آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[صادقین]

سلام

صادقین / گروه اسراء / هفته سوم سبز

پوزش بابت اینکه فرصت نشد بیشتر در خدمت باشم

[خدا بزرگه]

خدا بزرگه /گروهطوفان و صخره /هفته اول سبز  هفته دوم قرمز هفته دوم قرمز
لعنت به من
به قول دوستمون نمی خوام انرژی منفی بدم من 80روز پاک بودم نمی دونم چی شد خراب شد
خسته شدم از خودم اخه چه قدر به خودم امید بدم دلیل دو هفته نبودم اینجا به خاطر این بود کلا ناامید شدم از خودم

[عاشق فاطمه زهرا]

خدا بزرگه /گروهطوفان و صخره /هفته اول سبز  هفته دوم قرمز هفته دوم قرمز
لعنت به من
به قول دوستمون نمی خوام انرژی منفی بدم من 80روز پاک بودم نمی دونم چی شد خراب شد
خسته شدم از خودم اخه چه قدر به خودم امید بدم دلیل دو هفته نبودم اینجا به خاطر این بود کلا ناامید شدم از خودم

داداش جون
نذار ناامید بشی ، ۸۰ روز عالیه.
شکستی ، اشتباه کردی ، درسته.
اما این که ناامید بشی ، تلاش رو ول کنی ، می شه شکست بعدی.
از تجربه ی ۸۰ روز پیشت استفاده کن و یه تجربه ی جدید از پیروزی برای خودت بساز
منتظرم تا خبرای خوب ازت بشنوم داداش

[دکتر آرش!]

یه دلنوشته شبانه
سلام دوستان. امروز بد جور ذهنم گرفتاره و درگیر، دلم از خیلی چیزها گرفته. امروز با خودم فکر کردم گناه ما چیه؟! واقعا گناه ما چیه؟! طبیعی ترین نیاز بشر که خدا تو وجود ما گذاشته واسه ما بشه یه زندان. نمیگم که خ.ا خوبه...خودم به شدت ازش ضربه دیدم که اومدم اینجا و نمیخوام دیگه معتادش باشم. بحث من چیز دیگه اس. ما هایی که اینجا دور هم جمع شدیم مسلما همه میخوایم از این مشکل خلاص شیم. اینو میخوام بگم چرا باید وضع  کار و به تبع اون ازدواج دارای این شرایط باشه که طبیعی ترین نیاز بشر که همون نیاز جنسیه این جور بلای جون ما بشه...خیلی دلم گرفته...توکلم به خداست و نا امید نیستم ولی گاهی به شدت در یاس فرو میرم. ولی شکر که خدا ما رو به این محفل هدایت کرد. من و خیلی ها که اطراف من هستن بعد یه عمر درس خوندن به شدت نیازمند شرایط مناسبی برای اشتغالیم. خسته ایم از این شرایط. به خدا درسته رابطه و پارتی نداریم ولی ما هم آدمیم. کار و زندگی و ازدواج میخواییم. خیلی دوست دارم کسانی که اینقدر حرف از بیکاری میزنن و میگن شغل ایجاد شده یه سر بیان تو این فروم ببینن چه خبره و جوونهای این مملکت با چه مشکلاتی دست در گریبانن.

..............................................................

بی خیال....منم نه زن دارم نه زندگی نه پول نه کار!.....یه جوون دارم که با این خ .ا لعنتی اونم انگاری ندارم!...

تنها چیزی که عشقه اینه : استقلال ...آزادی....و ادامه....

[mamad68]

آقا دور بعدی پس کی شروع میشه؟
من کی بیام ثبت نام؟

یه دلنوشته شبانه
[quote pid='370976' dateline='1477336588']
سلام دوستان. امروز بد جور ذهنم گرفتاره و درگیر، دلم از خیلی چیزها گرفته. امروز با خودم فکر کردم گناه ما چیه؟! واقعا گناه ما چیه؟! طبیعی ترین نیاز بشر که خدا تو وجود ما گذاشته واسه ما بشه یه زندان. نمیگم که خ.ا خوبه...خودم به شدت ازش ضربه دیدم که اومدم اینجا و نمیخوام دیگه معتادش باشم. بحث من چیز دیگه اس. ما هایی که اینجا دور هم جمع شدیم مسلما همه میخوایم از این مشکل خلاص شیم. اینو میخوام بگم چرا باید وضع  کار و به تبع اون ازدواج دارای این شرایط باشه که طبیعی ترین نیاز بشر که همون نیاز جنسیه این جور بلای جون ما بشه...خیلی دلم گرفته...توکلم به خداست و نا امید نیستم ولی گاهی به شدت در یاس فرو میرم. ولی شکر که خدا ما رو به این محفل هدایت کرد. من و خیلی ها که اطراف من هستن بعد یه عمر درس خوندن به شدت نیازمند شرایط مناسبی برای اشتغالیم. خسته ایم از این شرایط. به خدا درسته رابطه و پارتی نداریم ولی ما هم آدمیم. کار و زندگی و ازدواج میخواییم. خیلی دوست دارم کسانی که اینقدر حرف از بیکاری میزنن و میگن شغل ایجاد شده یه سر بیان تو این فروم ببینن چه خبره و جوونهای این مملکت با چه مشکلاتی دست در گریبانن.

[/quote]
راسش داداشی این چیزایی که شما نوشتی من دارم پس خاک توسر من که هنوز گرفتارم؟؟؟!!!
من کاری به شما ندارم ولی خودمن به شخصه دقیقا، کاملا و صراحتا بیمارم
من ممد68 یک بیمار به خودارضایی هستم و تنها علتی که براش میتونم پیدا کنم این بوده که هیچوقت لذت خودارضایی از دلم نرفته چون بیمارم!
ممکنه بگید خب این خل و چله که هی میگه بیمارم بیمارم ولی دوستانی که شرایط منو میدونند کاملا درک میکنند چرا این حرف رو میزنم چون دقیقا 10سال قبل میگفتم من اگه برم دانشگاه دیگه دست بر میدارم بعدش من اگه برم سربازی تمومش میکنم بعدش من اگه برم کار تمومش میکنم بعدش من اگه ...
آقا این کار ربطی به این چیزا نداره!
ترک کردن ربطی به هیچ چیزی نداره
آدم تو هر سنی و تا هر مرحله که به این بیماری دچار شده باشه اگه واقعا بخواد ترک کنه میکنه
وگرنه تمام این چیزا بهونس
بخدا بهونس
مثلا من امروز یکم خستم یا یکم سر کار بحثم شده بود اول میومدم خونه و فحاشی میکردم!(چون برام لذت داشت که به بقیه زور بگم!حتی عشقم!)
بعدش میرفتم سیگار میکشیدم(چون بهم لذت میداد!)
بعدش حسابی پرخوری و پشت سرش چندین ساعت خواب!(همه این کارا خداییش لذت داره)
و بیشتر اوقات با یه خودارضایی این روند رو به اوج میرسوندم و دیگه غرق لذت میشدم
این زندگی گذشته من بوده
ولی یه روز به خودم اومدم با وزن 120، زندگی در حال جدا شدن!، جسمی داغون(کلیه هام  و کبدم داغونه) و درنهایت روحی خسته خسته خسته ...
داداشای گلم بخدا همه اینا که میگید درسته مشکله ولی عقل سالم کجا میگه که وقتی مشکل داری برو خودارضایی کن؟
آخه اگه من خودارضایی کنم مملکتم گلستان میشه؟
اگه من خودارضایی کنم همکارام خوب میشند؟
اگه من خودارضایی کنم روح خستم خوب میشه؟
داداشای من زندگی بدون مشکل که اصلا زندگی نیست اونجوری که ما با مرده ها فرقی نداریم
فقط بهتره یادمون باشه: «انّ مع العسر یسری»
بالاخره این روزای سخت تموم میشه(مثل الان من) ولی شما میمونید و بیماری خودارضایی!
پس از همین الان که بیماری قویتر نشده باهاش بجنگید
پیروزی مهم نیست مهم خسته نشدن از جنگه.
ناامیدی ممنوع
یاعلی.

[Mr Degaresh]

آقا دور بعدی پس کی شروع میشه؟
من کی بیام ثبت نام؟

یه دلنوشته شبانه
[quote pid='370976' dateline='1477336588']
سلام دوستان. امروز بد جور ذهنم گرفتاره و درگیر، دلم از خیلی چیزها گرفته. امروز با خودم فکر کردم گناه ما چیه؟! واقعا گناه ما چیه؟! طبیعی ترین نیاز بشر که خدا تو وجود ما گذاشته واسه ما بشه یه زندان. نمیگم که خ.ا خوبه...خودم به شدت ازش ضربه دیدم که اومدم اینجا و نمیخوام دیگه معتادش باشم. بحث من چیز دیگه اس. ما هایی که اینجا دور هم جمع شدیم مسلما همه میخوایم از این مشکل خلاص شیم. اینو میخوام بگم چرا باید وضع  کار و به تبع اون ازدواج دارای این شرایط باشه که طبیعی ترین نیاز بشر که همون نیاز جنسیه این جور بلای جون ما بشه...خیلی دلم گرفته...توکلم به خداست و نا امید نیستم ولی گاهی به شدت در یاس فرو میرم. ولی شکر که خدا ما رو به این محفل هدایت کرد. من و خیلی ها که اطراف من هستن بعد یه عمر درس خوندن به شدت نیازمند شرایط مناسبی برای اشتغالیم. خسته ایم از این شرایط. به خدا درسته رابطه و پارتی نداریم ولی ما هم آدمیم. کار و زندگی و ازدواج میخواییم. خیلی دوست دارم کسانی که اینقدر حرف از بیکاری میزنن و میگن شغل ایجاد شده یه سر بیان تو این فروم ببینن چه خبره و جوونهای این مملکت با چه مشکلاتی دست در گریبانن.

راسش داداشی این چیزایی که شما نوشتی من دارم پس خاک توسر من که هنوز گرفتارم؟؟؟!!!
من کاری به شما ندارم ولی خودمن به شخصه دقیقا، کاملا و صراحتا بیمارم
من ممد68 یک بیمار به خودارضایی هستم و تنها علتی که براش میتونم پیدا کنم این بوده که هیچوقت لذت خودارضایی از دلم نرفته چون بیمارم!
ممکنه بگید خب این خل و چله که هی میگه بیمارم بیمارم ولی دوستانی که شرایط منو میدونند کاملا درک میکنند چرا این حرف رو میزنم چون دقیقا 10سال قبل میگفتم من اگه برم دانشگاه دیگه دست بر میدارم بعدش من اگه برم سربازی تمومش میکنم بعدش من اگه برم کار تمومش میکنم بعدش من اگه ...
آقا این کار ربطی به این چیزا نداره!
ترک کردن ربطی به هیچ چیزی نداره
آدم تو هر سنی و تا هر مرحله که به این بیماری دچار شده باشه اگه واقعا بخواد ترک کنه میکنه
وگرنه تمام این چیزا بهونس
بخدا بهونس
مثلا من امروز یکم خستم یا یکم سر کار بحثم شده بود اول میومدم خونه و فحاشی میکردم!(چون برام لذت داشت که به بقیه زور بگم!حتی عشقم!)
بعدش میرفتم سیگار میکشیدم(چون بهم لذت میداد!)
بعدش حسابی پرخوری و پشت سرش چندین ساعت خواب!(همه این کارا خداییش لذت داره)
و بیشتر اوقات با یه خودارضایی این روند رو به اوج میرسوندم و دیگه غرق لذت میشدم
این زندگی گذشته من بوده
ولی یه روز به خودم اومدم با وزن 120، زندگی در حال جدا شدن!، جسمی داغون(کلیه هام  و کبدم داغونه) و درنهایت روحی خسته خسته خسته ...
داداشای گلم بخدا همه اینا که میگید درسته مشکله ولی عقل سالم کجا میگه که وقتی مشکل داری برو خودارضایی کن؟
آخه اگه من خودارضایی کنم مملکتم گلستان میشه؟
اگه من خودارضایی کنم همکارام خوب میشند؟
اگه من خودارضایی کنم روح خستم خوب میشه؟
داداشای من زندگی بدون مشکل که اصلا زندگی نیست اونجوری که ما با مرده ها فرقی نداریم
فقط بهتره یادمون باشه: «انّ مع العسر یسری»
بالاخره این روزای سخت تموم میشه(مثل الان من) ولی شما میمونید و بیماری خودارضایی!
پس از همین الان که بیماری قویتر نشده باهاش بجنگید
پیروزی مهم نیست مهم خسته نشدن از جنگه.
ناامیدی ممنوع
یاعلی.
[/quote]
ممنون از اینکه وقت گذاشتی و اینقدر صمیمانه نوشتی. آره حق با شماست. با خ.ا این چیزا حل نمیشه. البته منم نگفتم چاره مشکلات اینه. چون خودم مدتها درگیرش شدم و قدرت ریسک پذیری از من گرفته شد و مسیری رو برای زندگیم انتخاب کردم که سختیش نمیگم کم بود ولی چون جسارت تغییر فضای زندگی از من گرفته شده بود انتخاب کردم و همین باعث شد دیگه به خودم بیام و دیگه تصمیم گرفتم بذارمش کنار. زحمت زیاد کشیدم و راهی رو که میخواستم برم رفتم ولی به خاطر عدم ریسک پذیری، که اونم از این مساله ناشی میشد انتخابش کرده بودم و بدون علاقه....
(راستی من پستمو پاک کردم...شما از کجا تونستی بهش جواب بدی!؟)
و واقعا ممنونم از بانی این فروم که چنین محیطی رو ایجاد کرد.. خدا به همه کسایی که انجا رو مدیریت میکنن و خانوادشون سلامتی بده و سعادتمند بشن.  مثلا همین امشب اگه این فضا نبود احتمال اینکه دوباره همه چیزو خراب میکردم زیاد بود.

[سعيد777]

سلام سلام سلااااااام دوستان
الان دارم از جشن مسابقات میام عجب قهرمانایی داریم اونجا ادم روحیه میگیره 
بجنبین دوستان بجنبینیه یه انگیزه فقط یه انگیزه محکم واسه ترک پیدا کنید و همیشه جلو چشمتون باشه و حرکت کنید
من امروز ده روزه میشم میخوام به خودم شیرینی بدم میخوام بخاطر ده روز پاکی خودمو به یه کباب مفصل دعوت کنم
امیدوارم همتون موفق باشین

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام سلام سلااااااام دوستان
الان دارم از جشن مسابقات میام عجب قهرمانایی داریم اونجا ادم روحیه میگیره 
بجنبین دوستان بجنبینیه یه انگیزه فقط یه انگیزه محکم واسه ترک پیدا کنید و همیشه جلو چشمتون باشه و حرکت کنید
من امروز ده روزه میشم میخوام به خودم شیرینی بدم میخوام بخاطر ده روز پاکی خودمو به یه کباب مفصل دعوت کنم
امیدوارم همتون موفق باشین

ای ول داداش.
عالیییییییییییییییییییی

.......................

نمی دونم چرا چرخم نمی چرخه.
یعنی استارت که می زنم ، موتور روشن می شه ها ، اما دو قدم که جلو می رم ، پت پت می کنه و خاموش می کنه.
بعد از یه جاییش دود بلند می شه. یه ورش رو درست می کنم ، اون ورش خراب می شه.
مصرف بنزینش هم بالا رفته.
شاید منم زیادی ازش کار کشیدم. به خرج افتاده.
کاش می شد عوضش کنم.
اینم یه نوعی درد و دل بود

[mamad68]

نمی دونم چرا چرخم نمی چرخه.
یعنی استارت که می زنم ، موتور روشن می شه ها ، اما دو قدم که جلو می رم ، پت پت می کنه و خاموش می کنه.
بعد از یه جاییش دود بلند می شه. یه ورش رو درست می کنم ، اون ورش خراب می شه.
مصرف بنزینش هم بالا رفته.
شاید منم زیادی ازش کار کشیدم. به خرج افتاده.
کاش می شد عوضش کنم.
اینم یه نوعی درد و دل بود

داداشی اول تکلیفمون رو روشن کن این چرخه یا موتور؟؟؟!!!!
بعدش بیا تا بهت بگم چکار کنی!
پت پت کردنت مال شمع موتورته احتمالا دوده زده! بازش کن و تمیزش کن!
بعد از خاموش شدن دود میده؟! جل الخالق این دیگه واقعا عجیبه!
فایده نداره بیارش ببینمش
داداش گلم، عاشق جان نیاز به تعویض نیست فقط کافیه عاشق بشی؛ عاشق خدا
یاعلی

[خدا بزرگه]

خدا بزرگه /گروه طوفان و سخره /هفته سوم قرمز
نا امید نمی شم و بالاخره پیروز میشم
بالاخره از تمام شکست های سریالی خلاص میشم 
توکل به خدا

[چشم های خاکستری]

سلام
بعد از دو هفته پاکی
سریالی شدم!
و ناراحت هم نیستم!
چرا؟؟
نمیدونم چرا!!!
اما دارم به بی خیالی می رسم!
داره حالم از خودم به هم میخوره
اما عین خیالم نیست
حالا یه نفر میاد میگه "نا امید نباش!!!"
آخه قربونت چطوری بگم نمیشه؟
چطوری بگم این نسخه ای که برای خیلیا جواب میده برای من جواب نمیده؟؟؟
ما اینهمه گفتیم تنهاییم
یه نفر نگفت بیا از تنهایی درت بیارم!
تا وقتی نیاز دارند بهمون مدام زنگ میزنند
تموم که میشه دیگه میگن برو خونتون!

[رند]

سلام
بعد از دو هفته پاکی
سریالی شدم!
و ناراحت هم نیستم!
چرا؟؟
نمیدونم چرا!!!
اما دارم به بی خیالی می رسم!
داره حالم از خودم به هم میخوره
اما عین خیالم نیست
حالا یه نفر میاد میگه "نا امید نباش!!!"
آخه قربونت چطوری بگم نمیشه؟
چطوری بگم این نسخه ای که برای خیلیا جواب میده برای من جواب نمیده؟؟؟
ما اینهمه گفتیم تنهاییم
یه نفر نگفت بیا از تنهایی درت بیارم!
تا وقتی نیاز دارند بهمون مدام زنگ میزنند
تموم که میشه دیگه میگن برو خونتون!

سلام
اخوی مثل اینکه خیلی از همه چیز شاکی شدی
خب حقم داری
گاهی آدم هر کار می کنه نمیشه
گاهی آدم دردش میگیره
از همه چیز
از دوستان و آشنایان و خیلی چیزا و کسای دیگه 
خب چندتا جبهه درگیری داری 
فک کنم مهمترینش تنهاییه
خب شما چرا به شخص تکیه می کنی که بخوای ازش ناراحت بشی.
خودت رو بزار تو مکانهای عمومی یا جاهایی که دیگران مشغولن
اونجا هم با افراد جدیدتر آشنا میشی هم با اونا شاید همکار یا همفکر یا همگروه بشی
یکی از اون جاها شاید یه باشگاه باشه
هم تو راه ترک بهت کمک می کنه هم تو تنهایی
یکی دیگه شاید کتابخونه باشه
تنهایی درس نخون برو کتابخونه بخون
بشین فکر کن کلی از این موارد میتونی پیدا کنی

[بازگشت به خاک]

مَن مَلأَ عَينَهُ مِن حَرامٍ مَلأَ اللّه ُ عَينَهُ يَومَ القِيامَةِ مِن النّارِ ، إلاّ أن يَتوبَ و يَرجِعَ
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه چشم خود را از حرام پر كند، خداوند در روز قيامت چشم او را از آتش پر گرداند مگر اينكه توبه كند و از عمل خود دست بردارد.
===
من متاسفانه این کار رو تو اینترنت تو عرض 7 سال اخیر کردم 
و خدا هم تا حدودی انتقام دنیایی از من گرفت تو این دنیا !
هیچی هیچی ...
هر چی بدبختی تو زندگیم دارم تقصیر اعمال زشت خودمه !

[عاشق فاطمه زهرا]

نمی دونم چرا چرخم نمی چرخه.
یعنی استارت که می زنم ، موتور روشن می شه ها ، اما دو قدم که جلو می رم ، پت پت می کنه و خاموش می کنه.
بعد از یه جاییش دود بلند می شه. یه ورش رو درست می کنم ، اون ورش خراب می شه.
مصرف بنزینش هم بالا رفته.
شاید منم زیادی ازش کار کشیدم. به خرج افتاده.
کاش می شد عوضش کنم.
اینم یه نوعی درد و دل بود

داداشی اول تکلیفمون رو روشن کن این چرخه یا موتور؟؟؟!!!!
بعدش بیا تا بهت بگم چکار کنی!
پت پت کردنت مال شمع موتورته احتمالا دوده زده! بازش کن و تمیزش کن!
بعد از خاموش شدن دود میده؟! جل الخالق این دیگه واقعا عجیبه!
فایده نداره بیارش ببینمش
داداش گلم، عاشق جان نیاز به تعویض نیست فقط کافیه عاشق بشی؛ عاشق خدا
یاعلی

آره چیز عجیبیه.
خداوند خودش کمکمون کنه.

شده بار هایی که چند هفته رو راحت توی ترک بودم و بدون مشکل جلو رفتم.
و باز شده بار هایی که کلی تلاش و کوشش کردم و آخرش هم هیچی.
والبته برعکسش هم هست.

اگر خدا کمک کنه همه چی راحت می شه.

[چشم های خاکستری]

سلام
بعد از دو هفته پاکی
سریالی شدم!
و ناراحت هم نیستم!
چرا؟؟
نمیدونم چرا!!!
اما دارم به بی خیالی می رسم!
داره حالم از خودم به هم میخوره
اما عین خیالم نیست
حالا یه نفر میاد میگه "نا امید نباش!!!"
آخه قربونت چطوری بگم نمیشه؟
چطوری بگم این نسخه ای که برای خیلیا جواب میده برای من جواب نمیده؟؟؟
ما اینهمه گفتیم تنهاییم
یه نفر نگفت بیا از تنهایی درت بیارم!
تا وقتی نیاز دارند بهمون مدام زنگ میزنند
تموم که میشه دیگه میگن برو خونتون!

سلام
اخوی مثل اینکه خیلی از همه چیز شاکی شدی
خب حقم داری
گاهی آدم هر کار می کنه نمیشه
گاهی آدم دردش میگیره
از همه چیز
از دوستان و آشنایان و خیلی چیزا و کسای دیگه 
خب چندتا جبهه درگیری داری 
فک کنم مهمترینش تنهاییه
خب شما چرا به شخص تکیه می کنی که بخوای ازش ناراحت بشی.
خودت رو بزار تو مکانهای عمومی یا جاهایی که دیگران مشغولن
اونجا هم با افراد جدیدتر آشنا میشی هم با اونا شاید همکار یا همفکر یا همگروه بشی
یکی از اون جاها شاید یه باشگاه باشه
هم تو راه ترک بهت کمک می کنه هم تو تنهایی
یکی دیگه شاید کتابخونه باشه
تنهایی درس نخون برو کتابخونه بخون
بشین فکر کن کلی از این موارد میتونی پیدا کنی

من یه آدم منزوی نیستم که به خاطر تنهایی ظاهری اذیت بشم
اتفاقا کلی هم آدم در اطرافم دارم
اما نکته اینجاست که برای من فقط تا وقتی خیلی درگیر فعالیت باشم چیزی به ذهنم نزنه
مثل دهه محرم که تا حدودی پاک بودم
اما بعدش که آزاد شدم از کار سریالی شدم!!!
خب حالا مشکل اینجاست که یه نفر نیست که در مواقع سختی کمک کنه
نه کسی که فقط میتونه بنویسه فلان کار رو بکن و فلان کار رو نکن
کسی که توی اون شرایط بتونه من رو درک کنه و یه کلمه از حرفای آرومم کنه!
خیلی حرفام دخترونه شد!!
اینم یکی دیگه از مشکلات موجود!
بازم بگم؟
نه فکر کنم کافیه