آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[عمو سعید]

سهیل جان
منم هستم...
با تمام قوا پیش به سوی پااااااااااااااااااااااااااااااااااااااکی!

در پناه حق

[soheil70]

چیه سهیل ها؟!
دعوا داری؟
بهت توصیه میکنم با بزرگتر از خودت در نیوفتی
محض اطلاعت هم باید بگم که تفنگت رو برعکس گرفتی،من این طرفم

مطمئنی میخوای از زور استفاده کنی؟؟؟اااز ما گفتن بود!

شما ماله کدوم یگانی؟؟؟
اون اسلحه ها رو با اجازه کی گرفتی دستت؟؟؟؟هاااا؟؟
آهاااا میخواستی بیای تو مسابقه....... .....اسمتو نوشتم....

[soheil70]

اسمتو نوشتم
saiddeli
منها نمیدونم درست نوشتم یا نه.........شماره 7 رو نگاه کن....
1-امین
2-سعید 13
3-سهیل
4-اشکین
5-مهرداد بیبی
6-رهایی 59
7-سعیددلی
8-امیر حسین
9-

---

من که اعلام آمادگی نــــکردم
من زیر یه سال قبول نــــمیکنم
هر کی میخـواد با مـــن باشه
باید تصمیم بگیره که هـمیشه
پـــــــــاااااک بـــــاشـــــــــــــــه

خیله خب ماله شما از الان تا سال آینده............

[ANONYMOUS]

منم هستم ......................................سهیل خان

[soheil70]

منم هستم ......................................سهیل خان

به به رفیق قدیمی..........
میدونی کی تا حالاست اینجا پست نذاشتی....

---

خب بهتره لیست اونایی که اعلام حضور کردنو به همراه حامی ها بنویسم.....
شاید هم مسابقه رو از این جمعه تا اون جمعه کردیم
و ترتیب اعلام وضعیت کردنا رو بهتون میگم
قراره دیگه ایشالله کارامون منظم باشه.............
تعدادمون مهم نیست......کمیتمون مهم نیست... کیفیت مهمه...........

قوانین
1-با یه بار شکست از لیست میاین بیرون و تا هفته ی بعد صبر میکنین
2-کاری ندارم اعتقاد داری یا نه....ولی واسه این یه هفته نماز خون میخوایم
3-میاین دلیل شکستتونو به نظر خودتون مینویسین تا دیگه از یه سوراخ دوبار گزیده نشین گرچه قرار نیست کسی بشکنه....
4-مراقبت کردنم پای من چون مطمئن باشین این یه هفته از شکستم خبری نیست
5-با اولین اعلام وضعیت رنگ آبی رو اسمتون میشه سبز.....دوست ندارم رنگ قرمز ببینم..
6-واسه هر کدوم از برنده ها 50 تا صلوات میفرستم چون همتون قراره برنده شین و تعداد زیاد میشه.....خدا میدونه این 50 تا صلوات کجا قراره به دادتون برسه....این 50 تا از همین الان بدهی من به شما.....
7-اینجا دیگه پادگانه.....بشین پاشو...
8-همتونو دوست دارم.........

1-امین
2-سعید 13
3-سهیل
4-اشکین
5-مهرداد بیبی
6-رهایی 59
7-سعیددلی
8-امیر حسین
9-هوان وونگ

[محمد رضا3002]

سلام برو بچز

سهیل جان خیلی طرح قشنگی رو برنامه ریزی کردی

اسم منم بینویس

منم پاکشوما هستم


به تمام تازه واردای عزیز خوش اومد میگم

---

دوباره سلام

کسی نبود به این معمای ما جواب بده

یه معما میگم خیلی سخته هرکی جواب بده دو تا اعتبار میدم

راهنمایی:در این معما شما باید جای علامت سوال ها یک عدد بذارید و جای علامت درصد باید یک جمله ی رابط بزارید
و اون رو از راست به چپ بخونید.


((10،؟،3،؟،؟،60، 16،%،17،؟،؟،20))

[omidio]

سلام
چه طوری باید تو گروه ثبت نام کنم؟

[soheil70]

خب بهتره لیست اونایی که اعلام حضور کردنو به همراه حامی ها بنویسم.....
شاید هم مسابقه رو از این جمعه تا اون جمعه کردیم
و ترتیب اعلام وضعیت کردنا رو بهتون میگم
قراره دیگه ایشالله کارامون منظم باشه.............
تعدادمون مهم نیست......کمیتمون مهم نیست... کیفیت مهمه...........

قوانین
1-با یه بار شکست از لیست میاین بیرون و تا هفته ی بعد صبر میکنین
2-کاری ندارم اعتقاد داری یا نه....ولی واسه این یه هفته نماز خون میخوایم
3-میاین دلیل شکستتونو به نظر خودتون مینویسین تا دیگه از یه سوراخ دوبار گزیده نشین گرچه قرار نیست کسی بشکنه....
4-مراقبت کردنم پای من چون مطمئن باشین این یه هفته از شکستم خبری نیست
5-با اولین اعلام وضعیت رنگ آبی رو اسمتون میشه سبز.....دوست ندارم رنگ قرمز ببینم..
6-واسه هر کدوم از برنده ها 50 تا صلوات میفرستم چون همتون قراره برنده شین و تعداد زیاد میشه.....خدا میدونه این 50 تا صلوات کجا قراره به دادتون برسه....این 50 تا از همین الان بدهی من به شما.....
7-اینجا دیگه پادگانه.....بشین پاشو...
8-همتونو دوست دارم.........

1-امین
2-سعید 13
3-سهیل
4-اشکین
5-مهرداد بیبی
6-رهایی 59
7-سعیددلی
8-امیر حسین
9-هوان وونگ
10-محمد رضا

---

سلام
چه طوری باید تو گروه ثبت نام کنم؟

سلام امید جان........
باید بری تو تالار اصلی گروه های ترک نام نویسی کنی
http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid139807

---

سلام برو بچز

سهیل جان خیلی طرح قشنگی رو برنامه ریزی کردی

اسم منم بینویس

منم پاکشوما هستم


به تمام تازه واردای عزیز خوش اومد میگم

---

دوباره سلام

کسی نبود به این معمای ما جواب بده

یه معما میگم خیلی سخته هرکی جواب بده دو تا اعتبار میدم

راهنمایی:در این معما شما باید جای علامت سوال ها یک عدد بذارید و جای علامت درصد باید یک جمله ی رابط بزارید
و اون رو از راست به چپ بخونید.


((10،؟،3،؟،؟،60، 16،%،17،؟،؟،20))

خو شاید عقلمون نرسید.......
الان فک میکنم جوابتو میدم................

[soheil70]

راستی محمد رضا جمله ی رابط چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این عددا جمله ست مگه از راست به چپ بخونیم؟؟؟؟؟؟

---

اعداد تک رقمی یه؟؟؟

[soheil70]

بچه ها جواب معمای محمدرضا رو کشف کردم

ببینین این جواب من با شرایط ذکر شده منافاتی نداره؟
بیست سی چهل هفده و شانزده شصت هفتاد هشتاد سه چهار ده
خیلی آسون بود
و البته از اونجایی که سوال نامفهوم بود یه جواب دیگه هم دارم

بیست میلیون و سیصد و چهار هزار و هفده و صد و شصت و شش تریلیارد و هفتاد میلیارد و هشتصد و سه هزار و چهارصد و ده

آورین.........

[18salghafas]

سلام دوستان ...( نمیدونم ایجا باید بنوسم یا نه ببخشید- اگه اشتباهه راهنماییم کنید - منم تو این گروها عضو کنید چه کار کنم چه جوریاست اینجا - مرسی)
این تجربه روز سوم من هست بخونید و نظر بدید

اول اینکه : من مشکل خود... بر میگرده به مسائل حاشیه زندگیم مثلا من وقتی به جنس مخالف می رسم احساس شکست و احساس یاس و احساس ترس از نداری بم دست میده ... از بس که جسمم ضعیف شده بود این مدت (البته از نظر سیستم عصبی نه ظاهری .)... عین ادم تحریک نمیشم... یعنی اصلا به محض دیدن یک جنس مخالف که جذابیت داره به جای اینکه مثل ادم تحریک بشم بعد بیام خود ا... کنم به این فکر میکنم که ای داد من ندارم و در نتیجه ترس در نتیجه عقده حقارت و بعد هم سریع .......
حالا امروز که روز سوم بنده بود از نظر جسمی خیلی توپ تر شدم راحت تر خواب میرم و ارامشم خیلی بیشتر شده .... امشب رفتیم تو خیابون مرکز شهر ... افتضاح بود ... رفتم مسجد نماز خوندم بعد باید یک ساعتی تو خیابون دنبال وسیله میگشتم ... هیچی اول کم کم حواسم به سمت حوریا میرفت دوباره فکر میکردم که نه نگاه نکن ... بعد سرم پایین انداختم باز به خودم گفتم سرت بالا بگیر مردونه اما نگاه نکن ... ملت اسکل فرض کن ... محل نده ... به هدفت فکر کن ... جالب اینجاست که به محض قرار گرفتن در همچین فضایی ناخوداگاهم فریاد میزد برو خونه پای فیلم و فلان و بهمان... می خواستم دیگه برم اما فکر کردم ... گفتم پنج دقیقه فکر کن بعد برو ... خوب به چی ؟ به چی باید فکر میکردم ... اها به همین دوستام ... گفتم اینا همه همدرد منن... حیفه اخر سال 91 برسه و یک عده برنده شن و من اول سال دیگه باز بیام تو مسابقه ده روزه ... این فکر یک تلنگری بود ... بعدش یک دختره دیدم بدجوری زیبا و جذاب بود ... تمام پام سست شد از احساس نداری ... گفتم به خودم فکر کن دوباره این یه ادمه یک دختر فرض کن الان کنارته اما تو که عشقی بش نداری ... رابطه جنسی بدون عشق و انسانیت که نشد زندگی ... لذتی نداره که ... ادم باید یکی رو دوست داشته باشه ... حالا دارم اینارو با خودم فکر میکنم ... دیدم انگیزم قویتر شد و اون صحنه از ذهنم رفت ... یاد این افتادم که ما مسافریم در دنیا ... سفری می باید ... سفری بی همراه ... گم شدن تا ته تنهایی محض ... سازکم با من گفت ... هرکجا لرزیدی از سفر تزسیدی تو بگو از ته دل من خدارا دارم ... اره گفتم من مسافر بی نهایتم ... وای بی نهایت زمان خوب این ده روز هم میگذره ... اما سه ساعتی این درگیری طول کشید تا اومدم خونه شام خورذدیم و الانم که اروم ارومم ... اومدم نت پیش دوستای گلم و اینکه الانم وسوسه میشم برم سایتای ایرانی اما خوب که چی؟ چه فایده ؟ دیدن که نشد داشتن.... یکی بم گفت تو هجده سال لذت بردی الان ته این لیوان ضجرش مونده واست بیا از این به بعد نکن نبین ، نمیمیری که ... نه میمیریم بچه ها ؟ واقعا نمیمیریم فقط تصوراتمون جوریه که فکر میکنیم از نون شب واجب تره ... باید سختی رو بپذیریم ... ولی انصافا بعد از یک تنش شدید ادم راحت میشه سبک میشه ... مدت ها بود به زن داشتن فکر نمیکردم .. اما از امروز دارم برای همسرم و زندگی ایندم فکر میکنم ... به پدر شدن ... خانواده تشکیل دادن ... اقتدار مردانه و مسئولیت پذیری ... الانم دارم میرم مسجد کمک چندتا رفقا میز جابجا کنیم شبم که خیلی خستم خواب میرم ... تا فردا هم خدا بزرگه اما غرور ممونع ... فقط توکل بر خدا .... رهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش... خیلی دوستون دارم ماها تا اخر 91 همسفریم باید امسال همه عوض شیم کم کم که سال بعد واقعا به یک شخصیت متعادل ثابت رسیده باشیم ... واین شدنیه ....

[soheil70]

18 سال قفس عزیز...........
تو تالار اصلی گروه های ترک نام نویسی کن............

---

صحبتاتم خیلی قشنگ و زیبا بود...............
بگی نگی حسودیم شد............

[Rahaee59]

سلام و عرض ارادت داريم خدمت همه جنگجويان محترم
مي خواستم بگم راست ميگه اين ١٨ سال قفس عزيز
[color=#000000] اخه ما هرچي مي كشيم از كنترل نكردن افكار و نگاهمون
ايشالا تو اين گروه اينقدر با نفس امارمون واين شيطون نابكار بجنگيم كه افكار و نگاهمون بدون اراده و اجازه ما تكون نخورن
( در ضمن ايشالا كه اين حورياي زميني هم به خودشون بيان واين جوري دلا رو نلرزونن )
يا حق 

[18salghafas]

روز چهارم
امروز روز چهارم اغاز میگردد ... یا ایها المزمل قم ... برخیز ... ز چه روی نشسته ایم ... باید گسست باید برید تا رسید ... به قول علی ع سبکبار شوید تا برسید ... حکایت ما بچه ها حکایت اسیر در بند است ... شاید بگویی بند خود ار... این هست اما بند بزرگتری به پای ما تنیده است که فکرش کمرمان را خورد میکند و اصلا همین بند است که مقاومت را معنا میدهد و ان هم بند زمان است ... ما در نبرد با زمانیم ... نبرد با روزها ساعات لحظه ها ...لحظه هایی که می شماری تا به شب برسی و بگویی یک روز دیگر هم گذشت ..... آه ه ه ه ه ه ..... چقدر در غفلت بودن زمان را به چشم بر هم زدنی می گذراند و چقدر سخت است اگاهی ... رنج اگاهی کشیدن رنج مقاومت بر گذر ثانیه ها است ... ما در نبردی بین امروز ها و دیروزهاییم... دیروزهایی که گذشتند و امروزهایی که باید جبران کنند دیروزهارا ... ما در نبرد با تاریخ گذشته خودمان هستیم ... ما در نبرد با زمانی هستیم که مارا به کودکیمان می رساند و کودکی یعنی نور یعنی پاکی ... اما ما به جایی میرویم که خودمان خبر نداریم ما مسافران زمانیم از طرفی و از طرفی دیگر مسافران کوی حسین بن علی هستیم ... مسافران عاشورائی ... مسافرانی هستیم که انتهای سفرمان و نبردمان ازادی از بند زمان و نفس است و این یعنی حسین وار شدن ، حسین وار زیستن ... حسین رهبر ازادگان ... و اینچنین لایق نور می شویم ... رهبرمان حسین است و سفرمان رسیدن به سرزمین ازادی ست ... کربلا .... در حدیثی امده است از پیامبر که جوانان اخر ازمان روزی هفتاد مرتبه کشته می شوند ... من به سال 91 دل بسته ام ... امسال باید تمام شود دیروز ها ... امسال سال سرنوشت است .... چهرمین روز این مسیر امروز اغاز شده است با تمام دلخونیش ... با تمام فریاد های درونمان که از من و تو می خواهند که به گوشه ای پناه ببریم و با خودمان خلوتی شیطانی کنیم ... لذت ببریم ... بی قید و بند ... بی قانون .... من به این همسفریمان ایمان اورده ام که رسیدن به انتهای سال 91 کارنامه میدهند ... دست ها بالا قبولی ها را اعلام می کنند ... نه ... دیگر توان ندارم که هجده سال قفس وارد نوزده شود ... توان ندارم شما ها بروید و من در مسابقات ده روزه ثبت نام کنم ... انروز باید جشن زحمت یک ساله باشد... سها خانم جایی گفته بودن که برای یک سال برنامه بریز و این واقعا اهمیت دارد ... افقمون یک سال باشه ... با شکست و بی شکست باید اخر سال رو دید و روز به روزش رو حوصله کرد ... چقدر من نیاز به حرف و کمک تو دوست خوبم دارم ... چقدر تنهایی این روزهای زمستانی وحشت انگیزه ... و اینجا کانون شده است چراغی در این مسیر پر پیچ و خم .... چراغی به سان امید به سان خدا به سان زندگی.... امروز روز چهارم اغاز می شود و من با همه ضجر تغییر ایستاده ام .... بسم الله الرحمن الرحیم

[soheil70]

به این میگن گزارش روزانه................
کاش همه ی بچه های گروه بیان گزارش بدن چی کار میکنن تو روز..........
منم هفته ی بعد تو مسابقه همین روندو پیش میگیرم..........خودمم هم از گزارش دادن شروع میکنم...........

---

سلام و عرض ارادت داريم خدمت همه جنگجويان محترم
مي خواستم بگم راست ميگه اين ١٨ سال قفس عزيز
اخه ما هرچي مي كشيم از كنترل نكردن افكار و نگاهمون
ايشالا تو اين گروه اينقدر با نفس امارمون واين شيطون نابكار بجنگيم كه افكار و نگاهمون بدون اراده و اجازه ما تكون نخورن
( در ضمن ايشالا كه اين حورياي زميني هم به خودشون بيان واين جوري دلا رو نلرزونن )
يا حق

سلام......
تمرین و تکراره..........
همه چی با تکرار تثبیت میشه.........عین راستگویی..........عین خوبی کردن.........
انگاری دیگه ناخودآگاه میری سمتش.............
به قوله یکی:که میگه وقتی انگشت اشاره تو به نشانه ی محکوم کردن یکی میگیری سمتش......سه تا انگشت به سمت خودت نشونه رفته...........
درسته این حوریا باید مراعات کنن...........ولی سه برابر از اونا ما خودمون باید رعایت کنیم.........و من همچنان معتقدم آدم باید تو شرایط سخت قرار بگیره و اونکارو نکنه...........و اینه که اراده ی شخصو مثل کوه محکم میکنه که جز خدا نمیتونه تکونش بده............