آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[حمید خان]

سلام  همین الان بگم من هیچ کس رو حلال نمیکنم!!!!

نگین نگفتیا :smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:

همه رو هم حلال کنم این حمید خان رو حلال نمی کنم  با سعی نکردن واسه ترک روحیه ما رو تضعیف کرده این جوری نمیشه!!!

با سعی نکردن واسه ترک؟ تضعیف روحیه؟مطمئنی از گفتارت؟
انتظار هر حرفی رو داشتم الا این...بماند( حداقل تو پ پ بهم میگفتی)


داش ابول خوش برگشتی
امیدوارم دیگه سر از اوین در نیاری

[Alireza 68]

سلام


محب الزهرای عزیز تو که یک بار از طریق من ایمیل ام اچ بی گرافا (اگه اشتباه نکنم ) گرفتی

دوستان عزیز ادرس ای دی هرکدوم از پسرا رو که میخواید به من باید بگید و مستقیما نباید تو پروفایل کسی ای دی بذارید

ی سوالیه که چند وقته ذهن منو مشغول کرده

شاید برای همتونم پیش اومده باشه

چطوری میشه ثابت موند

برا شما هم پیش اومده گاهی اونقدر خوب باشید که جابخویرد که واقعا این منم بعد یک ساعت یا نصفه روز یا روز بعد اونقدر بد بشیم که هیچ سنخیتی با روز قبل و کارای قبل نداشته باشه

مثلا من الان خوب خوبم کارای خوب میکنم ولی دو دقه بعد کار بدی میکنم

تاحالا تو این موقعیت قرار گرفتید؟

تونستید گلیمتونو ازش بکشید بیرون؟ اگه نه چی باعث شده و اگه اره چطوری تونستید؟

هرکی میخونه لطفا بگه نظرشو دور از هر بحثی

خیلی مهمه برام

[حمید خان]

راستی تا یادم نرفته بگم ک
پاکم:22:

---

با با بزرگ
دقیقا برا من همنجوریه
اصلن ثابت نیستم
یه روز خوبم یه روز گند
البته یه توازنی تا حدودی برقراره ک بیشتر به سمت خوب بودن میچرخه
مثلا امروز میبینم ک یه مشتری وضع آنچنانی نداره خیلی بهش تخفیف میدم و یا اصلن پول نمیگیرم
پیش اومده ک تو این مورد فقیر و غنی برام فرق نداشته باشه
ولی خب اگه اون کار اولی رو انجام بدم همیشه یه حس خوب بهم دست میده ..انگیزمم بیشتر میشه
شاید باورتون نشه توی اون روز شاید مشتری هامم بیشتر بشن

[mehdinet74]

21 روز است پاکم:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:  

[Alireza 68]

راستی تا یادم نرفته بگم ک
پاکم:22:

---

با با بزرگ
دقیقا برا من همنجوریه
اصلن ثابت نیستم
یه روز خوبم یه روز گند
البته یه توازنی تا حدودی برقراره ک بیشتر به سمت خوب بودن میچرخه
مثلا امروز میبینم ک یه مشتری وضع آنچنانی نداره خیلی بهش تخفیف میدم و یا اصلن پول نمیگیرم
پیش اومده ک تو این مورد فقیر و غنی برام فرق نداشته باشه
ولی خب اگه اون کار اولی رو انجام بدم همیشه یه حس خوب بهم دست میده ..انگیزمم بیشتر میشه
شاید باورتون نشه توی اون روز شاید مشتری هامم بیشتر بشن

خداروشکر که پاکی همیشه پاک باشی رفیق

خب چطوری تونستی به این توازن دست پیدا کنی؟

انجام دادن کار خوب بود مثالی که زدی خیلی هم کار پسندیده و لوتی واری هست

چطوری تونستی ازون حالت بیای اینوری؟

دوست عزیز هرکی در این مورد تجربیاتی داره بیاد بگه

[Lucky bOy]

سلام بر داداشای گل 

آقا چشماتون روز بد نبینه که یه اتفاق افتاد عجیب

گفتم یه صفایی بدم ... اشتباهی یهو نصف سیبیل سمت چپ پرید  گفتم خدا چیکار کنم خدا هیچ کسو سر این دوراهی قرار نده که مجبور بشه یه ذره از این ور سیبیل بزنه یه ذره از اون ور... خلاصه واسه اینکه متوازن شه مجبور شدیم نصف اونور هم بزنم 

           الان شبیه چالی چاپلین شدم 
               اصن یه وضعی بود... 


خوشحالم که همتون پاکین
              منم خدا رو شکر 24 روزه پاکم 

                                                                                                یا علی مدد 

[حمید خان]

خب هنوز به اون توازن کامل نرسیدم
ولی فکر کنم بیشتر وجدان بیدارم و البته اون حس خوبی ک به آدم دست میده خودش انگیزه میده به آدم
و فکر کنم احساس حضور خدا در کنارم هم تاثیر گزار بوده

---

به به
باید خوشکل شده باشی لوکی بوی عزیز
یه عکس از خودت بگیر بزار آواتورت یه کم بخندیم

[gedaye-zahra]

سلام به همه ی دولاش های عزیز

چطوری میشه ثابت موند

برا شما هم پیش اومده گاهی اونقدر خوب باشید که جابخویرد که واقعا این منم بعد یک ساعت یا نصفه روز یا روز بعد اونقدر بد بشیم که هیچ سنخیتی با روز قبل و کارای قبل نداشته باشه

مثلا من الان خوب خوبم کارای خوب میکنم ولی دو دقه بعد کار بدی میکنم

تاحالا تو این موقعیت قرار گرفتید؟

تونستید گلیمتونو ازش بکشید بیرون؟ اگه نه چی باعث شده و اگه اره چطوری تونستید؟

هرکی میخونه لطفا بگه نظرشو دور از هر بحثی

خیلی مهمه برام

بابابزرگ سلام

داداش اگه ثابت بودم که حال و روزم اینجوری نبود منم دقیقا همینجوریم و یه خورده هم بیشتر از حد مورد!!!

گاهی با کوچکترین چیزا ناراحت میشم و از کوره در میرم...

اما تویه کتاب شهید مطهری خوندم که از تجربه های خودش میگفت:(برای اینکه ادم از امدادهای الهی بهره مند بشه و مسلما کسی که به این درجه برسه دیگه اینجور مثله من رفتارهاش با هم تناقض نداره)


شهید مطهری میگفت:


"کار خیلی سختی نیست مراحل اولیه اش آسان است انسان میتواند با پیمودن راه خدمت به خلق و کمک به ضعیفان(یتیمان به نظرم خیلی موثر باشه) و مخصوصا احسان به والدین و حسن نیت و کم وبیش آثار لطف خدا را همراه خود ببیند من خودم میتوانم ادعا کنم که برای خودم این مسائل جنبه آزمایشی دارد عملا لطف پروردگار را در این شرایط وجدان کرده ام."

البته انجام این کارا خیلی هم اسون نیست اما وقتی تویه شرایط قرار بگیری و به جای پرخاشگری -لطافت خرج بدی و عادت بشه واست خیلی روحیه ات عوض میشه.اینا رو به خودم میگم که...
..................................................

21 روز است پاکم  

داداش مهدی چرا عصابت خورده باریکلا پسر
.................................................

راستی تا یادم نرفته بگم ک

پاکم:22:

احسنت داداش حمید با هم شروع کردیما
یه وقت تنهای همدیگه نذاریما

[Lucky bOy]

ه به
باید خوشکل شده باشی لوکی بوی عزیز
یه عکس از خودت بگیر بزار آواتورت یه کم بخندیم

حالا همین ...:21: الان میخوام برم کتابخونه بعدشم زبانکده 

                                           حالا همه یه جوری نگام میکنن.... 

[آرمین]

سلام رهروانی ها

دیروز چه خبر بوده اینجا؟ 
غزل خداحافظی و بار و بندیل سفر و...!؟ 
از این صحبتا نداشتیم که...

کانون که استخدامی تو روزنامه نداره که... 
پس فردا همین شمایید که باید این تاپیک ها و کانونو بچرخونید... 
من برم و تو بری، کی قراره اینجا بمونه؟

هر کدوممون ممکنه به خاطر مسائل زندگی و شرایطی که برامون پیش بیاد، بالاخره فرداروزی فعالیتمون کم شه و نتونیم مثل سابق به کانون سر بزنیم...
خیلی هم طبیعیه این موضوع...
ایشالله که اون روز، روزی باشه که واقعا پاک پاک باشیم و شروع فصل شیرینی از زندگیمون...  

ولی اینکه بخوایم بابت 2 تا تذکر، از هم فاصله بگیریم و دلخور بشیم از همدیگه خیلی قشنگ نیست...
اونم تذکرهایی که با مخاطب عام بوده و شامل همه...
باور کنین تذکری هم اگه بود واسه خودمون بود... که بهتر و منظم تر کنار هم باشیم... هدف مندتر و مفیدتر... در راستای کمک به هم واسه ترک همدیگه... 

یا اینکه من بخوام از یه فرد خاص ناراحت شم و با یه سوء تفاهم ساده کل کانونو بی خیال شم، بازم خیلی قشنگ نیست... 
بهتره اول چند تا نفس عمیق بکشم...
بعدم به فکر حل کردنش و نهایتا گذشت باشم... این جوری، برا خودمم راحت تره...


این جا با هم غریبه نیستیم که... غریبه هم نداریم تو جمعمون...جمع خودمونیه... پس بذار بگم...
هنوز هممون گرفتاریم... شاید یکی بیشتر یکی کمتر... اما همه گرفتاریم... خیلی هم گرفتاریم... 
این جمع خودمونی و دوست داشتنی رو کنار همدیگه حفظش کنیم تا سال دیگه که میایم و این پستارو می خونیم افتخار کنیم به این لحظه های با هم بودن...
روزای سختی که با هم گذروندیم اما گذشت... گذشت تا به روزای شیرین رسید....
مطمئن باشین اون روز اوج خوشحالی ماست...  
و تک تک کسایی که موندنی شدن، سهم داشتن واسه برقراری این خوشحالی...  

قبلا هم گفته بودم که وجود هر کس و به هر اندازه، تلنگریه واسه ادامه ی مسیر یه نفر دیگه... مسیری که پر از فراز و نشیبه و نیاز به یار و یاور داره... 
چرا دریغش کنیم از همدیگه؟ 


دوستان سئوال کردن، این جا قراره چی کار کنیم؟
توضیح میدم براتون...
این جا یه گروه پسرونه برای ترک خ.ا. هست و انتظاری هم که میره، این هست که مباحثی که توش مطرحه، مستقیم یا غیرمستقیم تو این حیطه باشه...

1- یه موقع هست من شکستم و حالم بده، دوست دارم درد و دل کنم، میام اینجا میگم... میگم چرا شکستم... میگم چی شد که خراب کردم... دوستام دستمو میگیرن و کمکم میکنن...
منم ازشون کمک می خوام که چی کار کنم دفعه بعد و به این دلیلی که شکستم، دیگه نشکنم...

2- یه موقع هست درگیر وسوسه ها شدم... میام میگم چرا این جوری شدم... کمک می خوام که خدایی نکرده اتفاق بدی در آینده برام نیافته...

3- یه موقع هست حالمم خیلی خوبه اما سئوالی واسم پیش اومده که دنبال جوابشم... میام این جا میپرسم تا جواب بگیرم تا اطلاعات ترکم بیشتر بشه و مسیر پیش روم واضح تر...

4- یه موقع هست جایی مطلب قشنگی خوندم که تا حالا نمی دونستم... میام اینجا برا بقیه دوستام میگم تا نظر اونارم بدونم.... یا حتی از صحت و سقمش مطلع شم...

5- یه موقع هست یه تجربه جدید در مورد ترک پیدا می کنم که خیلی بهم کمک کرده... میام اینجا برا بقیه تعریف میکنم... تا شاید این تجربه ی من به درد کسی بخوره... تا نظر اونارم بدونم...

6- یه موقع هست بعد از شکست های بدی که داشتم، تونستم مثلا 3 روز پاک بمونم... میام و اینجا با نهایت خوشحالی و با چندین آیکن شاد، میگم که چقدر حالم خوب شده... و همه رو با خودم شاد میکنم...
.
.
.
.
و مسائلی از این دست....


خیلی خوبه که بتونیم این نظم گروهی رو حفظ کنیم و صحبت هایی خارج از این حیطه رو تو تاپیک های دیگه یا با پ.پ به هم منتقل کنیم...

از اون طرف هم دیگه اون قدر فضا رو سنگین نکنیم که اینجا ظاهر یه جماعت بی حال و بی انگیزه بگیره...
اما اگه حین صحبتامون شوخی هم کردیم، اون قدری هم ادامش ندیم تا تبدیل به صفحه شه و از مسیرمون دور شیم...  

خدا رو شکر، گروه خوبی داشتیم و داریم... این ها رو گفتم تا روشن بشه که این گروه و اصل و اساسش به چه شکل هست...

در ضمن، علاوه بر موارد بالا و طرح هایی که الان هست، یه سری برنامه های دیگه هم واسه گروه داشتیم...
اما چون فصل امتحانات بود، تصمیم گرفتیم فعلا بذاریم این مدتم بگذره تا بچه ها یکم سرشون خلوت شه و بعد شروع کنیم... 


با این همه...
هر کس خیر و صلاح خودشو بهتر می دونه... 
اما بدونید این جا رو کسی با وجودش تنگ نکرده که با رفتنش، جایی باز بشه...
فقط باید چند تا چیز کوچیکو به خاطر هم رعایت کنیم... همین...
شاید دور باشیم از هم و ارتباطمون مجازی باشه، اما دلامون خیلی نزدیک تر از این حرف هاست... 

ببخشید که چشماتون درد گرفت تا این پستو خوندید... 
همیشه پاک باشید... 

[gedaye-zahra]

احسنت داداش آرمین 100
سلام

تویه این چند روز که من دوباره برگشتم خوب انرژی میدین (جفت گوش شیطون کر)امیدوارم همیشه برقرار باشی داداش
وسپاس از حرفای بجات

---

راستی منم سعی میکنم از تویه همین تالار پست هایی که روزانه میخونم رو موردی و یا کلی اینجا بیارم تا هم واسه خودم یادآوری بشه و هم دوستان بهره مند شن.


گدای زهرا فراموش نشه یکی از مهمترین مورد هایی که بعد از تقویت اراده و تصمیم قطعی برای بازگشت باید یادت باشه اینه که:

- پرهيز مطلق از تنهايى

اين گونه افراد بايد حتماً و بدون هيچ گونه قيد و شرط از تنها ماندن به شدت اجتناب كنند.

هرگز تنها نباشند; در خانه تنها نمانند، شب در اطاق تنها نخوابند، تنها براى مطالعه به نقاط خلوت نروند.

و به محض اين كه در محيطى احساس كردند تنها هستند از آن محيط بيرون بروند.

اين گونه افراد مخصوصاً بايد اين نكته را فراموش نكنند كه به مجرد اين كه نخستين تحريك را در خود حس مى كنند بلافاصله برخيزند و سرگرم كار ديگرى شوند. فراموش كردن اين تذكر غالباً گران تمام مى شود.

پس هرگز نشه فراموش ***تنهایی همیشه بشه نابود

[جوان]

چطوری میشه ثابت موند

برا شما هم پیش اومده گاهی اونقدر خوب باشید که جابخویرد که واقعا این منم بعد یک ساعت یا نصفه روز یا روز بعد اونقدر بد بشیم که هیچ سنخیتی با روز قبل و کارای قبل نداشته باشه

مثلا من الان خوب خوبم کارای خوب میکنم ولی دو دقه بعد کار بدی میکنم

تاحالا تو این موقعیت قرار گرفتید؟

تونستید گلیمتونو ازش بکشید بیرون؟ اگه نه چی باعث شده و اگه اره چطوری تونستید؟

هرکی میخونه لطفا بگه نظرشو دور از هر بحثی

خیلی مهمه برام

یه روز خوبم یه روز گند

آقای پدربزرگ
نظر شخصیمه شاید درست نباشه اما دیگه حالا نظرمونو ول میکنیم!
موفقیت به یه چیزی نیاز داره که توان شما بیشتر از رقیب باشه(چه تو ورزش چه درس چه .....)اینجا رقیب نفسه!
حالا
حالت 1) شما از حریف قوی ترید(مثلا صادق گودرزی در حالت متعارف هرگز توسط من شکست نمی خوره چون از من قوی تره)
حالت 2)گاهی شما و حریف پایاپا هستید(مثلا بین صادق گودرزی و جردن بروز هر حالتی ممکنه)

حالا هر حالت کی رخ میده؟
وقتی شما قوی ترید یعنی به یک منبع دایمی توان تکیه زدید(در این مثال یعنی قدرت ایمان ما همواره قوی تر از وسوسه هست)نعوذ بالله مثلا شیطون میتونه با وسوسه یه حضرت محمد غلبه کنه؟!
اما در حالت دوم زمانی برنده اید که یک عامل خارجی (و طبعاموقت) بیاید و اثر کند( انگیزه شدید یا استرس یا نیاز مبرم!)
مثلا وقتی انگیزه دارید پاک باشید مادامی که انگیزه قویست پاکی هست اما رفته رفته این از بین میره

یه مثال دیگه یه واکنش خودبخودی به صورت طبیعی ادامه داره مثلا شما یه چوب رو روشن کنی خودش روشن می مونه اما یه تیکه ماکارونی(میدونم همتون تا حالا ماکارونی آتیش زدید)رو هی باید بهش انرژِی اولیه بدی هی خاموش میشه و الخ

حالا از نظر من ما که میخوایم به صورت دایم پاک باشیم دو راه داریم(رک بگم همه ما تو گروه دومیم یعنی این توان پایاپای وسوسه هس)
1 کار زیرساختی (تقویت اعتقادات و دانش و بینش) که این وسوسه دیگه به ما غلبه نکنه
2 کار سطحی(هی تند تند جرقه بزنیم) که ممکنه بعد از مدتی به صورت فیزیکی و روانی این عادت حذف شه

راستش من راه دو رو انجام میدادم ولی علت این بود که راه یک رو بلد نبودم
البته کارهایی هم کردم اما نتیجه نداد.مثلا یه سری دعا برای صفای قلب بود برام اثر نداد.کلا ایمان به خدا(نه علم به خدا) توی من ضعیفه یعنی با خدا دوست نیستم و دلم براش پر نمیکشه به خاطر کدورت آینه دل!

حالا شما اگه برای تقویت ایمان راهی داری به من بگو!

---

بعضی وقتا که ور ور می کنم یهو احساس می کنم چقد ترک راحت و فرمول داره و ما داریم بد قلق باهاش برخورد می کنیم

[جوان]

آقای ممد پلنگ
زیر لفظی می خوای؟خخخخخخ
اعلام پاکی کن  و حال بدهه
یا اعلام ناپاکی کن و راجع به شکست بحث کن تا تجارب رو بگیری(فک نکن الکیه  بعضی ها یه تجاربی دارن اینجا بچه ها تا نود روز و یه سال و اینا رو تجربه دارن)

[آرمین]

ی سوالیه که چند وقته ذهن منو مشغول کرده
شاید برای همتونم پیش اومده باشه
چطوری میشه ثابت موند
برا شما هم پیش اومده گاهی اونقدر خوب باشید که جابخویرد که واقعا این منم بعد یک ساعت یا نصفه روز یا روز بعد اونقدر بد بشیم که هیچ سنخیتی با روز قبل و کارای قبل نداشته باشه
مثلا من الان خوب خوبم کارای خوب میکنم ولی دو دقه بعد کار بدی میکنم
تاحالا تو این موقعیت قرار گرفتید؟
تونستید گلیمتونو ازش بکشید بیرون؟ اگه نه چی باعث شده و اگه اره چطوری تونستید؟
هرکی میخونه لطفا بگه نظرشو دور از هر بحثی
خیلی مهمه برام

در مورد این که چطور میشه ثابت موند...
شخصا همیشه قبل از شروع هر کاری، سعی می کنم برا خودم مشخص کنم که هر کاری رو چرا می خوام انجام بدم...
مثلا اگه می خوام ترک کنم چرا می خوام ترک کنم... یا اگه درس می خونم چرا دارم درس می خونم... یا هر چیز دیگه ای... 
مدام با خودم یادآوریشون می کنم تا از ذهنم نرن... گاهی هم می نویسمشون... 

یه چیز دیگه هم اینکه سعی می کنم زیر قولام نزنم... 
کلا حس خیلی بدیه وقتی آدم زیر قولش می زنه...
حالا اگه قول با خودمون باشه که باز خوبه... ولی اگه قول با خدامون باشه که دیگه هیچی... آدم داغون میشه... 
واسه همین تا جایی که بتونم به خاطر اون حس بد، سعی می کنم زیر قولم نزنم... 

اما خب طبیعیه که همیشه موفق نبودم... 
خیلی راحت برا خودم بهونه آوردم و به راحتی زیر همه چی زدم...
تازه بعد که همه چی تموم شد، به خودم اومدم و دیدم ای داد بی داد... چه ها کردم که نباید می کردم...
و همون افسوس و پشیمونی باعث شده تا دوباره برگردم به مسیر خوبم...
میگن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست... 

تویه این چند روز که من دوباره برگشتم خوب انرژی میدین (جفت گوش شیطون کر)امیدوارم همیشه برقرار باشی داداش

داداش، اگه انرژی هم بوده، از خودتو و باقی بچه ها بوده...
من که از خودم انرژی ندارم که... 
انرژی بوده که به سمت من ساطع شده و فقط من برگردوندمش سمت خودتون (اصل پایستاری انرژی )...

حالا از صحبت انرژی شد...
یه چیز خیلی مهم که همیشه یادمون باشه اینه که...
هیچ وقت همدیگه رو از پایین به بالا یا از بالا به پایین نبینیم...
همیشه یادمون باشه اگه به فرض مثال، من نوعی دارم امروز به شما انرژی میدم...
فردا روزی هم که من زمین می خورم، این شمایی که باید این انرژی رو به من بدی تا دوباره رو پام بایستم و از جام بلند شم...
اون روز، اگه شما نباشی، معلوم نیست وضعیت من چه جوری بشه... به کجا برسم... اصلا دیگه بتونم ادامه بدم یا نه...

اگه گاهی هم کمکی به کسی می کنیم...
قطعا این کمک ها و دل دادنا همش به خود خودمون بر می گرده...
و شاید خیلی بیشتر از اونی که به بقیه هدیه کرده بودیم... 

[abtin]

دوستان تو طرح پاکی روز پدر اعلام پاکی نکنین بهتون جایزه نمیدما
گفته باشم جایزه میخاین اعلام پاکی کنین
عجب رهروان تنبلی شدینا