1393 آذر 12، 23:39
علیرضا دلت بهونه چی میگیره؟ نکنه تو هم دلت شیش گوشه میخواد؟:11:
(1393 آذر 12، 21:45)Alireza 68 نوشته است: در مورد سوال ارمین باید بم سقف ارزوی های من برای پاکی توی کانون حدودا 2 سالهمرسی علیرضا از پاسخ به سئوالم... دوست داشت دیدگاه بقیه بچه ها رو هم بدونم که با شکست مواجه شد...
دو سال پاک باشم و بعدش شوهر کنم برم خونه بخت
(1393 آذر 12، 22:34)reza.d نوشته است: منظورم اینه که روزهای اول پاکی خیلی شیرین و لذت بخشه با همه ی سختیهاش البته برای اونایی که مدت زمان زیادی پاک هستن.خب من زمینه های ناامیدی توش دیدم داداش...
(1393 آذر 13، 11:11)armin100 نوشته است: اون روزا برنمی گرده و اینا رو کلاً بریز دور...
البته با زیاد شدن روزای پاکی، طبیعیه که آدم دغدغه های فکریش تغییر کنه... و صرف پاک بودن نتونه فرد رو ارضا کنه...
و
امشب عازم مشهد هستم...
احتمالا یک هفته ای رو نیستم پیشتون...
بدی خوبی دیدید حلال کنید...
مراقب خوبی هاتون باشید...
یا علی...
نقل قول: سلام اسم من علیرضا هست 21 سالمه مبتلا به این گناه کبیره اولین بار خیلی سال پیش بود اخرین بار هم همین دیروز از دیروز شروع به ترک کردم بیشترین زمان ترک من 4 ماه وخورده ای بود بر میگرده به سال 88 اون موقع یه روز برگشتم پیش خودم گفتم که خدایا کمکم کن که ترک کنم با کمک خدا و ماه رمضان من تونستم ترک کنم ولی در همان اوایل ماه رمضان از سر کار برمیگشتم که چشم تو چشم یه دختر زیبایی شدم و یه جورایی عاشقش شدم پیش خودم گفتم دیگه واسه همیشه این گناه رو میذارم کنار و فهمیدم که اون دختر خانم هم از من خوشش میاد خیلی مسایل دیگه ای پیش اومد که بخوام بگم خیلی میشه و چون من تا حالا دوست دختر نداشتم بلد نبودم چیکار کنم شاید هم کار خدا بود که من باز هم با دختری دوست نشم بعد چند مدت بهش مشکوک شدم و فهمیدم که دوست پسر داره ومن هم کنار کشیدم و از اونجایی که محل کار من و خونه دختره نزدیک هم بود باعث افسردگیم میشد واز بعد چند مدت مقاومت گول شیطان و هوای نفسم رو خوردم و باز به این گناه برگشتم چندین و چند بار توبه کردم و باز هم توبم رو شکستم واز دیروز 2 فرودین 1390 با این سایت اشنا شدم و امیدوارم با کمک خالق هستی واین سایت خوب واسه همیشه ترک کنم و لطفا منو کمک کنین
(1393 آذر 14، 10:14)Alireza 68 نوشته است: سلام
حالتون خوبه گل پسرا؟
دماغاتون چاقه؟
هادی جان ای کاش ما هم مثل تو اینقد ارتباطمون باهاشون قوی بود
نه بهونه های دنیایی هست نظیر ازدواج و..
یک نفر قدیمی هست بعد 6 سال هنوز نتونستم فراموشش کنم
نقل قول: سلام اسم من علیرضا هست 21 سالمه مبتلا به این گناه کبیره اولین بار خیلی سال پیش بود اخرین بار هم همین دیروز از دیروز شروع به ترک کردم بیشترین زمان ترک من 4 ماه وخورده ای بود بر میگرده به سال 88 اون موقع یه روز برگشتم پیش خودم گفتم که خدایا کمکم کن که ترک کنم با کمک خدا و ماه رمضان من تونستم ترک کنم ولی در همان اوایل ماه رمضان از سر کار برمیگشتم که چشم تو چشم یه دختر زیبایی شدم و یه جورایی عاشقش شدم پیش خودم گفتم دیگه واسه همیشه این گناه رو میذارم کنار و فهمیدم که اون دختر خانم هم از من خوشش میاد خیلی مسایل دیگه ای پیش اومد که بخوام بگم خیلی میشه و چون من تا حالا دوست دختر نداشتم بلد نبودم چیکار کنم شاید هم کار خدا بود که من باز هم با دختری دوست نشم بعد چند مدت بهش مشکوک شدم و فهمیدم که دوست پسر داره ومن هم کنار کشیدم و از اونجایی که محل کار من و خونه دختره نزدیک هم بود باعث افسردگیم میشد واز بعد چند مدت مقاومت گول شیطان و هوای نفسم رو خوردم و باز به این گناه برگشتم چندین و چند بار توبه کردم و باز هم توبم رو شکستم واز دیروز 2 فرودین 1390 با این سایت اشنا شدم و امیدوارم با کمک خالق هستی واین سایت خوب واسه همیشه ترک کنم و لطفا منو کمک کنین
تازه وارد کانون شده بودم
نقل قول: میگن هیچ عشقی تو دنیا * مثل عشق اولین نیست *** میگذره یه عمری اما * از خیالت رفتنی نیست
نقل قول:خب اولا مشخصه یکم هیجان زده شدینقل قول:نقل قول: آقا یکی به داد من برسهنقل قول: خواهــــرا بـــــــرادرا کمـــــــــــــکنقل قول: من عاشق شدم دارم دیونه میشم:xنقل قول: از یکی خوشم اومده نه فقط به خاطر ظاهرش بلکه به خاطر رفتار وشخصیتش قیافشم خیلی ساده و معمولیهنقل قول: حالا چی کار باید بکنم خواهش میکنم کمکم کنیدنقل قول: بهش بگم بهش نگمنقل قول: یه چیزیم بگم 4 ساله میشناسمش از اینام نیستم که تویه نگاه عاشق میشننقل قول: تو خواب وبیدار تو خواب مه
نقل قول: شما که بزرگترید با تجربه ترید کمکم کنید راهنماییم کنید چی کار کنم
نقل قول: انقدر دوسش دارم که حاضرم به خاطرش دیگه به هیچ دختر دیگه نگاه نکنم دیگه سمت خود ارضایی نرم تو هر کاری فقط به خاطر وجودش بهترین تلاشمو بکنم کاری که تا حالا به خاطر کسی نکردم و .........
نقل قول: دیگه نمی دونم چی بگم خدایاااااا................
(1393 آذر 18، 22:54)Alireza 68 نوشته است: سلامیاکوزا جان.
چقد گروه فعال بوده این چند روزه
خسته شدین یکم استراحت کنین
رضا جان اتفاقا عشق اولمون بود و اتفاقاتی رخ داد که بخوام تعریف کن شاید طولانی بشه و از حوصله خارج بشه
اما این سری میخوام یک فرصت بدم به خودم ببینم ایا واقعا میشه یا نه میخوام تلاشمو بکنم با مشاور حرف بزنم تعریف کنم ببینم اگه اوکی میده امتحان کنم که بعدا یک عمر حسرتشو نخورم
فقط امیدوارم تا حل شدن مشکلات و رسیدن به این مواقع شوهر نکرده باشه دختره
اینو یاکوزا توی مسابقه 10 روزه نوشت هرکی هرچی بلده رو کنه
نقل قول:خب اولا مشخصه یکم هیجان زده شدینقل قول:نقل قول: آقا یکی به داد من برسهنقل قول: خواهــــرا بـــــــرادرا کمـــــــــــــکنقل قول: من عاشق شدم دارم دیونه میشم:xنقل قول: از یکی خوشم اومده نه فقط به خاطر ظاهرش بلکه به خاطر رفتار وشخصیتش قیافشم خیلی ساده و معمولیهنقل قول: حالا چی کار باید بکنم خواهش میکنم کمکم کنیدنقل قول: بهش بگم بهش نگمنقل قول: یه چیزیم بگم 4 ساله میشناسمش از اینام نیستم که تویه نگاه عاشق میشننقل قول: تو خواب وبیدار تو خواب مه
نقل قول: شما که بزرگترید با تجربه ترید کمکم کنید راهنماییم کنید چی کار کنم
نقل قول: انقدر دوسش دارم که حاضرم به خاطرش دیگه به هیچ دختر دیگه نگاه نکنم دیگه سمت خود ارضایی نرم تو هر کاری فقط به خاطر وجودش بهترین تلاشمو بکنم کاری که تا حالا به خاطر کسی نکردم و .........
نقل قول: دیگه نمی دونم چی بگم خدایاااااا................
ارامشتو حفظ کن و از دید من برو پیش مشاور ازدواج براش داستان رو تعریف کن و راهنمایی بگیر
بعد که اوکی داد و راهنمایی که کرد و مطمئن شدی از گزینه ات
به یکی از اعضای خانواده که باهاش راحتتری موضوع رو درمیون بذار و بگو برات اقدام کنن بدور از انتخاب احساسی
(1393 آذر 19، 20:03)قاصدک نوشته است: سلام پسرا
خوبین؟ دماغاتون چاقه؟
عاشق جان آیه قشنگ و پرمحتوایی رو آوردی... ممنون
باید بدونیم که شیطان دشمن ماست ما انقدر بزرگ هستیم که شیطان نمیتونه کاری بکنه
اسلحه ما نماز و قرآنه چشم پاکی و صبره