آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[آرمین]

سلام
روز و شب رهروانی ها بخیر...

سلام از کجا باید شروع کرد بچه ها؟
واسه ثبت نامو عضو شدن تو گروها میگم.

حمید عزیز خوش اومدی...

برو به این تاپیک و پست اولش رو بخون...
منتظرت هستیم... 

سلام دوستان همگروهی هرکس فکر کنه ازدواج میتونه جای گزین خ.ا. بشه سخت دراشتباه

عرفان جان دلیل این موضوع چیه؟
اعتیاد روانی که آدم نسبت به خ.ا پیدا می کنه؟

یعنی آدم به یه جایی میرسه که مشکلش کنترل میل جنسی نیست... بلکه از لحاظ روانی وابسته به این کار شده...

دفعه ی قبلی هم که لغزش کردم واسه همین بود، من خط قرمز ها رو رعایت نمیکردم و به نوعی هم سخت میگرفتم و هم آسون.

همینه...

به نظرم باید حوزه ها رو بشناسیم...
تا بدونیم کدوم حوزه ها رو سخت بگیریم... و کدوم حوزه ها رو ساده...

مثلا نماز اول وقت کدوم حوزه است؟ چقدر لازمه که سفت و سخت دنبالش باشم؟
و از اون طرف شاگرد اول (و نه دوم!) شدن کدوم حوزه است؟ چقدر لازمه که واسش تلاش کنم؟

من فکر می کنم ، برای همه نمی شه یه نسخه پیچید. کسی که مرض قند داره ، نباید حتی موز بخوره. 

ما ها باید ببینیم که مشکلمون کجاست اون رو درست کنیم. یکی مشکش پرخوری باید کم بخوره. یکی مشکلش بدیه روحیه است ، باید خب یه خرده چیزای خوشمزه بخوره. 

آفرین داداش...  درست میگی...

مورد هست که از فرط بی خیالی نسبت به گناه نمی تونه ترک کنه...
و مورد هست که از فرط سنگینی بار گناه نمی تونه ترک کنه...

اولیه حس می کنه که با ترک نکردن چیزی از دست نمی ده...
و دومیه حس می کنه بس که از دست داده، نمی تونه چیزی به دست بیاره!

هدف هر دو یکیه... ولی درمانشون با هم فرق داره...  

یا علی... 

---

یه چیز جالب بگم... 

رو آن تایم بودن خیلی حساسم من... که حتما به موقع برم و به موقع بیام...
هر هفته که میرم کلاس... تو مسیر رفت 10 بار ساعتم رو نگاه می کردم که ببینم به موقع میرسم یا نه...

تا اینکه هفته پیش گفتم خب چه کاریه... من که بال ندارم که در صورت دیر شدن، تندتر پرواز کنم!
سوار تاکسی میشم... هر موقع که رسید، رسید دیگه...

هفته پیش کلا تو مسیر رفت ساعتمو نگاه نکردم... آخرشم سرمو انداختم پایین و وارد کلاس شدم...
که یهو استاد برگشت گفت لطفا بیرون تشریف داشته باش... کلاس شما 10 دقه دیگس... 

و اون جا بود که فهمیدم درسته 10 باز نگاه کردن به ساعت چیز خوبی نیست...
ولی یه بار نگاه کردن به ساعت هم چیز بدی نیست...
تو گام های رسیدن به تعادل... از اون ور بوم نیافتیم...

[عرفان2]

سلام به همگروه های عزیزو armin100 بزرگوار
چراازدواج جای گزین خ.ا.نمیشه؟ 
البته که خیلی جواب داره !واز عزیزانی که تحقیقی دارند تمنا دارم مستفیض فرمایند .
پاسخ من به این سوال درآخربه یک سوال دیگرمنتهی میشه!
سوال اول:چرازدواج جای گزین خ.ا.نمیشود؟زیراخ.ا.فقط یک کلمه یاچند کلمه نیست.خ.ا.مانند چاله ایی خالی نیست که پس ازافتادن درآن راحت بیرون بیایی!البته که نمیخوام خ.ا.رابزرگ کنم یابترسونمتون ولی اینطورکه شواهدبه من نشون میده خ.ا. ازدور مانند چاله است ولی توش که افتادم، میبینم باتلاق است فروبرندس وهرچی دست وپا میزنم ازتوش بیام بیرون بیشتر فرورفتم .
یکی ازعلتهای فرورفتن ،اسیر تنوع طلبی شدنه که درخ.ا.این تنوع طلبی جنسی مقداری تسکین میابد غافل ازاینکه دامیست بس گزاف
موضوعی که جای بحث دارد تنوع طلبی جنسی درآقایان است!که ابتدااشاره داشتم به سوالی دیگرمنتهی میشود.
سوالی دیگر :آیا مرد ذاتی وفطری درامورجنسی تنوع طلب است ؟؟

یا پس از دیدن آموزش های افراطی توسط پورنوگرافی این گونه تنوع طلب میشود!!؟
باتشکرازعزیزانی که گروه روهمراهی میکنند.

[رامـــتین=)]

سوالی دیگر :آیا مرد ذاتی وفطری درامورجنسی تنوع طلب است ؟؟

یا پس از دیدن آموزش های افراطی توسط پورنوگرافی این گونه تنوع طلب میشود!!؟

با تشکر از اینکه تجربیاتتونو با ما در میون گزاشتین..در مورد این سوال نطر من اینه که مرد به طور غریزی در امور جنسی تنوع طلب و این حس مثل اتش

زیر خاکستر میمونه که مسئله پورنوگرافی میتونه این اتش شعله ور کنه به طوری ادم به خ.ا پناه بیاره و تا مرز نابودی روح و روان پیش بره ...بنابر این نطر 

من اینه که شخصا ادم باید از مسئله پورنوگرافی دوری کنه که مهمترین موضوع در خ.ا همین  مسئله است.(مسئله اموزش های روابط زناشویی کلا مستثناست) 

چراازدواج جای گزین خ.ا.نمیشه؟ 

از نظر من کسی 100 مدل غذا رو چشیده باشه دیگه نمیشه راضیش کرد از این به بعد با یه مدل خودشو سیر کنه.

چه بهتر که از همون اول مراقب روشی که برای زندگی در پیش میگیریم باشیم

ارادتمند شما 

[Deril]

سلام. من الان مشکلم درد در ناحیه کمر و کلا نواحی گردن و ناحیه بین کمر و گردنه(کلا از کمر تا گردن) و حدود یک هفته هست که اینجوری شدم.فکر میکنم دلیلش خ.ا باشه.(پسر داغونما) . الان تو فرجه امتحانا هستم و مجبورم کل روز رو بشینم و درس بخونم.پس این موضوع برام خیلی مهمه و باعث عدم تمرکز و خستگی زودرسمیشه.کسی راه حل فوری نداره؟بعد هم الان 11 روز پاکم و روزای اول پاکی اینجوری نیست و قبل از این 11 روز هم 39 روز پاک بودم .پس چرا الان اینجوری شدم اونم تو این شرایط؟
راستی من صبح از خواب پا میشم به امید اینکه کمر درد خوب شده باشه ولی صبح حتی تو رخت خواب کمرم درد میکنه .خیلی عذاب اوره. کسی اینجوری شده تا حالا یا فقط منم ؟ ولی مطمئنم تقصیر خ.ا هست!! من چه کار کنم که سریع جواب بده و به امتحانام لطمه نخوره ؟ واسه این ترم کلی زحمت کشیدم نمیخوام از دستش بدم .لطفا اگه کسی راه حلی داره بگه؟ ،فوری باشه لطفا ؟ تا من باشم دیگه از این غلطا نکنم .

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام. من الان مشکلم درد در ناحیه کمر و کلا نواحی گردن و ناحیه بین کمر و گردنه(کلا از کمر تا گردن) و حدود یک هفته هست که اینجوری شدم.فکر میکنم دلیلش خ.ا باشه.(پسر داغونما) . الان تو فرجه امتحانا هستم و مجبورم کل روز رو بشینم و درس بخونم.پس این موضوع برام خیلی مهمه و باعث عدم تمرکز و خستگی زودرسمیشه.کسی راه حل فوری نداره؟بعد هم الان 11 روز پاکم و روزای اول پاکی اینجوری نیست و قبل از این 11 روز هم 39 روز پاک بودم .پس چرا الان اینجوری شدم اونم تو این شرایط؟
راستی من صبح از خواب پا میشم به امید اینکه کمر درد خوب شده باشه ولی صبح حتی تو رخت خواب کمرم درد میکنه .خیلی عذاب اوره. کسی اینجوری شده تا حالا یا فقط منم ؟ ولی مطمئنم تقصیر خ.ا هست!! من چه کار کنم که سریع جواب بده و به امتحانام لطمه نخوره ؟ واسه این ترم کلی زحمت کشیدم نمیخوام از دستش بدم .لطفا اگه کسی راه حلی داره بگه؟ ،فوری باشه لطفا ؟ تا من باشم دیگه از این غلطا نکنم .

سلام داداش
از کجا این قدر مطمئنی که این درد واسه خ.ا هست؟
اگر درد شدید باشه ممکنه واسه دیسک باشه. به خاطر خستگی و گرفتگی عضله هم می تونه. خلاصه این که اگر درد اذیتت می کنه برو دکتر. ببین چی می گه.

[عرفان2]

سلام. من الان مشکلم درد در ناحیه کمر و کلا نواحی گردن و ناحیه بین کمر و گردنه(کلا از کمر تا گردن) و حدود یک هفته هست که اینجوری شدم.فکر میکنم دلیلش خ.ا باشه.(پسر داغونما) . الان تو فرجه امتحانا هستم و مجبورم کل روز رو بشینم و درس بخونم.پس این موضوع برام خیلی مهمه و باعث عدم تمرکز و خستگی زودرسمیشه.کسی راه حل فوری نداره؟بعد هم الان 11 روز پاکم و روزای اول پاکی اینجوری نیست و قبل از این 11 روز هم 39 روز پاک بودم .پس چرا الان اینجوری شدم اونم تو این شرایط؟
راستی من صبح از خواب پا میشم به امید اینکه کمر درد خوب شده باشه ولی صبح حتی تو رخت خواب کمرم درد میکنه .خیلی عذاب اوره. کسی اینجوری شده تا حالا یا فقط منم ؟ ولی مطمئنم تقصیر خ.ا هست!! من چه کار کنم که سریع جواب بده و به امتحانام لطمه نخوره ؟ واسه این ترم کلی زحمت کشیدم نمیخوام از دستش بدم .لطفا اگه کسی راه حلی داره بگه؟ ،فوری باشه لطفا ؟ تا من باشم دیگه از این غلطا نکنم .

سلام Deril عزیز تا فردا که بری دکتر این شیوه روآزمایش کن ،۳قاشق غذا خوری روغن زیتون با بو رو با ۱قاشق مربا خوری سرصاف زنجبیل و۱قاشق مرباخواری سرصاف دارچین خوب مخلوط کن وبعد از یه دوش آب گرمه گرم بده یکی برات باهمون مخلوط روغن زیتون دارچین زنجبیل خوب کمرو گردنت روبماله و ماساژ بده انقدر که روغن زیتون جذب بدنت بشه وطوری که کمر وگردنت داغ بشه درضمن انرژی مثبت بده بگو موقع ماساژ ۷مرتبه حمدو توحید رو زمزمه کنه 
۳باردرروزبمدت ۳روز انجام بده انشاا...خوب میشه

[رامین.]

سلام

در مورد این بحثی که دارین

ازدواج هیچوقت نمیتونه جایگزین خ.ا بشه . من سه ساله عضو کانونم تا حالا شخصیت های زیادی رو دیدم و پست های زیادی رو خوندم

گلچین همه پست هایی که در این زمینه ها خوندم این 4 تا پسته . جواب همه ی سوال هاتون . اینکه اگه خ.ا ترک نشه و بخواییم ازدواج کنیم آخرش به کجا میرسه چی میشه ...

حتما پست ها رو کامل بخونین و روشون فکر کنین . زیاد وقت گیر نیست . چند دقیقه فکر ...

دیروز فهمیدم که دارم مادر می شم. شاید دیگه هیچ کس به اندازه ی من واسه ترک این گناه انگیزه نداشته باشه.

سلام .سعيد هستم.40ساله هستم. تقريبا"23ساله خودارضايي دارم. راههاي مختلفي را رفتم تا بتونم از گرفتاري نجات پيدا كنم اما نشد.ازدواج قبليم بخاطر اين جريان به طلاق كشيده شد. ازدواج جديدم هم داره تحت تاثير اين موضوع قرار ميگيره. ديگه نميدونم چيكار كنم. داغونم داغون.

امیررضا
سلام. امیررضا هستم۳۳ ساله ، ۱۵سال بیمار (خ.ا)
تابه حاصل تصمیم جدی برای درمان نداشتم تا دو روز پیش...
دو روز پیش به خاطر لغزش دوباره ی من درشرف جدایی از همسرم بودم .
آخه ازنظر همسرم این کارمن برابر با (زنا) است و خیانت به او محسوب میشه.
ولی به بخاطر اینکه دوستش دارم و در کنارش آرامش دارم و حاضر نیستم ازدست بدمش جدا قصد درمان (خ.ا) را دارم.
و یک فرصت دوباره ازش گرفتم__نمیداد، با التماس و عجز__ تاباپیگیری به درمان این بیماری یه اعتیاد آوره وسواس گونه و (لذت های کاذب آن) بپردازم.
به امید رسیدنم به لذتهای ماندگار در رابطه ی زناشویی واقعی با همسرم.
از سرپرست تقاضا دارم راهنمایی بشم

سلام .


دوست دارم مدیر انجمن این پست رو طوری تنظیم کنه که همیشه بالا بمونه تا همه بخونن . 


من 28 سالمه . خیلی وقت پیش که دقیقا یادمه کی بود شروع کردم به خودارضایی .. باعث افتخار نیست ولی الان 12 سال یا بیشتر  هست که این کار رو می کنم . همیشه هم بعد از خودارضایی میگم این دیگه آخرین باره و تمام . اما  نمیشه .... امشب خیلی اتفاقی اینجا رو کشف کردم ! ولی خوشحالم که برای یکبار دیگر هم میتونم تلاش کنم ..... نکته مهمتر از همه اینکه من متاهل هستم ....




اول یک سری چیزها رو روشن کنم که هم نظر پزشکیه و  و البته تجربیات خودم هم هست  : 
خودارضایی در هیچ قسمتی از بدن مثل ضعیف  شدن چشم ؛ بچه دار نشدن در آینده و هیچ موضوع دیگری تاثیر نداره  . فقط و فقط تاثیر روانی داره . این تاثیر تاثیر خیلی خیلی بدی هست که حاضرم به جرات بگم حداقل باعث 30% طلاق ها هست .... 


حالا این تاثیر روانی چیه ؟ میگم براتون . خودم درگیرشم و هنوز بعد از 2 سال ازدواج ازش راحت نشدم و داره همه چیزم رو نابود میکنه




از اثرات خودارضایی این هستش که آدم بهش علاقه مند میشه . بهش اعتیاد پیدا می کنه و درگیرش میشه .خودارضایی باعث میشه دچار نوعی بیماری روانی بشید. مشکل روحی پیدا کنید اما اینها فقط مال دوران مجردیه !!

اگر نتونید ترک کنید در دوران متاهلی آثارش تاسف بار میشه ( خودم! نمونش) .. 

وقتی که خودارضایی رو بهش عادت کنید بعد از ازدواج با گذشت یه مدت و چند بار رابطه جنسی با همسرتون دچار نوعی بی میلی به همسر و س*ک*س میشید . کم کم فکر می کنید خودارضایی بهتره و لذت بیشتری بهتون میده . و متاسفانه شما دوباره به خودارضایی برمی گردید .  لذتش براتون بیشتره و بهش عادت دارید . این باعث نابودی زندگی تون میشه مستقیم یا غیر مستقیم . الان خود من از خودارضایی لذا بیشتری می برم تا رابطه جنس*ی با همسرم   . این باعث مشکلات بین ما شده و همسرم کم کم داره صبرش تموم میشه و به من میگه که بی احساس ام و به احساس اون اهمیت نمی دم . ولی نمی دونه که من چه جنایتکاری! هستم .....

باور کنید بارها شده که وقتی همسرم داره تلویزیون می بینه یا میره حمام سریع میام پشت کامپیوتر و با یه فیلم یا چند تا عکس خودارضایی می کنم .....

خودم از خودم بدم میاد . تا حالا خیلی تلاش کردم ترک کنم همیشه شکست خوردم .. 
به همه دوستان چه دختر چه پسر توصیه میکنم حتما حتما تلاش کنند این کار رو کنار بزان که در آینده مثل من نشن ...

من از امشب می خوام  به امید خدا شروع کنم به ترک کردن به طوری جدی و دوست دارم بچه ها با هام همیاری کنن تا موفق بشم . تجربیات روزانم رو براتون می ذارم ....

[Alone WarrioR]

سلام دوستان عزیز

توبه کاران عزیز
مدیرای خوب
بزرگترای گرامی ...

واقعا الان این دوسه صفحه ای رو که میخوندم خیلی واسه خودم زجر اور بود که میخوندم ... میخوندم که افراد متاهل گفتن که این مشکلو دارن و عواقب و نتایج رو هم گفته بودن

من که خودم 19 سالمه و  پنج شیش سالم هست درگیر این قضیم
 یه بار هم عاشق یکی شدم دو سال پیش ( که البته به هم خورده و الان تنهام... )

قبل اینجا یعنی تا یکی دوماه پیش خیل یخونده بودم و شنیده بودم که به اشتباه میگفتن ازدواج راه ترکه !!! که البته با فکر به این مسئله فک میکردم نمیشه ترک کرد
خلاصه بحث سر این انگیزه و هدفست برای ترک که معمولا دیدم به بججث ازدواج میرسن
غیر از موارد و دلایل مختلف واسه ترک مثل موفقیت در زندگی مشترک و انجام ندادن گناهو و این چیزا که دیگه خودتون بیشتر و بهتر از من میدونین
به نظرم یه چیز دیگست که این وسط تاثیر فوق العاده داره ... اونم چیزی نیست جز عشق

من خودم تو دورانی که با اون بنده خدا بودمو دوسش داشتم یه مدت کوتاهی بخاطر عشق و اینده این کارو کنار گذاشتم البته کوتاه ... یا مثلا فواصل انجام اینکار زیاد تر شده بود اما مثلا حتی اگه در نظر بگیریم عشق ( عشق به غیر همجنس ) صد در صدم موثر باشه اما ایا کسی میتونه بگه این عشق همیشگی ، نابود نشدنی ، سست نشدنی و... هست ؟
معلومه که نه ... به دلایل مختلف میتونه این عشق کمتر بشه و همین امر میتونه باعث لغزش و وسوسه های فوق العاده بشه
یا وابستگی و عشق های دیگه
و همین امر هست که بعضا فکر میکنن با ایجاد علاقه ، امر ازدواج ، به وجود عشق به غیر همجنس میشه این کارو ترک کرد
واسه همین باید دنبال یه هدف پایدار ... یه دلیل محکم و یه عشق بی نهایت گشت

من خودم رو میگم ... دلیل اصلی به جنون کشیده شدنم و نابود شدنم که باعث شد تصمیم به ترک بگیرم این بود که به لطف خدا محبت ائمه علی الخصوص امام حسین و حضرت عباس به دلم نشسته بود و تو دو سال اخیر زیاد و زیاد تر شد
تا اینکه  ارامش هایی رو که با عشق اونا داشتمو بعد از این که این کارو میکردم میفهمیدم که همش رفت ... همش پرید ... اصن تا چند روز روم نمشد مثلا حتی اسمشون رو بیارم ... باروتون نمیشه اصن شرمم میشد نماز بخونم
شرمم میشد بگم خدا
خیلی داغون بودم
طول میکشید برگردم حالت اولم
بعد دوباره دیدم حالا چرا من که میگم عاشقم من که اسم حضرت عباس میاد اشک میاد تو چشمم ! ...
 چرا پس این کارو میکنم اینقدر راحت میشکنم ؟
به این نتیجه رسیدم که باید عشقمو با علم و شناخت همراه کنم و خدا هم سریع جلوی پام گذاشت ... کتاب خوب ... دوست خوب... جای خوب از جمله همین کانون ... سخنرانی های خوب که باعث شد شناختم بیشتر شه و کم کم به درک برسم

حالا اینکه به چه چیزایی رسیدمو چه اتفاقایی تو همین ماجرا واسم افتاد ماجراش طولانیه  ولی به هر حال الان که روزای پایانیه سی روز ترکو سپری میکنم تونستم محکم تر کنم عشقمو

دیگه پای وسوسه که میاد وسط ...پای خ.ا که میاد وسط ... میگم باشه ... برو ... منکر لذتش نمیشم .... اصن خیلی هم لذت بخش

ولی بعدش نیای بگی یا حسین ... نیای بگی خدا ببخش ... نیای بخوای همه چی دوباره حل شه گوارا شه واست ... دیگه نگی دلم میخواد یه کمکی به امام زمان میکردم ... باشه برو گناه کن ولی بعدش نیا این کارا رو بکن

واقعا مو به تن خودم سیخ میشه وقتی به این چیزا فک میکنم و عمرا دلم نمیخواد از این چیزای روی گردان بشم

جدا از خدا بخوایم که تو راه شناخت و عاشق شدن قدم بردایم
مطمئن باشید مطمئن باشید بخدا قسم که خودش کمکون میکنه

[عاشق فاطمه زهرا]

آقا رامین خیلی استفاده کردم. من تا الان فکر می کردم که ازدواج نقطه ی پایان هست ولی خب الان فهمیدم که ممکنه ازدواج نقطه آغاز باشه. 

شخصا اعتراف می کنم که این بحث آگاهی من رو زیاد کرد. تشکر می کنم از شما و از داداش عرفان که آغاز گر این بحث مهم بودن. 


جنگجوی تنها جان ، از ته دل دعا می کنم که این سی روزت بشه 300 روز. مثل من اشتباه نکن. من هدفم رو گذاشته بودم بیست روز ، بعد از بیست روز انگار 150 کیلو روم گذاشتن ، در پناه ائمه موفق باشی. 


اگرم از احوال ما می پرسید (که نمی پرسید ) پاکیم ، الحمد لله

---

بچه ها من این دفعه برای خودم یه شعار ساختن. 

کنترل نگاه ، ذهن و شکم برای این که اورژانسی نشم
اگر اورژانسی شدم ، تحت هیچ شرایطی نشکنم
همیشه شادابی خودم رو حفظ کنم و نگذارم هیچ چیزی ناراحتم کنه.

یه خرده شعارش طولانیه ولی تا الان (به لطف خدا) جواب داده. 

[عرفان2]

سلام همگروهی های عزیز،بابت ارسال مطالب پیرامون رابطه ی ازدواج وخ.ا. بسیار متشکرم!
من عرفان هستم ۲۸ ساله واز ۱۳ سالگی درگیره خ.ا.هستم یعنی ۱۵ سال خ.ا. کردم و۱۷ سالگی به نیت ترک، ازدواج کردم یعنی ۱۱ سال از سالهای متاهلیم خ.ا.داشتم والان دیگه چیزی برای ازدست دادن ندارم من تاسرحد جدایی رفتم ولی باز تصمیم گرفتم ترک کنم والان موفق شدم به کمک کانون فرصتی که همسرم به من داد ویاری خداوند ۴۹ روز خوبم
سلام armin100  _Alone WarrioR  _m.es71  _رامین  _Reza.d  _وDeril عزیز وتمام اعضای گروه،  وسرپرستان بزرگوار
ازاعضای فعال تقاضادارم گروه راهمراهی نمایند !پاسخهای خود راپیرامون سوال ،بفرمایندومطلب جدیدی وارد موضوع نمایند
سوال: آیا ازدواج میتونه انگیزه ایی برای ترک خ.ا. باشه؟؟
پاسخ عرفان: پاسخ به این سوال با ریزه کاری های زیادی همراه است ونیاز به دانستن حقیقت داردوممکن است برداشتهای گوناگون بشود لازمه ی آن خوب گفتن وخوب خواندن وخوب شنیدن است تا منجر به گمراهی نشود.و نمیشود فقط به نظر شخصی اعضا اکتفا کردولی هرعضوحق دارد وباید بتواند نظر شخصی برداشت خود را بادرنظرگرفتن منطق خود بیان کند ولی خواننده باید خودرابشناسد وحق را بشناسد و پاسخهای اعضا راازفیلتر منطق الهی عبورداده و مسیره خود رادرست انتخاب کند!
چالش!:آیاازدواج میتونه انگیزه ایی برای ترک خ.ا. باشه؟؟

[آرمین]

سلام

عاشق فاطمه زهرا این شعارت تو حلقم... یکم کوتاهش کن که حافظه ما هم یاری کنه... 
حالا من هیچی... نگران بابابزرگم... 

دریل جان به توصیه رفقا گوش کن... یا خودت دست به درمان شو... یا برو دکتر... فکرای خ.ا هم بنداز دور... 
ما رم از وضعیتت بی خبر نذار... 

مرسی از همه ی پست های دوستان... اطلاعاتمون تکمیل شد... 

فقط یه سئوال...
این که مثلاً میگن فلانی خ.ا می کرد، بعد پیامبر یا ائمه بهش گفتن که ازدواج کن...
جریانش چیه؟ 
(نمی دونم.. شایدم موضوع چیزی دیگه ای بود و من برداشت اشتباه کردم)

چالش!:آیاازدواج میتونه انگیزه ایی برای ترک خ.ا. باشه؟؟

به نظر من به عنوان یکی از انگیزه های ترک، چیز بدی نیست... خیلی هم خوبه... 
این که من بخوام خ.ا رو ترک کنم تا بعدها یه زندگی خوب کنار همسرم داشته باشم... 

[hosseinam]

سلام به همگی رهروان پاکی
امیدوارم همگی خوب و پاک باشید و  با هر شکست قوی تر و محکم تر از قبل برای آزادی تلاش کنید
اسمم حسینه و 24 ساله
می خوام مطالبی بگم براتون امیدوارم کمک کنه تا هم بهتر ترک کنیم و هم سعی کنیم تا دیگران به گرفتاری من دچار نشن
من از خیلی وقت پیش دچار این مشکل شدم
میدونم بیشتر از 14 سال پیشه
اون زمان ها بچه بودم و اصلا معنی این چیزها رو نمیدونستم چیه
میگم بچه واقعا منظورم کودکه چون داشتم بازی میکردم  که از سر کنجکاوری به این موضوع رسیدم و اون موقع اولین بار حتی هیچ حسی یادم نمیاد داشته باشم و همش کنجکاوی بود، حتی چون نمیدونستم چیه اولین بار ترسیدم (این چیه و...) و بعدها با فاصله های زمانی زیاد از سر کنجکاوی به این مسئله پرداختم ( حتی اون زمان ها چیزی از جایی ندیده بودم یا تصویری چیزی) بعدا ها این امر بهم لذت هم بخشید و منم نمیدونستم ضرری داره حتی اسمش رو نمیدونستم تا بعد ها فهمیدم چیه و یواش یواش چند باری سعی در ترکش کردم ولی چون خیلی جدی نبودم و حتی ذهنیتی نسبت بهش و بدیهاش نداشتم نتونستم.
بعدها با آگاهی چندین بار سعی کرم که شکست خوردم حتی دوره های ترک طولانی یکی دو ماهه هم داشتم ولی ...
حالا خوشحالم اینجام و میتونم از این اعتیاد و گرفتاری که خیلی چیز ها رو ازم گرفته خلاص بشم و از همتون کمک میخوام تو این راه کمکم کنید. چیز های بزرگی رو بخاطرش از دست دادم و غم ها زجرهای زیادی کشیدم حالا دیگه تمومه با کمک خدا و دوستان خلاصی پیدا میکنم.
البته به نظرم این قضیه برای دوره ما بود چرا که اون زمان بچه ها چشم و گوش بسته تر بودن
خواهش میکنم که نزارید دیگران به مشکل من گرفتار بشن و راه حلی برای آگاه کردن بچه ها از این طور مسائل پیشنهاد کنید تا همه بتونن استفاده کنن.
این موضوع رو هم اشاره کنم که من کسی ر. حتی والدینم رو مقصر نمیدونم چرا که بعد از فهمیدن موضوع دیگه نباید این کار رو ادامه میدادم ولی اعتیاد امر بدیه
پدر و مادر من هم که چیزی نمیدونستن که چنین بیماری بین جوونا انقدر رایجه که بخوان منو خبر دار کنن پس از نظر من هیچ دینی گردنشون نیست.
نباید کار های خودمون رو با این چیزها توجیه کنیم و تقصیر رو بندازیم گردن دیگران

[قاصدک]

سلام
بچه ها چقدر بحثتون مفیده....
همیجوری ادامه بدین....
ما پیگیری می کنیم اگر پستی نمیزنیم.

[مُحب]

سلام به داداش های عزیز که فک کنم منو کسی نشناسه

ان شاالله که موفق باشید

[رامـــتین=)]

چالش!:آیاازدواج میتونه انگیزه ایی برای ترک خ.ا. باشه؟؟

به نظر منم میتونه انگیزه ی خوبی باشه .چون ازدواج از جمله مواردیه که در تکامل روح انسان نقش بسزایی داره..به همین خاطر ادم باید از انجام

هر عملی که مانع از موفقیت امیز بودن ازدواج میشه چشم پوشی کنه که مسلما خ.ا جزو یکی از همون عوامله.

اقای عرفان2 از سوالاتی که مطرح میکنید که باعث فعال بودن گروه میشه بسیار سپاسگذارم