1394 مرداد 20، 21:17
(1394 مرداد 20، 12:09)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: هر چی که ما می کشیم از این بی حوصلگی برای انجام کاره.
بی حوصلگی ، ناامیدی ، حسرت ، حسادت ، غرور ، من اینا رو بعد از یک شکست تو دفترچه ام به عنوان عامل شکست نوشتم.
داداش دریل!
ببین دلیل بی حوصلگیت چیه؟ اگر دلیلی نداره از کارای ساده شروع کن. این کار می تونه جمع کردن اتاق باشه.
یه برنامه ریزی خیلی می تونه کمک کنه.
می تونی پست های این تاپیک رو بخونی. هم حوصله ات سر نمی ره. هم تاپیک مفیدیه.
اینجا
عاشق جان حرف دل منو زدی. به نظر منم از علتایی که گفتی بی حوصلگی و ناامیدی تو خیلی از شکستام نقش داشتن و هر بار که حال روحیم خراب شده منجر به شکستنم شده .و شاید دلیل خیلی از این شکستای من نیاز جنسی نبوده.
دلیل این بی حوصلگی بی انگیزگی و شک و تردید به راه و مسیری هست که توش قرار گرفتم. و یه دلیل دیگه داشتن افکار منفی و پروروندن اون افکار تو ذهنمه که تاثیر بدش رو هم تو زندگیم دیدم.
باید یاد بگیرم افکارم مثبت تر باشه و به عبارتی نیمه پر لیوان رو هم نگاه کنم. باید یاد بگیرم نزارم حالم با اون مواردز که شما ذکر کردید بد بشه.
به امید خدا جان از پاسخت خیلی ممنونم. شما درست میگی.با وجودی که خودمونم میدونیم با عقب انداختن کارا فقط شرایط سخت تر میشه و همیشه هم شاهدش بودیم ولی بازم اینکارو میکنیم.