امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام.

امیدوارم که حالتون خوب باشه،اما خودم اصلا''خوب نیستم؛معلوم نیست چرا امروز اینقدر بهم فشار اومد و نتونستم تحمل کنم،خیلی خیلی بدجور شکست خوردم،خیلی بد...
هشت مرتبه انجامش دادم،کلی هم فیلم نگاه کردم؛واقعا''برای خودم متأسفم،واقعا''شرمنده ی خدا و اهل بیتم...
خیلی انگیزه داشتم،ولی باز هم نشد...
دیدن فیلم هم که خودتون می دونید چه تأثیر منفی شدیدی میذاره،حالا هم که٢۴ساعته این تصاویر و صحنه های کثیف و زشت و زننده من رو ول نمی کنند...
خیلی متأسفم برای خودم،خیلی از خودم ناراحت و دلگیرم،همه اش با خودم فکر میکنم که خداییش کدوم از همسنای من همچین وضعیت افتضاحی دارند...؟؟!!
باید از این وضعیت مزخرفی که برای خودم درست کردم خودم رو نجات بدم؛وگرنه نابود میشم،نابود...
علاوه بر گناهش که خیلی خیلی سنگین هست،از لحاظ جسمی و حتی روانی هم من رو خیلی داغون کرده؛تمام بدنم سست و بی جونه و توان قبل خودش رو نداره،ار ناحیه ی لگن احساس استخون درد دارم،حافظه ام که حسابی ضعیف شده و حتی باعث شده که بارها و بارها بخاطر همین موضوع سرزنش و مسخره بشم،چشمام هم همین الآن شدیدا''درد دارند،و مهم تر از همه اینکه به اختلال اضطراب اجتماعی دچار شدم،هرچند تمام پزشکا معتقدن که اضطراب اجتماعی هیچ ربطی به خ.ا نداره،ولی من مطمینم که کامل''ا بهش ربط داره،البته نه برای همه ی افراد.
خیلی سخته که حتی جلوی فامیل و دوست و آشنا،شدیدا احساس ترس و اضطراب داشته باشی، تمام بدنت،از گونه هات گرفته تا انگشتای پات،همه بلرزه و خیس عرق بشی...
خیلی سخته که نتونی به اون جایی که میخوای برسی...
خیلی سخته که نتونی توی یه جمع کوچیک حرف بزنی و زبونت بند بیاد...
خیلی سخته که حق با تو باشه،ولی نتونی ازش دفاع کنی...
خیلی سخته که جلوی یه بچه ی٧-٨ساله کم بیاری...
خیلی سخته که همه اش بخوای گوشه نشین باشی...
خیلی سخته که عاشق اجتماع و اجتماعی شدن باشی،ولی به دلیل ترس و اضطراب نتونی به اهدافت برسی...
و چیزی که این مشکل رو سخت تر میکنه و حلش رو غیرممکن،خودارضایی مزخرفه...
حالم ازش به هم میخوره،داره زندگی من نوجوون رو نابود میکنه...
ولی خب،آه و ناله هیچ فایده ای نداره،باید بلند بشم و دوباره تلاش کنم،اما امیدوارم این تلاش،با تلاشای قبلی فرق داشته باشه،و بتونم با توکل بر خدا و توسل بر حضرت زهرا(س)این مشکل رو برای همیشه حل کنم.
پس منم یا زهرا میگم و دوباره با قاطعیت شروع میکنم.
"""""یا زهرا(س)"""""
التماس دعا
[تصویر:  05_blue.png]
به نام خدا
سلام دوستان همساده هستم یه دوست بهبودی
اسم پیشنهادی من  برا گروهمون پسران خوب هستش

علی داداشم 8 بار خیلی زیاده ببین اگه همون لغزش اولت میومدی اینجا شاید 7 بار بعدی اتفاق نمیفتاد ما باید اقرار سریع و صادقانه  رو یاد بگیریم.
داداش میدونی اینو به این خاطر میگم که شبیه خودمی وگرنه با داداش بهبودی دیگه اصلا اینجوری رک نمیحرفم
انشا الله اهل بیت دست منو تو رو بگیرن ولی هزار بار دیگه م اینجوری با قاطعیت شروع کنی تهش لغزشه...
تو نیاز به یه روش یه باور یه راه جدید داری...
یه نقطه امیدوار کننده تو حرفات هست اونم اینه که نا امید نیستی و بعد هر لغزش نمیزنی به جاده خاکی و بیخیال ترک نمیشی رو همین نقطه کار کن به نظر من...

مشارکت همساده
به شدت این روزا چشمام از کنترلم خارج شده سایت و فیلم و اینا تعطیله ولی تو دانشکده همش دارم با چشمام از بقیه خواهش میکنم با من رابطه داشته باشن..
این خیلی اذیتم میکنه
خسته م حوصله زیاد حرف زدن ندارم...
مرسی
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
(1394 ارديبهشت 28، 20:02)ali123 نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم

سلام.

امیدوارم که حالتون خوب باشه،اما خودم اصلا''خوب نیستم؛معلوم نیست چرا امروز اینقدر بهم فشار اومد و نتونستم تحمل کنم،خیلی خیلی بدجور شکست خوردم،خیلی بد...
هشت مرتبه انجامش دادم،کلی هم فیلم نگاه کردم؛واقعا''برای خودم متأسفم،واقعا''شرمنده ی خدا و اهل بیتم...
خیلی انگیزه داشتم،ولی باز هم نشد...
دیدن فیلم هم که خودتون می دونید چه تأثیر منفی شدیدی میذاره،حالا هم که٢۴ساعته این تصاویر و صحنه های کثیف و زشت و زننده من رو ول نمی کنند...
خیلی متأسفم برای خودم،خیلی از خودم ناراحت و دلگیرم،همه اش با خودم فکر میکنم که خداییش کدوم از همسنای من همچین وضعیت افتضاحی دارند...؟؟!!
باید از این وضعیت مزخرفی که برای خودم درست کردم خودم رو نجات بدم؛وگرنه نابود میشم،نابود...
علاوه بر گناهش که خیلی خیلی سنگین هست،از لحاظ جسمی و حتی روانی هم من رو خیلی داغون کرده؛تمام بدنم سست و بی جونه و توان قبل خودش رو نداره،ار ناحیه ی لگن احساس استخون درد دارم،حافظه ام که حسابی ضعیف شده و حتی باعث شده که بارها و بارها بخاطر همین موضوع سرزنش و مسخره بشم،چشمام هم همین الآن شدیدا''درد دارند،و مهم تر از همه اینکه به اختلال اضطراب اجتماعی دچار شدم،هرچند تمام پزشکا معتقدن که اضطراب اجتماعی هیچ ربطی به خ.ا نداره،ولی من مطمینم که کامل''ا بهش ربط داره،البته نه برای همه ی افراد.
خیلی سخته که حتی جلوی فامیل و دوست و آشنا،شدیدا احساس ترس و اضطراب داشته باشی، تمام بدنت،از گونه هات گرفته تا انگشتای پات،همه بلرزه و خیس عرق بشی...
خیلی سخته که نتونی به اون جایی که میخوای برسی...
خیلی سخته که نتونی توی یه جمع کوچیک حرف بزنی و زبونت بند بیاد...
خیلی سخته که حق با تو باشه،ولی نتونی ازش دفاع کنی...
خیلی سخته که جلوی یه بچه ی٧-٨ساله کم بیاری...
خیلی سخته که همه اش بخوای گوشه نشین باشی...
خیلی سخته که عاشق اجتماع و اجتماعی شدن باشی،ولی به دلیل ترس و اضطراب نتونی به اهدافت برسی...
و چیزی که این مشکل رو سخت تر میکنه و حلش رو غیرممکن،خودارضایی مزخرفه...
حالم ازش به هم میخوره،داره زندگی من نوجوون رو نابود میکنه...
ولی خب،آه و ناله هیچ فایده ای نداره،باید بلند بشم و دوباره تلاش کنم،اما امیدوارم این تلاش،با تلاشای قبلی فرق داشته باشه،و بتونم با توکل بر خدا و توسل بر حضرت زهرا(س)این مشکل رو برای همیشه حل کنم.
پس منم یا زهرا میگم و دوباره با قاطعیت شروع میکنم.
"""""یا زهرا(س)"""""
التماس دعا

8 بار  1744337bve7cd1t81 سالمی داداش الان ؟‌ Khansariha (134) بابا وی پی ان پاک کن بره
کلا مشکل ما اینه که اگر کسی وارد راه خلاف بشه راه برگشت به گناه رو خوب بلد میشه . پس بشین فکر کن تمام راه های برگشتشو ببند . 
بدون بستن قطعی این راه ها اصلا نمیشه ترک کرد این رو خودم تجربه کردم میگم . 
واسه وضعیت بدنت هم اگر این رو ترک کنی و یه چند تا توصیه ی غذایی به راحتی قابل برگشته پس نگران نباش اولین کاری که الان میکنی میری یه غسل می کنی بعدش تخت میخوابی 
پیشنهاد من واسه اسم گروه 1

اول پیشنهاد بقیه رو ببینم بعد نظر میدم 4fvfcja
گیرندت رو تنظیم کن 

clapping

میگی یعنی چی ؟

یعنی

توی دنیا هم خوبی هست هم بدی


هم شادی هست هم غم 



هم بدبختی و هم خوشبختی


و

این تویی که برای کارایی که فقط خودت می تونی توی این دنیا انجامشون بدی آفریده شدی 

تازه حق انتخاب هم داری

[تصویر:  47276600274856889383.gif]

پس این تویی که باید گیرندت رو تنظیم کنی 

128fs318181

 Hanghead  Fight and win Hanghead
[تصویر:  dust.gif]
سلام پسرا حتما یه نگاهی به این دوتا عکس نوشته بندازین. 

بد نیست اگه تو سیستم  تون ذخیره اش هم بکنید و گه گاهی بهش نگاه بندازید. خودمم اینکار میکنم 128fs318181

http://www.askdin.com/thread47360-15.html#post677390


http://www.askdin.com/thread47360-15.html#post677392


 راستی واسه اسم گروه هم من پیشنهادم رو به سرگروهمون دادم اونم قرار شد به بقیه هم گروهیا بگه. مگه نه اقای گدای زهرا؟ 

یاعلی

شب خوش  
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
سلام علیکم به تمامی دوستان و یه خسته نباشید به ارمین عزیز که زحمت میکشن

علی 123،داداشی خوبی؟

نکه به کررات اینکارو امروز انجام دادی مسلما هرباری که تکرار میکردی به این فکر میکردی که دیگه کار از کار گذشته و نمیشه درستش کرد ولی جالبه خدا میگه همینجا متوقفش کنید دیگه "تکرارش نکنید"چرا که تکرارش بد تر از خود عملیه که انجام میدیم...
اینو فقط بدون این شرایط گریبانگیر همه هست مهم برگشت دوباره و امید داشتنه که داداش همساده ی عزیز بهش اشاره ک رد...
باید هدف داشت...اینکه برای چی میخوای پاک باشی...
درد های جسمانی هم نگرانش بودی اگه مواظب خودت باشی تویه زمان کوتاه از بین میره و همینجور مشکلات روحی...
گفتی که نوجوونی  پس  وقت داری اما از همین الان با حساب شروع کن...
واسه مشکلات ارتباطی هم تویه یادداشت واست پیام میذارم
امیدوارم هفته های خوبی رو برا خودت رقم بزنی چرا که خدا در وجود توهه که قادری انجام بدی این کار رو و مطمانا بخواهیم میتونیم.



داداشی های همگروه
همساده عزیز
به امید خدا ی عزیز
صدف 1عزیز
و ادوین حان که ایندو عزیز منتظر حاضریشون هستیم 

اول اینکه به امید خدا جان پیشنهاد دادن واسه اسمه گروه از دید معنوی بهش نگاه کنیم تا  انگیزه ای مضاعف باشه واسه هفته های سبز مثله بندگان  خدا و یا فاطمه زهرا و ....
همساده ی عزیز هم  پیشنهاد دادن پسران خوب کاش دو دوست دیگه هم بیان و در موردش نظر بدن و اگر نظر جدیدی دادن بیان کنن تا انشالله بتونیم در کنار هم سه هفته ی خیلی خوب رو پشت سر بذاریم داداش به امیدخدا در مورد سرگروهی هم داداش همساده و ادوین هم از قدیمی های این کانونن و میتونن باشن و همینجور خود شما و یا صدف 1...پس اگه هرکدوم از دوستان احساس میکنن میتونن ما رو بهتر سرکشی کنن خوشحال میشم بگن
ولی در مجموع منم مثله شماها اعلام امادگی میکنم واسه سه هفته ی خیلی خیلی خیلی خوب و امیدوارم به اینده در کنار داداشی ها

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


Khansariha (48) گروه ما شیرههههههههههههههههههههههههههههه Khansariha (48)

سام دی سون
ادریف ایدیلون
رضایی2
علیرضا 68
مهدی
و
قاصدک

Khansariha (69) ما میخواییم این دوره هم اول بشییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم Khansariha (69)
بچه های گروه
هرکدوم اسم پیشنهادیتون رو بفرسین برام
تا یه رای گیری داشته باشیم
و بهترین اسم رو برگزینیم..

Khansariha (48) گروه ما شیرهههههههههههههههههههههههههههههه Khansariha (48)
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
سلام

من دیشب مبارزه ی سختی داشتم .  [تصویر:  mary31.gif] [تصویر:  mary90.gif] یکی اون مشت می زد یکی من . تا اینکه آخر زدم زمین [تصویر:  fight.gif]  اما هستم و ناک اوت نشدم با یه پا ادامه میدم.


دوباره بلند شدم . میخوام دهنشو سرویس کنم .  [تصویر:  27.gif]   asabani


از همه اعضای گروهم معذرت میخوام . لطفا منو ببخشید  Hanghead Tears 20
گیرندت رو تنظیم کن 

clapping

میگی یعنی چی ؟

یعنی

توی دنیا هم خوبی هست هم بدی


هم شادی هست هم غم 



هم بدبختی و هم خوشبختی


و

این تویی که برای کارایی که فقط خودت می تونی توی این دنیا انجامشون بدی آفریده شدی 

تازه حق انتخاب هم داری

[تصویر:  47276600274856889383.gif]

پس این تویی که باید گیرندت رو تنظیم کنی 

128fs318181

 Hanghead  Fight and win Hanghead
[تصویر:  dust.gif]
(1394 ارديبهشت 28، 20:19)همساده نوشته است: به نام خدا

مشارکت همساده
به شدت این روزا چشمام از کنترلم خارج شده سایت و فیلم و اینا تعطیله ولی تو دانشکده همش دارم با چشمام از بقیه خواهش میکنم با من رابطه داشته باشن..
این خیلی اذیتم میکنه
خسته م حوصله زیاد حرف زدن ندارم...
مرسی
همساده جان ، می دونی مشکل کجاست؟

مشکل همین خستگیه. خستگی و بی حوصلگی باعث می شه انسان از ابزار استفاده نکنه ، من یک شنبه هی به خودم می گفتم که اگر وضعیت بحرانی تر شد از ابزار استفاده می کنم ، مثلا میام کانون ، ولی آخرش هم نیومدم. 
آقا چرا خسته ای؟ هان؟ پاشو برو یه حرکتی بکن ، مثلا اصلا امشب برو بشین با بچه ها فوتبال پیروزی رو ببین و کلی تو سر و کلشون بزن. هان؟ خوبه؟ کلی فحش بده به اون تیم مقابل ، خودتو خالی کن؟ Khansariha (13)  (روش های پیچ گوشتی ای) 
بعدش بشین فکر کن که اگر نگاهت بد شده چاره اش چیه؟ چاره اش اینه که بری خ.ا کنی؟ مطمئنا نه. راهش فقط تلاشه ، تلاش کن ، این دفعه که بیرون رفتی تلاش کن نگاهت رو کنترل کنی. تلاش کن تلاش ، از ابزار استفاده کن ، نذار دیر بشه. 

علی جان

پسر این چه کاری بود که تو کردی؟ ولی خیلی خوبه که ناامید نیستی. به قول همساده جان از همین قضیه استفاده کن. شما همون دفعه اول که شکستی باید غسل می کردی و می اومدی سایت. باید می اومدی اورژانس کانون و می گفتی که این طوری شده. 
داداش تلاشت رو بکن ، بچه ها همه پشتتن Khansariha (18) 
بشین نقاط ضعفت رو پیدا کن ، اگر دوست داشتی تو گروه هم بگو ، تا بار دیگه از اون نقطه آسیب نبینی. 
می گن مومن از یه سوراخ دو بار گزیده نمی شه. 
..............................................................................

دوستان می دونستین که یکی از مهم ترین عامل شکست ما ، بی حالی و بی نشاطی هست؟ من تا وقتی که حوصله داشتم ، راحت با شهوت مقابله می کردم ، اما همین که بی حوصله شدم شکستم. اگر آدم حوصله داشته باشه می ره دنبال لذت های حلال و دیگه افسرده نمی شه ،

می تونین برای ب نشاط شدن از ورزش شروع کنین ، تاپیک
................................................................................
به به ، عجب گروهی شده گروه ما. 

 
درخشنده و من می توانم هستن 
اما آقا احسان و داداش رامتین کجان؟ بچه ها منتظرتونیم. 
اسم پیشنهادی من اینه: خط شکنان 
اسم پیشنهادی شما چیه؟  clapping
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

نقل قول:
دوستان می دونستین که یکی از مهم ترین عامل شکست ما ، بی حالی و بی نشاطی هست؟ من تا وقتی که حوصله داشتم ، راحت با شهوت مقابله می کردم ، اما همین که بی حوصله شدم شکستم. اگر آدم حوصله داشته باشه می ره دنبال لذت های حلال و دیگه افسرده نمی شه ،
دقیقا دقیقا دقیقا. خیلی خیلی موافقم با این نکته
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
نقل قول: مشکل همین خستگیه. خستگی و بی حوصلگی باعث می شه انسان از ابزار استفاده نکنه ، من یک شنبه هی به خودم می گفتم که اگر وضعیت بحرانی تر شد از ابزار استفاده می کنم ، مثلا میام کانون ، ولی آخرش هم نیومدم. 
آقا چرا خسته ای؟ هان؟ پاشو برو یه حرکتی بکن ، مثلا اصلا امشب برو بشین با بچه ها فوتبال پیروزی رو ببین و کلی تو سر و کلشون بزن. هان؟ خوبه؟ کلی فحش بده به اون تیم مقابل ، خودتو خالی کن؟ [تصویر:  8.gif]  (روش های پیچ گوشتی ای) 

عاشق جان خوش به حالتون! چون اجازه ی خسته شدن و بی حوصله شدن دارید! امروز یکی از بچه ها اومد پیشم گفت بریم یه دوری بزنیم گفتم نمیشه

رفته بودم جلو در یه حس عجیبی داشتم.چند روزه اصلا بیرون نرفتم! داشت  سرم گیج میرفت!

من اشتباه کنم حدود 40 سال باید غصه بخورم....

ولی راضیم از وضعیتم...عادت میکنم...

نظر من برای اسم گروه : مرده های زنده!!! 
من میتوانم جان میشه بیشتر توضیح بدی؟ 

قدر وقتتونو بدونید تا مثل من نشید... 53
سلام. اقا من تو کدوم گروهم؟ ببخشید کم پست میذارم اینجا.
اقا من چند وقت پیش اومدم گفتم یه دختره ای هست که ازش خوشم اومده و همکلاسیم هم هست و فکر میکنم ایشون هم موافق باشه. چون به نظرم بهم توجه دارهو با اینکه من سعی میکنم بهش نگاه نکنم انگار بعضی وقتا حواسش بهم هست. البته شاید هم همه اینا تصورات من باشه واصلا روحش هم خبر نداشته باشه. خلتصه من خیلی تلاش کردم فراموش کنم و چیزی نگم تا از سرم بپره ولی مثل اینکه هردفعه میبینمش باید برم تو فکر که چرا بهش نگفتم. و به نظرم خودش فهمیده باشه شایدم نه ولی مطمئنم حواسش بهم هستو... الان پیش خودم اعتماد به نفسم رفته زیر سوال. اخه کن اگه الان که دانشجو هستم نتونم با یه دختر خانوم صحبت کنم کی میتونم؟ میترسم دیگه الان بهش بگم شاید فکر کنه اعتماد به نفس ندارم که اینقد لفتش دادم و از طرفی دل خودم هم راضی نمیشه نگم. الان من چه کار کنم؟
به نام خدا
سلام دوستان
همساده هستم یه دوست بهبودی

1- من در مقابل شهوت عاجزم بدون هیچ خودمحوری، من میگم عاجزم نمیتونم به تنهایی شهوت رو کنار بگذارم. زور شهوت از من بیشتره
2- من عاجزم ولی مجبور به شهوترانی نیستم من قدرت انتخاب دارم.
3- نیروی برترم را اگر به یاری بطلبم قدرت نه گفتن به شهوت را میابم.
4- وقتی تسلیم خدا بشم و به جای نیروی اراده در مواقع هجوم وسوسه ها در مقابل خدا زانو بزنم و از عمق دل ازش کمک بخوام به راحتی هر چه تمامتر وسوسه میره.
5- من آدم بدی نیستم من شایسته احترامم حتی با هزاران بار لغزش چون من نیروی برتر را دارم.من خودم رو دوست دارم و تو سر خودم نمیزنم.
6 - باید بخاطر اشتباهاتم خودم را ببخشم.

من با همین نکات و یه سری نکات دیگه به سادگی آب خوردن میتونم پاکی جمع کنم ولی نمیدونم چرا از ابزار استفاده نمیکنم.


دوستان بیتفاوت به حس و حال و سوالات و مشارکتهای شما نیستم ولی واقع حسش نیست.
ممنونم به حرفام گوش دادین 53
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
دقت کردین تاپیک گروه رهروان پاکی 1000 صفحه ای شد fiesta

همگی 10 صلوات برای ثابت قدمی بچه ها بدید .

انشالا هممون به پاکی ابدی می رسیم Khansariha (48)
گیرندت رو تنظیم کن 

clapping

میگی یعنی چی ؟

یعنی

توی دنیا هم خوبی هست هم بدی


هم شادی هست هم غم 



هم بدبختی و هم خوشبختی


و

این تویی که برای کارایی که فقط خودت می تونی توی این دنیا انجامشون بدی آفریده شدی 

تازه حق انتخاب هم داری

[تصویر:  47276600274856889383.gif]

پس این تویی که باید گیرندت رو تنظیم کنی 

128fs318181

 Hanghead  Fight and win Hanghead
[تصویر:  dust.gif]
(1394 ارديبهشت 29، 19:15)Man Mitavanam نوشته است: خیلی حالم بده و کارم شده بیخیالی و وقت تلف کنی
خیلی درگیری ذهنی دارم هیچ کاری هم نمیتونم براشون بکنم و روزبه روز دارم سردرگم تر میشم 
حتی نمیتونم باخداهم ارتباط برقرار کنم و از خدا بخوام راه چاره رو 
تو هربعدی مشکلات احاطم کرده 
یه جورایی هم بیخیال همه چی شدم و سپردم دست سرنوشت 
بیخیالی باعث شده امار شکست هامم بالا بره

خیلی بده این
نمیدونم از کجای کار شروع کنم

بااین بیخیالیم 
فصل امتحاناتم که رسیده امار شکست بالا میره 
من همه عاملای شکستمو میدونم همشون رو
خیلی هم ساده و انگشت شمارن 
ولی مقابله نمیکنم 
داداش یه راه حل دارم که معجزه می کنه ، برای من که جواب می ده ، امتحانش ضرر نداره.

یه کاغذ بگیر با یه خودکار ، بشین تمام مشکلاتی که فکر می کنی تو زندگی داری رو بنویس. سعی کن اول کلیات رو بنویسی و بعدش به جزییات بپردازی و سعی کنی مشکلاتت رو دسته بندی کنی.

مثلا یه گروه مشکلات می شه ، مشکلات مربوط به دانشگاه ، مشکلات مربوط به آینده و ازدواج ، پیدا کردن شغل ، مشکلات خانوادگی ، مشکلات اخلاقی و ...
همین اسم گذاشتن روی مشکلات خیلی مفیده. مثلا یکی از مشکلات می شه درس و بعد زیر مجموعه درس می شه مثلا درس ریاضی ، فیزیک و ...

بعد که کل مشکلات رو نوشتی ، راه حل هرکدوم رو جلوش بنویس. و برای اونا یه زمانی مشخص کن ، مثلا مشخصه که مشکلات درسی باید قبل از امتحان تموم بشه ولی مشکلات مربوط به شغل فرصت بیشتری داره ، مثلا یک سال یا دو سال. این کار یک ساعت هم وقت نمی گیره. وقتی که تموم شد نگو از فردا ، از همون لحظه شروع کن به انجام دادن کار ها. امیدوارم که این روش کمکت کرده باشه ، همگروهی  Khansariha (18)
(1394 ارديبهشت 29، 20:30)Deril نوشته است: سلام. اقا من تو کدوم گروهم؟ ببخشید کم پست میذارم اینجا.
اقا من چند وقت پیش اومدم گفتم یه دختره ای هست که ازش خوشم اومده و همکلاسیم هم هست و فکر میکنم ایشون هم موافق باشه. چون به نظرم بهم توجه دارهو با اینکه من سعی میکنم بهش نگاه نکنم انگار بعضی وقتا حواسش بهم هست. البته شاید هم همه اینا تصورات من باشه واصلا روحش هم خبر نداشته باشه. خلتصه من خیلی تلاش کردم فراموش کنم و چیزی نگم تا از سرم بپره ولی مثل اینکه هردفعه میبینمش باید برم تو فکر که چرا بهش نگفتم. و به نظرم خودش فهمیده باشه شایدم نه ولی مطمئنم حواسش بهم هستو... الان پیش خودم اعتماد به نفسم رفته زیر سوال. اخه کن اگه الان که دانشجو هستم نتونم با یه دختر خانوم صحبت کنم کی میتونم؟ میترسم دیگه الان بهش بگم شاید فکر کنه اعتماد به نفس ندارم که اینقد لفتش دادم و از طرفی دل خودم هم راضی نمیشه نگم. الان من چه کار کنم؟

داداش این گروه شماست  128fs318181
آرمــین
علی 123 
دریل
رضا.دی
تواب
هبوط

یا علی
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی


موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان