آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[BlueBoy]

سلام
میخوام از عوامل تحریک کننده و عوامل کمک کننده بنویسم
خب بزرگترین عامل تحریک کننده من مشکلاتم هست
مشکلاتی که حل نمیشن و فقط باید تحملشون کرد. وقتی از یک حدی میگذشت برای راحت کردن ذهنم به خ.ا پناه میبردم. مسلما کار میکرد چون کاریه که ذهن تمرکزش رو از روی مسائل دیگه برمیداده. به هر حال شهوت قوی ترین غریزه آدمه. اما بعدش دردم بیشتر میشد و باز دوباره
الان اونقدر خسته شدم از اون حالت ها که دیگه باعث نمیشن بهش رو بیارم. سعی میکنم بیشتر تحمل کنم و خودمو به بیخیالی بزنم
اگه بخوام بیشتر از این نوع عوامل بگم خب، هستن مثل فیلم دیدن. سینمای غرب یکم برای ما غیر طبیعی جلوه میکنه که باعث تحریک شدن من میشه. البته این به اندازه مورد قبلی روی من اثر نداره
تنهایی ، شبکه های مجازی.. این ها هم هستن

اما عوامل مفید
خب بهترین چیز برای من قدم زدنه. دقیقا سلاح منه در برابر اون عامل اول. گاهی خوب کار میکنه و گاهی هم نه. کتاب خوندن هم همینطور. کلا هرچیزی که حواس منو پرت کنه از مشکلات میتونه کمک کننده باشه
بیرون رفتن با دوست ها ، فیلم دیدن (البته مورد بالا رو نقض نکنه) ، گوش کردن به سخنرانی های مرتبط و از همه مهم تر کانون

["Zeus"]

سلام دوستان
یه سوالی داشتم الان امکانش هست من رنگ فونت اسممو عوض کنم؟؟
اگه میشه یکی راهنماییم کنه چطوریه
خیلی ممنونم

[drift]

دیشب به دوستم زنگ زدم کارش داشتم،شهر ما نبود که حدس میزدم محرم برای هیئت بیاد شهرستان،
اتفاقا شهرستان بود و ازش پرسیدم کجایی گفت بیا هیئت هم رو ببینیم،
من قبلا باهاش تو کار پروژه های ساختمونی بودم و زمانی که حدودا من ۱۰-۱۲ سالم بود اونم یکسال از من بزرگتر میرفتیم همین هیئتی که دیشب رفتیم ولی دیشب خیلی فرق میکرد،گفت شام هیئت امشب با منه،من بخودم اومدم دیدم عمر چقدر زود میگذره ،بچه های ۱۰-۱۲ ساله که میرفتن هئیت  فقط در حد سینه زدن عذاداری میکردند یکشون امشب مجلس رو بر عهده گرفته،خیلی جای تفکر داره که زمان چطوری میگذره واقعا دلم یک لحظه دیشب تنگ شد.(این پست رو دوست دارم تو درد دل هم بنویسم)

سلام دوستان
یه سوالی داشتم الان امکانش هست من رنگ فونت اسممو عوض کنم؟؟
اگه میشه یکی راهنماییم کنه چطوریه
خیلی ممنونم   

برای این کار باید به درجه مدیریت برسی 

با تشکر فراوان از دریفت عزیز که اینقدر پیگیره گروه ثارالله و اعضاش هست. من متاسفانه چون توی سفر هستم، زیاد وقت نمیکنم که گروه رو دست بگیرم. خیلی وقته که میخام حرف بزنم و از بچه های ثارالله بخام که حرفی اگه دارن بزنن.
حالا که دریفت زحمت کشیدن و دعوت کردن صحبت کنیم، مام میگیم..
آقا از اولی که گروه ثارالله راه افتاد و اسمش انتخاب شد، پیش خودم فکر کردم که امیدوارم این دوره هم بتونم مفید باشم هم برای خودم هم برای اعضای گروه. 
الان از بچه های ثارالله میخام که من رو به عنوان سرگروهشون نقد کنن.. نقاط مثبت و منفی ای که تا الان دیدن بگن. خیلی هم رک بگن. اگه پیشنهادی هم برای بهتر شدن دارن بگن بهم.چه توی پیام پروفایل، چه همینجا توی رهروان. البته ترجیحا توی رهروان، که بقیه هم ببینن 

سلام رضا جان خواهش میکنم،از همون اول تو پروفایل بین بچه ها خوب لینک زدی و ارتباط ایجاد کردی ،الان که سفری ولی من دوست دارم هر چند روز موضوعی مطرح بشه و همه با هم بحث کنیم و رهروان رو بالا نگهداریم تا بچه ها هم بیشتر از یک اعلام وضعیت هفتگی مشارکت کنند تا همین مسابقه هفتگی واقعا باعث پیشرفت بشه،واقعا برای من که خوب بوده،حداقلیک کنترلی روم هست و بجای سرگرم شدن با مطالب بعضی وقتها بیهوده این شبکه های اجتماعی همون وقت رو تو کانون میگذارم،قبلا وقتم خیلی کم بود به اعلام وضعیت هم نمیرسیدم ولی الان باز برنامم منظمه وحداقل میتونم وقت بذارم،



راستی یک تبریک با بچه های گروه ثارالله که تا اینجا کامل سبز بودیم و امتیازهارو همه شو گرفتیم   
امیدوارم همینطثری ادامه بدیم

["Zeus"]

دیشب به دوستم زنگ زدم کارش داشتم،شهر ما نبود که حدس میزدم محرم برای هیئت بیاد شهرستان،
اتفاقا شهرستان بود و ازش پرسیدم کجایی گفت بیا هیئت هم رو ببینیم،
من قبلا باهاش تو کار پروژه های ساختمونی بودم و زمانی که حدودا من ۱۰-۱۲ سالم بود اونم یکسال از من بزرگتر میرفتیم همین هیئتی که دیشب رفتیم ولی دیشب خیلی فرق میکرد،گفت شام هیئت امشب با منه،من بخودم اومدم دیدم عمر چقدر زود میگذره ،بچه های ۱۰-۱۲ ساله که میرفتن هئیت  فقط در حد سینه زدن عذاداری میکردند یکشون امشب مجلس رو بر عهده گرفته،خیلی جای تفکر داره که زمان چطوری میگذره واقعا دلم یک لحظه دیشب تنگ شد.(این پست رو دوست دارم تو درد دل هم بنویسم)

سلام دوستان
یه سوالی داشتم الان امکانش هست من رنگ فونت اسممو عوض کنم؟؟
اگه میشه یکی راهنماییم کنه چطوریه
خیلی ممنونم   

برای این کار باید به درجه مدیریت برسی 

با تشکر فراوان از دریفت عزیز که اینقدر پیگیره گروه ثارالله و اعضاش هست. من متاسفانه چون توی سفر هستم، زیاد وقت نمیکنم که گروه رو دست بگیرم. خیلی وقته که میخام حرف بزنم و از بچه های ثارالله بخام که حرفی اگه دارن بزنن.
حالا که دریفت زحمت کشیدن و دعوت کردن صحبت کنیم، مام میگیم..
آقا از اولی که گروه ثارالله راه افتاد و اسمش انتخاب شد، پیش خودم فکر کردم که امیدوارم این دوره هم بتونم مفید باشم هم برای خودم هم برای اعضای گروه. 
الان از بچه های ثارالله میخام که من رو به عنوان سرگروهشون نقد کنن.. نقاط مثبت و منفی ای که تا الان دیدن بگن. خیلی هم رک بگن. اگه پیشنهادی هم برای بهتر شدن دارن بگن بهم.چه توی پیام پروفایل، چه همینجا توی رهروان. البته ترجیحا توی رهروان، که بقیه هم ببینن 

سلام رضا جان خواهش میکنم،از همون اول تو پروفایل بین بچه ها خوب لینک زدی و ارتباط ایجاد کردی ،الان که سفری ولی من دوست دارم هر چند روز موضوعی مطرح بشه و همه با هم بحث کنیم و رهروان رو بالا نگهداریم تا بچه ها هم بیشتر از یک اعلام وضعیت هفتگی مشارکت کنند تا همین مسابقه هفتگی واقعا باعث پیشرفت بشه،واقعا برای من که خوب بوده،حداقلیک کنترلی روم هست و بجای سرگرم شدن با مطالب بعضی وقتها بیهوده این شبکه های اجتماعی همون وقت رو تو کانون میگذارم،قبلا وقتم خیلی کم بود به اعلام وضعیت هم نمیرسیدم ولی الان باز برنامم منظمه وحداقل میتونم وقت بذارم،



راستی یک تبریک با بچه های گروه ثارالله که تا اینجا کامل سبز بودیم و امتیازهارو همه شو گرفتیم   
امیدوارم همینطثری ادامه بدیم

پس باید از یکی از عزیزان مدیر خواهش کنم بره تو پروفایل من اسممو رنگی کنه

[nobody31]

14 صلوات برای خود خودم 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ضمنا منتظر بقیه هم هستیم ...   

 من صلوات میخوام ... یالله 

اونایی هم که از برنامه عقب اند ، عقب موندگی هارو جبران کنند ... 

کلش یه دقیقه بیشتر وقتشون رو نمیگیره ... والا 

اما حرفایی که دوس دارم با رفیقان خوب رهروانی ام در میون بذارم :
راستش امروز سی اُمین روز پاکی من هستش    و خیلی خوشحالم که مصادف شده با نوبت ختم صلواتم   علاوه بر این ، امروز زیارت آقا امام رضا هم نصیبم شد و توی حرم به یاد همه ی بچه های خوب رهروان بودم و برای سلامتی و پاکی شون دعا کردم.

بچه ها کانون خیلی بستر خوبیه ، فقط باید بتونیم ازش خوب استفاده کنیم ... کانون به ما این توانایی و امکان رو میده که برای ترک متمرکز یشیم و هدف مون رو یادمون نره ... من قبل اینکه بیام  کانون ، ترک برام مهم بود ، ولی روش متمرکز نبودم ... برا همین چپ و راست وسوسه ها زمینم می زد و منم گرفتار و غرق امور زندگی ام بودم و نمی تونستم به خوبی همه ی قوام رو برای نشکستن و نباختن و زمین نخوردن آماده کنم. ولی الان کانون بهم یاد داده چه جوری قدرت « نه گفتن» به وسوسه ها رو پیدا کنم ... و از این بابت ممنونم از همه ی کانونی ها و مدیرانش که این مجموعه رو راه اندازی کردند و می چرخوننش .   


 موفق باشید بچه ها 





برنامه ی مقرر ختم صلوات  دوره سی و دوم :

طاهر:   
mohammad_93:   
موری:   
mohsennia:   

عاشق فاطمه زهرا:  
Mr Degaresh: 
nobody31: تاریخ 96/07/05
Hamed6: تاریخ 96/07/08

آرمین: تاریخ 96/07/10
hamedhamed: تاریخ 96/07/12
شازده کوچولو: تاریخ 96/07/15
aliunknown: تاریخ 96/07/17

rezaKy: تاریخ 96/07/19
drift: تاریخ 96/07/22
رضا222: تاریخ 96/07/24
101: تاریخ 96/07/26
omid 24: تاریخ 96/07/29

[rezaKy]

14 تا صلوات برای نوبادی گل.. ایشالا که تمرکز روی ترک برات روز به روز بیشتر بشه و دیگه پاکی و دوری از خ.ا ملکه ذهنت بشه

[عاشق فاطمه زهرا]

۱۴ صلوات برای نوید عزیز   هم گروهی خودم.

نوید جان حرم که می ری برای ما هم دعا کن.
مشهد زندگی می کنی؟ اگر این طوره خوش به حالت

اینقدرررررررر دلم برای حرم تنگ شده که نگو.
صبح کله سحر پا می شی، هوا سرده، می ری حرم، بلندگو ها پخش می کنن
آمده‌‌ام، ای شاه پناهم بده.

امشب می خوام برم مراسم، دعا کنید جور بشه.

شما اصلا مراسم می رید جایی؟ هیئت می رین؟ مسجد می رین؟
موافقش هستید؟ مخالف هستید؟

[rezaKy]

به نام خدا
راجب سوالی که عاشق جون مطرح کردن،  من وقتی 12-13 سالم بود توی مراسمی که توی مدرسه تشکیل میشد،( سینه زنی، زیارت عاشورا، مداحی) شرکت میکردم و حتی خودم تکی بعضی وقتا زیارت عاشورا میخوندم. الان یه چند وقتی هست که برای عزاداریا به هیئت یا مسجدی سر نزدم. 
برای بحث مخالف یا موافق بودن با این مراسم هم نمیشه دقیق نظر داد.. چون این چیزا، و کلا مسائل مربوط به دین، چیزای سلیقه ای هست. یکی هست که عاشق این ایامه و اصن برای عزاداریش میره مسجد یا هیئتشون و اصن حس خوبی با عزاداری برای امام بهش دست میده. ولی خب برعکس یکی هم هست که اصلا به این مسئله عزاداری اعتقاد نداره و دوس نداره شرکت کنه. بنظر من هرکی آزاده که کاریو بکنه که بهش حس خوب و نزدیک تر بودن به خدارو بده. 
اما چند مورد هست که متاسفانه توی این عزاداریها شاهدش بودم.. اخیراً چند سالی هست که میبینم مدلِ رفتار مردم با این دهه اول محرم، این مراسم رو به یه "فستیوال" یا "کارناوال" تبدیل کرده. چون هیئت هایی هستن که هر سال طبل و دهلِ هاشون بزرگتر، افراد برای نواختن اونها بیشتر و علم های بزرگتر و سنگین تر میشه، حتی سیستمای صوتی خیلی پیشرفته و شتر و لباسای مخصوص اون زمان هم استفاده میکنن.. خب اینا همه،  از خلوص هدف کم میکنه دیگه.
مسئله بعدی بند آوردن راهِ خیابون های اصلی هست که واقعا منو آزار میده. هر عزادار توی هر دسته ای که هست، به خودش این اجازه رو میده که ترافیکِ یه خیابونِ عریض رو بند بیاره وبدون فکر کردن به این موضوع که ممکنه کسی خدای نکرده کار اورژانسی ای براش پیش اومده باشه مشغول زنجیر زنی بشه. 
موضوع بعدی هم بحث نذری هست که بعضی وقتا حرص درمیاره. چرا اون شخصی که سرِ گرسنه به بالش میذاره رو محروم کنیم، برای اینکه خودمون توی یخچالِ ال جیِ ساید بای سایدمون سه وعده قرمه سبزی و دو تا قیمه به زور جا بدیم؟ حالا بماند که بعضیا میرن نذری رو میگیرن، میبرن میذارن خونه و دوباره میان اخر همون صف وایمیسن تا یه سری دیگه غذا گیرشون بیاد.

[عاشق فاطمه زهرا]

به نام خدا
راجب سوالی که عاشق جون مطرح کردن،  من وقتی 12-13 سالم بود توی مراسمی که توی مدرسه تشکیل میشد،( سینه زنی، زیارت عاشورا، مداحی) شرکت میکردم و حتی خودم تکی بعضی وقتا زیارت عاشورا میخوندم. الان یه چند وقتی هست که برای عزاداریا به هیئت یا مسجدی سر نزدم. 
برای بحث مخالف یا موافق بودن با این مراسم هم نمیشه دقیق نظر داد.. چون این چیزا، و کلا مسائل مربوط به دین، چیزای سلیقه ای هست. یکی هست که عاشق این ایامه و اصن برای عزاداریش میره مسجد یا هیئتشون و اصن حس خوبی با عزاداری برای امام بهش دست میده. ولی خب برعکس یکی هم هست که اصلا به این مسئله عزاداری اعتقاد نداره و دوس نداره شرکت کنه. بنظر من هرکی آزاده که کاریو بکنه که بهش حس خوب و نزدیک تر بودن به خدارو بده. 
اما چند مورد هست که متاسفانه توی این عزاداریها شاهدش بودم.. اخیراً چند سالی هست که میبینم مدلِ رفتار مردم با این دهه اول محرم، این مراسم رو به یه "فستیوال" یا "کارناوال" تبدیل کرده. چون هیئت هایی هستن که هر سال طبل و دهلِ هاشون بزرگتر، افراد برای نواختن اونها بیشتر و علم های بزرگتر و سنگین تر میشه، حتی سیستمای صوتی خیلی پیشرفته و شتر و لباسای مخصوص اون زمان هم استفاده میکنن.. خب اینا همه،  از خلوص هدف کم میکنه دیگه.
مسئله بعدی بند آوردن راهِ خیابون های اصلی هست که واقعا منو آزار میده. هر عزادار توی هر دسته ای که هست، به خودش این اجازه رو میده که ترافیکِ یه خیابونِ عریض رو بند بیاره وبدون فکر کردن به این موضوع که ممکنه کسی خدای نکرده کار اورژانسی ای براش پیش اومده باشه مشغول زنجیر زنی بشه. 
موضوع بعدی هم بحث نذری هست که بعضی وقتا حرص درمیاره. چرا اون شخصی که سرِ گرسنه به بالش میذاره رو محروم کنیم، برای اینکه خودمون توی یخچالِ ال جیِ ساید بای سایدمون سه وعده قرمه سبزی و دو تا قیمه به زور جا بدیم؟ حالا بماند که بعضیا میرن نذری رو میگیرن، میبرن میذارن خونه و دوباره میان اخر همون صف وایمیسن تا یه سری دیگه غذا گیرشون بیاد.

متشکرم ، بالاخره یه نفر جواب داد.

خوش حال می شم نظر بقیه رو هم بدونم، البته به شرطی که به نظر همدیگه احترام بذاریم.

بدون تعارف اگر بخواد ناراحتی پیش بیاد از بحث کردن، به سرعت پست ها رو منهدم می کنم.  
**********
رضا جون، من با نظرت موافقم و مخالفم. لطفا ادامه رو دقیق بخون.
بحث دین و اعتقادات سلیقه ای نیست. مثلا نماز، یکی از فروع دین ماست.
شما نمی تونی بگی، من مسلمانم و شیعه هستم، ولی نماز رو قبول ندارم. این جزو اعتقادات ماست.
در مورد عزاداری محرم و عزاداری برای امام حسین، ماهیتش جزو جدانشدنی شیعه هست.
حتی از بحث اعتقادات که بگذریم و انسانی به موضوع نگاه کنیم، عزاداری برای مظلومیت امام حسین تایید می شه.
اما حرفت رو در مورد نحوه ی این عزاداری می پذیرم. یعنی این جا بحث سلیقه پیش می آد.
یکی دوست داره زنجیر بزنه، یکی دوست داره پول خرج کنه، یکی دوست داره نذری بده،
یکی هیچ کدوم رو دوست نداره. دوست داره شمع روشن کنه یا هر چیز.
این هایی هم که با عزاداری دیگران رو اذیت می کنن، من خودم به شخصه نمی پسندم.
حالا این که چقدر عملشون درسته و مقبول خود امام حسین (ع) یه بحث دیگه هست.
ولی این برای من دلیل نمی شه که مراسم هایی که تشکیل می شه رو شرکت نکنم.
خیلی این مهمه که کجا آدم مراسم بره و سخنرانش کی باشه...
مخصوصا برای کسایی که تازه می خوان شرکت کنن...برای این که جذب بشن.
ولی وقتی جذب بشی، یه لذتی توش هست که قابل توصیف نیست.

یه ذره فکر کنیم، چرا همون مردمی که دو هزار تومن چونه می زنن، همون آدمایی که صبح تا شب برای کسب پول تلاش می کنن.
محرم که می شه، میلیونی خرج می کنن برای امام حسین؟ چرا واقعا؟
حتما چیزی توش دیدن. این شوری که هر سال محرم برپا می شه، هیچ نهاد دولتی و غیر دولتی نمی تونه اون رو سازمان دهی کنه.
حتما چیزی توی این دم و دستگاه وجود داره.
موافق نیستین؟

[drift]

سلام به همه دوستان،۱۵ صلوات برای نوبادی عزیز میفرستم به نیت گره گظایی از کارهاش،
عاشق جان ضمن احترام بهت من تو بحثت وارد نمیشم،
خب بریم سر اعلام وضعیت:
دریفت از گروه ثار الله / هفته سوم / خداراشکر سبز
برنامه ای که داشتم :
خب گفته بودم همین که بتونم نمازهارو مرتب کنم برام فعلا بسه،یک برنامه طولانی مدت هم داشتم که اونم پیگیری شد،تقریبا از ۳ روز پیش به محض رسیدن به خونه اول از همه نمازم رو میخوندم و بعد ناهار میخوردم،اگر تو خونه بودم و اذان میگفتن سعی میکردم هنوز اذان قطع نشده وضو بگیرم و نماز بخونم ،خیلی احساس سبکی میکردم،همش ظهرها که میخواستم گاهی بخوابم استرس داشتم آفتاب غروب نکنه ولی با این برنام خیالم دیگه راحت شد.
برنامه آینده:
ادامه دادن خواندن نماز طبق روالی که در پیش گرفتم،و اگر بتونم به مرور زمان نماز صبح ر به نمازم اضافه کنم و دیگه قضا نشه،
پیگیری یادگیری نرم افزار که جزو اهداف طولانی مدتم هست رو انجام بدم
کم کم باید یک برنامه ای برای نظام مهندسی باز کنم که بتونم پروانه اشتغال بگیرم
فعلا همینها بود.یاعلی مدد.

[rezaKy]

مرسی عاشی جان بابت نقد کردن کامنت من. به قول رضا مارمولک توی اون فیلمه، به تعداد آدما راه وجود داره برای رسیدن به خدا. معنی این حرف از دید من میتونه اینجوری باشه که ما برای دین( چه مسیحیت، چه زرتشتی، چه یهودی و...) چارچوبی درنظر گرفتیم و اگر خارج از اون چارچوب زندگی کنیم، نمیشه به خدا رسید که این اشتباهه. الان یه مثال میزنم که واضح بیان کنم: شخصی هست که توی شناسنامه ش خورده مسلمان و این آدم هم اتفاقا نقشی نداشته توی تعیین دینش. حالا با بحث انتخاب دین کاری نداریم. فرض که این آدم مسلمونه و به اصول دین هم اعتقاد داره.
ولی وقتی به محرم میرسه،  دوس نداره عزاداری کنه یا اصن دوس نداره زیارتای عاشورا، کمیل و... رو بخونه. حالا فرض کنین این آدم نماز هم نمیخونه یا اصن به شیوه ای که اکثر مسلمونا میخونن نمیخونه. 
حالا یه سوال دارم: آیا خداوند این آدم رو توی زندگیش عذاب میده؟ آیا خدا دیگه به اون آدم توجه نداره و دیگه رهاش میکنه تا توی بدبختی دست و پا بزنه؟ آیا خدا درهای رحمت رو میبنده؟
حالا جوابی که من به این سوال میدم: خدا فراتر از اونی هست که توی قفسِ ذهنی ما بگنجه. خدا هیچ چیزی نیس که ما بتونیم تصورش رو بکنیم. و چیزی که نشه تصور کرد، نمیشه شناخت و چیزی رو که نشه شناخت، رفتارش ناشناخته س. ما هیچوقت نمیتونیم به صراحت بگیم که عمل نکردن به فروع دین، مجازات داره یا نه.

[هبوط]

سلام داداش های گل
من این پست رو توی صفحه " فیلم بازهای کانون" گذاشتم . بدلیل اهمیت موضوع اینجا هم میذارم  :

می خواستم سایت http://www.3an3or.tv رو خدمتتون معرفی کنم . این سایت فیلم ها و سریال های خارجی  رو سانسور می کنه. دیگه با خیال راحت می تونید فیلم ببینید و حتی فیلم ها رو با خانواده ببینید  . تیم سانسورش خیلی حرفه ایه ، هم سانسور حذفی و هم سانسور لباسی دارند .
فقط ماهانه باید 4 هزار تومان بدید (اگه اشتباه نکنم) . تقریبا هر فیلم یا سریالی که بخواید می تونید اونجا پیدا کنید .

این اطلاعیه سایتشه :
رسانه تصویری سانسور اولین وبسایت مجاز و فعالیت داوطلبانه در زمینه ی سانسور حرفه ای (لباس + حذفی) فیلم و سریال در ایران می باشد که با هدف نهی از منکر و فرهنگ سازی در زمینه ی پاکسازی فیلم و سریال خارجی طبق فرهنگ ناب ایران اسلامی فعالیت می کند بدون اینکه خدشه ای در محتوای اصلی داستان اون فیلم یا سریال وارد شود . این وبسایت متشکل از گروه 10 نفره جهت سانسور و 4 نفره در بخش مدیریت می باشد گروه سانسور فیلم های روز دنیا رو جمع آوری و بصورت کاملا حرفه ای طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران همانند صداو سیما سانسور حذفی و سانسور لباس می کنند و به کاربران ارائه می دهند ... هزینه ی هاست و سروری که کاربران دانلود میکنند از طریق اشتراک ویژه که با توافق کاربران تعیین شده تامین می شود . برای اطلاعات بیشتر در رابطه با سایت سانسور به قوانین سایت مراجعه کنید .

[mohsen73]

محسن /گروه بیرق سبز / هفته سوم زرد 
متاسفانه این هفته تا دیروز همه چی خوب بود که یه اتفاقی افتاد و اعصابم رو بهم ریخت اولش گفتم بیخیالش ولی خب بهونه واسه خودم جور کردم و... 
برنامه نمازام خوب نبود و شل کن سفت کن بود این هفته
ورزش دو روز رفتم دویدم با دوستام، درس هم نخوندم 
برنامه هفته اینده : استارت درس خوندن رو بزنم، نماز اول وقت، ورزش منظم.

[rezaKy]

به نام خدا 
اعلاموضعیت مسابقات گروهی
هفته سوم / سبز
برنامه های هفته سوم: متاسفانه به برنامه ی خواب، تمرین موسیقی، انجام پروژه نرسیدم 
ولی ترجمه رو خب راضی کننده انجام دادم. 
برنامه های هفته آینده: 
تمرین موسیقی 1 ساعت میانگین در روز
پروژه رو باید واقعا تا آذر تموم کنم وگرنه باید بازم 500k پول بدم براش
برنامه خواب رو باید درست کنم. اصن زیر چشمام گود افتاده و لاغر شدم.

---

دعای من برای هفته: 
خدایا کمکم  کن بتونم صادقانه زندگی کنم و حقایق رو ببینم.. به من دید وسیعی بده که حکمت اتفاقات اطرافم رو درک کنم

[Mr Degaresh]

سلام به همگی
حالتون خوبه؟ عزاداریاتون قبول باشه ایشالا
اولا ممنون از همگی بابت صلوات هایی که برای من فرستادین...خیلی ممنونم
اگه در مورد خودم بخوام بگم راستش این روزها یه حس عجیبی دارم نه خوبم نه بد....انگار دچار روزمرگی شدم. البته در مقایسه با پارسال حال بهتری دارم ولی انگار هدف بزرگی تو زندگیم نیست و البته پیشترفت شغلی برام مهمه ولی انگار با این شرایط موجود که کار به سختی پبدا میشه دیگه فکر کردن به پیشرفت و تاثیرگذاری و شرایط مالی اونچنانی محاله....نمیدونم شاید سیم پیچام قاطی کرده! ولی از روزمرگی بدم میاد....یه سری پارتی بازی هم میبینم تو همه جا واقعا از این شرایط متتفرم....واسه همین میگم حالم نه خوبه نه بد.

در مورد سوال عاشق
عوامل زیاده برای ورود افکار به ذهن: یکیش همین اینستا و تلگرام و صحبت های مجردی با دوستان و همکاران....نمیشه حذفشون کرد و جز اینکه مقاومت کنی و خوب این سخته.....تنها راهش تمرکز نکردن روی چیزهای محرک دیداری و شنیداریه....الان خودم علاوه بر کار باشگاه هم میرم و کتاب هم میخونم. تا وقتم کامل پر شه.
دعا کنین شرایط مالیم بهتر شه و بتونم ازدواج کنم.
این هفته هم سبز بودم
یا حق