1396 مهر 15، 22:26
(1396 مهر 15، 1:10)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: یعنی اگر یه روز دریفت قرمز بشه من یکی خودکشی می کنم.این روز به هیچ وجه نخواهد رسید
(1396 مهر 15، 1:10)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: امروز یه اتفاقی برام افتاد. دچار یه مشکلی شدم. (آغاز تهاجم)خوشحالم که وسوسه رو رد کردی, یعنی شیطان رو دهنشو آسفالت کردی با این حرکت منطقی که زدی.
مشکلی که به نظر کوچیک می اومد، اما داشت بزرگ و بزرگ تر می شد.
الان که بررسی و تحلیل می کنم، من بعد از ایجاد شدن مشکل، من شروع کردم اول انکار کردن.
بعدش سر خودم رو گرم می کردم با کار های مختلف. انگار که چیزی نشده. (عدم مقابله درست با حمله)
در همین حالت هی می اومدم کانون رو باز می کردم، هی می رفتم سایت های مختلف یا تلگرام. (فرار کردن از دشمن)
بعدش کم کم، وسوسه شروع شد. انگار که دربه در دنبال ماده ی مخدر می گشتم. (نزدیک شدن دشمن)
از طرف دیگه تنها هم بودم و شرایط فراهم بود. (گیر افتادن توی چنگال نیرو های دشمن)
خیلی خیلی راحت می تونست همه چی خراب بشه.
در مقابل این موضوع، هی سعی می کردم به خودم یادآوری کنم که من توی یه مسابقه گروهی هستم،
من یه تعداد روز پاکی جمع کردم، من می خوام ترک کنم و ... (رفتن توی لاک دفاعی)
ولی از اون طرف فشار وسوسه داشت اوج می گرفت و فیلم ها و تصاویر زشت می اومد جلوی چشمم.
اگر شرایط همین جور می موند، شکست حتمی بود.
تصمیم گرفتم که با مشکل کوچیکی که پیش اومده مقابله کنم و اون رو حلش کنم. (ضد حمله)
تلاش هام نتیجه ای نداشت. تصمیم گرفتم کاری که فکر می کنم درسته رو انجام بدم و به خدا پناه ببرم. (امداد غیبی)
و مشکل حل شد و همه چی به شرایط اولش برگشت.
جدیدا خیلی به این فکر می کنم که باید با مشکلات دست به یخه شد و اون ها رو زمین زد.
اگر دست به یخه شدی، جنگیدی و زمین خوردی، اشکال نداره. اما حداقلش مطمئنی که تلاشت رو کردی.
(1396 مهر 14، 22:09)rezaKy نوشته است: به نام خدا
دریفت خدا لعنتت کنه با اون تغییر رنگ فونتت. قلبم گرفت یه لحظه
(1396 مهر 14، 22:09)rezaKy نوشته است: امید جون، داش 101، آق دریفت، رضای گل بهتون افتخار میکنم.مخلص سر گروه عزیز و بچه های گروه ثارالله