امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام.
موفق باشی داداش مجاهد عزیزم.
إن شاءالله به حق علی(ع) هم توی امتحان کنکور و هم توی امتحانات الهی سربلند  و پیروز باشی.

خداروشکر هفتمیم روز پاکی رو هم شروع کردم...

خدا روشکر هفتمین روز پاکیم رو هم شروع کردم...
[تصویر:  05_blue.png]
(1393 اسفند 11، 0:05)همساده نوشته است: سلام علیکم به جمیع کشتی سواران و نیسان سواران...اول اینکه راجع به احتلام اینکه یادمه یه پسره بود رو تخت بالای من تو آموزشی ما رو به زور میبردن تو نمازخونه یهو ساعت 4 اونو میدیم به اون سرمایه اراک داشت سگ لرز(به قول خودش)میزد و با یه حوله رو سرش از حمام میومد.ارشد آسایشگاه میگفت تو عذرت موجه نمیخواد بیای نماز بیچاره. خیلی میخندیدیم.خیلی حال میداد کلی فان بود این هر شب میخورد به جدول بنده خدا خیلی جثه ریزی هم داشت.در عوض خیلیها هم بودن اصلا محتلم نمیشدن من ندیدم اینا یه شب برن حمام .پس این واسه افراد متغییره زیاد خودتون رو با کسی مقایسه نکنید. البته من هیچ نظری راجع به ارتباطش با خودارضایی ندارم فقط هر کی فکر میکنه تاثیر داره این دوتا با هم خوب خودارضایی نکنه به همین سادگی ماهی رو هر وقت از آب بگیریم خوبه.پس دیگه فکرشو نکنید.یه بار یادمه یکی میگفت خیلی وقت بود محتلم نشده بودم و چند ماه پاک بودم یهو یه چیزی رفت رو مخم نکنه دیگه مردانگیمو از دست دادم کمی با خودم ور رفتم دیگه نتونستم  کنترل کنم و لغزش کردم.یعنی این بیماری ما خیلی مرموز و مادر ... هستش حواسمون باید باشه ببین ناکس این بنده خدا رو چطور گول زده بی وجدان.

این بمب عضله تزریقیه استروئیده چطوریه بابا یه کم اطلاعات بیشتر بده.من نمیخوام زورم زیاد بشه موقع تمرین همین الانش بیشتر از معمول خودم وزنه میزنم عضله سازم هست این؟ از کراتین بهتره؟میخوام یه کراتین بگیرم اخه بعد عید
راستی منم مثله تو هستم به سگ فوبیا دارم یه توله سگ بیاد جلوم میخوام جیغ بزنم.هم دردیم پس
خوب چه کار میشه کرد تپش قلبم میره رو هزار وقته سگ حتی از این فانتزیا که با یه لگد میرن اون دنیا بیاد یه متریم.

چه بانمک بوده اونجا! میخورد به جدول!Khansariha (13)  عیب نداره پس نشدیم هم نشدیم!

نوشتم پمپ عضله پودره.یعنی میخورنش128fs318181  بعضیاش فقط محرک داره و خیلی کم باید خورد حدود 5 گرم مثلا! محرک ها هم مثل کافین(شیشک و همزه نداریم!)

هستن جریان خون رو میبرن بالا.نمیزاره عضله زود درد بگیره تمرین رو بیخیال شی.همینطوری ادامه میدی تا یه شوک اساسی به عضله ی بیچاره بدی!4fvfcja

بعضیاش هم قاطیش خیلی امینواسید داره که بهتره باید مثلا 50 گرم بخوری تا جواب بده(روش نوشته ها) اون امینواسیدا جذب میشن.مدل دوم بهتره....

عضله ساز نیست.عضله رو مجبور میکنه فشار بیاره....من رشتم بدنسازی نیست.دوچرخه سواریه.. باید نسبت قدرت به وزنم بالا باشه که ازینا میخورم128fs318181

اساس کار پمپ و کراتین فرق میکنه.به نظرم ورزشتون رو منظم و استاندارد پیش ببرید بعد پروتین بخورید به جای کراتین...در این مورد اقا اسحاق و رامتین خوب سر در 

میارن.....

---------

سگا یه جورین...قیافه ی ترسناک.فکر خبیث!...پررو! همه چی هستن!

ای خدا نجاتمون بده از دست این موجودات! موجود فقط گربه!!!
سلام

اومدم بگم که پاک پاکم[تصویر:  1.gif]



همگروهیای عزیز چطورید؟
داداش مجاهد
داداش رامتين
داداش عليرضا
داداش دريل
بیاین بگین که شیرین[تصویر:  14.gif]

مخلص دوستان رهروانم هستیم
.
.
.
.
:we:
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]





اگه واقعا میخوای ترک کنی اینو بخون


سلام 
لطف کنید قوانین مسابقه اسفند رو بنویسید .

چی باعث می شه از لیست حذف بشیم ؟؟؟ و ایا تبصره ای هم هست ؟
سلام

(1393 اسفند 11، 10:03)Tavvab نوشته است: سلام 
لطف کنید قوانین مسابقه اسفند رو بنویسید .

چی باعث می شه از لیست  حذف بشیم ؟؟؟ و ایا تبصره ای هم هست ؟
تواب جان
این 3 مورد تو مسابقه هست:
1- خودارضایی
2- دست ورزی
3- رفتن به سایت های مورددار

هر کدوم از این موارد که رعایت نشه...
1- تو مسابقه گروهی: اون هفته، هفته ی قرمز بشه...
2- تو مسابقه رهایی: اون روز، روز بد میشه...

تبصره اش اینه که اگه هر کدوم از این موارد به صورت غیرعمد اتفاق بیافتن، اشکالی نداره...

در ضمن، کسی هم از مسابقه حذف نمیشه... 53258zu2qvp1d9v

موفق باشی دلاور... Khansariha (46)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

(1393 اسفند 11، 12:04)armin100 نوشته است: سلام

(1393 اسفند 11، 10:03)Tavvab نوشته است: سلام 
لطف کنید قوانین مسابقه اسفند رو بنویسید .

چی باعث می شه از لیست  حذف بشیم ؟؟؟ و ایا تبصره ای هم هست ؟
تواب جان
این 3 مورد تو مسابقه هست:
1- خودارضایی
2- دست ورزی
3- رفتن به سایت های مورددار

هر کدوم از این موارد که رعایت نشه...
1- تو مسابقه گروهی: اون هفته، هفته ی قرمز بشه...
2- تو مسابقه رهایی: اون روز، روز بد میشه...

تبصره اش اینه که اگه هر کدوم از این موارد به صورت غیرعمد اتفاق بیافتن، اشکالی نداره...

در ضمن، کسی هم از مسابقه حذف نمیشه... 53258zu2qvp1d9v

موفق باشی دلاور... Khansariha (46)
بسیار مچکرم ازت ، خیر ببینی الهی رفیق 317317317317
سلام مرسی درخشنده از توضیحات صبورانه و کاملت
پول پروتیین رو ندارم.این پمپ عضله هم به دردم نمیخوره من اضافه وزن میخوام.زنده باد ورزش طبیعی (البته با اندکی کراتین!!!)
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم53
خدایا ممنونم برای پاکی امروز...خدایا وسوسه ها رو از من و بقیه دوستان بهبودیم دور کن...خدایا من بدون کمک تو یک لحظه هم نمیتونم در مقابل غول شهوت دووم بیارم...اگه واسه شهوت رانی حقی هم دارم اون رو به تو میسپارم همونجوری که شهوتم رو هر روز به تو میسپرم...کمکم کن هر لحظه که وسوسه شدم سریع با تو درمیون بزارم بالا و پایین نکنم یه راست بیام پیش خودت و به عجزم اعتراف کنم...کمک کن من و همه داداشایه بهبودیم از ابزاری که واسه کمک بهمون گذاشتی بهره ببریم...خدایا کمک کن تسلیم باشم یه تسلیم واقعی و نه ریاکارانه...آمین یا رب العالمین
االهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم53
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
ممنون همساده جان و بقیه دوستان بخاطر قضیه احتلام

استفاده کردم

تنکی یو !
303
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و خود پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ ...

[تصویر:  05_blue.png]

لوتی ها [تصویر:  khansariha%20(18).gif] 

عاشق فاطمه زهرا    هادی   همت   الون واریور

شعار ما:
مردانه و دست در دست هم تلاش می کنیم

تا از ننگ خلاص شویم و به دنیای سبز پاکی قدم بگذاریم
آقا شما خیلی خوش شانسین که محتلم نمی شین. این قضیه دهن ما رو صاف کرده.
مخصوصا توی مسافرت ها. یا جایی که حموم نباشه. روزایی که صبح زود می خواین برین بیرون.
فرض کنین خونه ی فامیل خوابیدین لباس اضافی هم ندارین . فامیلتون هم پسر نداره و صبح بیدار می شین ... هیچی دیگه اون لحظه ارزوی مرگ می کنین. 
 کلا آبرو واسه آدم نمی ذاره. من سر همین قضیه یه بار مجبور شدم برم حموم ، حوله هم نداشتم با زیر پوشم خودم رو خشک کردم.بعدش همون زیر پوش رو پوشیدم Khansariha (13)
پس اگه تا حالا محتلم نشدین اصلا ناراحت نباشین هیچ چیزی رو از دست ندادین.128fs318181
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

سلام به همه دوستان
راستش این نقص رنجش من خیلی قوی هستش.
تازه میفهمم که بابا ریشه های خود ارضایی من چیه؟فیلتر شکن عکس فیلم؟نه بابا
همین رنجش چقدر منو به هم میریزه راه مقابله باهاش رو بلد نیستم سریع میرم سراغ مسکن شهوت.
امشب یه رنجش گرفتم اینجا تو کانون.نمیخوام بگم چرا و چی شد که باز انگولکش نکنم.
ولی خدا رو شکر از دفعات قبل بهتر برخورد کردم.البته فکرم درگیر شد ها
ولی خب از قبل خیلی بهتر بود سریع سپردمش بخدا
الان اینجا اومدم سریع پیش شما هم اقرار کردم زیر نور قرارش بدم از ته قلب و فکرم درش بیارم. گفتم من در مقابل رنجش عاجزم حتی مجازی یه نفر یه چی بگه به هم میریزم.
واسم دعا کنید با کمک خدا این نقصم رو برطرف کنم.
یا علی
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
سلااااااااااام.
الآن هشتمین روز پاکی رو شروع کردم.
خدا جونم شکررررررررررررت...
بچه ها دعا کنید تا همین طور ادامه بدم
[تصویر:  05_blue.png]
(1393 اسفند 12، 0:35)همساده نوشته است: سلام به همه دوستان
راستش این نقص رنجش من خیلی قوی هستش.
تازه میفهمم که بابا ریشه های خود ارضایی من چیه؟فیلتر شکن عکس فیلم؟نه بابا
همین رنجش چقدر منو به هم میریزه راه مقابله باهاش رو بلد نیستم سریع میرم سراغ مسکن شهوت.
امشب یه رنجش گرفتم اینجا تو کانون.نمیخوام بگم چرا و چی شد که باز انگولکش نکنم.
ولی خدا رو شکر از دفعات قبل بهتر برخورد کردم.البته فکرم درگیر شد ها
ولی خب از قبل خیلی بهتر بود سریع سپردمش بخدا
الان اینجا اومدم سریع پیش شما هم اقرار کردم زیر نور قرارش بدم از ته قلب و فکرم درش بیارم. گفتم من در مقابل رنجش عاجزم حتی مجازی یه نفر یه چی بگه به هم میریزم.
واسم دعا کنید با کمک خدا این نقصم رو برطرف کنم.
یا علی

امیدوارم من اونی نبوده باشم که ناراحتتون کرده....Khansariha (8)

نقل قول: آقا شما خیلی خوش شانسین که محتلم نمی شین. این قضیه دهن ما رو صاف کرده.
مخصوصا توی مسافرت ها. یا جایی که حموم نباشه. روزایی که صبح زود می خواین برین بیرون.
فرض کنین خونه ی فامیل خوابیدین لباس اضافی هم ندارین . فامیلتون هم پسر نداره و صبح بیدار می شین ... هیچی دیگه اون لحظه ارزوی مرگ می کنین. 
 کلا آبرو واسه آدم نمی ذاره. من سر همین قضیه یه بار مجبور شدم برم حموم ، حوله هم نداشتم با زیر پوشم خودم رو خشک کردم.بعدش همون زیر پوش رو پوشیدم [تصویر:  8.gif]
پس اگه تا حالا محتلم نشدین اصلا ناراحت نباشین هیچ چیزی رو از دست ندادین.[تصویر:  128fs318181.gif]

عاشق جان خداروشکر ما نه اونطوری میشیم نه میریم مسافرت!!! به نظر من که وقتی پول نیست مسافرت رفتن یه جور عذابه...من که همیشه تو همه ی 

مسافرتا خجالت میکشم.نمیدونم چکار کنم...

اصلا بهم کیف نمیده که هیچی ارزو میکنم زودتر تموم شه! ولی وقتی میرم کوه خودم و دوستام انگار دنیارو بهم دادن! خیلی بده ادم اینقدر از خونوادش دور باشه

که هیچوقت کیف نکنه کنارشون....53

یاد بد چیزی افتادم....
(1393 اسفند 11، 10:03)Tavvab نوشته است: سلام 
لطف کنید قوانین مسابقه اسفند رو بنویسید .

چی باعث می شه از لیست  حذف بشیم ؟؟؟ و ایا تبصره ای هم هست ؟

به به داداش تواب317 خوبی؟؟؟
ممنون از آرمین جان که توضحیات کاملی دادن...Khansariha (48)چه قشنگ توضیح میدی... قشنگ موضوع رو میشکافی4fvfcja

اینجا باید یه نکته به تواب جان بگم که شما باید اول از 10 روزه شروع کنی و با پیمودن مراحل 10 و 20 و 30 به مسابقه رهایی
اسفند راه پیدا کنی128fs318181
پس زود باش بیا 10 روزه....Khansariha (57)
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
مشارکت همساده
اینایی که اینجا میگم نقصهای شخصیتیه من روبه رو شدن باهاشون واقرارشون دردناکه ولی خب واسه حل کردنشون باید روبه رو شد...
اصلا هم از اینکه بقیه فکر کنن چه افکار بچه گانیه.
بقیه بهم بگن چه نازک نارنجی هر چیز دیگه ای باکی ندارم.
من اینجا اومدم که خودمو درست کنم نیومدم که خوش بگذرونم.
خدا رو شکر که الان انکار نمیکنم و ایراداتمو مستقیما میکشم بیرون و اقرا میکنم بدون هیچ ترسی و البته صادقانه.
چندین ماه پیش به یه سری حرف نو یه سری نوشته نو و یه سری ایده نو دست پیدا کردم.که با هر چی که تا الان راجع به خودارضایی میدونستم فرق داشت.با آدمهایی آشنا شدم که تا ته جاده رفته بودن و برگشته بودن.راه پیدا کردن به اون جمع اصلا کار راحتی نبود ولی خدا رو شکر من تونستم.وچه آغاز باشکوهی
چه تجربیات گرانقدری چه حرفهایه تازه ای
خوب من به کانون بدهکار بودم. من بیشتر زندگی مجازیم اینجا گذشته مگه میشه بیخیال باشم؟ باید دینمو ادا میکردم شروع کردم به گفتن تجربیاتم و حرفهایه تازه به امید اینکه بتونم یه راه نو باز کنم.
اما خیلی زود تناقضها آشکار شد.
یکی از دوستان با حرفایی که زده بودم حالش بد شد.(یعنی ایراد من بودم؟)نه واقعا من فقط واقعیت رو نشون دادم نور انداختم به تاریکی ولی اون موقع یه حس عذاب وجدان داشتم.
اتفاق بعدی این بود حس میکردم دارم فخر فروشی میکنم با زدن این حرفها دنبال تایید بقیه هستم میخوام بگم متفاوتم.
خوب احساس گناه با تایید طلبی نتیجه ش چی شد:
ناهوشیاری و نزدیک شدن به شهوت
پس به علیرضا گفتم منو بلاک کنه چند مدت.مرداد نود و سه بود.
خوب دوباره برگشتم
اینکه چرا برگشتم بماند
اینبار خیلی محتاط تر با تجربه تر
حس عذاب وجدان از بین رفت دیگه نمیترسیدم حرفام کسی رو ناراحت کنه چرا؟چون به درستیشون ایمان داشتم
حس تایید طلبی هم از بین رفت چرا؟چون پیام پروفایل غیر فعال کردم چون تصمیم داشتم هر کی راجع به پستم نظر خوب داد جوابشو ندم.چون به تعدا دکمه های تشکر بی توجه شدم.هدف فقط و فقط یه چیز بود انتقال تجربیات برای بهبود حال خودم و بقیه
یه سود کاملا دوجانبه
هر شب قبل از خواب کلی فکر میکردم به کانون به اینکه چطوری بگم چی بگم و از کجا شروع کنم.مثه بچه ها دوست داشتم صبح تا شب بشینم و فقط واسه خواهر برادرام از شهوت و مضراتش بگم دوست داشتم کتابایی رو که به سختی گیر آوردم بشینم تایپ کنم.کلی انرژی کلی برنامه و کلی امید.
ولی خب تضادها آشکار شد...
اول اینکه من وقتی میدیدم دارم فریاد میزنم داد میزنم دوست من اشتباه نکن این راه درست نیست این کار غلطه راه حل اینه ولی به حرفام توجهی نمیشد دلسرد میشدم.عصبانی میشدم.بغض میکردم که چرا این نمیفهمه چرا داره اشتباهشو تکرار میکنه.
پس نقص اول که رو شد این بود حس کردم من مسئول بقیه هستم.حال بد بقیه حالمو بد میکرد. 
دومین مورد هم که دیشب آشکار شد قسمت چهارم سرگذشت رو تایپ کرده بودم.یه یک ساعتی وقت گرفته بود اومدم بزارم دیدم مدیر ارشد اینجا.تذکر داده که مطالبت خیلی بازه،باید ویرایش بشه(البته لحن این نبود ولی خب منظور همین بود).باورم نمیشد مطالب منو میگفت چند باز از اول تا اخر اون سه پستی که مورد نظرشون بود رو خوندم.نکنه من اشتباه تایپ کردم؟واقعا من از این نکته که بچه های کم سن میان غفلت کردم؟بابا من کلی وقت گذاشتم چرا اینجوری شد؟فکر میکردم این سرگذشت میتونه خیلیا رو متحول کنه تازه بعدش میخواستم مطالب به روز ترجمه کنم و بزارم.
حس عذاب وجدان داشت برمیگشت که یهو یادم اومد که حرفها کاملا درسته عیب و ایراد از من و نویسنده نیست.یقین پیدا کردم که کارم درسته.
اما یه نقص دیگه بالا زد.نقص رنجش.به شدت عصبانی شده بودم.احساس درد میکردم.
من زودرنجم سر کوچکترین مساله ای به هم میریزم.مطمئنم همین باعث نود درصد شکستهام بوده.نشستم فکر کردم که من تو هفته گذشته چندبار رنجش گرفتم از بقیه باورتون نمیشه وقتی موشکافانه برخورد کردم به چه مواردی برخورد کردم حال من بد بود چون بی تفاوت از کنار رنجش ها گذشته بودم به یه نمونه خیلی ریز جایی که من رنجش گرفتم توجه کنید:
مثلا درخشنده جان اونجایی که گفتی ارشام گفته نباید اسم پمپ عضله رو بیارم یه کم بهم برخورد گفتم بعد چندین کیلو مصرف انواع پودر و مکمل و چندین سال بدنسازی چرا سوال ضایع میکنی که این دوست ما بگه پشیمونم که با یه چیز بد آشنات کردم...
راستش یه کم حس افت کلاس بهم دست داد.خوب این حال منو بد کرده بود ولی من بی تفاوت گذشتم نباید میزاشتم انبار بشه.
راه مقابله با رنجش رو هنوز یاد نگرفتم.مثلا سریع از روی عصبانیت سه پستم رو از انجمن شبانه روزی حذف کردم.ولی بعدش یادم اومد با چه مشقتی تایپش کردم رنجش بیشتر شد.
شاید لازم باشه یه بار دیگه برم صادقانه با خودم روبه رو بشم صادقانه از خدا بخوام کمکم کنه و از کانون نه از دوستایه جای دیگه م کمک بگیرم که بتونم دیگه زودی به هم نریزم.
فعلا زمان ادای دین به کانو نرسیده...خودم هنوز اول راه هم نرسیدم پر از نقص و مشکلم
مرسی که به حرفام گوش دادین. 53
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
(اینارو لطفا مهربون بخونید)

داداش خب راه سختی انتخاب کردی....اینجا کسی که با بقیه بگه بخنده و تجربش رو نذاره کیف بیشتری هم میکنه!!!

مطلب شما اصلا هم مورد نداشت به نظر من....من 19 سالمه و کوچولو حساب میشم!

میفهمم چه مشکلی براتون پیش میاد اینجا...چون خودم همینطورم...اینجا اگه کسی بهم یه تیکه ی کوچولو بندازه دلم میگیره دیگه نمیخوام 

بیام....اگه یه نفر  از کارم ناراحت بشه قلبم تند میزنه....

دلیل اینکه همیشه از شکلک استفاده میکنم هم همینه چون میخوام کسی حس و حال منو نداشته باشه...این شکلکا جو دوستانه و 

شوخی میدن....

تجربه ی رفتن از کانون رو هم هردومون داریم!

متاسفانه بعضی وقتا میخوای یه کار خوب بکنی اذیتت میکنن! کسی نمیدونه تو دل شما چیه...

هرکس سطحش بالاتره بیشتر هم اذیت میشه....شما اطلاعاتت زیاده...احساساتت قویه...باهوشید...ولی اینا همشون دردسرای خودش رو داره

منم اگه بخوام از بدبختیایی که به خاطر بعضی کارام داشتم بنویسم یه لیست بلند بالا میشه....

ما میخواییم ادامه بدید....بنویسید....


اونی که با نوشته های شما تحریک میشه اینجارو اشتباهی اومده...


اینکه نوشته بودید شهوت حسوده میخواد همه چیز ادم رو بگیره تو ذهنم مونده هر وقت فکر بد میاد تو ذهنم یادش میوفتم...


ما هولتون میدیم میگیم بنویسید... سها خانوم میگه ننویس بالاخره یه نفر برنده میشه!


اقای همساده مگه چی میشه ادامه بدید؟ اخر اخرش کار به اخراج شدن و اینچیزا میکشه دیگه128fs318181 مهم اینه که حرف شما توی ذهن 


یکی مث من میمونه و هر بار نجاتش میده....



----------------------

در مورد پمپ هم منظور بدی نداشتم...چون مسئولیت داره اونو نوشتم که مسئولیتش با من نباشه4fvfcja یکمم ترس ایجاد کنم برای خواننده ی 

خاموشی که به سرش زده بره 5 قاشق یهو پمپ بخوره!4fvfcja
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان