1394 مرداد 24، 17:36
پاکم همچنان
مواظب خوبى هاتان باشىد
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
(1394 مرداد 24، 21:48)Tavvab نوشته است: سلام
بچه ها من به شدت از نظر روحی داغونم خیلی بد عصر شروع شد این حال رفتم بیرون یه چرخی زدم اما خوب نشدم
دیگه فکرم به جایی قد نمی ده
دارم کم کم از خودم و زندگی زده می شم
(1394 مرداد 24، 22:10)razmjoo نوشته است:(1394 مرداد 24، 21:48)Tavvab نوشته است: سلام
بچه ها من به شدت از نظر روحی داغونم خیلی بد عصر شروع شد این حال رفتم بیرون یه چرخی زدم اما خوب نشدم
دیگه فکرم به جایی قد نمی ده
دارم کم کم از خودم و زندگی زده می شم
سلام داداش تواب . اوضاع احوال روحی منم خوب نیست . البته الحمدلله تو مساله ترک نه شک دارم نه مشکل به فضل خدا .
ولی وضعیت کار و مشکلات مختلف که برای -همه- وجود داره برای منم مثل شما و بقیه هم هست . این مقدمه رو گفتم که فکر نکنی حرفای در ادامه شعاره.
هنر آدم این میتونه باشه که بجای اینکه در برابر مشکلات سر خم کنه سر بلند کنه و اونها رو حل کنه . اگر راه حلی نداره صبر کنه . نه صبر خشک و خالی. صبری توام با یه حرکت ولو اینکه در جهت حل اون مشکل نباشه .
نمیدونم واقعا چی بگم بهت . الان یک چند روزی هست که پستهات رو پیگیری می کنم میبینم خیلی ناله میکنی و ابراز ناامیدی میکنی. خیلی رک و مردونه بهت بگم. بزرگترین مشکلت خودت هستی که هی مینالی و هیچ کس نمیتونه بهت کمک کنه هیچ کس ، شک نکن ، مگر اینکه خودت بخوای. خودت داداش. خودت .
یه وقتایی سیلی لازمه تا آدم از خواب بلند بشه . من کمکم این میتونست باشه بهت. خدا کنه این حرفها کمکت کنه و به رنجشهات اضافه نکنه.
بگو یاعلی و از آقا مدد بگیر و خودت مشکل خودت رو حل کن ...
حلالم کن،یا من اسمه دواء و ذکره شفاء
یا علی