1395 دي 7، 0:21
طاهر بیاد خودم خفش می کنم که چرا ول کرده رفته.
(1395 دي 4، 21:27)آرمــین نوشته است: سلام
ما می توانیم خوبی داداش؟
یادمه یه سری خوندم چهل روزه شدی. اوضاع در چه حاله؟
زندگی در چه حاله؟
نقل قول: گاهی تنها یک کلیکواقعا همین یه ذره یه ذره هاست.
یه کلیک می کنی. بعد 10 تا کلیک دیگه هم دنباش میاد.
یه نگاه بی جا تو خیابون. بعد 10 تا کیس دیگه هم به دنباش.
یه دست ورزی کوچیک و بعد 10 بار تا مرز شکست رفتن.
هر وقت از این یه دونه ها پیش اومد،
ارزش داره یه «نه» محکم بگیم و بگذریم ازش.
ارزشی به وسعت تمام اون ده بارهای بعدش که بیچاره مون می کنه.
یه وقتا لااقل تو خلوت خودمون تکرار کنیم:
بذار به جوونیم رحم کنم.
ممنون ما می توانیم که با این چند کلمه فرصتی برای بهتر فکر کردن من به وجود آوردی.
(1395 دي 5، 16:21)خدا بزرگه نوشته است: سلام بچه ها چکار کنم من هیچی جایگزین ندارم
نه دوست دارم که اخر هفته باهاشون بگیردم خودم رو خالی کنم هیچ کس رو ندارم تنهایه تنهام حتی پدر و مادر هم خیلی باهم فاصله دارم منم به این نتیجه رسیدم که فکر خرابه حالا چکارکنم هیچی ندارم که خودمو خالی کنم الان اگر بگن فردا میمیری خوش حال میشم خیلی خیلی...............................
(1395 دي 5، 0:10)Deril نوشته است: سلام عاشق جان و داداش آرمین عزیز. ممنونم از پاسختونسلام
والا من خونه که میام یا زبان میخونم یا فیلم نگاه میکنم یا اینکه اگه بی حووصله باشم تو تلگرام هی الکی میچرخم یا تلویزیون یا آهنگ. همین
راستش با اینکه صبح تا عصر بیرون از خونه ام و بعضی روزا بیش از 12 -13 ساعت بیرونم گفتم شاید هنوزم انرژی بدنم تخلیه نمیشه که اینقد به مشکل میخورم بنابراین رفتم باشگاه هم ثبت نام کردم و دیگه واقعا شب که میومدم خونه جون تو بدنم نبود. بعد از دو هفته باشگاه دیدم ای بابا انگار باشگاه هم تاثیرش موقتیه و هنوز تحریک هست. به این نتیجه رسیدم مشکل بیش از اینکه فیزیکی باشه فکریه. یعنی فکرم خرابه.
عاشق این حرفت رو که میگی جایگزین باید داشته باشیم قبول دارم ولی هیچوقت نتونستم عملیش کنم. باید دنبال یه جایگزین باشم که حال روحی بد رو تخلیه کنم.
امروز یه لحظه به خودم گفتم من که زورمو زدم نشد پس اشکال نداره چاره اینه که هر دو سه هفته یه بار انجام بدم. ولی الان که فکر میکنم میگم دریل عجب بیشعوری هستی. اگه این کارو بکنی اون تایم تبدیل به هفته ای یه بار و... در نهایت هر روز میشه.
حالم الان بده ولی ته دلم میدونم باید ترک کنم و اگه بخام حتما میشه.
از فردا صبح دوباره همه چی شروع میشه، کنترل نگاه، مشغول شدن به درس و کار از اول صبح تا موقع شام، افکار مزخرف، حس های عجیب، شادی بی دلیل، غم بی دلیل، خنده ها و خوش گذرونی ها با دوستان، فرو رفتن تو فکرای مختلف طوریکه حواسم به اطراف نیست، خستگی، بی حوصلگی، تکرار، حس نیاز احساسی به جنس مخالف، مبارزه با توهمات.... اصلا الانم رو دوست ندارم.
(1395 دي 7، 22:28)meep نوشته است: دوستان گفتم پستی که تو تاپیک دیگه داده بودم رو اینجا هم کپی کنم شاید یه فرجی بشه
چند سال بود که به این حد سریالی نشده بودم
و واقعا دیگه چاره ای ندارم جز اینکه بردش باشم 2روز یا 3 روزی یکبار ..... تا کمتر اذیت کنه
البته میدونم هرچی بیشتر جواب بدم اون بیشتر ازم میخواد دیگه مهم نیست دلم الان فقط مرگ میخواد
بدجوری مریضم شدم یک مریض جنسی نمیتونم خودمو جمع و جور کنم
تا دیروز مسجد و امام حسین و عاشق شهادت امروز یک بازنده و ترس گناه های بد
یا مهدی ادرکنی
(1395 دي 8، 4:45)ali2872 نوشته است: سلام به اعضای عزیز من تازه اومدم امیدوارم بتونم ترک کنم مشکل من روزانه هست و بعضی روزها هم به 3 بار میرسه نمیدونم باید از چی شروع کنم لطفا منو کمک کنیدعلی جان خوش اومدی
(1395 دي 7، 22:28)meep نوشته است: دوستان گفتم پستی که تو تاپیک دیگه داده بودم رو اینجا هم کپی کنم شاید یه فرجی بشهداداش میپ
چند سال بود که به این حد سریالی نشده بودم
و واقعا دیگه چاره ای ندارم جز اینکه بردش باشم 2روز یا 3 روزی یکبار ..... تا کمتر اذیت کنه
البته میدونم هرچی بیشتر جواب بدم اون بیشتر ازم میخواد دیگه مهم نیست دلم الان فقط مرگ میخواد
بدجوری مریضم شدم یک مریض جنسی نمیتونم خودمو جمع و جور کنم
تا دیروز مسجد و امام حسین و عاشق شهادت امروز یک بازنده و ترس گناه های بد
یا مهدی ادرکنی
(1395 دي 8، 22:51)ali2872 نوشته است: من خیلی وقتا هنگام خواب فکرم درگیر این موضوع میشه و اصلا خوابم نمیبره تا جایی که مجبور به اینکار میشم و همینطور زمانهایی که عصبی میشم برای آرامش لحظه ای که بعد از این عمل زشت به آدم دست میده وسوسم میکنه و همه این موارد در تنهایی اتفاق میوفته از دیشب تا حالا تلاش کردم امیدوارم که امشب وسوسه نشم چون معمولا شبا این وسوسه به سراغم میادداداش خیلی پست خوبی بود.