امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

باز هم شکست
کثیفم
حالا باید منتظر بمونم که همه خوب خوابشون ببره ، برم حموم
دوست دارم مثل اون سال ها تا صبح بیدار بمونم
حیف ، دو قرون معنویت هم که گیر آورده بودیم تو اعتکاف پرید رفت.
خسته ام ...
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
(1395 ارديبهشت 9، 0:01)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: باز هم شکست
کثیفم
حالا باید منتظر بمونم که همه خوب خوابشون ببره ، برم حموم
دوست دارم مثل اون سال ها تا صبح بیدار بمونم
حیف ، دو قرون معنویت هم که گیر آورده بودیم تو اعتکاف پرید رفت.
خسته ام ...

53 مثل خودمی آخ که چقدر ادم میسوزه درکت میکنم 53

53 چاره ای جز پذیرفتن شکست و تلاش برای پیروزی مجدد نداریم 53


شعار من: ناامیدی ممنوع
[تصویر:  zko_mxcpx3irr8xxxrsdbdjwa0n2.png]
 سپاس شده توسط
عاشق جان.... حرفای منم تکراری میشه...
فقط به یاد قبلا بترکون...
باشه؟
...
 سپاس شده توسط
سلام اگه خدا بخواد و منم خوب همت کنم به همین روال ادام ه بدم انشالله ترک میکنم
به این نتیجه  رسیدم که همش دست خودمه،من اگر بخوام هیچ اتفاقی نمی افته
اگر بخوام میشه
همینطور که آدم میخواد ترک کنه،یک سری لذت هارو باید ول کنه و قیدشو بزنه ولی اون چیزی که بدست میاد ارزش بالاتری داره،
من همیشه با خودم میگم این همه کمپانی ها زحمت میکشن موبایل و تبلت و لپتاب های با کیفیت بالا تولید میکنند تا توش عکس و فیلم با کیفیت ببینم ،اون وقت ما چشم های به این با کیفیتی داردم،نگاه HDداریم،حیف نیست درست استفاده نکنیم؟
[img=0x0]http://darse-emruz.persiangig.com/image/ktark/logo/Rahrovan_paki/05_blue.png[/img]
۲۰ سال بعد کی زنده؟ کی مُرده؟
۲۰ سال بعد:
من کجا ام؟ پدر و مادر من کجا اند؟
خواهر و برادر من کجا ند؟
۲۰ سال بعد،معلم دوران دبستان من کجا اند؟
اگر برویم ۲۰ سال بعد و از اونجا به ۲۰ سال قبل نگاه کنیم ؛یعنی حال
خنده دار نیست که الآن بجای ساختن اون روز،مشغول خ ا باشیم،
خ ا از دید منِ ۲۰ سالِ بعد کار بی ارزشی نیست؟
اون روز با بیاد آوردن این صحنه ها که داریم این کارو میکنیم؛چه احساسی داریم؟
یعنی واقعا کار مهمی میکنیم؟ من فکر میکنم کارهای مهمتری هست برای انجام دادن
 اگر بفهمیم این کار واقعا در شأن انسانیت نیست
 سپاس شده توسط
چشم انسان ۵۷۶ مگاپیکسل است 4chsmu1
 ( 0+) - (0 -) Khab
 (0+)  - (0-)        23 
 (0+) - (0-)       65
        
  THANKS GOD : [ACII[II]AE]
  
 سپاس شده توسط
سلام دوستان خوبین . منم میخوام تو گروه باشم خیلی شکست خوردم تو زندگی تو همه چی ولی تصمیم گرفتم با کمک خدا همه چیو دوباره شروع کنم 
53 53
 سپاس شده توسط
انرژی ما وقتی هدر می ره که به این کار اعتیاد پیدا کرده باشیمو انرژیمون برای این کار تلف بشه

من دو یا سه سال قبلا ترکش کردم . اگه بی احتیاطی نکرده بودم و فیلم هایی که نباید می دیدم را نمی دیدم هیچ وقت دوباره گرفتارش نمی شدم .
+ این کار گناهه چطور چیزی را دوست داشته باشیم که وجدانمون ازش بیزاره ؟!
مگه اینکه بخواهیم وجدانمون را له کنیم !
که در این صورت خیلی چیزهای با ارزشمون هم از دست می دیم .
مثل غیرت !
 ( 0+) - (0 -) Khab
 (0+)  - (0-)        23 
 (0+) - (0-)       65
        
  THANKS GOD : [ACII[II]AE]
  
 سپاس شده توسط
سلام دوستان گلم.
حقیقتا چند روزی هست که مشکلی برام پیش اومده که خ.ا نیست و احتمالا ربطی هم به اون نداره.
هر چند که داستان زیاده از گذشته و تجربه هام و مخصوصا شخصیتم. اما فعلا بدون مقدمه شروع میکنم...
شاید شما بهم بخندید یا مسخرم کنید یا نتونید منو درک کنید . اما من روزی که اومدم اینجا یاد گرفتم که ما باید باهم حرف بزنیم و مشکلاتمون رو بگیم و بحث کینم در موردش.
چند روز پیش پسری رو دیدم و ازش خوشم اومد...  و اولین بار که دیدمش دلم ریخت 
بعدش تا دو روز همش تو فکرم بود و دوست داشتم بازم ببینمش. 
ی گذری به گذشته میزنم : من از ابتدا روی جنس پسر حساس بودم. نه اینکه احساسی به دختر و زن نداشته باشم اما بار ها شده که از پسری خوشم اومده اما گذشته و رفته . (یعنی شاید همشون برای سکس بوده ) حتی دوستان من هم میدونن که من اینجوریم 
حالا ادامه میدم : از وقتی این پسرو دیدم دیگه هوشم از دست رفته و همش تو فکرشم حتی یک بار هم براش گریه کردم. به روایت ساده عاشقش شدم !
امروز رفتم کلاس و باز هم دیدمش . از دیدنش لذت میبرم . .. تا تونستم در موردش تحقیق و پرس و جو کردم اما تا حالا باهاش حرف نزدم البته فرصتش هم پیش نیومده.
اون منو نمیشناسه اما من تا حدودی از بقیه ازش جویا شدم. فوق العاده فعالیت ها و زندگی منو تحت تاثیر قرار داده .
و اینم بگم که من عاشق این پسر شدم نه بخاطر سکس. شاید فقط 20% بخاطر استفادهً ابزاری و سکس باشه. من ازش خوشم امده و نمی دونم چیکار کنم و امروز هم دیدمش خیلی هوایی شدم. الانم همش اهنگای عاشقانه گوش میدم و غمگینم و گاهی اشک هم میریزم !
از همتون خواهش میکنم از تجربه و دانشتون پست بزارید و در موردش بحث کنیم.چه علمی چه تجربی من باهاتون صحبت میکنم. خواهش میکنم فکر کنید داداش خودتون به این مشکل مبتلا شده .... اگه کمکم کنید مطمئن باشید مشکلاتتون حل میشه اینو من نمیگم خودتون میدونید .



[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
(1395 ارديبهشت 9، 13:52)Ali.start again نوشته است: سلام دوستان خوبین . منم میخوام تو گروه باشم خیلی شکست خوردم تو زندگی تو همه چی ولی تصمیم گرفتم با کمک خدا همه چیو دوباره شروع کنم 
53 53
سلام علی آقا  53 
خیلی خیلی خوش آمدی 49-2 

حتماً موفق میشی شک نکن.شکست ها سرآغاز پیروی هاست به شرطی که عبرت بگیریم.
عبرت گرفتن هم یعنی تنفر از اعمال گذشته و در پی جبران بودن.
توکل بر خدا موفق میشیم.

اگه ممکنه این فرم رو در یک پست جداگونه پر کن تا ثبت نامت رو در گروه رهروان پاکی انجام بدیم 128fs318181 
1- نام کاربری:
2- جنسیت:
3- سن:
4- بیشترین رکورد ترک:
-----------------------------

سلام داش علی جان
خوب کاری کردی مشکلتو گفتی.
به نظر من پیش یه مشاور معتقد و متعهد برو.
اما سعی کن به جای گوش دادن به آهنگ ها که ذهنتو بدتر می کنه، قرآن گوش بدی.بسیار تاثیر داره.
سعی کن خودت رو به خدا نزدیک تر کنی. از ائمه کمک بخواه حتماً کمکت می کنند.
اگه بازم راهکاری به ذهنم رسید میگم بهت.
یا علی
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازه‌ی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظه‌ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
داداش علی عزیز....
راستش من یه مقدار با چیزی که شما میگی آشنایی دارم..البته نه خودم!!....از نزدیک با یکی از دوستانم در ارتباط بودم که به یکی از دوستاش همچین حسی رو داشت...
ماجراش خیلی طولانیه....نمیشه گفت...اما آخرش این دوستم به خاطر مسائل اجتماعی منزوی شد طوری که چند بار چند تا مشکل برا خودش ایجاد کرد که دوست ندارم بگم...که احیانا برداشت غلط از اون کارا نشه!!....

اما داداش علی میدونی مشکل اساسی شماهایی که به همجنستون علاقه پیدا میکنین چیه؟!!...
راستش شاید اینجا این سوال رو نگفتی که من مشکلاتش رو بگم...و بیشتر میخوای راه حلی پیدا بشه برای رسیدن به علاقه ای که داری...
اما باید قبول کنیم که راه حل ها از پشت همین مشکلات سر در میارن و روشن میشن.
پس برات میگم..
اول اینکه اجتماع شهری و همینطور اجتماع فامیلی و قومی و خانوادگی این اجازه رو ارت سلب میکنن و این قسمت تاسف بار زندگی شما هستش.( شما منظورم دقیقا خود شما هستش نه عموم افراد...البته عموم هم مستثنی نیستن.)

اما دومین مشکلی پیش رووته خیلی سخت تره تا مشکل اول.....مشکل اول رو شاید بشه به نوعی ازش گذشت اما مشکل بعدی شما اینه که به امکان بالای نود درصد ، کسی که به عنوان پارتنر یا شریک میخوای انتخاب کنی.( ویا شایدم هم انتخاب نکنی اما منظور کلی من اینه که این حسی که به طرف داری !!) ، اصلا اون پسر با این حسی که داری غریبه و نا آشنا باشه ...

کاش میتونستم بگم چه کارکنی...کاش اصلا میدونستم باید چکار کنی اما داداشم اصلا توی محیط مذهبی و فرهنگی ایران این چیزی که میگی تابو هستش....و از تابو ها یا به سختی میشه رد شد یا اینکه نشده.

امیدوارم بتونی با این موضوع کنار بیای.

به هر حال داداش علی ، تو دو راه بیشتر نداری...که خودتم میدونی....یا باید بتونی یا اینکه خودتو قانع کنی که نشده!....( دیگه از این باز تر نمیتونم توی این انجمن بگم!)

اما یه مورد دیگه ای هم به فکرم رسید....حتما به یک مشاوره برو...خیلی بهتر از من و ماهایی که تجربه ی شما رو نداریم میتونه کمک کنه..( البته از دوستان دیگه هم خواهش میکنم که اگه مورد آشنایی سراغ دارن یا به هر حال سر رشته ای توی این مورد دارن بیان و به دوستمون کمک کنن ....)....
مشاورها بیشتر دیدن و مطالعه داشتن در مورد این نوع احساس .


ببخشید بیشتر از این نتونستم کمک کنم درباره ی این موضوع.
اما به هر حال بدوون که تنها نیستی و خیلیها مثل شما هستن و این حس رو دارن اما مثل شما جرات ابرازش رو ندارن.
 سپاس شده توسط
سلام برو بچ .. 
کسی هست تحویل بگیره ما رو ؟؟!
 سپاس شده توسط
سلام.  
رزمجو / جنگجویان سرنوشت/ هفته دوم سبز...

اما در مورد داش علی ....
داش علی جان روایت از پیغمبر داریم فتنه پسران امرد (هنوز ریش و سبیل در نیاورده اند ) از زنان بیشتر است .
این رو گفتم که این فکر رو از سرت بیرون کنی که وای من خیلی از مرحله پرتم و داغون داغونم .
این مساله تو دوره حاضر خیلی بدتره با این سر و  وضعی که پسرا برا خودشون درست میکنن.

اما وظیفه ما اینه که با عفت نفس خودمون از این فتنه هم خودمون رو نجات بدیم و عاجزانه از خدا بخوایم دستمون رو بگیره. 

داداش وقتی به مدد خدا و اهل بیت به اسب سرکش نفس افسار زدی  عبور از این فتنه هم کاری نداره. 
برو عاجزانه در خونه خدا و اهل بیت . ان شاالله دست یتیم نواز علی مددت داداش.... 
[تصویر:  1_sy21.jpg]

عمر را ضایع مکن در معصیت
تا تر و تازه بمانی جاودان

نفس شومت را بکش کان دیو توست
تا ز جیبت سر برآرد حوریان


چون بکشتی نفس شومت را یقین
پای نه بر بام هفتم آسمان

[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
داش علی !!! 
حاجی بیخیال بابا .. 
عاشقش شدم چیه .. فعل و انفعالات شیمیایی .. برو یه لیوان آب خنک بخور یه دوش بگیر .. درست میشی .. 
من دیگه حرفی ندارم ..
 سپاس شده توسط
داش علی
من هم در دبیرستان عاشق یکی از همکلاسی هام شدم . البته عاشق شاید اشتباه باشه . اصلا میل جنسی به طرف نداشتم فقط احساساتم زیاد درگیرش بود یه احساسی شبیه عشق بود به جنس موافق .
الان که چند سال می گذره برام اون احساسات زیادی بی معنی شده . خود اونن شخص را چند سال بعد تو دانشگاه دیدم و هیچ حسی دیگه بهش نداشتم !

پ ن : از اینکه جنس موافق بهم میل جنسی داشته باشه بیزارم Swear1
 ( 0+) - (0 -) Khab
 (0+)  - (0-)        23 
 (0+) - (0-)       65
        
  THANKS GOD : [ACII[II]AE]
  
 سپاس شده توسط
وسط بحث برادرا 
عاشق / قرمز
سریالی شدم ناجور. یعنی توی باتلاق دارم دست و پا می زنم.
یه صحبتی با جوون ترا این که : نگید ای بابا این عاشق با این همه ستاره شکست ما هم بریم بشکنیم.
نه، این رو در نظر بگیرین که من کلی رکورد 60 روزه زدم و الان این جوری گیر کردم.
(حالا شصت روز چیزی نیست. خواستم بگم شما راه رو با قدرت بیشتر برید که بعد یه سال ترک کنید بره پی کارش)
با وجود این که خیلی گند زدم. 
و این که می دونم الان ته جهنم جای منه.
ولی خیلی خوش حالم.
یک این که الان غسل کردم و پاکم.
و دو این که هنوز امید دارم و می خوام تلاش کنم. 
فعلا 1000 تا صلوات جریمه این شکست آخرم. فردا شب ان شاء الله میام برنامه می دم.
راستی 
شرمنده گروهم هم شدم خیلی ، اما هنوز یه هفته دیگه فرصت داریم ، یا علی
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 12 مهمان