امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

داداش حمــــــــــــــيد حیفه به خدا پاکی رو ول کنیم و اون کار کثیف رو انجام بدیم

ایندفعه با قدرت شروع کن که از پاک بودنت خیلی روحیه میگیریم
[تصویر:  05_blue.png][تصویر:  ec51f6eb240f.png]
داش حمید دیروز کلی بات حال کردیما
زایمون نکن دیگه .
میخوام این دفعه تو برسی به 10روز یه جشنی واست میگیرم تا 100روز این کارو نکنی.
اگه خواستی مشکلو خصوصی بم بگو بررسی کنیم.
شک ندارم میای دوباره به تو میگن حمید خخخخاااآننننننن
نه عشق ممنوع که.
ادامه بده یا علی بگو کمر راست کن.
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
از امروز صبح خیلی وسوسه داشتم
هی میخواستم بیام
هی پیش خودم گفتم که از پسش بر میام
ولی بر نیومدم
یعنی این شیطون هم خوب راه های نفوذو بلده ها
ذهن ذهن ذهن
وای خدا ذهنم پاک بشه همه چی حله




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
(1391 شهريور 30، 0:21)حمید خان نوشته است: از امروز صبح خیلی وسوسه داشتم
هی میخواستم بیام
هی پیش خودم گفتم که از پسش بر میام
ولی بر نیومدم
یعنی این شیطون هم خوب راه های نفوذو بلده ها
ذهن ذهن ذهن
وای خدا ذهنم پاک بشه همه چی حله

پ ن پ ... میخواستی بلد نباشه!

قسم خورده که مارو زمین بزنه (البته زرشک) ... تموم تلاششو میکنه

این من و توییم که باید راشو ببندیم Smiley-face-thumb

بعضی اوقات قضیه رو گندش میکنیم

مثلا همین که میگی از صبح هی وسوسه میشم یکیش!

آقا همون اول ساده بپیچونش ... ساده ته قضیه رو ببین ... ته ته تهش ... میدونی چی میگم ... ساده منظورم اینه که فرصت ندی که یه حرفایی مثل " چیزی نمیشه که یه عکسه ... بابا اینا که عادین" گریبون گیر شن ... که اگه بشن از یه عکس خیلی ساده میکشونتت به 2 تا عکس ... به یه کلیپ ... و به یه فیلم و عکس تمام عیار!

من دارم رو این قضیه کار میکنم ... اسم طرحم هست:

"تهشو نگاه کن"42

یه بار تا الان نجاتم داده ... خداکنه کارساز شه

و

وضعیتم ... پاک

پایان53
هیچی ...
(1391 شهريور 29، 23:57)حمید خان نوشته است: شکستم1276746pa51mbeg8j

عامل...........خودم
خب این راه هم جواب نداد ......


از شکست حمید خان خیلی ناراحت شدم.
تو جور مواقع آدم عمیق فکر می کنه ... که چرا ، خیلی از پسر ها و دختر های مذهبی ، دچار این مشکل هستن.؟!!!
تازگی ها درام یک کتاب قدیمی در رابطه با تقویت اراه و همچنین بازساری اراده از دست رفته می خونم. تو این کتاب بر خلاف خیلی از کتاب روانشناسی موجود تو بازار که همش از جملات مثبت و تفکر و روحیه مثبت صحبت نمیکنه. تو این نمی گه که قوی باشید، شما نابقه هستید و دنیای خودتون خودتون خلق کنید. بلکه بر عکس از ابتدا در رایطه روان آدمی و همچنین روح و ذات آدمی صحبت می کنه. و روان ادم ها رو مورد برسی و تحیلیل قرار میده. تو این کتاب می گه این که خواستن ...توانستن است ؛ اراده نیست . چون خیلی تو زندگیشون این جمله هر روز گفتن ولی به هیچ چیز هم نرسیدن.
خلاصه مطلب این که روان آدمی از اجزا متفاوتی تشکیل شده که بسیارهم پیچیده هست و نکته اینجاست بسته به یک فرد ، این جزا می تونه تا نود درصد پنهان باشه و فرد از اونا باخبر نباشه و به عبارت درست تر ضمیر ناخودآگاهش بر او تسلط داره.
جان مطلب اینه که بشترین چبزی که ضمیر ناخود آگاه تاثیر داره : غریضه ها ، عقده ها و در آخر خواسته ها هستن. مثلا یه فرد در 15سالگی مرتکب کار بشه و از اون کار ناراحت بشه . ولی وقتی عمل و عامل روزها مورد تجزیه قرار می گیرن ؛ این این نتیچه رسده می شه که فرد در 7سالگی خواسته ای داشته ،براورده نشده و در نتیچه عقده شده. سال ها بعد این عقده خودش کاملا متفاوت با شکلی دیگر که از اصلا مشخص نیست نشون میده.
پس نتیجه گرفته می شه که خیلی از رفتار ها ، تصمیم ها و کفته ها از >>> ضمیر ناخود آگاه <<<ناشی میشن.
بر گردیم سر خود ارضایی:
یه مثال. تاحالا شده روزه باشین و زنگ ورزش تو مدرسه فوتبال یا هر چیز دیگه ای بازی کنید. در حین بازی بدن داغ میشه . ربطی به روزه نداره. یه واکنش طبیعی بدن هست. بعد هیپوتالاموس دستور میده برای بقا خیلی از اجرا ، بدن خنک بشه. در این دستو ر پوست تعلیق اجباری رو انجام میده ....یعنی عرق می کنه. طبیعی هست و ربطی به روزه نداره . در نتیچه تعلیق آب بدن کم میشه و غدد امفاوی پیام ارسال می کنن دچار کمبود آب شدن و آنوقت هیپوتالاموس تشنگی شدید اعلام می کنه.
در این شرایط سه دسته فرد ، سه عمل رو انجام میدن. 1) کسی که همون لحظه روزه خودش رو میشکنه و آب مب خوره. 2) کسی سخت جلوی خودش رو تا دم افطار میگیره و سلامتی رو فدای روزه می کنه چون در این شرایط بدن برای جبران آب ، سلول ها قربانی می کنه.
((( نکته: روزه در شرایط عادی بر بدن سلامتی داره ،ولی در این مورد خاص به ضرر بدن است چون درحین روزه نباید فعالیت بدنی انجام داد)))
3) فردی که سعی میکنه خودش نگه داره و روزش رو نخوره. ساعت ها تشنگی رو تحمل می کنه و در آخر تشنگی بر اون غلبه می کنه.
نکته اینجاست که اون به طور آشکار نمیتونه آب بخوره . پس در خفا ، جایی که کسی نباشه اب می خوره . تشنگی بر طرف میشه ولی بعد حس عذاب وجدان شروع میشه.
در رابطه با نیاز جنسی هم اینگونه هست. در گذشته کسی که چه دختر و چه پسر بالغ می شد ازدواج میکرد و بحثی هم از رنج خود ارضایی نبود . ولی امروزه این شکل نیست نتنها ازدواج بسار سخت شده بلکه زندگی پس از ازدواج هم سخت تر شده.
و حالا سه دسته پیشه رو داریم : کسی که بالغ میشه و نیاز جنسیش رو پاسخ میده ...حتی بصورت غیر شرعی 2) معدود افراد که خوشتن دار هستن. .و دسته 3) که ما هستیم و در خفا خود ارضایی می کنم و در ظاهر خویشتن دار هستیم و فرایض مذهبی رو هم انجام میدیم.
خوب چه مشلاتی پیش میاد: کاری به کمبود های جسمی ندایم ولی در مود روان آدمی ؛ نیاز جنسی سرکوب میشه ، مورد سرزنش واقع میشه و در نتیچه تبدیل به یک عقده میشه. عقده ای که با هر بار خود ارضایی قدرتمند میشه و در آخر تبدیل به یک هیولا در درون ما میشه که پس از ازدواج هم دست از سر ما بر نمی داره.
.
.
.







خب ممکنه بگید خوب روضه خوندی ، راه حلت چیه .؟!!!
من یه یک پیشنهاد دارم .
جنگ بسه دوستان .!
صلح پیشنهاد منه.
ما با شیطان بر سر اغفال ما نمی جنگیم. بیاییم باز فکر کینم . ما با خودمون میجنگیم . با غریضمون. با نفس درونمون. نفسی که می تونم نابودش کنیم و دچار ذلت نفس بشیم و می تونیم پرورشش بدیم تا اوج عزت نفس و اعتماد به نفس.
بیایم با این هیولای عقده جنسی کنار بیام . با اون صلح کینم. سرکوفت بهش نزنیم که اون از ما خیلی قدرمتند تر هستش. بیاییم هر بار که تحریک میشیم و غریضه جنسی به ما فشار میاره ، ناراحت و مضطرب نشیم و به خودمون نگیم : اه دوباره نزدیکه . بلکه یک گوشه زیبا و دنج مثلا کنار یک گل و درخت بشینیم و با قوه جنسیمون صحبت کینم و اون رو دعوت به آرامش کنیم و بهش بگیم که آلان وقتش نیست ولی به هر حال از تو متشکرم که اعلام وجود کردی و این یعنی من سالم هستم .
بیام پس بر هر بار شکست ...نه نه هر بار برآورد نامناسب این قوه از اون تشکرکنیم که سالم هست و ما هم سالم هستیم و ازش خواهش کینم که تا مدت زیادی آروم باشه.
می دونم این حرف های من به مزاج خیلی ها خوش نمی یاد و پس از خوندش شمشیر هاشون از >>نیام<< در می یارن .
ولی من اون ها رو هم دعوت به صلح و یک روزنه و پنجره نو ، با نگرشی تازه دعوت می کنم. و بهای اون رو هم حاضر هم پرداخت کنم. حتی به بهای اخراج کانون باشه . چون می دونم حرف های من کاملا برخلاف آرمان هایی نظیر >>>جنگ تا زمان ترک <<<هست. چرا که من خسته از جنگم و صلح با نفس رو امیدی تازه میدانم.53
سلام بچه ها، چاکرهمگی
(1391 شهريور 29، 23:57)حمید خان نوشته است: شکستم

عامل...........خودم
خب این راه هم جواب نداد ......یه راه دیگه
از فردا...نه نه نه از همین الان

و اینکه
هم اکنون به اعتبار های منفی و توپ و تشر های شما نیازمنیدم


داش حمید به والله اشکال نداره، حداقل تجربه به دست آوردی، مرد اونیه که نیمه پر لیوانو نگاه کنه53258zu2qvp1d9v
ره آسمان درون است...  53
سلام دوستان من چند روز پیش عضو گروه شدم ولی از امروز میخوام فعالیتمو شروع کنم.

آقای سپهر پاک واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم خیلی عالی بود این مطلبتون. این درک عمیقو تلاش برای کار روی ذهن و روانتون برای ترک این عملو تحسین میکنم.414141


حمید خان

من الان 65 روزه (از قبل ماه رمضون) که با لطف و کمک خدا پاکم و به یک دلیل تا الان به راحتی تونستم مقاومت کنم اونم تلاش برای پاک موندن ذهنم بوده.


راهش اینه که حتی وقتی این افکار به سراغ شما میاد هم از خدا شرم کنیم و اونارو به ذهن راه ندید که شما هم خودتون راهشو پیدا کردید.Khansariha (48)Khansariha (48)

پس خدا قوت بگیدو از نو شروع کنید.
[تصویر:  05_blue.png]
(1391 شهريور 30، 0:00)عشق ممنوع نوشته است: سلام دوباره
یه قضیه بود چند وقت پیش راجع به این که تو خواب از خواب میپریو دستت ناخوداگاه میره سمت...... و کار از کار میگذره.
الان منم به این مشکل دچار شدم باهاش چیکار کنیم
قطعی باشه ها.
دیشب من هم همین طوری شدم !
به نظر خودم برمیگرده به یه چیزی تومغزمون !!!! مثل واکنش به افتادن که سریع دستمون رو میاریم که مبادا چیزی مون نشه !
این خ.ا لعنتی شده برای ما یک چیزی که همیشه باید همراهمون باشه اگر خودمون تو حالت هوشیاری این کارو نکینم تو حالت غیر هوشیاری(خواب )میاد سراغمون !
من تا به حال 4 بار این طوری شدم از 28 تیر که پاکم تا امروز !
خیلی حسه بدیه لاصمب اصلا آدم احساس میکنه هرچی بافته پمبه شده !!Tears
راه حلی که برا خودم در نظر گرفتم اینکه وقتی دیدم یه همچین حسی دارم تو خواب سریع بلند شم از جام (حتی 3 شب) و یه ده دقیقه بیدار بمونم تا بگزره !
بعد بخوابم تا انشالله ریشه کن بشه از مغزمون .....!
اینجا میگم که همه یادشون باشه اگر یکبار دیگه این طوری شدم میرم از نو تو 10 روز ... 1276746pa51mbeg8jTears
حمید خان داداشم یه چیزی صادقانه میپرسم خواهشا جواب بده !
آخرین باری که یه تصویر بد و فیلم .... دیدی کی بود ؟!
من از 28 تیر چند روز قبل از ماه رمضون گذاشتم کنار و تا الان هم اصلا تو ذهنم نمیاد این چیزا !
60 روزی میشه که سراغ این چیزا نرفتم و کلا خیلی کمرنگ شده اون تصاویر تو ذهنم ...
تو هم اگر مدت زیادی نرفته باشی و ندیده باشی کم کم کمرنگ میشه و میره پی کارش

آمور عزیز تجربه بسه ... تجربه رو دیگه کردیم و لعنت بر این تجربه ای که ما کردیم ...ببخشید که لهنم تُند بود
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
اومدم كه با كمال تاسف اعلام كنم : ديشب شكست خوردم ...
 أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!  
                     
وَالَّذِينَ عَمِلُواْ السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ. (الأعراف . آیه 153)

و كسانى كه مرتكب گناهان شدند آنگاه توبه كردند و ايمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود.
سلام بر همگي.
پاكم صد درصد!

(1391 شهريور 29، 23:57)حمید خان نوشته است: شکستم1276746pa51mbeg8j

عامل...........خودم
خب این راه هم جواب نداد ......یه راه دیگه
از فردا...نه نه نه از همین الان

و اینکه
هم اکنون به اعتبار های منفی و توپ و تشر های شما نیازمنیدم303

واقعا ناراحت شدم داش حميد.
ولي خودت بودي همين چند روز پيش به من روحيه دادي تا من بتونم دوباره بلند بشم.
ميدونم كه اصن نيازي به توصيه و اينا نداري.
و همين كه مثه من نااميد نشدي و خودتو نباختي يه دنيا ارزش داره.

(1391 شهريور 30، 0:00)عشق ممنوع نوشته است: سلام دوباره
یه قضیه بود چند وقت پیش راجع به این که تو خواب از خواب میپریو دستت ناخوداگاه میره سمت...... و کار از کار میگذره.
الان منم به این مشکل دچار شدم باهاش چیکار کنیم
قطعی باشه ها.

به نظر من علتش همون ذهنمونه.
ما اگه قبل خواب به چيزي فك كنيم و به خواب بريم در خواب راجب همون موضوع خواب ميبينيم.
حتي اگه فردا خوابمونو يادمون نباشه.
من هر وقت اين طور ميشدم كلي فك ميكردم كه علتش چي بوده.
تا اين كه مي فهميدم كه قبل از خواب فكراي پليد اومده تو سرم.
پس بايد اگه موقع خواب ديديم كه فكرمون درگير اون افكار هست يه جوري تا وقتي كه خواب ميريم حواسمونو پرت كنيم.

(1391 شهريور 30، 0:21)حمید خان نوشته است: از امروز صبح خیلی وسوسه داشتم
هی میخواستم بیام
هی پیش خودم گفتم که از پسش بر میام
ولی بر نیومدم
یعنی این شیطون هم خوب راه های نفوذو بلده ها
ذهن ذهن ذهن
وای خدا ذهنم پاک بشه همه چی حله

منم هميشه موقع تحريك همين اشتباهو ميكنم.
گاهي وقتا هم خودمو گول ميزنم و ميگم بذار حالا بريم جلو همين كه خواستيم به اون لذته برسيم ادامه نميديم.
اما همين كه آدم به اون لذت ميرسه ديگه ميگه بابا بيخيال و...

راهي كه من تو اين روزا دارم امتحان ميكنم اينه كه خشممو نسبت به شيطون بيشتر ميكنم.
به خودم ميگم اون به من سجده نكرد پس منم بايد حسابشو بذارم كف دستش.
خلاصه يه كاري ميكنم كه يه احساس برتري نسبت به شيطون داشته باشم و هروقت بخوام خ ا كنم به خودم ميگم يعني تو اين قده ضعيف شدي كه بخواي به حرف دشمنت گوش بدي؟
و به خاطر اين كه جلوي خودم ضايع نشم هم باشه تلاشمو ميكنم خ ا نكنم.
فعلا كه اين روش جواب داده.

سپهر پاك واقعا حرفاي جالبي زد.
وقتي جنگ جواب نميده حتما صلح بهتر جواب ميده.
[تصویر:  05_blue.png]
سلام

خیله خب....

حرف دارم در مورد گفته های سپهر عزیز

خب اولا از عزیزان خواهش میکنم دو تا پست صفحه ی قبل این دوستمون رو مطالعه کنن...

نقل قول: با قوه جنسیمون صحبت کینم و اون رو دعوت به آرامش کنیم و بهش بگیم که آلان وقتش نیست ولی به هر حال از تو متشکرم که اعلام وجود کردی و این یعنی من سالم هستم .

اینم باز میشه تاثیر رو ناخودآگاه به وسیله ی حرف های مثبت و تاکیدی.......(البته همونطوری که همه روانشناسا روش اتفاق نظر دارن این ضمیر طفلی بیش نیست و راحت گول میخوره پس با همین جمله های ساده هم میشه گولش زد و قوه ی شهوت رو برگردوند زیر نظر رییس کل یعنی عقل)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضمنا سپهر جان منبع و اسم کتاب رو اگر میشه بگید......
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
البته من این مسیر رو قبلا رفتم.....یعنی صلح کردم......منتها با این دید که بیخیال از کنارش رد بشم.....یعنی این قوه رو تحویل نگیرم....که نتیجه نداد.....یه خورده همونطور که گفتی به مزاج بعضی ها نمیچسبه چون تفکر القا شده جنگه......جهاده.....همیشه میگیم جهاد با نفس .....نشده که بگیم صلح با نفس.....به خاطر همین بی اعتمادیم نسبت به اینگونه مسائل...
اما..
راههای جدید همیشه ارزش امتحان کردن دارن......یه جمله هست تو بینش به بچه های دبیرستانی میگن که عمر کوتاهه برای امتحان کردن تمام راه ها و باید از تجربیات دیگران بهره برد.....این هم یه نمونه تفکر القا شده ست که بازدارنده ست و نمیذاره ما راههای جدید رو امتحان کنیم.....

حمید خان
آقای ازاد
و رفقایی که تو لبه ی شکست هستن.....

راهه جدید....اگه جنگ با شما نمیسازه....راهه جدیدی پیدا کنین.....
نقل قول: 60 روزی میشه که سراغ این چیزا نرفتم و کلا خیلی کمرنگ شده اون تصاویر تو ذهنم ...

این هم یه نمونه......

باور کنید بعد بیست سی روز تصاویر مستهجن از ذهنتون میپره....به قولی میره تو recycle bin و دیگه جلو چشتون و ناخودآگاه تو ذهنتون نمیاد.... مگه اینکه خودتون برین سراغش و روش تمرکز کنید....

من خودم هم یه نمونه....

تا الان دو نفر....پس باور کنید این تصاویر میره.....و اگه باز هم بعد مدت طولانی شکستید حتما یه جا دیگه لنگ میزنه...

حالا فک کنید اونی که بعد این مدت میشکنه مشکلش چیه و از کجا ضربه میخوره؟؟؟؟!!!!
[تصویر:  MuALi.png]
سلام بر داداشای گل53

داداش سپهر پاک بابت مطالب خوبت ممنونم، البته فکر کنم اینجا کسی با غریزش مشکل نداشته باشه اتفاقاً باید خدا رو شکر کنیم. ما با غریضمون صلح صلحیم اما با هوی و هوس و اینکه غریزه سوار ما بشه جنگ جنگیم.

داداش پاک اینکه شرم کنیم از افکار بد خیلی مرحله بالایی هست خداکنه همه به این مرحله برسند.

داداش الون من شما چرا دچار وسواس شدی؟ در خواب اینکار شاید اتفاق بیافته و خ.ا نیست. خ.ا. تنها در زمان هوشیاری کامل هست اینجوری داری خودت رو اذیت میکنی داداش. درسته ما دوست داریم در خواب و بیداری افکار زشت نداشته باشیم ولی دچار وسواس هم نباید بشیم.

داداش آزاد وقتی تحریک هستی زودتر بیا اینجا با دوستان حرف بزن از سرت بیافته. با قوت و مرور اهداف مجدد یا علی بگو و حرکت.

حمید گل میدونی وقتی پاکی چقدر حال میکنیم پس سعیت رو بکن.

داداش عشق ممنوع دقیق متوجه نشدم که مشکل بعد از بیدار شدن چیه واضح تر میگی؟
[تصویر:  05_blue.png][تصویر:  ec51f6eb240f.png]
نقل قول: داداش الون من شما چرا دچار وسواس شدی؟ در خواب اینکار شاید اتفاق بیافته و خ.ا نیست. خ.ا. تنها در زمان هوشیاری کامل هست اینجوری داری خودت رو اذیت میکنی داداش. درسته ما دوست داریم در خواب و بیداری افکار زشت نداشته باشیم ولی دچار وسواس هم نباید بشیم.
رهرو جان با مهتلم شدن فرق داره !
چه جور بگم ... بعضی افراد هستن که بعضی اوقات دچار دو شخصیتی میشن ولی ناخواسته ولی اون کارو میکنن یعنی من تو خواب هستم تازه بعد از تموم شدن کار میفهمم چی شده !
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
سلــــــــــــــــــــــــام[تصویر:  12.gif]
پست های همتونو خوندم
واسه همه پست های قشنگتون یه اعتبار میدم
دست همگی درد نکنه کلی روحیه گرفتم
ولی.................
دلم تنگ است
خیلی وقته............................
دلتنگ پاکی
پاکی ابدی
اگر روزی رسد که...............
بی خیال
دوستتون دارم به مولا
[تصویر:  5.gif]
یه فدایی دارین اونم حمید هستش[تصویر:  i.gif]









طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان