1394 مهر 25، 0:26
اینم از اثرات ، این تاپیکه که الان ساعت از 12 می گذره کلا چشمام خود به خود بسته می شه.
فقط اومدم ببینم بچه های گروه چه کردن
دیگه خیالم راحت شد وقتی دیدم همه ی فرزندان عاشورا سبز بودن.
تبریک می گم بهتون
(1394 مهر 25، 8:55)درخشنده نوشته است: میخواستم به رزمجو بگم به جای این همه کپی پیست کردن بیاد یه چیز جدید بنویسه.... فهمیدم ایراد از بداخلاق شدن خودمه...
بچه ها معذرت میخوام که اذیت میکنم... وقتی ناراحتم بد میشم....
ببخشید به اسم گروه هم گیر میدادم...
به خدا دوستون دارم...
قاصدک
دریل
الون
ماهسون
شما فرشته های گروه خودمونید...
نقل قول: داداش درخشنده هیچ حرف جدیدی ندارم . برای کسی که بخواد ترک کنه همین چند جمله همیشه تکراری کفایت می کنه . این جملات تعهدات من نسبت به خودمه . بیشتر از این نیازی به حرف زدن نیست . مهمترین تغییر تغییر اعداد هست . نه جمله و فلسفه از خودم هی در کنم . ان شا الله همه موفق باشیم . ما شا الله به همتون . یاعلی
نقل قول:چرا بد اخلاق شدی داداش؟
شاید اثرات خوابگاهه.
چند سال پیش تو خوابگاه های دانشگاه ما چند نفر خودکشی کردن
توی مستند میراث آلبرتا 2 هم در موردش صحبت شده بوده.
خلاصه نذار دپرس بشی تو خوابگاه.
(1394 مهر 25، 8:55)درخشنده نوشته است: میخواستم به رزمجو بگم به جای این همه کپی پیست کردن بیاد یه چیز جدید بنویسه.... فهمیدم ایراد از بداخلاق شدن خودمه...
بچه ها معذرت میخوام که اذیت میکنم... وقتی ناراحتم بد میشم....
ببخشید به اسم گروه هم گیر میدادم...
به خدا دوستون دارم...
قاصدک
دریل
الون
ماهسون
شما فرشته های گروه خودمونید...
(1394 مهر 25، 18:45)Mahson نوشته است: داداش گلم عصبانیت برا چی؟ من جای شما بودم کلاهمو مینداختم اسمون هفتم همینکه انقدر تونستی پاک بمونی کلیه
من زندگیم بالا پایین زیاد داشته بیماری سخت هم کشیدم یه چیز فهمیدم همه چیز میگذره ادم بعدش که فکر میکنه به گذشته فقط حسرت میخوره که چرا بهتر زندگی نکرده
ایت الله بهجت میگه انسان بعد مرگ تازه میفهمه که نیاز نبود انقدر دنبال تشریفات باشه
نه اینکه من اینجوری فکر کنم ولی اینا به مقدار ادمو اروم میکنه
(1394 مهر 25، 19:20)درخشنده نوشته است: شما نمیدونی من چه حالی دارم.....
پس دیگه مهم نیست...من دیگه امیدی ندارم به اینکه مشکلمو کس دیگه حل کنه......
خودمم و خودم........
خوشحال باشید....
نقل قول: منم این حرف رو قبول دارم.مرسی......
توی این دنیا هیچ کس نمی تونه به ما کمک کنه جز خودمون.
اگر خودمون نخواهیم ، بهترین روانشناس دنیا هم نمی تونه حال ما رو خوب کنه.
اگر خودمون بخواهیم یه عکس زیبا ، یه نوشته ساده ، حالمون رو خوب می کنه.
(1394 مهر 25، 20:40)هـادی نوشته است: داداش درخشنده
سلام
یه جورایی حالتو حس میکنم خیلی سخته و خیلی دردناکه این حال
خیلی این حالت رو تجربه کردم
خداحافظی نکن
برات مهم نباشه کانون برا کانون مهم وجودت
کانون به آرش پرقدرت نیاز داره
نذار روتین بشه زندگیت
گاهی لحظه هایی پیش میاد که همه چی دست به هم میده که بشکنه ادمو لهش کنه
اما یکم که بگذره ارامشی فوق العاده سراغت میاد
ریشه این حالت به یه چیزی برمیگرده
یکی که واقعا درکت کنه نیست
همه ظاهرتو میبینن کسی رو میخوای که علاوه بر ظاهرت دلت رو هم ببینه
درکنار خنده هات اشکاتم ببینن
واقعا درکت کنه
اونطوری که هستی رو بخواد نه که بخواد 180درجه عوض بشی
بمون اینجا
حس هاتو اینجا زندگی کن
هستن کسایی تو کانون که وقتی میگن دوست دارم واقعا دوست دارن شاید دوست مجازی باشه ولی یه حس دیگه ای داره
بمون داداش شکست بده هرچی که میخواد شکستت بده
(1394 مهر 25، 23:51)eeradeh نوشته است: سلام . خسته نباشید و خدا قوت. عزاداری هاتون قبول . انشالله صاحب این شبها خودش دست هممون رو بگیره.سلام
غرض از مزاحمت . من تقریبا یه ماهه که پاکم . قبلا هم شده بود که به مدت 2یا 3 ماه ترک کرده بودم . اما بعدش دوباره شدیدتر برگشتم.
الان یه ماهه که پاکم اومدم اینجا بپرسم ، چی کار کنم که دوباره برنگردم ؟
مجبور شدم سوالمو اینجا بپرسم . چون بخشی راجع به این موضوع پیدا نکردم .
لطفا مدیران و با تجربه ها در این زمینه تو بخش یادداشت ها راهنماییم کنن.
با تشکر از همه
(1394 مهر 26، 2:57)سعادت نوشته است: علیکم السلام
خدمت از ماست
به به
باالاخره شما توی رهروان پست گذاشتید.
می خواستم بگم که این اخوی که در پست بالا گفتم و کلا اخویایی که اینجا هستند از جمله خودم رو راهنمایی کنید.
میخوایم اینجا تبادل نظر داشته باشیم. و به همدیگه کمک کنیم. تجربیات خوبمونو در اختیار همدیگه بگذاریم.