امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

چون دوست داشتم میزارم براتون
بخونید خیلی جالبه
نقل قول: 1. توجه بیش از حد به امیال نفسانی
توجه به نیازهای جسمی و روحی، امری لازم است و بدون آن، مشکلات فراوانی گریبان‌گیر انسان می‌شود؛ اما مهم، رعایت کردن حد و اندازه پاسخ‌گویی است.
اگر پاسخ‌گویی به نیازها، فراتر از نیاز واقعی باشد، باعث آفت‌های فراوانی می‌شود که ضعیف شدن اراده انسان، از آن جمله است. امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید:
هر کس هوای نفسش قوی شود، عزم و اراده‌اش ضعیف خواهد شد.1
خواب، نیاز آدمی است؛ اما خواب بیش از اندازه، دین و دنیای آدمی را خراب می‌کند2 و باعث از دست رفتن اموری می‌شود که در طول روز، امکان جبران آن‌ها نیست.3
خوراک و طعام نیاز انسان است؛ اما زیاده‌روی در استفاده از خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها، باعث ضررهای زیادی می‌شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید:
إِیَّاکُمْ وَ فُضُولَ المَطْعَمِ فَإِنَّهُ یَسُمُّ الْقَلْبَ بِالْفَضْلَه وَ یُبْطِئُ بِالْجَوَارِحِ عَنِ الطَّاعَه وَ یُصِمُّ الْهِمَمَ عَنْ سِمَاعِ الْمَوْعِظَه؛4
از خوردن بیش از حد بپرهیزید که آن، دل را سخت می‌کند و اعضای بدن را در اطاعت خدا تنبل می‌کند و گوش همت‌ها را از شنیدن پند و اندرز، کر می‌نماید.
اطاعت از شهوات، آدمی را مانند اسیری می‌کند که پیوسته بی چون و چرا به دنبالش می‌دود.5 از طرفی، رشد و تعالی و قوت اراده انسان در این است که با شهوت خود مخالفت کند.6
اگر می‌خواهیم دچار ضعف اراده نشویم، باید در پاسخ‌گویی به نیازها و امیال، حد اعتدال را رعایت نموده و با زیاده‌‌خواهی‌های نفس، مخالفت کنیم، تا از آفات فراوان آن -از جمله ضعیف شدن اراده- در امان بمانیم.



2. کم کاری
کارها از نظر سختی و آسانی متفاوتند، از طرفی اراده نیز دارای درجات متعدد است. هیچ انسانی را نمی‌توان یافت که برای هیچ کار خیری اراده نداشته باشد. هر یک از ما برای انجام برخی کارها اراده‌ای داریم که همان، می‌تواند نقطه شروع تقویت اراده باشد. هر اندازه به آنچه می‌توانیم و آن را اراده داریم، عمل کنیم، اراده ما برای کارهایی که تا به حال نمی‌توانسته‌ایم، تقویت می‌شود. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید:
من یعمل یزدد قوه. من یقصر فی العمل یزدد فتره؛7
هر کس عمل کند، قوت او زیادتر می‌شود و هر کس در عمل، کوتاهی کند، سستی و تنبلی او فزونی می‌یابد.
پس یکی از عوامل ضعیف کننده اراده، کوتاهی در اموری است که توان انجام آن را داریم. از همین سستی‌ها است که ناتوانی و تنبلی و کسالت در وجود ما نهادینه می‌شود8  و غم و اندوه را به ارمغان می‌آورد.9
از کارهای کوچک شروع کنید و بر انجام آن‌ها مداومت داشته باشید، تا به کارهای بزرگ موفق شوید. چنانچه در روایات اهل‌بیت علیهم السلام بر این نکته تأکید شده است.



3. موسیقی
از نظر فقهی، موسیقی مطرب با شرایط خاص خود حرام است و آثار مخرب فراوانی دارد؛ ولی درباره موسیقی مجاز نیز لازم به یادآوری است که انس با این نوع موسیقی، باعث پرورش قوه خیال می‌شود و خیال‌بافی در شخص، جایگزین واقع‌گرایی و تعقل می‌شود و از طرفی موجب تضعیف اراده می‌شود.
امام خمینی قدس سره می‌فرماید:
استاد معظم ما -دام ظله- می‌فرمودند: «بیشتر از هرچه، گوش کردن به تغنیات [=موسیقی‌ها و صداهای غنایی] سلب اراده و عزم از انسان می‌کند».11
موسیقی از اموری است که ممکن است بر حسب طبع، خوشایند باشد؛ ولی مطمئناً انسان را از جدیت بیرون می‌کند و به یک مطلب هزل می‌کشاند. جوانی که عادت کرد چند ساعت را در روز با موسیقی باشد، از مسایل زندگی و از مسایل جدی به طور کلی غافل می‌شود و به آن، معتاد می‌گردد.12
امیر مؤمنان علی علیه السلام می‌فرماید:
مؤمن از لهو [مانند موسیقی] به دور است و با جدیت و تلاش، همراه می‌باشد.13
کسی که به بازی‌ها اشتیاق فراوان داشته باشد و به لهو و سرگرمی‌ها [مانند موسیقی] حرص داشته باشد، هیچ‌گاه تعقل نخواهد کرد.14
دانشمند معروف، الکسیس کارل در کتاب راه و رسم زندگی چنین می‌نویسد:
رادیو و سینما و ورزش‌های نامناسب، روحیه فرزندان را فلج می‌کنند. تجربه نیز ثابت کرده است اشخاصی که زیاد سرگرم موسیقی هستند، اغلب افراد بی‌اراده و مسامحه‌کار و در مقام تعقل و تفکر، راکد و ضعیف هستند و پیشرفت چشم‌گیری در زندگی ندارند.



4. محیط نامناسب
گاهی انسان با افرادی همنشین است که همه اهل هوی، هوس، خوش‌گذرانی، سستی و تنبلی هستند. مجالست با چنین افرادی، قطعاً انسان را سست، تنبل و بی‌اراده می‌کند.
با کسانی رفاقت کنید که دارای هدف، برنامه و جدیت هستند و تلاش و فعالیت روزانه قابل قبولی دارند. با کسانی نشست و برخاست کنید که برای وقت خود و شما ارزش قائل هستند و از شما، موفق‌تر باشند، تا در شما هم انگیزه و اراده قوی بیافرینند.
حواریون از حضرت عیسی علیه السلام پرسیدند: «با چه کسی نشست و برخاست کنیم؟» فرمود:
با کسی که دیدنش شما را به یاد خدا بیندازد و گفتارش بر علم شما بیفزاید و رفتار و عملش شما را به آخرت ترغیب کند.15
یکی از مصادیق دیگر محیط نامناسب محیطی است که در آن به شما «نتوانستن» را تلقین می‌کنند. دائماً به شما با روش‌های مختلف گوشزد می‌کنند که نمی‌توانی و توانایی‌های شما را نادیده می‌گیرند و به شما فرصت و جرأت بروز توانایی‌هایتان را نمی‌دهند. از این محیط‌ها هم باید پرهیز کرد.



5. تلقین‌های منفی
از عوامل مؤثر دیگر در تضعیف اراده، تلقین به نفس است که «اراده من ضعیف است. من ناتوان و کوچک هستم». با توجه به مباحث قبل، به این نتیجه می‌رسیم که ما بی‌اراده نیستیم؛ بلکه اراده انجام برخی کارها را داریم و اراده انجام برخی امور را نداریم، پس هرگز نگویید: من ضعف اراده دارم.
یکی از وظایف پدران، مادران و اولیا و معلمان، القای روحیه «توانستن» به فرزندان و آینده‌سازان است. چه جفایی به فرزندان خود می‌کنند، پدر و مادرانی که اجازه کوچک‌ترین خودنمایی و تحرک و جسارت را به فرزندان خود نمی‌دهند؛ هر گاه که فرزند می‌خواهد کاری بکند و خودی نشان دهد، چه بسا با دلسوزی نابجا اجازه انجام آن کار را نمی‌دهند. باید به فرزندانمان انجام کارهایی را که در حد توان آن‌ها است، اجازه بدهیم؛ هرچند هزینه و خسارت احتمالی هم داشته باشد. با این کار، اعتماد به نفس، جرأت و جسارت مثبت و اراده در فرزندانمان تقویت می‌شود.
اگر «من می‌توانم» را به طور معقول در وجود فرزندانمان نهادینه کنیم، یکی از بهترین گنجینه‌ها را به آن‌ها ارمغان داده‌ایم.


6. کم همتی
یکی از عواملی که اراده انسان را ضعیف می‌کند، کم همتی است. انسان‌های کم همت، انگیزه‌ای برای کار و تلاش و فعالیت ندارند و اراده‌شان تحریک نمی‌شود. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید:
هیچ چیز به اندازه همت، انسان را بلند نمی‌کند و هیچ چیز هم به اندازه شهوت رانی، او را خوار و پست نمی‌نماید.16 شجاعت افراد، به اندازه همت ایشان است.17
وجود اهداف و مقاصد ارزشمند و بلند، اراده انسان را تحریک می‌کند و زندگی او را جهت می‌دهد؛ پس سعی کنید در زندگی خود، اهداف معنوی، علمی، اجتماعی و خانوادگی متعدد، منتهی در یک راستا داشته باشید.



7. آرمان گرایی افراطی
یکی از عواملی که در رشد انسان تأثیر بسزایی دارد، نگاه به افق‌های بلند و آرمان‌گرایی و راضی نبودن به وضع فعلی است. انسان‌هایی که به وضع معنوی و روحی و علمی خود قانع هستند و آرمانی را دنبال نمی‌کنند، همیشه ایستا و راکد هستند و چه بسا به عقب هم برگردند.
اما اگر همین آرمان گرایی، شکل افراطی به خود بگیرد و انسان، افق‌هایی را در نظر بگیرد که از توان او خارج است و در راستای آن حرکت کند، موجب شکست و احساس ناتوانی و باعث احساس ضعف اراده می‌شود. پس آرمان‌گرایی معقول و متناسب با ظرفیت و توان، مفید و سازنده است.
پس حتماً آرمانی را در نظر داشته باشید؛ اما آن آرمان باید متناسب با توان و ظرفیت و قابل دسترسی باشد و برای رسیدن به آن آرمان و هدف برنامه‌‌ریزی داشته باشید، به عنوان مثال اهداف کلان را به اهداف کوچک‌تر و جزئی تبدیل کنید و رسیدن به آن هدف کلان را چند مرحله‌ای کنید. با رسیدن به هر مرحله، احساس پیروزی را به خود هدیه دهید، تا در نهایت، به آن هدف کلان برسید؛ مثلاً‌ اگر در نظر دارید به کمال معنوی برسید و هر لحظه به یاد حق تعالی باشید تلاش برای رسیدن به آن را در چند مرحله تعریف کنید، مانند نماز اول وقت، انس روزانه با قرآن، خواندن نماز شب و گفتن برخی اذکار که در روایات وارد شده است، تا کم کم به آن هدف بلند برسید.



8. ترس و نبود اعتماد به نفس
از عوامل مهم دیگر، تضعیف کننده اراده، ترس و نبود اعتماد به نفس در افراد است. ترس از شکست، ترس از سرزنش و تحقیر دیگران، ترس از ضرر و... عواملی هستند که جرأت و جسارت و در نهایت، اراده را از انسان سلب می‌کنند.
 درمان این مشکل بزرگ، خلوص نیت است. اگر کاری را که می‌کنید، برای خدا باشد و با بررسی و مشورت و تدبیر لازم، همراه باشد، مهم نیست که موفق می‌شوید یا نه. اگر شکست هم بخورید، خداوند، شما را به سبب سعی و تلاشتان پیروز محسوب می‌کند؛ همان‌گونه که درباره مجتهد و اجتهاد می‌فرمایند:
مجتهد، اگر در اجتهادش درست عمل کرد، دو اجر دارد و اگر ناخودآگاه اشتباه کرد، یک اجر دارد.18
حضرت علی علیه السلامهم می‌فرماید:
لَا تَخَافُوا فِی اللهِ لَوْمَه لَائِمٍ یَکْفِکُمْ مَنْ أَرَادَکُمْ وَ بَغَی عَلَیْکُمْ؛19
در راه خدا از ملامت و سرزنش دیگران نترسید که خداوند شما را برابر کسانی که اذیت شما را قصد دارند، کفایت خواهد نمود.
در نظر داشته باشید که ترس، یک عیب و کاستی20 و آفت است21 و منشأ آن، سوء ظن به خداوند است22 و از عجز نفس و ضعف یقین سرچشمه می‌گیرد.23
در طرف مقابل، اصل و ریشه قوت قلب و شجاعت، توکل بر خداوند متعال است.24
پس برای خدا و با توکل بر قدرت بی‌انتهای او و فقط برای انجام وظیفه، قدم بردارید و هرگونه ترس و دلهره را به خود راه ندهید.



9. عدم پاسخ‌گویی صحیح به غرائز
یکی از مواقعی که افراد از ضعف اراده خود ناله سر می‌دهند، هنگام  رویارویی با غرائز و شهوات – به ویژه شهوت جنسی- است. هنگامی که این شیر خفته سر بر می‌آورد، بسیاری احساس می‌کنند دیگر اراده و قدرت رویارویی با آن را ندارند؛ در حالی که باید دید آیا واقعاً سرکشی و طغیان و ویرانگری لازمه غریزه است یا این‌که خود ما هستیم که با عملکرد غلط یا پاسخ ندادن به موقع و صحیح و شرعی به غرائز، آن را آماده سرکشی می‌کنیم.
وقتی تنها به سبب قانع نبودن به حداقل‌ها، ازدواج را به تأخیر می‌اندازیم و زمینه پاسخ‌گویی صحیح به این نیاز را فراهم نمی‌سازیم، زمینه را برای چیره شدن غریزه و سرکشی‌های او فراهم می‌سازیم؛ در حالی که مؤمن واقعی بیش از این‌که فراهم بودن همه امکانات و برپایی جشن‌های آن‌چنانی برایش مهم باشد، دوری از معصیت برایش مهم است؛ لذا با حداقل امکانات به راهِ حلال و شرعی کنترل غریزه پناه می‌برد و خود را از این پرتگاه نجات می‌دهد.
حضرت علی علیه السلام می‌فرماید:
غَالِبِ الشَّهْوَه قَبْلَ قُوَّه ضَرَاوَتِهَا فَإِنَّهَا إِنْ قَوِیَتْ مَلَکَتْکَ وَ اسْتَفَادَتْکَ وَ لَمْ تَقْدِرْ عَلَی مُقَاوَمَتِهَا؛25
قبل از این‌که عادت شهوت، قوت یابد، بر او غلبه کن؛ چرا که اگر او قوی شد، مالک تو  و گریبان‌گیر تو می‌شود و تو نمی‌توانی برابر او مقاومت کنی.



10. شکست‌های پیشین
انسان در انجام هر کار، اگر موفق شود، امید و نشاط و احساس توانایی در او تقویت می‌شود؛ اما اگر به هر دلیل در آن کار، موفق نگردد، ناامیدی و کسالت و احساس ضعف اراده به او دست می‌دهد.
یکی از عوامل ضعیف شدن اراده‌ها شکست‌های پی در پی پیشین است. با هر شکست، احساس ناتوانی و ضعف اراده در انسان تقویت می‌شود و ناامیدی به انسان هجوم می‌آورد که به فرموده حضرت علی علیه السلام بزرگ‌ترین بلاها26 و منشأ تفریط و کم‌کاری می‌باشد؛27 در حالی که اگر این قاعده طلایی را در نظر داشته باشیم که «ما مأمور به وظیفه‌ایم نه به دست آوردن نتیجه» دیگر شکست، معنا نخواهد داشت و همه کارها به این‌ دلیل که انجام وظیفه بوده پیروزی است.
اگر هم در فعالیت‌های قبلی کوتاهی بوده با استغفار و توبه، رفع خواهد شد؛ چرا که خداوند تبدیل کننده سیئات به حسنات است. مهم نیست که شما شکست خورده‌اید. مهم آن است که تنبل و بی‌کار نبوده‌اید و تلاش و کوشش کرده‌اید و کارتان هم بی‌نتیجه نبوده است و حداقل برای شما تجارب مهمی را در پی داشته است. پس دست از تلاش برندارید و با مشورت و فکر و تدبیر درست، به دنبال فعالیت جدید باشید و فقط به انجام وظیفه فکر کنید، مطمئن باشید شما هم مثل دیگران توانایی و استعدادهایی دارید که اگر آن‌ها را شناختید و در راستای آن‌ها قدم برداشتید، حتماً پیروز خواهید شد.



11.‌ ضعف‌های جسمانی
یکی دیگر از دلائل ضعف اراده، ضعف جسم است. در نظر داشته باشید که عقل سالم و روحیه قوی و نشاط کاری و انرژی لازم برای انجام کارها در بدن سالم و قوی نهفته است.28 اگر جسم انسان ضعیف و کم تحرک باشد، احساس ناتوانی و ضعف در روحیه انسان زیاد می‌شود. حکما فرموده‌اند: اگر برخی اخلاط مانند بلغم در خون انسان زیاد شود، موجب احساس رخوت و سستی و ضعف ‌اراده می‌شود؛ لذا لازم است به بعد جسمی نیز توجه ویژه شود و در همین راستا به فعالیت بدنی، ورزش و تغذیه مناسب اهمیت بدهید.
از جمله ورزش‌هایی که در تقویت جسم و همچنین تقویت اراده نقش بسزایی دارد کوهنوردی است. این‌که شما مقصد بلندی مانند قله کوهی را در نظر بگیرید و برای فتح آن سختی بکشید و بدنتان را به زحمت بیندازید و آن را فتح کنید، در تقویت اراده شما بسیار مؤثر است. یکی از بزرگان اخلاق می‌فرمود:
با هر قدمی که در دامنه کوهی بر می‌دارید، اراده شما درجه و ذره‌ای قوی می‌شود.
 سپاس شده توسط
ختم صلوات به نیت پاکی و سلامتی داش علی
1- طاهر 40
2- بیصدا 30
3- [تصویر:  53.gif]
...
نقل قول: موسیقی
از نظر فقهی، موسیقی مطرب با شرایط خاص خود حرام است و آثار مخرب فراوانی دارد؛ ولی درباره موسیقی مجاز نیز لازم به یادآوری است که انس با این نوع موسیقی، باعث پرورش قوه خیال می‌شود و خیال‌بافی در شخص، جایگزین واقع‌گرایی و تعقل می‌شود و از طرفی موجب تضعیف اراده می‌شود.
امام خمینی قدس سره می‌فرماید:
استاد معظم ما -دام ظله- می‌فرمودند: «بیشتر از هرچه، گوش کردن به تغنیات [=موسیقی‌ها و صداهای غنایی] سلب اراده و عزم از انسان می‌کند».11
موسیقی از اموری است که ممکن است بر حسب طبع، خوشایند باشد؛ ولی مطمئناً انسان را از جدیت بیرون می‌کند و به یک مطلب هزل می‌کشاند. جوانی که عادت کرد چند ساعت را در روز با موسیقی باشد، از مسایل زندگی و از مسایل جدی به طور کلی غافل می‌شود و به آن، معتاد می‌گردد.12
امیر مؤمنان علی علیه السلام می‌فرماید:
مؤمن از لهو [مانند موسیقی] به دور است و با جدیت و تلاش، همراه می‌باشد.13
کسی که به بازی‌ها اشتیاق فراوان داشته باشد و به لهو و سرگرمی‌ها [مانند موسیقی] حرص داشته باشد، هیچ‌گاه تعقل نخواهد کرد.14
دانشمند معروف، الکسیس کارل در کتاب راه و رسم زندگی چنین می‌نویسد:
رادیو و سینما و ورزش‌های نامناسب، روحیه فرزندان را فلج می‌کنند. تجربه نیز ثابت کرده است اشخاصی که زیاد سرگرم موسیقی هستند، اغلب افراد بی‌اراده و مسامحه‌کار و در مقام تعقل و تفکر، راکد و ضعیف هستند و پیشرفت چشم‌گیری در زندگی ندارند.

دوستان چرا تو کانون تاپیک اختصاصی داریم برای چیزی که دقیقا ضد اراده هست؟؟؟؟؟؟

من که از موسیقی خیلی ضربه خوردم
الان میدونم ضعیف بودنم بخشیش مال موسیقیه ولی نمیتونم ترکش کنم

البته ترکش از خ.ا ساده تره ، کاش یه تاپیکی برا کمک به ترک موسیقی باشه، بلاخره کار این کانون بیشتر تقویت اراده اس...
 سپاس شده توسط
سلام
چقدر حال آدم خوب میشه وقتی تو گروه باشه و کنار داداشایی که این قدر دوست شون داری...
از طاهر بگم... از عاشق... از مهدی یار.. از صادقین... یا از...
یکی از یکی دوست داشتنی تر...  Khansariha (18)

آقا منم جزء صلواتی ها هستم واسه داش علی...
ختم صلوات به نیت پاکی و سلامتی داش علی
1- طاهر 40
2- بیصدا 30 
3-  آرمین 14
4- [تصویر:  53.gif]

ان شالله که هم سلامت باشه و هم پاک...
---------------------------------------------------------------------
طاهر نبینم سردرد و اذیت شدن هات رو... می فهم چی میگی... کاش کاری از دستم برمیومد و می تونستم مرهمی باشم بر دردهات...  53258zu2qvp1d9v
---------------------------------------------------------------------
صحبت های صادقین خیلی خوب بود در مورد محکم کاری...
از ایمان و اعتماد به وعده های الهی گفت...
ماشالله به این فکر و درایت...

حالا منم یه چیز بگم...
اون صخره نورده پاشو هرجا نمیذاره... باید دلش قرص باشه تا پاشو رو صخره ی بالاتر بذاره...
دستشو به هر جا آویزون نمی کنه... باید خیالش راحت باشه که به صخره ی درستی متکی شده...
میخش رو هر جا نمی زنه... باید مطمئن باشه که اون جا جای محمکیه...

چرا؟ 
چون اهل احتیاطه...
آدمی که محکم کاره، بایدم اهل احتیاط باشه...

حالا مایی که می خوایم از گناه پاک شیم و ترک معصیت کنیم، نباید اهل احتیاط باشیم؟

سر یه موضوعی اعصابم خرد شده... می بینم حالم بده... از قضا پای کامپیوترم نشستم... درم که بسته است....
ممکنه من اهل احتیاط باشم اما بالفور نرم در رو بازم کنم؟ از پای کامپیوتر پا نشم؟ نرم تو جمع؟
خب معلومه عقل حکم می کنه که اگه یه درصد هم احتمال خطا میدی، شرایطت رو تغییر بدی...

ایمیلم رو بازم می کنم...
نوشته: «اگه نبینی، از دستت رفته! کلیک کن که نیمی از عمرت بر فناست!»
یا نوشته: «چیزی که مدت ها به دنبالش بودید!»
واقعا لازمه این جور لینک ها رو من باز کنم؟
از کجا معلوم تو اون لینک ها چی باشه؟ من پیغمبر نیستم که...
اومدیم و تو اون لینک ها همون چیزی بود که نباید باشه... و بعدم همون اتفاقی افتاد که نباید بیافته...
اون وقت چه خاکی تو سرم کنم؟

یا دارم سوار مترو میشم... از قضا می بینم اون کسی که اون جا نشسته من اگه کنارش بشینم یا اگه روبه روش بشینم، احتمال معصیت در من هست...
منی که خودم رو می شناسم و تجربه های قبلی تو این زمینه دارم، واقعا لازمه این اشتباه رو انجام بدم؟
بهتر نیست محتاط باشم و به دنبال جای دیگه باشم؟ یا حتا سر پا بایستم؟

آدمی که محکم کاره، اهل احتیاطه...
و آدمی هم که اهل احتیاطه، سرش بی کلاه نمیمونه...
چرا؟
چون احاطه داره به خودش... به اطرافش... به شرایطی که باهاش مواجه میشه...
و به زیرکی از قبل چاره می اندیشه برای رخدادها...
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

آرمین این موضوع ایمیل رو من خیلی ضربه خوردم ازش.
همین امروز رو هم نزدیک بود به باد بدم.

ولی می دونی چیه ، مشکل از جای دیگه است.
بیماری اصلی غفلته ، وقتی آدم هدفش رو فراموش کنه یا بگه : من که دیگه ترک کردم و ...
دچار غفلت می شه و این طوری دیگه احتیاط هم نمی کنه.
به قول همساده آدم هوشیاریش رو از دست می ده. 53258zu2qvp1d9v
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
من چقدر خوشحالم که داداشای خوبی دارم 1
من همیشه توی زندگیم تنها بودم. اما الان با شما احساس تنهایی نمی کنم. 53
رفتم غسل کردم و بهتون قول میدم که این دفه بالاتر از 25 روز میرم 
چقدر اینجـــا خوبه و چقدر شما مهربونید و من شما رو خیلی دوست دارم  49-2 
من یقین دارم با شما  به زودی به ارزو هام میرسم .
عـــــاشقتونم

اقای 101 ی شعری واسم فرستاد واقعا لذت بردم و این شعر رو همیشه به خاطر می سپارم.


بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست / از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی



[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
آقا ماله من زده بالا
چه کنم بزنم؟ یا نزنم؟
کلا نشد من 1 بار مثله آدم خ.ا کنم همش تفکراتم پیشه انحرافاته!!! 22
ببخشید اینجا گروه پسرونست دیگ من میگم دوستان اگه تجربه ای دارن واقعا محتاجم
من اولش یه دختر در نظر میگیرم همینطوری که ادامه پیدا میکنه دوست دارم زودتر ارضاء بشم با اختیار میرم سمته انحرافات تا زودتر تموم شه یکم بعد ارضاء میشم، حالا این انحرافاتم جدیدا از همه نوعش هست...! بی غیرتم شدم جدیدا توی تفکراتم 22
آقا من چه شکری بخورم دیگ خسته شدم؟!؟! حتی نمیتونم فکرمو کنترل کنم اه...
به نظرم وقتی اینطوری زد بالا همون دختره رو باید تصور کنم، باید فکرمو کنترل کنم نره سمت چرت و پرت، با همون دختره ارضاء بشم، بعد که کامل تونستم تو لحظه خ.ا فکرمو کنترل کنم و دیگ فکرم نرفت سمته انحراف کم کم ترک کنم راحت بشم

نظری دارید؟ من چرا اینطوری شدم؟
 سپاس شده توسط
سلام
من مشکلم داره حل میشه
داره اون حفره بسته میشه
جدی میگم
49-2 49-2
واقعا
فقط یکم زمان لازم دارم
Khansariha (46)
(1394 بهمن 12، 23:40)n0o0b_sina نوشته است: آقا ماله من زده بالا
چه کنم بزنم؟ یا نزنم؟
کلا نشد من 1 بار مثله آدم خ.ا کنم همش تفکراتم پیشه انحرافاته!!! 22
ببخشید اینجا گروه پسرونست دیگ من میگم دوستان اگه تجربه ای دارن واقعا محتاجم
من اولش یه دختر در نظر میگیرم همینطوری که ادامه پیدا میکنه دوست دارم زودتر ارضاء بشم با اختیار میرم سمته انحرافات تا زودتر تموم شه یکم بعد ارضاء میشم، حالا این انحرافاتم جدیدا از همه نوعش هست...! بی غیرتم شدم جدیدا 22
آقا من چه شکری بخورم دیگ خسته شدم؟!؟! حتی نمیتونم فکرمو کنترل کنم اه...
به نظرم وقتی اینطوری زد بالا همون دختره رو باید تصور کنم، دیگ باید فکرمو کنترل کنم نره سمت چرت و پرت، با همون دختره ارضاء بشم، بعد که کامل تونستم تو این لحظه فکرمو کنترل کنم و اون چیزا یادم رفت کم کم ترک کنم راحت بشم
نظری دارید؟

حتمن برو دکتر داداش
ولی قبلش باید واقعا بخوای
یعنی با تمام وجودت بخوای که ترک کنی
بعدش نگاه ها و افکار خیلی مهمن
نگاه بد به نامحرم خیلی تاثیر داره
توی تاپیک کنترل ذهن و نگاه شرکت کن 53
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 12، 23:44)پارادایس نوشته است:
(1394 بهمن 12، 23:40)n0o0b_sina نوشته است: آقا ماله من زده بالا
چه کنم بزنم؟ یا نزنم؟
کلا نشد من 1 بار مثله آدم خ.ا کنم همش تفکراتم پیشه انحرافاته!!! 22
ببخشید اینجا گروه پسرونست دیگ من میگم دوستان اگه تجربه ای دارن واقعا محتاجم
من اولش یه دختر در نظر میگیرم همینطوری که ادامه پیدا میکنه دوست دارم زودتر ارضاء بشم با اختیار میرم سمته انحرافات تا زودتر تموم شه یکم بعد ارضاء میشم، حالا این انحرافاتم جدیدا از همه نوعش هست...! بی غیرتم شدم جدیدا 22
آقا من چه شکری بخورم دیگ خسته شدم؟!؟! حتی نمیتونم فکرمو کنترل کنم اه...
به نظرم وقتی اینطوری زد بالا همون دختره رو باید تصور کنم، دیگ باید فکرمو کنترل کنم نره سمت چرت و پرت، با همون دختره ارضاء بشم، بعد که کامل تونستم تو این لحظه فکرمو کنترل کنم و اون چیزا یادم رفت کم کم ترک کنم راحت بشم
نظری دارید؟

حتمن برو دکتر داداش
ولی قبلش باید واقعا بخوای
یعنی با تمام وجودت بخوای که ترک کنی
بعدش نگاه ها و افکار خیلی مهمن
نگاه بد به نامحرم خیلی تاثیر داره
توی تاپیک کنترل ذهن و نگاه شرکت کن  53

نمیدونم منظورت از نگاه بد چیه!
من موقعی که عادیم واقعا میخوام ولی وقتی شهوت میزنه بالا کلا بیخیاله همه چی میشم فقط میخوام ارضاء بشم! به هر روشی که باشه فرقی نمیکنه! فقط به ارضاء شدن فکر میکنم!
حالا چرا فقط من اینجوری شدم نمیدونم 22
 سپاس شده توسط
از ناراحتیه
سعی کن زیاد بهش فکر نکنی
7بزرگش نکن
نگاه به جنس مخالف با قصد لذت و شهوت رانی
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 12، 23:40)n0o0b_sina نوشته است: کلا نشد من 1 بار مثله آدم خ.ا کنم همش تفکراتم پیشه انحرافاته!!! 22
آقا سینا.
کلا این کار مثل آدم و غیر آدم نداره.
نباید انجامش بدی.
بچه ها بودند و هستند که
در مواقع بحرانی به در و دیوار می زنند تا این کار رو نکنند.
بوده طرف بیدار مونده تا صبح ، چون می دونسته اگر بره توی تخت حتما ذهنش منحرف می شه.
بوده طرف نصف شبی رفته تو خیابون ، چون تو خونه تنها بوده حالش بد شده بوده.
شما یه بار باید این فشار رو تحمل کنی.
مطمئنا آسون نخواهد بود.
این روش که هر موقع فشار بهت اومد ، خودت رو راحت کنی ، اصلا درست نیست سینا جان.
به جاش بیا و مقابله کن.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

(1394 بهمن 13، 0:13)عاشق فاطمه زهرا نوشته است:
(1394 بهمن 12، 23:40)n0o0b_sina نوشته است: کلا نشد من 1 بار مثله آدم خ.ا کنم همش تفکراتم پیشه انحرافاته!!! 22
آقا سینا.
کلا این کار مثل آدم و غیر آدم نداره.
نباید انجامش بدی.
بچه ها بودند و هستند که
در مواقع بحرانی به در و دیوار می زنند تا این کار رو نکنند.
بوده طرف بیدار مونده تا صبح ، چون می دونسته اگر بره توی تخت حتما ذهنش منحرف می شه.
بوده طرف نصف شبی رفته تو خیابون ، چون تو خونه تنها بوده حالش بد شده بوده.
شما یه بار باید این فشار رو تحمل کنی.
مطمئنا آسون نخواهد بود.
این روش که هر موقع فشار بهت اومد ، خودت رو راحت کنی ، اصلا درست نیست سینا جان.
به جاش بیا و مقابله کن.
داداش آخه شما همه چیتون عادیه، اول آخر یه دختر تو ذهنتونه، بابا من موقعی که میزنه بالا به همه چی فکر میکنم تا این لعنتی زودتر تموم بشه 22

فرستاده شده از C5303ِ من با Tapatalk
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 12، 23:40)n0o0b_sina نوشته است: آقا ماله من زده بالا
چه کنم بزنم؟ یا نزنم؟
کلا نشد من 1 بار مثله آدم خ.ا کنم همش تفکراتم پیشه انحرافاته!!! 22
ببخشید اینجا گروه پسرونست دیگ من میگم دوستان اگه تجربه ای دارن واقعا محتاجم
من اولش یه دختر در نظر میگیرم همینطوری که ادامه پیدا میکنه دوست دارم زودتر ارضاء بشم با اختیار میرم سمته انحرافات تا زودتر تموم شه یکم بعد ارضاء میشم، حالا این انحرافاتم جدیدا از همه نوعش هست...! بی غیرتم شدم جدیدا توی تفکراتم 22
آقا من چه شکری بخورم دیگ خسته شدم؟!؟! حتی نمیتونم فکرمو کنترل کنم اه...
به نظرم وقتی اینطوری زد بالا همون دختره رو باید تصور کنم، باید فکرمو کنترل کنم نره سمت چرت و پرت، با همون دختره ارضاء بشم، بعد که کامل تونستم تو لحظه خ.ا فکرمو کنترل کنم و دیگ فکرم نرفت سمته انحراف کم کم ترک کنم راحت بشم

نظری دارید؟ من چرا اینطوری شدم؟



خاصیت شهوترانی همینه داداش .عنان عقل رو از دست میگیره و اگرمقابلش وای نایستی کار رو بجاهای باریک و هلاکت بار می کشونه.  شک نکن.  ترس داره و باید بترسی.
باید علاوه بر سعی بر ترک سخت گیریهایی هم به نفست اعمال کنی تا سرکوب بشه.  طولانی مدت و مداوم.  
سختگیریها رو از کم شروع کن و یواش یواش زیاد کن. مثلا فرضا اگر دلت چیزی خواست اجرا نکنی.مثلا سر سفره دلت ته دیگ میخواد خودت رو تنبیه کن و ته دیگ نخور.  مداوم و زیاد.  علاج این درد بخش زیادیش در تحمل سختیهاست.
داداش زشت ترین صفت انسانی شهوترانیه.  ببین چطور هستی وچطور میخوای باشی
[تصویر:  1_sy21.jpg]

عمر را ضایع مکن در معصیت
تا تر و تازه بمانی جاودان

نفس شومت را بکش کان دیو توست
تا ز جیبت سر برآرد حوریان


چون بکشتی نفس شومت را یقین
پای نه بر بام هفتم آسمان

[تصویر:  05_blue.png]
(1394 بهمن 13، 15:24)razmjoo نوشته است:
(1394 بهمن 12، 23:40)n0o0b_sina نوشته است: آقا ماله من زده بالا
چه کنم بزنم؟ یا نزنم؟
کلا نشد من 1 بار مثله آدم خ.ا کنم همش تفکراتم پیشه انحرافاته!!! 22
ببخشید اینجا گروه پسرونست دیگ من میگم دوستان اگه تجربه ای دارن واقعا محتاجم
من اولش یه دختر در نظر میگیرم همینطوری که ادامه پیدا میکنه دوست دارم زودتر ارضاء بشم با اختیار میرم سمته انحرافات تا زودتر تموم شه یکم بعد ارضاء میشم، حالا این انحرافاتم جدیدا از همه نوعش هست...! بی غیرتم شدم جدیدا توی تفکراتم 22
آقا من چه شکری بخورم دیگ خسته شدم؟!؟! حتی نمیتونم فکرمو کنترل کنم اه...
به نظرم وقتی اینطوری زد بالا همون دختره رو باید تصور کنم، باید فکرمو کنترل کنم نره سمت چرت و پرت، با همون دختره ارضاء بشم، بعد که کامل تونستم تو لحظه خ.ا فکرمو کنترل کنم و دیگ فکرم نرفت سمته انحراف کم کم ترک کنم راحت بشم

نظری دارید؟ من چرا اینطوری شدم؟



خاصیت شهوترانی همینه داداش .عنان عقل رو از دست میگیره و اگرمقابلش وای نایستی کار رو بجاهای باریک و هلاکت بار می کشونه.  شک نکن.  ترس داره و باید بترسی.
باید علاوه بر سعی بر ترک سخت گیریهایی هم به نفست اعمال کنی تا سرکوب بشه.  طولانی مدت و مداوم.  
سختگیریها رو از کم شروع کن و یواش یواش زیاد کن. مثلا فرضا اگر دلت چیزی خواست اجرا نکنی.مثلا سر سفره دلت ته دیگ میخواد خودت رو تنبیه کن و ته دیگ نخور.  مداوم و زیاد.  علاج این درد بخش زیادیش در تحمل سختیهاست.
داداش زشت ترین صفت انسانی شهوترانیه.  ببین چطور هستی وچطور میخوای باشی
خیلیا هستن که بیخیالش شدن و قبولش کردن! حداقل از صحبت هایی که تو سایتا میشه من اینو برداشت میکنم...
نمیدونم از چیه که من حاضرم سرمو بزنن ولی این رفتارهای حیوانی تو وجودم ریشه کن بشه...
دلیل این ترس و ناراحتی هر چی که هست باید خدارو هزار بار شکر کنم به خاطرش [emoji20]
قبلا میگفتم چرا ما روزه میگیریم...! درک نمیکردم، حتی امسال روزه هم نگرفتم... [emoji20]
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 12، 22:59)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: آرمین این موضوع ایمیل رو من خیلی ضربه خوردم ازش.
همین امروز رو هم نزدیک بود به باد بدم.

ولی می دونی چیه ، مشکل از جای دیگه است.
بیماری اصلی غفلته ، وقتی آدم هدفش رو فراموش کنه یا بگه : من که دیگه ترک کردم و ...
دچار غفلت می شه و این طوری دیگه احتیاط هم نمی کنه.
به قول همساده آدم هوشیاریش رو از دست می ده. 53258zu2qvp1d9v
محمد درسته غفلت هم هست؛
اما بحث غفلت جداست بحث احتیاط هم جداست...

بحث من سر احتیاطه...
آیا ما اصولا آدم محتاطی هستیم... که حالا در بین اون احتیاط ها یک دفعه ش رو غفلت می کنیم؟
یا اینکه کلا غیرمحتاطیم؟

من اگه همیشه هر ایمیلی واسم بیاد رو باز می کنم و می خونم... و بعدشم به گناه می افتم... که دیگه نمیشه گفت هر بار غفلت می کنم...
غفلت اون جاییه که 99 دفعه ی قبلی ایمیلی که می تونستم باز کنم رو بنا به احتیاط باز نکردم... اما تو دفعه ی صدم بنا به دلایلی غفلت کردم و ایمیلی که نباید میدیدم رو دیدم...

حالا شاید شما آدم محتاطی باشی (که ان شالله همین طور هم هست و هستی)
احتیاط رو انجام میدی... و صرفا مشکلت گهگاهی رخدادهایی از نوع غفلت بعد از احتیاط هست...

اما من و خیلی ها وقتی دقیق شیم به خودمون واقعا محتاط نیستیم...
کارهایی که انجام میدیم و شرایطی که خودمون رو توش قرار میدیم، نشون از عدم احتیاط مداوم ما داره...
شرایطی که غفلت کردن یا نکردن توش خیلی حائز اهمیت نیست... رسماً تو دل خ.ا پریدیم!

این یه نکته...

یه نکته ی دیگه هم اینکه...
آدمی که اهل احتیاط باشه، کم کم روح احتیاط درش شکل می گیره...

به عبارتی احتیاط تو وجود آدم ملکه میشه...
و نتیجه ش هم اینه که اون غفلت هایی هم که گهگاهی رخ میداد، کمتر و کمتر میشه...

دفعه ی اول که من می خوام یه ایمیل رو نخونم، کلی ممکنه در موردش فکر کنم...
حتا نخونم... اما تا نیم ساعت بعد ذهنم درگیرش باشه که نکنه واقعا یه نکته ی مهم تو اون ایمیل بود که من از دست دادم...

اما کم کم و با تمرین...
این فرایند اسپم کرن ایمیل ها به گونه ای میشه که ممکنه من روزی 20 تا ایمیل اسپم کنم...
و وقتی ازم بپرسن امروز هرزنامه دریافت کردی یا نه؟
من بگم: کی کجا کِی؟  شما به من نیشان بده...  4chsmu1
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

آقا امروز یه خبر بدی بهم رسید Hanghead
خوب نبود دیگه ..
پدر و مادرم .. جداییشون ..
امیدوارم باعث نشه که برگردم به سمت خ.ا .. شمام واسم دعا کنید ، منم واسه خودم دعا میکنم ، همیشه هم سعی میکنم از همه چیزای بد دور باشم 317
داره اتفاق می اوفته .. تو هم حس میکنیش ؟؟
حضور خدا خیلی نزدیکه انگار همین لحظه همین جاست .. 53

[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان