنامه های زیاد قرار ندم که آخرش به هیچ کدوم هم نرسم
روزی یک ربع کتاب خوندن رو حفظ کنم.
کاراهای شرکت رو خوب انجام بدم که تا 6 ماه آتی حسابی خودمو به مقامات بالا ثابت کنم.
دیگه یه روز از هفته بعد یا باشگاه یا پیاده روی و یا استخر رو پیگیر شم(یکی از اینا)
چندتا کار آموزشی و اقتصادی در ذهن دارم که استارتش باید این هقته خرده شه
و حفظ کردن همچنان سبزی

 

[rezaKy]

به نام خدا 
خب اولین اعلام وضعیت دوره سی و دوم رو شروع میکنیم... روزایی که میگذرن برای من حال خوش و امید به آینده رو همراه داره. امیدوارم این انگیزه م برای آینده حفظ شه
وضعیت پاکی: سبز
برنامه های هفته گذشته: 
ترجمه ای داشتم که تحویل دادم
خواب اصلا درست نبود برا همین توی این شش هفته باید  درستش کنم تا رضایت از خودم بدست بیارم.
برنامه هفته آینده:
برای پروژه این هفته باید تلاشم رو برای تموم کردنش تانصف پیش برم
ترجمه جدید گرفتم که اونم تا دوشنبه یا سه شنبه تحویل میدم
ورزش صبحگاهی رو دیگه باید شروع کنم و باز باید بدنسازی رو شروع کنم

[oldman]

سلام
وضعیت:سبز
ارزیابی:خب برنامه زیادی نداشتم این هفته فقط تونستم برم دنبال کارای اموزشگاه، از هفته ای ک کذشته نه راضی‌م نه خوشحال هرکار کردم خودم کار دیگع
برنامه:میخوام از روزی ی روز کتابخوندن شروع کنم تا اخر هفته برسونمش روزی ۵ساعت،ی چندتا کار کوچیکه دیگه هم دارم
خلاصش میکنم:حذف تلگرام،ورزش،کار کردن رو زبان اینگلیسی

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام

عاشق هستم ، اهل تهرانم ، روزگارم بد نیست.

پاک پاک ، سبز سبز ، زندگی جاریست ، مثل رود

عاشق فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) / هفته ی اول به خاطر حسین / سبز

خوش حالم که این هفته سبز بودم. از این لحاظ زیاد دچار مشکل نبودم.
چهارشنبه تصمیم گرفته بودم که بعد از یک هفته ی سخت کاری تفریح کنم. برنامه ریخته بودم.
اما چشمتون روز بد نبینه. چهارشنبه شد بدترین روز عمرم.
اما من ناامید نمی شم.  
کلی چیز همون چهارشنبه یاد گرفتم. این که واقعا تفریح و استراحت یعنی چی.
و این که چقدر ذهنم از واقعیات دوره. توی ذهن من ، دنیا یه دنیای خیالیه
دنیایی که گل ها حرف می زنن و می خندن و خورشید خانم به هم سلام می کنه.  
دنیای واقعی اما ، این طوری نیست. همین باعث می شه که توی برنامه ریزیم دچار اشتباه بشم.
من انتظار دارم که به خانواده بگم ، پاشیم بریم پیک نیک   بعد همه استقبال کنن و برن دنبال مقدماتش.
امای توی دنیای واقعی ، پدر با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنه و مادر با انواع بیماری ها ، دیگه دل و دماغی ندارن.
هر کسی یه جوری ، یه مشکلی و گرفتاری داره. باید استراحت و تفریح رو مطابق همین شرایط برنامه ریزی کرد.
شاید همین که جمع خانوادگی ،‌ دور هم یه چایی گرم بخوریم و از دغدغه هامون صحبت کنیم ، خودش بهترین تفریح باشه.
که خودش خیلی خوبه.
ارزیابی : از لحاظ پاکی الحمد لله مشکلی نبوده و پاکی ذهن و چشم رعایت شده. غذام رو کمتر کردم و روی غذا کنترل دارم.
پنج شنبه رفتم استخر ورزش ، خیلی خوب بود.  

برنامه ی هفته ی آینده : برنامه ی مفصلی رو توی دفترم نوشته ام.
به طوری کلی چند جور کار هست.
کار های درسی :
کار های تفریحی : ورزش و تفریح و کانون ...
برنامه ی خاص محرم رو اجرا کنم. این رو باید جدی وقت بذارم.
زبان و قرآن
کار های اداری و کاغذ بازی
برنامه ی مطالعه و تفکر

به هرکدوم از این ها باید زمان کافی رو اختصاص بدم.
اما توی یک هفته ، زمان بی نهایت نیست.  
مهم ترین کار برنامه اینه که آدم می تونه بین کار های مختلفش اولیت بندی کنه و توازن رو بین کارهاش برقرار کنه.