آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[drift]

ذکر ۱۵ صلوات برای حامد۶ و مجید خان هرجا هستند موفق باشند،
دم همه رهروانی ها گرم،انشالله همیشه موفق باشید،
خب بریم اعلام وضعیت هفته ششم:
دریفت/هفته ششم / گروه پاکان جاودان/سبز
خب این هفته و این دوره هم به سلامتی با سبزی گذشت،
کارهای انجام شده؛
هنوز نتوسنتم نمازم رو درست کنم،البته شیر آب خرابه همین تنبلیم میکنه برم یه طبقه بالا وضو بگیرم برگردم که اینو باید درست کنم
از نظر نرم افزار: خداراشکر کم کم که تمرکزم رو بدست آوردم دوباره دارم برمیگردم به محیط نرم فزار و از این بابت رضایت نسبی دارم
زبان هم خدا راشکر هر روز مرور کردم و راضی ودم

هفته آینده:
تمرکز بر نماز خوندن و حداقل کامل خوندن هرچند که قضا بشه
پیگیری نرم افزار با رویکردی هدف دار جهت پوشاندن جامه عمل به هدف چند ماهه
استارت زبان کم کم با مطالعه دروسی که در صف مطالعه هستند از کتاب ۵۰۴ (این هفته باید حداقل یک درس بخوانم)

[drift]

درس خوندن خوب پیش نمیره اصلا .
هر چی میخونم بدتر گیج میشم .
نظری ندارید ؟
( به خودم هزار بار لعنت فرستادم امروز که چرا رفتم رشته ریاضی .... بزرگترین اشتباه زندگیم .... )

درس رو تا نفهمی شیرین نمیشه،نیمدونم سال چندمی ولی بهترین منبع یادگیری درسنامه های کتاب های کنکوری و حل تست هست،سبک تدریس اینجور کتابها جوریه که مطلب رو خیلی شیرین بیان میکنه و مولف تو کتاب گاهی شوخی میکنه و با طنز مطلب رو آموزش میده و اصلا قابل مقایسه با فضای کسالت آور مدرسه و جزوه و کتابهای سر کلاس نیست.

[drift]

چه درسیه؟؟

[rezaKy]

بچه ها سلام. من اگه اجازه بدید، اعلام وضعیت آخرِ دور 33 رو بذارم برای فردا. خیلی چیز مفصلی آماده کردم که ارائه بدم. در کنار اعلام وضعیت اصلی، یه تفسیر هست از سوره ی زیبای انشراح

[rezaKy]

به نام خدا 

اعلام وضعیت هفته ی آخر مسابقات گروهی: دوره سی و سوم

وضعیت پاکی: زرد

اعلام برنامه های هفته ی گذشته:
- تمرین موسیقی که خداروشکر عالی انجام شد
- ترجمه ای داشتم که باید تحویل میدادم و دادم.
-برنامه خوابم فرقی نکرد
-مطالعه ی کتابایی که داشتم خوب پیش رفت. هرروز قرار گذاشتم مطالعه کنم

برنامه های آینده:
- ادامه ی تمرین موسیقی (روزی 1 ساعت)
- مطالعه کتاب، روزی 50 دقیقه

و اما قسمت خوب این هفته ی آخر. تفسیر سوره انشراح. 
قبل از قرار دادن تفسیر خاستم بگم که این تفسیر رو بخونین و برداشت خودتون رو هم از سوره و تفسیر بنویسین. نتیجه ای که میگیرین و درسِ نهفته توی این سوره قطعا به اندازه ی یه عمر تجربه هست. پس بهتره قبل از اینکه توی زندگیامون به این حرفا برسیم، از قبل بدونیم و بکار بگیریمشون.
بسم الله الرحمن الرحیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
خداوند در سوره (ضُحى) فرمود: خداوند تو را رها نكرده است: «ما ودّعك ربّك» در این سوره مى‌فرماید: چگونه تو را رها كرده، كسى كه بزرگ‌ترین الطاف و سرمایه‌ها را كه شرح صدر است به تو داده است: «ألم نشرح لك صدرك»
 «شرح صدر» به معناى گشایش سینه و بالا رفتن ظرفیّت انسان است تا بتواند ناملایمات را تحمّل كند و در مشكلات و سختى‌ها صبر و پایدارى ورزد.
 هنگامى كه خداوند حضرت موسى را به رسالت برگزید، اولین خواسته او سعه صدر بود كه گفت: «ربّ اشرح لى صدرى»(134) پروردگارا! سعه صدر به من عطا كن. ولى پیامبر اسلام بدون درخواست مورد لطف قرار گرفت و سعه صدر را از خداوند دریافت كرد. «الم نشرح لك صدرك»
 مراد از بار سنگین كه بر دوش پیامبر سنگینى مى‌كرد و خداوند با دادن شرح صدر، آن را ازدوش پیامبر برداشت، مسئولیّت رسالت و دعوت مردم به توحید و مبارزه با فساد و شرك و خرافات است.
 از آنجا كه غم و غصه‌ها را نمى‌توان كم كرد، پس باید ظرفیّت‌ها را بالا برد تا بتوان مشكلات را تحمّل كرد و كم نیاورد. شرح صدر نشانه لطف ویژه الهى است: «فمن یرد اللّه ان یهدیه یشرح صدره للاسلام»(135) یعنى هر كس را خداوند اراده كند هدایت یابد، روح او را براى پذیرش اسلام باز مى‌كند.
 از نظر روانى، هنگام برخورد با مشكلات نباید تمام ذهن متوجه آن شود، بلكه باید به سهولت‌هاى پس از آن كه مورد وعده و سنت الهى است نیز توجه نمود.
 عُسرها سبب یُسر است. كلمه «مَعَ» ممكن است به معناى سبب باشد، یعنى هر سختى در درون خود تجربه‌ها و سازندگى‌هایى دارد. «انّ مع العسر یسراً»
 حذف حرف فاء در جمله دوم «فانّ مع العسر یسرا، انّ مع العسر یسرا» بیانگر آن است كه این اصل عمومى است و مخصوص پیامبر نیست.
 در مورد «وضعنا عنك وزرك و رفعنا لك ذكرك» در برخى موارد، «وزر» و سنگینى را، از طریق امدادهاى غیبى و نزول فرشتگان(138) و یا القاء ترس(139) در دل دشمنان، از دوش پیامبر اكرم برداشته شد.
پیام ها:
1- سعه صدر، زمینه‌ساز انجام برنامه‌هاى سنگین رسالت است. «الم نشرح... وضعنا عنك وزرك»
2- از آینده مكتب نگران مباشید. «و رفعنا لك ذكرك» 
3- مبارزه با خرافات و آداب و رسوم جاهلى بسیار سنگین است. «وزرك»
4-كار پیامبر در حدّ كمرشكن بود. «انقض ظهرك»
5- نام نیك و آبرو لازمه توفیق در رهبرى جامعه است. «رفعنا لك ذكرك»

6-  انسان باید بعد از فارغ شدن از هر كار و مسئولیّتى، آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و كوشش دیگر باشد. «فاذا فرغت فانصب»
7-تلاش‌ها باید جهت الهى داشته باشد. «الى ربّك فارغب»

---

---

توی این سوره، چیزی که برای من نکته ی بارز بود، این بود که میگفت اذا فرغتَ فانصب.. و این عبارت درست بعد از انّ مع العسر یسرا اومده و این از دید من یعنی، توی هرکاری که هستی، سختی هایی هست و وقتی اون کار رو به نتیجه میرسونی، آسوده خاطر میشی. اما آسودگی خاطر نباید زیاد طول بکشه و حالا وقت شروع کاری جدید و هدفی جدیده( فرغتَ فانصب) .. درواقع برداشتی که من اینجا دارم اینه که انسان، باید همیشه پویا باشه. اگر وایسی و منتظر خوشی های بی پایان باشی و هیچ تلاشی نکنی، مثل آبِ مرداب که میگنده و بو میگیره، وجود مام با سکون، توانش رو از دست میده و میگنده و زشت میشه و میپوسه. 

توی زندگی همیشه باید هدفی برای رسیدن داشته باشیم و کیفیت این هدف هم توی آیه ی بعدیش مشخصه (الی ربک فارغب). این آیه میگه که تلاش و اهداف باید خدایی باشن و باید برای رضایت خدا باشن. سود و منفعت مالی و جنبه ی اقتصادیِ هرچیزی، نباید اصل قرار بگیره.

در آیه های میانی و ابتدایی، بنظر من، هدیه  بسیااار ارزشمند خداوند به انسان میده: شرح صدر. به نظر من شرح صدر در راستای همون سوره ی عصر هست که در انتهای اون، انسان ها به صبر و به حق دعوت میشن. جز با شرح صدر، صبر و تحمل محقق نمیشه. پس از خداوند شرح صدر بخاهیم. دعا کنیم خدا سختی ها رو جلوی پامون بذاره تا ساخته شیم. و دعا کنیم تلاشامون در جهتِ رضایت خدا و انسان باشه.

---

راستی بچه ها یه مقاله ای mohsen.truth عزیز توی مسابقه سی روزه گذاشتن، گفتم بد نیس اینجا باشه تا تعداد بیشتری بخونیمش
اثرات پورن بر مغز از دیدگاه علم

[حامدحامد]

به نام خدا 

اعلام وضعیت هفته ی آخر مسابقات گروهی: دوره سی و سوم

وضعیت پاکی: زرد

اعلام برنامه های هفته ی گذشته:
- تمرین موسیقی که خداروشکر عالی انجام شد
- ترجمه ای داشتم که باید تحویل میدادم و دادم.
-برنامه خوابم فرقی نکرد
-مطالعه ی کتابایی که داشتم خوب پیش رفت. هرروز قرار گذاشتم مطالعه کنم

برنامه های آینده:
- ادامه ی تمرین موسیقی (روزی 1 ساعت)
- مطالعه کتاب، روزی 50 دقیقه

و اما قسمت خوب این هفته ی آخر. تفسیر سوره انشراح. 
قبل از قرار دادن تفسیر خاستم بگم که این تفسیر رو بخونین و برداشت خودتون رو هم از سوره و تفسیر بنویسین. نتیجه ای که میگیرین و درسِ نهفته توی این سوره قطعا به اندازه ی یه عمر تجربه هست. پس بهتره قبل از اینکه توی زندگیامون به این حرفا برسیم، از قبل بدونیم و بکار بگیریمشون.
بسم الله الرحمن الرحیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
خداوند در سوره (ضُحى) فرمود: خداوند تو را رها نكرده است: «ما ودّعك ربّك» در این سوره مى‌فرماید: چگونه تو را رها كرده، كسى كه بزرگ‌ترین الطاف و سرمایه‌ها را كه شرح صدر است به تو داده است: «ألم نشرح لك صدرك»
 «شرح صدر» به معناى گشایش سینه و بالا رفتن ظرفیّت انسان است تا بتواند ناملایمات را تحمّل كند و در مشكلات و سختى‌ها صبر و پایدارى ورزد.
 هنگامى كه خداوند حضرت موسى را به رسالت برگزید، اولین خواسته او سعه صدر بود كه گفت: «ربّ اشرح لى صدرى»(134) پروردگارا! سعه صدر به من عطا كن. ولى پیامبر اسلام بدون درخواست مورد لطف قرار گرفت و سعه صدر را از خداوند دریافت كرد. «الم نشرح لك صدرك»
 مراد از بار سنگین كه بر دوش پیامبر سنگینى مى‌كرد و خداوند با دادن شرح صدر، آن را ازدوش پیامبر برداشت، مسئولیّت رسالت و دعوت مردم به توحید و مبارزه با فساد و شرك و خرافات است.
 از آنجا كه غم و غصه‌ها را نمى‌توان كم كرد، پس باید ظرفیّت‌ها را بالا برد تا بتوان مشكلات را تحمّل كرد و كم نیاورد. شرح صدر نشانه لطف ویژه الهى است: «فمن یرد اللّه ان یهدیه یشرح صدره للاسلام»(135) یعنى هر كس را خداوند اراده كند هدایت یابد، روح او را براى پذیرش اسلام باز مى‌كند.
 از نظر روانى، هنگام برخورد با مشكلات نباید تمام ذهن متوجه آن شود، بلكه باید به سهولت‌هاى پس از آن كه مورد وعده و سنت الهى است نیز توجه نمود.
 عُسرها سبب یُسر است. كلمه «مَعَ» ممكن است به معناى سبب باشد، یعنى هر سختى در درون خود تجربه‌ها و سازندگى‌هایى دارد. «انّ مع العسر یسراً»
 حذف حرف فاء در جمله دوم «فانّ مع العسر یسرا، انّ مع العسر یسرا» بیانگر آن است كه این اصل عمومى است و مخصوص پیامبر نیست.
 در مورد «وضعنا عنك وزرك و رفعنا لك ذكرك» در برخى موارد، «وزر» و سنگینى را، از طریق امدادهاى غیبى و نزول فرشتگان(138) و یا القاء ترس(139) در دل دشمنان، از دوش پیامبر اكرم برداشته شد.
پیام ها:
1- سعه صدر، زمینه‌ساز انجام برنامه‌هاى سنگین رسالت است. «الم نشرح... وضعنا عنك وزرك»
2- از آینده مكتب نگران مباشید. «و رفعنا لك ذكرك» 
3- مبارزه با خرافات و آداب و رسوم جاهلى بسیار سنگین است. «وزرك»
4-كار پیامبر در حدّ كمرشكن بود. «انقض ظهرك»
5- نام نیك و آبرو لازمه توفیق در رهبرى جامعه است. «رفعنا لك ذكرك»

6-  انسان باید بعد از فارغ شدن از هر كار و مسئولیّتى، آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و كوشش دیگر باشد. «فاذا فرغت فانصب»
7-تلاش‌ها باید جهت الهى داشته باشد. «الى ربّك فارغب»

---

---

توی این سوره، چیزی که برای من نکته ی بارز بود، این بود که میگفت اذا فرغتَ فانصب.. و این عبارت درست بعد از انّ مع العسر یسرا اومده و این از دید من یعنی، توی هرکاری که هستی، سختی هایی هست و وقتی اون کار رو به نتیجه میرسونی، آسوده خاطر میشی. اما آسودگی خاطر نباید زیاد طول بکشه و حالا وقت شروع کاری جدید و هدفی جدیده( فرغتَ فانصب) .. درواقع برداشتی که من اینجا دارم اینه که انسان، باید همیشه پویا باشه. اگر وایسی و منتظر خوشی های بی پایان باشی و هیچ تلاشی نکنی، مثل آبِ مرداب که میگنده و بو میگیره، وجود مام با سکون، توانش رو از دست میده و میگنده و زشت میشه و میپوسه. 

توی زندگی همیشه باید هدفی برای رسیدن داشته باشیم و کیفیت این هدف هم توی آیه ی بعدیش مشخصه (الی ربک فارغب). این آیه میگه که تلاش و اهداف باید خدایی باشن و باید برای رضایت خدا باشن. سود و منفعت مالی و جنبه ی اقتصادیِ هرچیزی، نباید اصل قرار بگیره.

در آیه های میانی و ابتدایی، بنظر من، هدیه  بسیااار ارزشمند خداوند به انسان میده: شرح صدر. به نظر من شرح صدر در راستای همون سوره ی عصر هست که در انتهای اون، انسان ها به صبر و به حق دعوت میشن. جز با شرح صدر، صبر و تحمل محقق نمیشه. پس از خداوند شرح صدر بخاهیم. دعا کنیم خدا سختی ها رو جلوی پامون بذاره تا ساخته شیم. و دعا کنیم تلاشامون در جهتِ رضایت خدا و انسان باشه.

آفرین آقا رضا. چه تفسیر زیبا و بجایی. من هم در مورد آیه فاذا فرغت فانصب قبلاً شنیده بودم و خونده بودم که

فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب﴿۷﴾

پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می‌شوی به مهم دیگری پرداز،

یعنی وقتی از کار فراغت پیدا کردی، یعنی کارت تمام شد، تازه قامت راست کن، یعنی شروع کن به کار بعدی؛ توقف وجود ندارد. «فاذا فرغت فانصب. و الی ربّک فارغب»؛(۱) با هر حرکت خوبی که به سمت آرمانهای پذیرفته شده و اعلام شده‌ی اسلام حرکت کنید، این، رغبت الی‌اللّه است.

اتفاقاً این آیه خیلی با برنامه ریزی برای ترک خ.ا مطابقت داره. در برنامه ریزی برای ترک این کار شنیع، اگر دقت کرده باشیم میگن که هیچ وقت بیکار نشینید. همیشه خودتون رو به کاری مشغول کنید تا خلأ زمانی بین کارهاتون پیش نیاد و به فکر خ.ا نیفتید یعنی همین که از کاری فارغ شدی،به کار دیگری بپرداز. این آیه به نظر من شامل یه برنامه ریزی عمیق و کاربردی هست برای ترک خ.ا

[عاشق فاطمه زهرا]

بچه ها همه ی پست هاتون رو خوندم. متسفانه الان فرصتش نیست،‌ تک تک جواب بدم.

ممنونم از امید جان که یه روز جمعه ات رو این جا برای بچه ها خرج کردی. خیلی نکته های قشنگی رو بهش اشاره کردی.
بعد تر شاید به طور اختصاصی به این پستت رسیدم.
همچنین داداشم رضا. تفسیری که آوردی، عالی بود. مقاله رو هم کامل خوندم، توصیه می کنم بچه ها هم حتما بخونن.
البته همونطور که گفته، از دید علمی پرداخته به موضوع، نه مذهبی. ولی بازم خیلی مفیده.

بچه ها در مورد این بحث هدف اصلی زندگی،  من امروزم رو تقریبا خالی کردم تا در موردش فکر کنم.
فکر می کنم خیلی خیلی مهمه...

اگر فکر می کنید مهم نیست، این صحبت های رائفی پور رو گوش بدید.
حتی اگر ایشون رو قبول ندارید، این صحبت هاشون رو گوش بدید. مفیده. حرف های جالبی می زنه.
کلیک

[rezaKy]

با تشکر از داداش عاشق که اینقدر پیگیر مطالب هست. البته نه فقط عاشق.. بلکه همه ی فعالای کانون. دمتون حسابی گرم.

حالا برای مسابقه گروهی من یه همچین کار گروهی ای رو گفتم اضافه کنیم. حالا این سری به صورت امتحانی، یه سوره از قران رو دادم به اعضا. اگه تعداد بالا مشارکت کنن فک کن چه غوغایی بشه رهروان چه نظراتی تبادل بشه و چه دونسته هایی بهمون اضافه بشه.. و در نهایت چه انگیزه هایی که افزایش پیدا میکنه. برای رونق مسابقه گروهی، پیشنهاد میکنم کار گروهی ای به همراه امتیاز جداگونه براش اضافه کنیم

[عاشق فاطمه زهرا]

نیاز شد که یه حضور غیاب کنیم.
1- عاشق
-2 aliunknown
۳ -  رضا
  -4رضا حاضر (دریفت)
-5حامدحامد هم حاضره
۶- امید

خدا رو شکر
من که راضی ام، شدیم شیش نفر

داداش شما اسمت حامدحامدِ یا حامدحمید؟ شایدم حمیدحامد یا حمیدحمید
در هر صورت حامد جان من فکر می کنم امتیاز شما این دور خیلی هم بد نبوده.

در واقع خ.ا بیشتر از اینکه به خاطر نیاز جنسیم باشه انگار شده برام یه جور عادت. بدترین چیزی هم که باعث این عادت بد میشه برای من، مواقعی هست که مشغولیت کاریم کم میشه و ساعت های بیکاریم زیاد میشه که چون برنامه ریزی واسه خودم ندارم،دست به این عمل شنیع می زنم. این که گفتید برای 10 سال آینده خودتون رو در چه جایگاهی می بینید،فکر می کنم اگر برنامه ریزی نباشه و اگر به بطالت گذراندن عمر باشه و اگر خ.ا باشه، خودمو می بینم که نه تنها درجا زدم بلکه به شدت عقب گرد کردم.باید برای کارها برنامه داشت.برنامه ای دقیق و حساب شده با هدف های بلند مدت و البته در کنار هدف بلند مدت،باید هدف های کوتاه مدت هم تعریف کنیم.اگر اینطوریه به نتیجه می رسیم وگرنه ول، علاف هستیم.

به شدت با این پاراگراف از حرفت موافقم حامد جان  
به نظرم باید شروع کنی و دست به کار بشی، سعی کن برای وقت های اضافیت برنامه درست و حسابی داشته باشی.
مثلا می تونی یه کتاب از یه نویسنده مورد علاقه ات بخری و اون رو توی ساعات بیکاریت مطالعه کنی.
قبلش فقط باید بتونی اوقات فراغتت رو شناسایی کنی...
شب ها بعد از کاره؟ پنج شنبه، جمعه هاست؟ روز های تعطیله؟
و متناسب باهاشون برنامه بریزی. اگر سه روز تعطیلی و می خوای بشینی توی خونه، می تونی از یه هفته قبلش برنامه ریزی کنی و یه مسافرات عالی و کم خرج بری. چرا که؟  

امید جون، شما هم به جمع حاضرین رهروان خوش اومدی.
امید، شاعر احساساتی و خوش قلب کانون
یه شاعری داشت کانون، به اسم حبیب، خیلی زود ترک کرد و رفت.
ایده اش هم این بود که انسان اگر کنترل ذهن و نگاه رو انجام بده، دیگه مشکلی نداره. خیلی پسر گلی بود، یادش بخیر.  
فقط این که داداش، حالا که حاضریت رو زدم بیشتر باید بیای رهروان ها، نشه بری با برف سال بعد برگردی؟  
////////////

عاشق/ فی سبیل الله / هفته ی ششم / قرمز  
و دور ششم مسابقه گروهی هم تموم شد. این دور رو بد شروع کردم و بد تمومش کردم.  
دور قبلی با گروه به خاطر حسین، نتیجه ی خیلی خوبی گرفتیم و نمرمون شده بود ۱۹.
ولی این دور تا الانش نمرمون شده ۱۰.۵ - خیلی هنر کنیم فقط بتونیم پاس کنیم  

اما این هم باید درسی بشه برام برای آینده و تجربه ای دیگه و این که بدونم باید بیشتر و جدی تر ترک کنم.
من ضعیفم و خودم این رو می فهمم. ولی باید حرکت کنم  

ارزیابی هفته :
- انجام امور درسی
- مرور قرآن
- مطالعه کتاب
- نظافت خونه و درست کردن اتاقم
- بین همه ی این گیر و دار ها زمانی برای برنامه ریزی و تفکر (شبی نیم ساعت)

تمام کار ها انجام شد، به جز اون مطالعه.

برنامه ی این هفته:
- انجام کار های خیلی ضروری
- تفکر و نوشتن برنامه ی ده ساله، سالانه، ماهانه و ....

یا علی مدد!!!!

[drift]

درود ممنون از همه دوستان بخاطر تلاششون,از رضای عزیز بخاطر زحمتی که کشید و نگارش اون متن درباره تفسیر سوره قرآن و بقیه دوستانی که زحمت میکشند,

نمونه ای از هدف بندی در زندگی :
هرطور شده باید سال آینده پروانه اشتغال به کار نظام مهندسی رو بگیرم و بواسطه اون از طریق شرکت دوستم تو این زمینه وارد شم,
سخت افزار های مورد نیاز شغلیم رو کم کم دارم تهیه میکنم , انشالله تا سال بعد آخر بهار باید تقریبا کامل شده باشه,
آموزش دادن به خواهرم جهت فعالیت هایی که در آینده قراره انجام بدم در دستور کار قرار داره که انشالله بازده اش رو سال آینده باید بده(آموزش هایی که قبلا بهش دادم الان کم کم داره روی پای خودش می ایسته و یک درآمدی برای خودش راه انداخته که خیلی خوبه)
برنامه نرم افزار انشالله جلو ببرم و کمی حساب شده و دقیق انشاالله سال بعد وقت برداشته.
در نهایت تصمیم گرفتم سال آینده زمستان اگر شد عقد کنم و وارد دوره نامزدی بشم ,
در دوره نامزدی باید به یک درآمد ثابتی رسیده باشم که بتونم وسایلهای زندگی ام رو تهیه کنم ,
در کنار تمامی اهداف بالا کسب رضایت و خوشنودی خدا جایگاه جداگونه ای داره که اون برنامه اش جدا جلو میره,
پارسال همین موقع ها بعلت آسیب جسمانی بیکار بودم و در پیشگاه خدا نذری کردم و به اون نذر خداراشکر تا الان عمل کردم, رفته رفته همه چیز به سمت خوبی پیش رفت, یکسال کامل آگهی های روزنامه ها رو میخوندم که دیدم فایده نداره,بالاخره خودم آستین بالا زدم و از صفر شروع کردم,اولش خیلی سخت بود ولی کم کم که وارد کار شدم , با شیب خیلی نرمی با افراد مختلف آشنا شدم و الان خداراشکر امید دارم که آینده رو بسازم و از مرحله تجرد عبور کنم و وارد مرحله دیگه ای از زندگی بشم به نام تاهل , 
یکسال آینده خیلی سرنوشت سازه محتاج دعای دوستان.

[oldman]

و درود خدا بر آنان که نتگردی خود را کنترل میکنند  

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام بچه ها

دوستان یه مقداری از تفکراتم رو این جا خالی کنم برم....

هر چی فکر کردم در مورد این که هدف اصلی زندگیم رو چی قرار بدم،
از هر طرفی که رفتم، سبک سنگین که کردم دیدم که...

بهترین هدفی که می تونه انسان انتخاب کنه، اینه که به خدا نزدیک تر بشه،
بندگی خدا رو کنه، او رو اطاعت کنه، برای کسب رضایت خدا حرکت کنه...
غیر از این همه خسرانه...

فرض کنید من می گفتم این که هدف اصلی زندگی من این باشه که زن بگیرم. اصلا خنده داره.. 
خب بالاخره یه روزی زن می گیری دیگه، دیر یا زود، بعدش چی کار می کنی؟
یا این که می گفتم هدف اصلی اینه که خ.ا رو ترک کنم...
بابا یعنی خدا ما رو آفریده که این گناه رو ترک کنیم؟ خب اگر  از اول معتاد نمی شدیم چی؟

یا این که می گفتم که هدف اصلی اینه که بزرگترین دانشمند فیزیک بشم....
خب بزرگترین دانشمندای فیزیک الان کجان؟ انیشتین و ماکسول و بولتزمن و ....
اگر کارشون در راستای بندگی خدا بوده که خب الان جاشون خوبه
اگر نبوده چی؟ اون دانشمند بزرگی که بمب اتم رو ساخت چطور؟ الان کجاست؟

یا این که می گفتم، ثروتمند ترین آدم روی زمین بشم... اصلا کل زمین و دنیا رو به آدم بدن، آدم ارضا می شه؟

آنچه نزد شماست فانی می‌شود؛ امّا آنچه نزد خداست باقی است؛ نحل(۹۶)

پس هدف اصلی زندگی می شه این .... بندگی خدا و بقیه چیز ها زیر مجموعه اون تعریف می شه....
شاید بگید، بابا جان! این هدف که خیلی کلیه، خیلی دوره، خیلی بزرگه.... یه چیز عملی بگو...
می گم که: در مورد کار های عملیاتی می شه صحبت کرد اما فرق می کنه...
فرق می کنه شما هدف اصلیت چی بوده

نمی کنه؟؟؟؟؟؟

حالا که هدف اصلی شد این اون وقت باقی کار های زیرمجموعه این کار تعریف می شه....

[nobody31]

سلام ، عذرخواهی بابت تأخیر

nobody31  /   گروه چهار مرد شگفتی ساز   /   هفته ششم   /   وضعیت سبز

خب سلام
خوشحالم که آخرین هفته رو سبز تموم کردم و امیدوارم برای الباقی بچه ها هم دوره ی خوبی بوده باشه.
هفته ای که گذشت واقعا هفته ی خوبی بود و امیدورام بتونم این خوبی رو دوام ببخشم و بیشتر مراقب خودم باشم تو همه ی زمینه ها.

[BlueBoy]

سلام به داداش های گلم
قبل هر چیز عذرمیخوام از drift  و majid78 که به وظیفم تو گروه عمل نکردم... واقعا شرایط ذهنیم بهم ریخته بود
دلم خیلی تنگ شده بود براتون... دوری که خیلی اذیت شدم بابتش و خیلی بیشتر ضرر کردم. زمانم و هدر دادم و مهم تر از همه پاکی رو که بخاطرش تلاش کرده بودم رو از بین بردم
الان تو خلا به سر میبرم انگار. یه جور تلاش برای برگشتن به اون روزا. با وجود جلو رفتن روزهای جدیدم حس خوبی مثل قبل ندارم و بی حس و حال تو خلا پیش میرم
شکست خیلی بدی بود برام. فعلا میخوام شروع دوباره رو ادامه بدم. همین...

[drift]

سلام عاشق جان،حرفهای شما درست،ولی یک مطلبی رو در نظر بگیر؛
اینکه ما پیامبر نیستیم و اونقدر پاک نیستیم که صرفا بندگی خدا رو اصل همه چیز قرار بدیم و برایش تلاش کنیم و با همون ارضاء بشیم،این خوب نیست که بگیم آخرش که چی؟
ما یک انسان معمولی هستیم که خیلی هنر کنیم به وظایفون در پیشگاه خدا عمل کنیم و کاری کنیم که سبب خشنودی خداوند بشه،
و اینم در نظر بگیر هرکس در زندگی در راستای چیزی تلاش میکنه،که اگر نتیجه نگیره سرخورده میشه،
کسی که کار میکنه اگر پولی دریافت نکنه چه بخواد چه نخواد شُل میشه و نمیتونه کار کنه،
کسی که درس میخونه اگر با وجود تلاش بسیار نتونه نتیجه بگیره بخواد نخواد انرژیش کمتر میشه،
کسی که دستمزدی کمتر از میزان زحمتی که میکشه دریافت کنه قطعا‌ً بی انگیزه میشه،
کسی که در رابطه ای انرژی میگذاره ولی طرف مقابل فیدبک نمیده سرخورده میشه،
پس اگر کسی هدف زندگیش صرفا بندگی خدا باشه و تک بعدی فکر کنه و روی مسائل دنیوی خط بطلان بکشه اگر اون ظرفیت رو نداشت و در بهترین حالت به وظایفش عمل کرد ولی اون حال خوب رو نگرفت اون موقع این شخص بدتر میشه و از همه چیز زده میشه.

نتیجه:این خوبه که هدف اصلی بندگی باشه ولی نیل به این هدف چگونه باشه؟؟؟
اصل رو این قرار بدیم و برایش تلاش کنیم و اگرم وقت کردیم به بقیه کارمون برسیم؟ یا اینکه نه برای هدف هامون تلاش زیادی کنیم و به صورت موازی همونطور که در خط ۱۱ پست قبلی نوشتم به مسائل معنوی هم توجه کنیم؟
بنظر من داشتن هدف های دنیایی بد نیست که خوب هم هست،
یک کارخانه دار در نظر بگیر که خیلی پولداره و از پول چیزی کم نداره،پول کارگراشو میده کار خیر هم میکنه،حالا این شخص وسع مالی داره و دوست داره ماشینی بخره که ۳۰۰ میلیون تومن قیمتشه یا کت شلوار N میلیونی بپوشه یا ساعت ۱۰ میلیونی دستش ببنده ،خب اگر این شخص علایق دنیوی شو نادیده بگیره پس برای چه دلخوشی ای تلاش کنه و کارخونه رو کی بچرخونه و پول کارگرا رو کی بده؟
این ها نظر شخصی من بود امیدوارم کاملا دوستانه خونده بشه.