آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

**asheq** · 1393 بهمن 10، 16:02

من ثبت نام کردم ..حالا چی کنم..امروز بعد یه ماه شکستم...کمک کنید Tears

**Mehdi.R** · 1393 بهمن 10، 16:49

(1393 بهمن 10، 16:02)asheq نوشته است: من ثبت نام کردم ..حالا چی کنم..امروز بعد یه ماه شکستم...کمک کنید

اشکالی نداره داداش من Khansariha (8)

پاشو برو ی دوش بگیر
توبه کن و بیا با هم دیگه بریم جلو 317

ما با هم هستیم جیگر Khansariha (18)

سعی کن حتما بری تو مسابقه ده روزه ترک شرکت کنی
و به قوانینش رو رعایت کنی
آنوقت خیلی زود برمیگردی به شرایط ایده آل
و به یاری خدا و تلاش و همت خودت
و همراهی ما بچه ها
دیگه از این کارهای خاک برسری نمیکنی
خیلی راحته فقط باید خودت با تمام جون بخواهی Khansariha (48)

**asheq** · 1393 بهمن 10، 17:23

کجاس مسابقه ده روزه...فکرم کار نمی کنه khodahafez

**Mehdi.R** · 1393 بهمن 10، 17:47

(1393 بهمن 10، 17:23)asheq نوشته است: کجاس مسابقه ده روزه...فکرم کار نمی کنه

برو تو قسمت مسابقات ترک
ده روزه رو انتخاب کن

**Alone WarrioR** · 1393 بهمن 10، 22:27

عاشق جون ... نشد که بشه !

ما دوتاییمون کنکورییم و بهتر از اینا فکرمون باید کار بده عزیزم

زود خودتو دریاب

**sea2015** · 1393 بهمن 11، 16:35

فقط کافیه فکر کنی فردا میمیری . همین همه ی مشکلات رو حل میکنه . فوت پدربزرگم تلنگری برام بود . هرچند هنوز باورم نشده که از پیش ما رفته و دیگه هم بر نمیگرده این هفته که همراه با همه ی عموهام خونه ی مادربزرگم بودیم همه اش فکر میکردیم الان آقاجون در رو باز میکنه میاد داخل . فکر اینکه دیگه نیست واقعا عذاب آوره !!!!
اگه شما هم یکبار میدیدش برای اینکه دیگه نیست گریه میکردید ..

**davoodgt** · 1393 بهمن 11، 17:54

(1393 بهمن 11، 16:35)sea2015 نوشته است: فقط کافیه فکر کنی فردا میمیری . همین همه ی مشکلات رو حل میکنه . فوت پدربزرگم تلنگری برام بود . هرچند هنوز باورم نشده که از پیش ما رفته و دیگه هم بر نمیگرده این هفته که همراه با همه ی عموهام خونه ی مادربزرگم بودیم همه اش فکر میکردیم الان آقاجون در رو باز میکنه میاد داخل . فکر اینکه دیگه نیست واقعا عذاب آوره !!!!
اگه شما هم یکبار میدیدش برای اینکه دیگه نیست گریه میکردید ..

خدا رحمتشون کنه..
واقعا همینه فکر مرگ ، زندگی را هدف دار می کنه

**sea2015** · 1393 بهمن 11، 23:10

کاش اینقدر زود ترکمون نمیکرد ....
من باورش برام سخته . تحملش روحمو آزار میده ......... خیلی دوست داشتم بگم همه ی اینها یک خواب ساده است و سریع از خواب بیدار شم . ولی افسوس ....

**پشتکار** · 1393 بهمن 12، 16:30

سلام دوستان
خوبید؟
حالتون چطوره؟
دلم براتون تنگ شده بود
اومدم که بهتون سر بزنم.

**sea2015** · 1393 بهمن 12، 16:50

دوستان میشه ازتون یک خواهشی کنم . الان یک فاتحه به خاطر شادی روح همه ی اموات و گذشتگان و پدربزرگ مرحوم من بخونید ... اگه یک بار فقط یکبار هم سوره ی یاسین رو به همین نیت بخونید ممنون میشم . کلا خوندن سوره ی یاسین 10 دقیقه بیشتر زمان نمیبره .

**پشتکار** · 1393 بهمن 12، 16:52

سلام داداشی
حالت خوبه؟
اومدی اورژانس
الان حالت چطوره؟
کاری گفتم رو انجام دادی؟
اگه انجام ندادی زود برو انجام بده
منتظرم
ممنون

**آرمین** · 1393 بهمن 12، 20:47

سلام

به به... داداش پشتکار گل... 317

خوش اومدی... صفا آوردی...
فکر کردی فقط دل خودت تنگه؟

ما خوبیم... شکر خدا...
خودت چطوری؟
خوبی؟ خوشی؟ سلامتی؟
اوضاع بر وفق مراده؟ Khansariha (18)

(1393 بهمن 12، 16:50)sea2015 نوشته است: دوستان میشه ازتون یک خواهشی کنم . الان یک فاتحه به خاطر شادی روح همه ی اموات و گذشتگان و پدربزرگ مرحوم من بخونید ... اگه یک بار فقط یکبار هم سوره ی یاسین رو به همین نیت بخونید ممنون میشم . کلا خوندن سوره ی یاسین 10 دقیقه بیشتر زمان نمیبره .

من یه فاتحه خوندم داداش...
ان شالله یه سوره یاسین هم قبل از خواب واسشون می خونم...

روحشون شاد باشه...

به رفیق از سربرگشته من می توانم هم خوش آمد میگم...
داداش معلومه این مدت که نبودی حسابی بهت ساخته ها...
اصن چهره تغییر کرده... 4fvfcja

راستی...
کی اورژانسی بوده؟ بیاد جلو ببینم... Khansariha (98)

بچه های رهروان همه رقم موقعیت های اورژانسی رو می تونن به خیر بگذرونن...
غیر از اینه؟ 128fs318181

**Deril** · 1393 بهمن 12، 21:16

سلام بچه های گل گلاب. اقا من دو روزه که از دانشگاه میام خونه عین جنازه میفتم. این چند روزه هم زیاد وسوسه میشدم و همین 2 یا 3 روز پیش که تنها خونه بودم با قران و ذکر ختم بخیرش کردم. ولی از یه طرف از این وسوسه میترسم هم از اینکه دارم زیاد روی پاک موندن وقت و انرژی و تمرکز میذارم . نمیدونم چرا ولی اصلا حالم خوب نیست . اصلا بیخود و بی جهت دلم گرفته. بعضی وقتا پر از شور و امید میشم ولی بعضی وقتام مایوس و بی اراده و خسته. مثلا امروز صبح خیلی خوب بودم و امیدوار با افکار مثبت رفتم دانشگاه ولی الان دقیقا برعکس حتی چند دقیقه پیش نمیدونم اعصابم از چی خورد بود میخاستم برم سایتای خاک بر سری. نمیدونم من غیر نرمالم ایا ؟ میترسم افسردگی گرفته باشم. شاید هم از عوارض دوران ترک باشه.
هر روز صبح که پا میشم اولین چیزی که میاد تو ذهنم پاک موندنه چون دیگه نمیخوام حتی برای یکبار هم دست به خ.ا بزنم ولی میترسم از کنترل خودم خارج بشه .
این بود شرح حال این روزای ما.

**آرمین** · 1393 بهمن 12، 21:56

سلام

چه گزارش کاملی دادی دریل جان...

این چیزهایی که میگی رو من از چند نفر بچه های دیگه هم شنیدم...
اونا می گفتن که... قبلاً یه چیزی بوده که حال شون رو عوض می کرده...
و حالا که اون چیز حذف شده، جای خالیش باقی مونده... 53258zu2qvp1d9v

فارغ از این که تو هم مثل اون ها باشی یا نه...
ورزش کن... اگه در جمع باشه چه بهتر...
وقتایی که دلت گرفته است، بزن بیرون... حتا واسه مدت کوتاهی...
واسه خودت سرگرمی داشته باش... تا وقتایی که روبه راه نیستی، مشغول باشی و فراموشت بشه...
و دوش گرفتن هم عالیه... حال و احوال آدمو دگرگون می کنه...

بقیه راهکارها رو بچه ها میدن...
در کل سالمی داداش... نگران نباش... 4fvfcja

مواظب خودت باش...
یادت نره که چقدر قوی هستی و چقدر توان مقاومت داری... Khansariha (18)

**Alone WarrioR** · 1393 بهمن 12، 21:56

داداش خدا پدر بزرگتو رحمت کنه ... براشون طلب مغفرت دارم ... منم براشون فاتحه خوندم ...