1394 مرداد 19، 10:28
دیدم بنده خدا عاشق چند بار تذکر داده اسپم نزنید...
چرا با اعصابش بازی می کنید؟ خوشتون میاد من بیام اعصاب تون رو خط خطی کنم؟
همه مون حواس مون باشه پست های اسپم و شبه اسپم کمتر بزنیم... و خوش و بش های دو نفره رو هم تو پ.پ انجام بدیم...
بچه ها رو می فرستیم گروه تا از همدیگه کمک بخوان و به همدیگه کمک کنن...
اگه پست های اسپم زیاد بشه، پست های اون بچه ها درست دیده نمیشه و بی جواب میمونه...
(1394 مرداد 16، 17:03)درخشنده نوشته است: دوستان حس میکنم یادم رفته چطوری ترک میکردم! وقتی همساده میگه مشارکت کنید اصلا نمیدونم چی بگم...یادم رفته چکار میکردم!داداش جون خیلی خوبه بشیم شبیه بچگیامون...
الان خیلی وقته نه نگاه بد کردم..نه سایت بد رفتم... فقط صبح میام اعلام وضعیت و میرم بیرون!
احساس میکنم گم شدم...انگار یه بخشی از زندگیم نیست!
یادم رفته که وسوسه وقتی میومد سراغم چکار میکردم..میترسم وضعیتم خراب بشه و خودمو گم کنم...
شدم مثل بچگیام...
خیلی بده خودتو گم کنی....خودمو نمیشناسم....خیلی سخته...
خدایا کمکم کن...
خوش به حالت که از بچگی هم جلوتر رفتی...
کار بد می دونی چیه... ولی این قدر درگیر خوبی شدی که فراموشش کردی...
خودتو دست کم نگیر...
ولی این به این معنا نیست که نباید برنامه ای واسه وسوسه هامون داشته باشیم... اگه برنامه نداشته باشیم، غافل میشیم و ادامه ی ماجرا...
بشین یه برنامه کوچیک بنویس... واسه موقع هایی که خدایی نکرده اوضاع به هم ریختست...
بذارش تو کشوت تا خیالت راحت باشه که تو بدترین لحظات هم می دونی باید چی کار کنی...
(1394 مرداد 16، 23:51)همساده نوشته است: سلام
فکر کنم باید منم مثه داداش عاشق و داداش روزبه یه کنتوری رو کانون اومدنم بزارم.البته من واسه درس و اینا نیست تایم هم دارم. همشم آنلاینم.ولی فکر کنم بهتره اینجوری
به شدت تایید می کنم...
خیلی خوبه همه مون کنتور داشته باشیم... هم به خودمون کمک میشه، هم به بقیه بهتر می تونیم کمک کنیم...
فقط داداش موقع هایی که کانون نیستی، مراقب خودت باشی ها...
(1394 مرداد 18، 23:33)Tavvab نوشته است: سلامداداش جون من خودم دنبال یکی میگردم که بیاد نصیحتم کنه...
کسی هست بیاد منو نصیحت کنه و درس زندگی بهم بده ؟
درس زندگی که بلد نیستم بگم... ولی اگه خواستی درس شکست های زندگیم رو می تونم بگم...
(1394 مرداد 16، 23:39)Alone_Boy نوشته است: سلام دوستان من 16 سالمه 3 معتاد این امر زشت شدم چن بار سعی کردم ترک کنم اما موفق نشدم باز همون اش و همون کاسه نمیدونم چیکار کنم ؟!خوش اومدی الون بوی عزیز...
با کمی سرچ کردن سایت شمارو پیدا کردم دقیقا نمیدونم باید از کجا شروع ؟!
لطفا راهنمایی میکنید ؟!
فکر کنم تا الان راهنمایی شده باشی... بگو دیگه چه راهنمایی می خوای تا ارائه بشه...
راستی خودارضایی رو به چه نیتی داری ترک می کنی؟
انگیزه ات از ترک خودارضایی چیه؟ با ترکش چی به دست میاری و با ادامه اش چی از دست میدی؟
به اینا فکر کن... نتیجه ی فکرهات رو با ما در میون بذار...
(1394 مرداد 19، 10:27)همساده نوشته است: منم نقش نفوذی پس قبول از همون خط شکن های شجاع نه اون جاسوس های خنک آرمین تو هم فرمانده ای دیگه بچه های دیگه اگه پستشون رو دوست ندارن بیان بگنماشالله به خط شکن خودمون... ببینیم چه میکنی... چشم امید گروه مون به تویه هان...
اسم فرزاد خیلی خوب بود این قوانین هم دستو پاگیره ها....خوب رامین میزاشتیش گوشه سمت راست دلت...
اسم پیشنهادی من شاهکارترین دیالوگ تاریخ سینما آمیزه ای از قدرت و شجاعت: غودااااااااااااااا
همساده : غودااااااا
آرمین: انرژی
فرزاد
مهدی
مهدی آر
داداش این قوانین دست و پا گیر نیست... اون جدولی که باید بالاش اسم ها رو بنویسیم دست و پاگیره... بریم بزنیمش؟
دل منم که قده گنجشکه... راست و چپش تمییز داده نمیشه...
----------------
راستی دور قبل به امید خدا و عاشق برنامه گذاشته بودن واسه گروه... خوندن قرآن و ورزش و نماز و ...
یکم هماهنگ شدن مون با هم سخت بود... ولی خدا خیرشون بده... حرکت جالبی بود...
من میگم همون راه رو ادامه بدیم...
این بارم هر کس هر برنامه ای داره بگه... ولی به صورت فردی اجراش کنیم...
آخر هر هفته که میام واسه اعلام وضعیت، هر کس بگه که چقدر به برنامه اش عمل کرده و چطور گذشته...
یعنی من اگه ذکر می خوام بگم، آخر هر هفته بیام بگم چند روز ذکر گفتم و چه تاثیری داشت روم...
هان؟