آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[soheil70]

امین جان حضورت دل گرم کننده ست..........بنازم ستاره هاااا روووو.........

[رند]

سلام بر همه جنگجویان و سبیل کلفت های کانون ترک ...
از بچه هایی که حامی شون بودم به نام ولی اصلا کنارشون نبودم معذرت میخوام ...
جبران میکنم ...

سلام داداش امین
اسمتو سردر باشگاه دیده بودم آقا مشتاق دیدار

[soheil70]

راست میگه آقا میلاد..........برین کار جور کنین.........منم میخوام برم سر وقت کلاس و اینجور چیزا اینجوری مشغول باشم..............

[حمید خان]

بابا بزرگ قهر نکن
برگرد پیشمون
بیا ببین حمید بی تو داره داغون میشه

مستر امین ارادت

[جوان]

ده روزه رو بردم...
خیلی غمینم
آه

[فرهمند]

آقا من دیشب یه چند دقیقه رفتم چرت اومدم که صبح امرو بود این قضیه بابابزرگ بود یکی بهم بگه چی کار کردید مگه!!
مردم از فضولی همرم که پاک کردید!
تو پ.خ. بگید شر نشه

[همساده]

چقدر خداحافظی سخت است
من رفتم
میروم جایز نیست من رفتم
باید رفت تمام پلها پشت سر من خراب شده اند.من بدبخت شده ام شکستهای من سریالی شده است به من پ خصوصی ندهید و از این حرفها
.
.
.
خوب بعد از یه تریپ دوست خوبم آقای بوق مجاهد که البته عضو گروه ما نیست که اگه بود داغونش میکردم.

آخرین توصیه :آقا حالا جدی خدا وکیلی مثه من نمیخواید بیاید کانون نیاید دیگه چرا روحیه مردمو داغون میکنین من یه چند مدت باس غیب شم گروههای دیگه به خودشون مربوطه اما نگاه به سیبیلاتون نکنین فکر کنم سابقه ورزشی من از همتون بیشتر باشه یکی بشکنه بعد بیاد از این حرفایی که من بالا زدم بزنه آمارشو از حمید خان میگیرم داغونش میکنم.:smiley-yell:از شیطون که کمتر نیستیم ما. هی ما شکستش میدیم به ساعت نکشیده دوباره زور میزنه لا مسب.پس ما هم بعد از هر شکست دوباره پا میشویم.رمز ما ایستادگیست.
خوب بعد از یک طنز و یک توصیه و اتمام حجت حالا نوبت داش سینر خودمونه میشناسیدش که گل بچه های جنگجو بامرام کانون لوتی بچز تهرون
خوب این دوستی نتی کار دست ما داد. مجبورم خود زنی کرده و دیگر نت نیام.هر چند از لحاظ ترک هم وضیعتم حسین قلی خانیه مثه حمید و سهیل اما به اون سوال مهمی که پرسیدم نامردا جوابایی دادین که آب پاکی رو ریختین رو دستم دیگه مجبورم نت نیام.کلا میخوام کامپیوترو بی خیال شم. بشینیم مثه کره آدم درس بخونم واسه ارشد.این دوستی مجازی رو هم فراموش کنم شکست عشقی خودم به خودم تحمیل کردم.
البته اگه طرف یادم رفت شاید برگشتم.
بدی که ندیدین از من خوبی هم که ندارم پس مجبورم شیرمو حلالتون کنم.حلالتون بچه ها
ا داشت یادم میرفت وا خدا مرگتون بده آقا منو تو هر مسابقه ای که میشه شرکت بدین جوایزی که کسب میکنم نصف نصف.نت خونه قطع میشه کافی نت که نمرده اصلا مگه بدون کانون میشه زندگی کرد. حتما میام شاید هر روز نه اما حتما میام مثلا یه روز در میون.
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته دیریم دیریم
خداحافظ ای آشنای همیشه دیریم دیریم
اگر شب شکسته اگر دیم دیریم دیم تو را میسپارم به رویای دیم دیم
خوب پاشید از سیبیلاتون خجالت بکشین مرد که گریه نمیکنه.میدونم طاقت دوری از منو ندارین اما دیگه کاره زمونست به قول روانشاد:زمونه رنگارنگه شب و روزش یکی نیست خوشیش دووم نداره غمش همیشگی نیست
بابا بزرگ جان من هیچ کدوم از بچز جنگجو رو بن نکن .مخصوصا عمور که واقعا پستاش ته خندست.یه پست زد تو اورژانس راجع به سیگار خدایی یه ساعت خندیدم به پستش.
شاد باشید و پاک باشید زیر سایه مرد دوعالم بمونید همیشه یا علی مدد.

---

ببین این شکست های سریالی یه قضیه ساده است آدم وقتی یه کاریو با انگیزه شروع می کنه بعد شکست می خوره یهو همه امیدش از دست می ره برا همین شکستاش پشت سر هم می شه و همه ی ما هم این تجربه هارو داریم خود من هفته پیش ۳ تا شکست پشت سر هم داشتم ولی داداش راهش اینه دوباره انگیزه پیدا کنی با ازین جا رفتن که انگیزه پیدا نمی کنی یعنی بکنیم به بودن یا نبودنت تو کانون ربطی نداره برا همین بیا منطقی فک کنیم!

اوس کریم جان من پستو تا ته بخون بابا من هوز نرفتم پشت سرم حرف در نیار
عجب داستانیه.ببین منو کانون تحولی در من ایجاد کرده اگه تا آخرین روز عمرم مدام بشکنم همون روز آخر دوباره با انگیزه شروع میکنم واسه ترک.من تا فروردین امسال یه روز در میون میشکستم اما الان آقا شدم گل توی باغا شدم.
دوستان پستمو تا آخر بخونید جان حمید خان نباشه جان عمو سعید که اینقدر منو تحویل نگرفت که من رفتم.منو بشناسید تا در بینتون هستم

[فرهمند]

بابا آخه این چند روز تا اومدیم کانون یکی می خواس بره
این سه خط اول خوندم گفتم تا مث بعضیا غائب نشی حرفمو بزنم بعدم سریع درست کردم دیگه
پ. خ. که زدم

[همساده]

محض خاطر خدا محض رضای خدا انقدر حرف از رفتن نزنيد ؛ما اينجاييم که چی‏?که همو نجات بديم ديگه؛بی خیال به سلامت

آقا من اعصاب ندارم.:smiley-yell: چرا شما نمیگیرین قضیه رو بابا اگه بیام نت سال دیگه همین موقع باس کارت عروسی ازدواج با سوژه نتی رو بدم به شما سر سه ماه آیند سوژه هزار راه نرفته بشم .یه کم از رفتنم گریه زاری کنید یه کم درس عبرت بگیریدو از این حرفا:smiley-yell: کم بزنین تو ذوقم.میلاد تو هم تا ته نخوندی به جان سهیل هفتاد چاه باز کن نه پست باز کن
خوب منتظر نفر بعدیم بیاد یه چیزی بگه

[رند]

سلام
سینر جون سلام میخوای بگی ما از راه بدرت کردیم
چه با حال

[همساده]

سلام
سینر جون سلام میخوای بگی ما از راه بدرت کردیم
چه با حال

خودمونیم چه حالی میده سوژه شدن یک کیفی میده اگه میدونستم زودتر از این کارا میکردم اصلا میرفتم شبانه روزی یا گروه همگانی.حیف که دیر فهمیدم اما هر کی مثه من عقده معروفیت داره حتما استفاده کنه از این کارا
خوب جناب رند پ ن پ عمه ام سرمو از راه به در کرد کار رفیقای نابابم بود که منو بدبخت کرد.....
از شوخی گذشته من با خیلیا مشورت کردم با آدمای با تجربه توی کانون و البته با شما دوستان خوبم تو جنگجویان. رند عزیز همینجوری تصمیم نگرفتم. کلا به داش کریم گفتم من به خاطر یه قضیه دیگه نباید نت بیام که ترکشش کانون اومدنمم میگیره یعنی دیگه هر روز نمیتونم بیام مگه اینکه با کافی نت قرارداد ببندم.

---

خب ارتباطت رو با طرف قطع کن؛نه با نت؛بی خیال داداش سينر؛همين که حلالمون کردی کليه؛در پناه حق

میلاد ببین این خ.ا لعنتی همه جا دردسر سازه اینقدر اردمو ضعیف کرده که به خودم اطمینان ندارم به ارادم اطمینان ندارم اعتماد به نفس یه نه قاطع رو ندارم بعد طرف شاسکول میاد میگه خ.ا عوارض نداره نادان:smiley-yell:.میفهمی که چند باری امتحان کردم خواستم ارتباطمو قطع کنم ج نداده راه دیگه ای به فکرم نرسید البته بازممیگم کلی مشورت کردم..
کاش شما میگفتین اشکالی نداره به رابطم ادامه بدم منو تو این همه دردسر نمینداختین

[رند]

خودمونیم چه حالی میده سوژه شدن یک کیفی میده اگه میدونستم زودتر از این کارا میکردم اصلا میرفتم شبانه روزی یا گروه همگانی.حیف که دیر فهمیدم اما هر کی مثه من عقده معروفیت داره حتما استفاده کنه از این کارا
خوب جناب رند پ ن پ عمه ام سرمو از راه به در کرد کار رفیقای نابابم بود که منو بدبخت کرد.....
از شوخی گذشته من با خیلیا مشورت کردم با آدمای با تجربه توی کانون و البته با شما دوستان خوبم تو جنگجویان. رند عزیز همینجوری تصمیم نگرفتم. کلا به داش کریم گفتم من به خاطر یه قضیه دیگه نباید نت بیام که ترکشش کانون اومدنمم میگیره یعنی دیگه هر روز نمیتونم بیام مگه اینکه با کافی نت قرارداد ببندم.
[/quote]
داداش سینر دست حق به همراهت
امیدوارم دست به خاک میزنی کوزه بشه .

[amoor]

سلام؛ می بینم گروه دوباره خوابه؛

[EHSAN-BEST]

سلام به همگی امشب که نمیرسم بیام پیش دوستان فردا امتحان کارشناسی دارم
شما که دلاتون پاکه واسه ما دعا کنید که فردا امتحان رو خوب بدم.دم همتون گرم انشاالله از فردا ما هم فعالیت خودمون رو شروع میکنیم

[amoor]

دمت گرم احسان پلیس خیلی دوست داریم