امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام

نمی دانم / گردان کمیل / هفته ی سوم سبز

 (دو هفته قبلی سرخ 1276746pa51mbeg8j )



53
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
سلام
بی مقدمه میگم
شنبه خوب بود
یک شنبه خوب بود
دوشنبه هم خوب بود
و سه شنبه و چهارشنبه و پنج شنبه هم همچنین
جمعه صبح هم خوب بود
و اما امان از بعد از ظهر جمعه
خوابیده بودم
خواب بد دیدم مح... شدم و در همون حین بیدار شدم 
بیدار شدم نفهمیدم چکار کردم ولی میدونم ک از خط عبور کردم
و شد انچه نباید میشد
اولش با خودم گفتم نگم ک چی شده
مشکل خواب بود من ک نمیخواستم اینجوری بشه
ولی هر چی کلنجار رفتم بگم اتفاقی نیفتاده نشد
شرمنده روی ماه خدا
و نیز دوستان خوبم
همش دلم میخواد بگم 
"لااله الا الله سبحانک انی کنت من الظالمین" 
 "لا حول و لا قوه الا بالله"
حال خوبی ندارم از این وضعیت
«یا کاشف الکرب عن وجه الحسین! اکشف لی کربی بحق اخیک الحسین»
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
سلام 303

دریل/ 5 شگفت انگیز/ هفته سوم سبز
خدایا شکرت
سلام

آخ چقدر دلم واسه کانون تنگ شده... واسه شما...  Khansariha (18)
دلم لک زده واسه کانون گردی... 

این هفته خیلی مشغول بودم...
از ماجراهای آمادگی مصاحبه استخدام... تا خودش و ماجراهای پس از اون...
کلاس های هفتگی... دکتر و دوا درمون... همراه با دو برنامه ی سیاحتی آخر هفته که از پا دراومدم...

چهارشنبه این قدر حال و احوالم بد بود که حد نداشت...
ولی با برنامه ی کنار آب پنجشنبه و کوه نوردی امروز نذاشتم اوضاع برقرار بمونه...
خدا رو شکر... 1 

آرمین / از گروه تیربارچی / هر سه هفته سبز
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

بچه ها فقط بگید امضام قشنگ
بد نیس
ولی ارتباطش با کانون چیه؟!
53
(1394 شهريور 6، 19:10)طاهر نوشته است: همش دلم میخواد بگم 
"لااله الا الله سبحانک انی کنت من الظالمین" 
 "لا حول و لا قوه الا بالله"
حال خوبی ندارم از این وضعیت
نبینم حال خرابتو داداش...
میفهمم چقدر حالت می تونه بد باشه...

بگو همون چیزهایی که دلت میخواد...
خیلی بگو...

از اتفاقات خوب میشه درس گرفت...
تجربه ای که داشتی رو همه مون کم و بیش تجربه کردیم...
باید درس بگیریم ازش... بذاریم کنج ذهن مون تا دوباره گرفتارش نشیم...

وسوسه های بعد از احتلام واقعا بده...
تو اون حالت خواب و بیداری هم واقعا سخته کنترلش...
ان شالله درایت به خرج میدیم و دفعات بعدی تو زمان مناسب واکنش مناسب انجام میدیم...

از همین الان باید براش برنامه بچینیم... فردا دیره...
وقتی دلمون قرص باشه از فرداهای خوب پیش رو دیگه غمی نیست... 1

کاریه که شده... خیلی مراقب خودت باش داداش جون... 
یه وقت نگی کار از کار گذشته... از همین جا به بعدش رو بچسب و مراقب باش...
ان شالله حال خوب زودی میاد سراغت...  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

داداش طاهر موقعیتت خیلی حساس بوده...ایشالاه که بقیه راه رو موفق باشی....داداش نگران نباش...بازم ادامه بده. Khansariha (18)

دریل عزیز که حالش خوبه 128fs318181

-------------

بچه ها میخوام دیگه درجا نزنیم...دیگه بسه...یه نگاه کنید ببینید چند وقته اینجاییم؟

درسته پیشرفت کردیم و حرکتمون رو به جلو بوده...درسته کلی درس گرفتیم از شکستامون ولی یه زمانی میرسه فرصتی نداریم...

اینکار مثل درس خوندن  شب امتحان نیست...درسته خدا بخشندست و ماهم تلاش میکنیم...ولی بیشتر ازینا باید تلاش کنیم...

منظورم بیگاری کشیدن و فشار بیخود اوردن نیست...

باید هر لحظه خودمونو روشن نگه داریم...

یادمه اولای مسابقه ی 20 روزه همه ی تلاشم این بود که صاف برم بالا...ترک کردن یه ضرب تنها هدفم بود...

شاید دلیل اصلی موفقیتم اون موقع همین بود... 53

Khansariha (8)

(1394 شهريور 6، 20:12)جناب خان :) نوشته است: بد نیس
ولی ارتباطش با کانون چیه؟!


ارتباطش با کانون نیست...ارتباطش با منه!!! 
اینو تو انجمن شبانه روزی زدم
دیدم فضا خوب نیست انتقالش دادم اینجا 1276746pa51mbeg8j

یه خبر دوستم امروز خوند که 99 درصد آبلیموهای کشور تقلبی هستش.
سرچ کردم ببینم راسته
رفتم وارد یه سایت خبری شدم قسمت اخبار ویژه ش...یهو دیدم یه ساعته اونجام دارم خبر میخونم.
یعنی داغونیم بخدا داغونه داغون از هر لحاظی که فکرشو کنی 
خدایا ما تو این مملکت فقط دلمون به همین امنیت خوشه(البته امنیت هم در مقایسه با کشورهای اطرافمون میگم!!) این یکی رو دیگه ازمون نگیر.
..............................................
اما ربطش به هوشیاری چی بود؟
تصمیم گرفتم دنبال این خبرهایی که باعث حس ناامیدی و خشم و رنجش میشن نرم.چون عصبی که میشم بیشتر شهوترانی میکنم.
میخوام سرم به کار خودم باشه [تصویر:  shad.gif]
به عیب و ایرادهای دیگران کاری نداشته باشم.
من خودمو اصلاح کنم و کارای خودمو درست کنم خیلی هنر کردم. [تصویر:  f.gif]
گفتم بیام یه مشارکتی کنم خالی بشم [تصویر:  clap.gif] [تصویر:  clap.gif]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
کار خوبی می کنی داداش

Khansariha (18)
گل نیلوفر در مرداب می روید، تا همه بدانند
در سختی ها باید زیبایی آفرید

مراحل نه گانه ترک اعتیاد خود ارضایی

همساده قسمت اخر پستت خیلی خوب بود...اره بابا ابلیمو تقلبی باشه یا شیرکاکائو  گل و گچ باشه مهم نیست چون ما هنوز زنده اییم! Gigglesmile 

همین چیزایی که دستمون میرسه رو درست کنیم بقیش با خدا....

چرا همساده پستای خوب میزنه من نمیتونم؟!

منم خوابم نمیبره..نمیدونم چرا امروز اینقدر بد شدم...
سلام به داداش های گلم
شرمنده نبودیم.

چون کلا در جریان این چند وقته ی کانون نیستم ، یه مشارکت در حد خودم ، برای خودم.

خیلی خوبم ، چون کم کم دارم یاد می گیرم که امیدم فقط به خدا باشه و این که تو دنیا هیچ چیزی جز رضایت اون ارزش نداره.
کم کم دارم یاد می گیرم این همه خودم رو مهم ندونم ، من کیَم واقعا؟
یک انسان بین  7 میلیارد آدم دیگه و خیلی آدم های دیگه که الان زنده نیستن.
حالا یه خرده بالاتر یا پایین تر چه فرقی داره؟
یاد می گیرم که همه چیز خداست و با اونه که من اعتبار می گیرم و ارزش دار می شم.

دارم کم کم می فهمم که دنیا همش یه بازیه ، و یه روزی می رسه که می گن game over و نتیجه بازی رو آنلاین نشون می دن.
و اون موقع نمی پرسن که چقدر مال جمع کردی؟
چند تا خونه خریدی؟ چند تا ماشین خریدی؟ چقدر خودنمایی کردی؟ چقدر مغرور بودی؟
اگر هم بپرسن ، با لبخند نمی پرسن.

بالاخره باید اینا رو یاد بگیرم ، از این می ترسم که خیلی دیر بشه و تو این شرایط اسف بارِ رقت انگیزی که هستم دست و پا بزنم ، تا پایان عمر.

اما داستان ترک ما ...

چند روزی در برابر نفس دست و پا زدیم ، از اورژانس کمک گرفتیم و یه طوری کج دار مریض و لنگان لنگان جلو رفتیم.
تا رسید به یک شنبه که احتلام هم داشتم ، قرار بود دوشنبه صبح راه بیافتیم به سمت مشهد ،
تا اذان مغرب چند بار تا مرز شکستن فیلتر ها هم رفتیم،
اما خدا کمک کرد و به اذان رسیدم ، رفتم مسجد.
شاد و شنگول که دیگه تموم شده ، بعد از نماز شام و بعدش خواب و بعدش مشهد و این یعنی یک هفته خلاصی از نفس اماره.
اما همین باعث شد که شل بگیرم و متاسفانه وقتی که همه خوابیدند ، من هم کاش می خوابیدم...
در دقیقه 90 و شاید هم وقت های تلف شده گل رو خوردم. Vamonde

اما چرا این ها رو گفتم؟ (اولش این که ته دلم مونده بود خواستم خالی شم 4 )
اما خواستم بگم که اشکال من این بود که با وسوسه درست برخورد نکردم ، این کافی نیست که فقط وسوسه رو رد کنی.
باید با وسوسه با شدت برخورد کنی ، این خیلی مهمه ، همون که چند وقت پیش داداش داوود گفت.
یک قاتل حرفه ای در برابر یک قاتل ناوارد. باید با شدت و قدرت در مقابل وسوسه عمل کنی.
قبل از خواب ذهنت داشت منحرف می شد ، بلند شو برو وضو بگیر و نماز بخون. این می شه شدت.
ولی اگر همون جا تو رخت خواب بخوابی و هی با ذهنت درگیر شی ، آخرش شکست می خوری.
به قولی برین تو زمین تیم مقابل گل بزنید ، اگر برید تو لاک دفاعی گل می خورید.


من خیلی از بازی ها رو باختم ، اما این یکی دیگه به مدد امام رضا (ع) ، به حق مادرشون فاطمه زهرا (س) ، دیگه آخریشه.
از این به بعد اگر دیدم انرژی زیاد شده می رم این قدر می دوم تا انرژیم تخلیه شه.
اگر دیدم قبل از خواب ذهنم مشکل دار شده ، بلند می شم و نماز و قرآن و ذکر و بازی و ... تا ذهنم آدم بشه.
تو خیابون اگر چشمم بخواد هرز بره ، چشم رو می بندم و روم رو برمی گردونم ، بذار بگن طرف امله.

...............

چقدر زیاد شد. چند وقت بود حرف نزده بودم. 4
 با یه مدرسه ای که کار می کردم ، زنگ زد و گفت که بچه ها راضی نیستن و منم قاطی کردم حرف زدم. طرف هم گفت بیا تصفیه حساب 4
اشکِل نداره ، ما توکلمون به خداست. 128fs318181 
البته ماجرا داره ها ، ولی بی خیال ، بیاین حرف های خوب خوب بزنیم.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

#:-S
همه پستاتون رو خوندم ، کامل نه ها ، ولی دستم اومد چه خبر بوده این روزا

خب اول این که

برادران طلوع و سید مهدی به اینجا
برادران طلوع و سید مهدی به اینجا

پیج شدین دیگه ، برین ثبت نام کنید ، بعدش بیاین اینجا. Muscular

و این که داداش تواب خب گناه های دیگه رو هم ترک کن. این که خوبه که ، پس تو بحران ندیدی.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

داداش عاشق عالی بود

نقل قول: تو خیابون اگر چشمم بخواد هرز بره ، چشم رو می بندم و روم رو برمی گردونم ، بذار بگن طرف امله.

حرفه ایی میشی کسی نمیفهمه داری کجارو نگاه میکنی 128fs318181

-----------

دیشب روانم به هم ریخته بود خیلی چیزارو یاد گرفتم و کشف کردم...همه چیز از بعد از ظهر شروع شد...اعصابم خورد شد به خاطر پستا بعدش رفتم تمرین 1 ساعت اول خیلی بد بود

بعدش تونستم یکم فراموشش کنم یک و نیم ساعت دیگه هم رفتم اومدم خونه...

باز اومدم وب حالم بدتر شد...یکم صبر کردم گفتم خوب میشم دیدم نشد..

تا اینکه ساعت 12 اون پست بیریختمو گذاشتم...اصلا بد رفتار نمیکنم با کسی..اگه دل کسی بشکنه خودم بیشتر حالم بد میشه ولی نکته ی اصلی از همینجا شروع شد:

بعضی وقتا رفتار بد باید باشه...اگه نباشه کار بدتر میشه...

همین اتفاقات باعث شد برگردم به یک سال قبل... در موردش مینویسم ولی خواهش میکنم در موردم فکر بد نکنید...چون دیگه تموم شده..

از دو سال قبل تقریبا مجبور بودم با یه خانومی رابطه ی بدی داشته باشم...رابطه ی فیزیکی منظورم نیست. توی اینترنت و اس ام اس بود فقط...

طرف شماره ی بابامم داشت میگفت ابروتو میبرم! حدود یک سال گذشت و میتونستم دلشو بشکنم حالشو بگیرم تا از گرداب گناه خودمو بکشم بیرون...

ولی دل خدا رو میشکستم تا دل بنده ی خدا نشکنه!

یک سال از سالای مهم زندگیم اینطوری گذشته بود...به خاطر همینه بعضی وقتا میگم من گذشته ی کثیفی دارم....

الانم نشستم دارم اعتراف میکنم!  یه سال که رابطه ی کثیفم با اون خانوم ادامه پیدا کرده بود دیگه داغونه داغون بودم.... اومدم کانون از بابابزرگ کمک خواستم ولی نبود و اقا عطا اومد 

گفت میتونم کمک کنم؟ 

باهم چت نمودیم! کلی برام توضیح داد که چطوری خودمو بکشم کنار...دو روز نکشید که نجات پیدا کردم...چون جراتشو پیدا کرده بودم به خاطر خدا با آبروی خودم بازی کنم! اون لحظه یاد گرفتم

باید قوی باشم...باید له کنم تا خدا لهم نکنه! البته هم خودم نجات پیدا کردم هم اون....

خیلی هم سخت بود... یک سال عذاب تموم شد...یک سال به خاطر حرفای بد با اس ام اس تحریک میشدم خیلی جاها کنترل میکردم خیلی وقتا هم نه....

دیگه بمیرم هم نمیذارم این خانومای به ظاهر محترم نزدیکم بشن...میدونم اونم مثل خودم اسیر شهوت بوده...همونطوری که همساده میگفت...

اتفاقات بد یک سال رو توی چند خط نمیشه نوشت...ولی همون قدرتی بهم داد که الان وقتی میخوام جلوی وسوسه وایسم برام هیچکاری نداره....

دفعه قبل بیشتر از 3 ماه طاقت اوردم..الان هم نزدیک 4 ماه شدم...

این سختی هارو دوس داشته باشید...همینا روحتون رو قوی میکنه...هر ثانیه مقاومت برابره با قدرت بیشتر...


وقتی وسوسه میاد به جای این==> 13  ازین استفاده کنید==> 42 


اون شکلک اولی فکر میکنه خدا داره فقط عذابش میده! و میدونم اخرش میشکنه!

شکلک دومی تو دلش طوفانیه و وسوسه داره خفش میکنه ولی بعضی جاها یه لبخند ضایعی میزنه چون میدونه داره زورش زیاد میشه...انگار که داره ورزش میکنه! Gigglesmile

اینارو روم نشد توی جای دیگه بذارم...همینجا پیش اقایون گل گلاب باشه بهتره...منم دیگه چند ساله اون ادم قبل نیستم...

53
سلام . با یاری خدای متعال روز 40 رو پشت سر گذاشتم..









باشد تا پا جای پای پهلوانان آبتین و صدف و داوود جی تی و فرشاد و برادر مهدی، و پهلوان بانوان سها خانم و خانم الون بگذاریم کسانی که برای همیشه از این منجلاب بیرون آمده اند (این لیست بلند بالاتر از این حرفهاست و با کمک دوستان کامل تر می شود)
[تصویر:  1_sy21.jpg]

عمر را ضایع مکن در معصیت
تا تر و تازه بمانی جاودان

نفس شومت را بکش کان دیو توست
تا ز جیبت سر برآرد حوریان


چون بکشتی نفس شومت را یقین
پای نه بر بام هفتم آسمان

[تصویر:  05_blue.png]

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان