امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

درود 303
موری/بیرق سبز/زرد 22
متاسفانه ی بار شکست داشتم دلیلشم تلگرام و... نبود، از اولم میدونستم از رو هوا این یکی دوره ترک رو استارت زدم...۱۰آبان همینجا ۲۰روز خوبمو اعلام خواهم کردم 1
والا برای وضعیت هفته ای که گذشت چیز خواصی ندارم بگم همچی خوب بود،نمازا بجاش بود و اون برنامه ای که داشتم فقط توش درسا زیاد خوب پیش نرفت که در تباشم بهترش کنم...
اهداف هفته بعد:چیزی جز درس ندارم فعلا
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو
سلام دوستان
متاسفانه دیشب شکستم....نمیدونم چرا....ولی انگار تحمل میل جنسی دیگه برام خیلی سخت شده....باز هم تلاشمو میکنم که خودمو حفظ کنم.
Shy
هفته ای گذشت: قرمز یا شاید زرد
برنامه ها: ورزش و نماز کلا این هفته کنسل بود. چون واقعا میام خونه خسته ام...و از طرفی خیلی ناراحتم به خاطر اینکه با این وضع درآمدی علیرغم این همه تلاش تو زندگی چجوری میشه ازدواج کرد. این رزها حیلی ذهنمو اشغال کرده. کلا رزوهام با برنامه های شرکت گذشت یه خرده زبان خوندم تو خونه
هفته جاری:
سعی میکنم خودمو کنترل کنم و رو اعصابم مسلط باشم. یه دوره مهارتهای ارتباطی آنلاین رو باید تموم کنم. دیگه نماز رو باید منظم برم جلو چون هر وقت اینجوری رفتار کردم همه چی کنترل شده بود. مطالعه کتاب که حذف شده بود رو دوباره شروع کنم. یه چندتا کار خرد و ریز دیگه.
ولی بچه ها قضیه ازدواج خیلی داره اذیتم میکنه. چون خودم اهل این نیستم که بخوام الکی وارد فضای دوست دختری و پسری بشم چون اگه هدف ازدواج باشه حداکثر تا 6 ماه خیلی از خصوصیت های اخلاقی فرد قابل شناساییه ولی اگه هدف گذروندون تایم باشه تا 6 سال هم نمیشه همدیگه رو شناخت. در ثانی از اونجا که من شرایط مادی ازدواج ندارم نمیتونم به کسی بسپرم و وارد این ماجرا بشم. کلا گیجم یه مقدار که چه باید کرد. گاهی وقتها به سرم میزنه که فعلا بیخیال بشم و اصلا بهش فکر نکنم و دنبال کار و درآمد خودم باشم.
توکل به خدا. از همگروهی ها هم معذزت میخوام که شکستم
به نام دوست
 
عیب توست گر چشم گوهر بین نداری ور نه ما
هر یک اندر بحر معنی گوهر یک دانه ایم
 
امید 24/ گروه  ثار الله / سبز
 
و اما هفته ای که گذشت
یک کاری می خواستم انجام بدم و نشد، خوب چون تلاشم را کردم اصلا ناراحت نبودم شاید هفته ی قبل قسمت نبوده
دوباره این هفته برای رسیدن بهش تلاش می کنم Khansariha (69)
یه کم سرخوشی داشتم و تنبلی و خوابم زیاد شده برای همین به کارام نرسیدم
 
و اما هفته ی که در پیش رو دارم را باید درست برنامه ریزی کنم
فک کنم برنامه ریزی رویایی انجام می دم 4chsmu1
برای همین تصمیم گرفتم یه برنامه ریزی سبک انجام بدم تا بتونم حتما انجام بدم
زبان: هر روز باید بخونم 2
پروژه ی دوستم: اینم باید هر روز روش کار کنم 4
خوندن یه کتاب زیبا در راه
ورزش هم در هر روز انجام بدم 1
اصلاحات پروژم هم این هفته باید انجام بدم 3
در پناه حق باشید. 302
نذر کرده ام    یک روزی که خوشحال تر بودم    بیایم و بنویسم که   زندگی را باید با لذت خورد

که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید   و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد

یک روزی که خوشحال تر بودم  می آیم و می نویسم که     این نیز بگذرد

مثل همیشه که همه چیز گذشته است و   آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است

یک روزی که خوشحال تر بودم   یک نقاشی از پاییز میگذارم ,

 که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست   زندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ ,

یک روزی که خوشحال تر بودم   نذرم را ادا می کنم

تا روزهایی مثل حالا   که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است

بخوانمشان     و یادم بیاید که

هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد

و                                                           هیچ آسیاب آرامی بی طوفان

منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی   مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی

Khansariha (89)
امام صادق علیه السلام :
آفت دینداری، خود برتر بینی، حسد و فخر فروشی ست
خوشابحال آنها که همیشه و در هر حال، خود را به درگاه الهی بدهکار میدانند
بدا بحال آنها که تنها به علم و ذکری که نزد خود دارند دلخوش کرده و از عاقبت  کار غافلند


[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
سلام به همه‌ی دوستان عزیز

ممنون به خاطر صلوات‌ها و لطفی که به بنده داشتین.
omid24 ، آرمین ، drift ، موری ، عاشق فاطمه زهرا ، rezaky و nobody31  و بقیه‌ی دوستان، خدا خیرتون بده.  302

اعلام وضعیت:
خداروشکر،
شازده کوچولو/یاران همدل /سبز  53

هفته‌ی گذشته:

هفته‌ی خاصی بود برام، مواردی پیش اومده که به امید خدا ختم به خیر بشه، محتاج دعا هستم. 53
خداروشکر.
از نظر پاکی طبیعتاً ذهن و تا حدودی جسمم مشغول بود و موردی پیش نیومد.
الحمد لله  نمازها به موقع‌تر بود.

برنامه هفته آینده:

کنترل نگاه و ذهن و کلیک
ادامه روند نماز اول وقت و تمرکز بیش‌تر در حال نماز.
جبران برخی نمازهای قضا که روی هم تلنبار شده.

(واقعاً برای اون دنیام چی آماده دارم؟ اگه دیگه فرصتی نباشه. اگری که بعضی وقتا نزدیکیش رو به وضوح میشه حس کرد.)

53

53  طرح ختم قرآن 53

 .
   از دسـت و زبان که برآید   ---   کز عهده‌ی شکرش به درآید
.
 سپاس شده توسط
سلام دوستان
شب تون بخیر

این هفته خوبیش اینه که من سر وقت اومدم برای اعلام وضعیت 4chsmu1
ولی بدی هم داره که در ادامه متوجه میشید Hanghead

دلم برای بودن تو کانون تنگ شده ولی مسائلی هست که نمیذاره بتونم فعالیت کنم
این دوره از مسابقات شرمنده هم گروهی های خودم در درجه اول و بعد از اون همه اعضای رهروان شدم
برای این هفته آخر مسابقه دوست دارم هر روز باشم

اعلام وضعیت :
شرمنده ام که بگم این هفته قرمز شدم 53258zu2qvp1d9v
طاهر / بیرق سبز / هفته پنجم قرمز

ولی حتما برای هفته آخر مراقبت بیشتر خواهم کرد

در خصوص برنامه های هفته گذشته:

پاکی که نشد نگهش داریم.
به عوضش مقداری نرم افزاری که دوست داشتم یاد بگیرم رو کار کردم
امیدوارم این مورد رو بیشتر کار کنم تا بتونم به اون نتیجه دلخواهی که میخوام برسم
دیگه کار قابل ذکری نبود که بگم


هفته آینده : 
پاکی در اولویت اول
سر زدن به کانون هر شب (دیگه هفته آخر هم نباشم خیلی ضایع هست Shy )
کار با نرم افزار مزبور


میگه که : ما همه شاهیم /  اگر بگذریم /  از همه وسوسه های زمین / از خطر تلخ سیاهی شدن...
امیدوارم برسه روزی که همه ما از وسوسه هایی که ما رو به سمت تاریکی می برن رهایی پیدا کرده باشیم
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
عاشق فاطمه زهرا / هفته‌ی پنجم / به‌خاطر حسین/ سبز
چند روز دیگه، باز هم به چهل روز می‌رسم. خیلی خوش‌حالم.
البته مهم‌ترین چیز برای من این هست که مغرور نشم.
این پاکی به راحتی آب خوردن از دست می‌ره، با یک نگاه غلط، یک فکر غلط.
ایمانم رو به خدا و به مسیرم نباید از دست بدم و باید در جهت تقویت اون تلاش کنم.
ایمان از روی آگاهی.
یه عذرخواهی هم می‌کنم از هم‌گروهی‌هام به‌خاطر این‌که کمتر سر می‌زنم این روزا.
این هفته خیلی اتفاقات افتاد و همه چیز خیلی سریع می‌گذشت انگار. 
ارزیابی :
شرکت در کلاس ها : نسبت به هفته‌ی قبل بهتر بود. ولی بازم باید بهتر بشه.
نوشتن تمرین و خوندن درس : این خیلی فرصت نشد.
تکمیل و تصحیح پایان نامه : این یکی رو بالاخره تموم کردم. Khansariha (69)
پژوهش : این هم فرصت نشد.

کار های فرهنگی، تفکر و برنامه ریزی: این‌ها الحمدلله خوب داره جلو می‌ره فعلا
قرآن‌(روزی نیم ساعت حداقل اختصاص بدم): توی خونه و دانشگاه، نشد، این رو سعی کردم توی مسیرم انجام بدم، خوب بود.
زبان (روزی نیم ساعت حداقل اختصاص بدم): نشد. 22
مطالعه(توی مترو): مطالعه انجام شد، توی مترو نه ولی هر موقع که وقت می‌شد، انجام می‌دادم.
استخر: نه، فرصت نشد.
کار های اداری (هزار تا کار دارم که باید انجام بدم): کار‌های اداری رو جلو بردم، همین هم ازم کلی وقت گرفت.
ثبت نام کلاس زبان :‌ فکر کنم باید این رو بی‌خیال بشم.
- توجه به تغذیه، غذای های فست فودی کمتر بخورم. خوردن میوه و نون و ... در دانشگاه: راضی هستم، خیلی کمتر فست فود، خوردم، بیشتر از خونه غذا بردم.
- صبح ها زود تر بیدار شم و تا دیر وقت دانشگاه بمونم. : هر روز تا دیر وقت دانشگاه بودم و همین خیلی کمک کرد بهم که کارهام رو جلو ببرم.
- برنامه ی استخر رو پیگیری کنم. 22
- جمعه رو استراحت کنم. اگر بشه کوه برم که خیلی خوب می شه. امروز استراحت کردم، کار خاصی انجام ندادم، ولی همین هم خیلی خوب بود و روحیه‌ام بهتر شد.
- هر موقع که احساس خستگی کردم، برنامه رو متوقف کنم. پاکی مهم تر از هر چیز دیگه هست. الحمدلله، اون‌طوری خسته نشدم. 

برنامه‌ی هفته ی بعد:
حل کردن تمرین و درس خوندن:
آماده کردن درس برای کلاس‌ها:
شرکت در کلاس‌ها (مخصوصا کلاس‌های صبح):
کار‌های پژوهشی:
جلسه‌ی با بچه‌های گروه و تصمیم‌گیری برای موضوع:
قرآن، زبان و مطالعه:
انجام کارهای اداری، خروج از کشور، تکمیل فرم و چاپ پایان‌نامه:

- همچنان توجه به تغذیه، به اندازه بخورم، زیاد خوردن فایده‌ای نداره، لذت هم نداره واقعا، ضرر هم داره، سعی کنم غذاهای سالم‌تر بخورم:
- همیشه خوش‌حال و با انرژی باشم، بله ناراحتی‌ها همیشه وجود داره، ولی در شرایط عادی، چرا کسل بودن و تنبلی و انرژی نداشتن؟ در بدترین شرایط هم می شه باانرژی بود و خوش گذروند:
- مغرور نشم، هزار و یک دلیل وجود داره.
- صبح ها زود‌تر بیدار شم که به کلاس و کارم برسم، شب دیرتر بیام خونه و رسیدم خونه زودتر بخوابم:
- توی دانشگاه فرصتی رو برای تفکر و مطالعه قرار بدم:

خدایا، به امید تو!
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
آرمین، شازده کوچولو و aliunknown
هم گروهی های عزیز
اول منو ببخشید که دیر به دیر اعلام وضعیت می کنم و نتونستم اون طوری که باید در خدمت شما هم گروهی های عزیز باشم.
بعد هم هفته ای که گذشت من هفته خوبی نداشتم ولی می خوام سعی کنم در این هفته با توکل به خدا و یاری شما دوستان عزیز هفته سراسر سبزی داشته باشم.
 سپاس شده توسط
سلام بهم همه دوستان
رضا /////گروه ثارالله////قرمز
خیلی با خودم فکر کردم که چطوری بنویسم قرمز ااااااااخه قول داده بودم که این هفته پاک باشم  ولی خب با خودم کناراومدم و کفتم اگه ننویسم قرمز اشتباه بزرگی کردم که بالاخره خودم و راضی کردم .
جدیدا یکم بد قول شدم قبلا اینطوری نبودم و سر قولم هر جوری شده میموندم .ذهنم میگه چرا بد قول شدی؟؟؟میگم آخه خسته شدم این همه مشکلات من چطوری باید تنهایی حلشون کنم خسته شدم یکساله همش دارم تنهایی مشکلاتم حل میکنم و ازپس هر سختی دوباره سختی بعدی(اینکه زندگی همش سختیه رو میدونم منظورم چیز دیگه ایه )
همیشه خودمو گول میزنم نه دیگه این مشکل آخره و دیگه تموم .از اونجایی که به شدت معتقدم حال بد خودم =====انجام خودآزاری نتیجش شد اینکه دو بار زمین خوردم
حالا بازم امیدورام بتونم یه تصمیم خوب بگیرم و برگردم به راه
از شما دوستان هم میخوام که لطف کنین تو نمازاتون واسه من هم دعا کنید(میشه لطف کنید و واسم دعا کنید)
بازم ممنونم ازهمتون .خداکنه حال همتون خوب باشه 53 53 53 53 53 53 53 53 53 53 53 53 53 53
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 22، 9:14)رضا222 نوشته است: سلام بهم همه دوستان
رضا /////گروه ثارالله////قرمز
همیشه خودمو گول میزنم نه دیگه این مشکل آخره و دیگه تموم .از اونجایی که به شدت معتقدم حال بد خودم =====انجام خودآزاری




سلام رضا جون. متاسفانه این حقیقت تلخیه ولی باید قبول کرد مشکلات زندگی تموم نمیشن. فقط شدتشون کم و زیاد میشه.. اینکه چطوری باهاشون کنار بیایم و نریم توی دفاع، خیلی مهمه. ایشالا رضا جان توکل کن به خدا و بگو "من این مشکلو حل میکنم" یا لا اقل بگو "این مشکل اینقد بزرگ نیس که منو زمین گیر کنه."  خود آزاری و خودارضایی نه تنها راه حل نیس بلکه مثل مخدر یا الکل یا مُسکِن، فرار از مشکل محسوب میشه... با همه وجود برو توی دل مشکلا. غمت نباشه چون تو خدا رو داری که پشتته حتی از کوه هم محکم تر پشتته.
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
سلام و درودات به بچه های خوب و پر تلاش اینجا...
نمیدونم من الان جزء این گروه هستم یا پروندم بسته شده خخخخخ...
یه دفه سایت KTark یادم افتاد گفتم بیام سری بزنم...
اومدم و برای تجدید خاطره رفتم توی پُست های خودم...
دیدم آخرین پُستی که در کانون زدم مال ۸ فروردین ۹۵ هست... اون هم برای تبریک سال نو...
یه کم دلم هوای اینجا و فضای جالبش رو کرده بود برای همین گفتم بیام توی آشناترین تاپیکم پُست بدم...
یه کم که پست ها رو خوندم هم چهره های آشنا در بینشون بود و هم چهره های جدید...
من سال ۹۱ ثبت نام کردم اینجا...
باورم نمیشه ۵ سال به همین سرعت گذشت...
از اون موقع تاحالا خیلی چیزا تغییر کرده...
ولی حیف این ۵ سال طلایی که میتونست بهتر باشه... البته نگاهم رو به جلو هست و به آینده امید دارم...
با این حال خدا رو از ته دل شکر میکنم... چیزهایی الان به دست آوردم که میگم: می ارزید...
خوشبختانه از خودارضایی فاصله گرفتم...
آخرین بار توی مرداد ماه بود اونم به خاطر این که سرِ یه چیزی خیلی عصبی شدم خواستم خودمو خالی کنم...
قبل از اونم یادم نمیاد کِی بود خخخخخ... شاید مهر یا شهریور قبلش خخخخخ...
اونایی که از قبل منو می شناسن میدونن که من متاسفانه همین عادت بد رو داشتم... یعنی عصبانیتم رو با خودارضایی خالی کنم...
ولی خب خدا رو شکر نسبت به قبل خیلی تغییر کردم...
اون یکی دو سال اول که این جا فعالیت داشتم یک هفته پاک موندن برام مشکل بود... چند ماه رو که دیگه به رویا شباهت داشت...
فکر نمیکردم به این جا برسم...
ولی باز میبینم دوستانی هستن که هنوز درگیر این عادت هستن...
من وقتی توی زندگی خودم و کسانی که این کار رو انجام میدادند نگاه میکنم سه چیز رو توی همگی مشترک میبینم:
۱-نبود آرامش در زندگی...
۲-نبود اعتماد به نفس و خودباوری...
۳-نفرت از خود...
باید روی اینا کار بشه...
اون سومی مخصوصا خیلی مهمه...
باید عاشق خودتون بشید...
با اون اعتماد به نفس هم به دست میارید و به دنبالش هم آرامش هم میاد...
سخن به درازا نمیبرم و شایدم بازدید دوبارم از کانون موکول بشه به چند ماه دیگه ولی خب... امروز دلم هوای اینجا رو کرده بود...
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
سلام بجه ها الان داشتم روی پروژه م کار میکردم، یهو یه جرقه ای خورد توی ذهنم. یادم اومد دیشب خوابِ چیو دیدم.

دیشب توی خواب، یه نفر بود که الان اصلا یادم نمیاد کی بوده. الان که فکرشو میکنم، یادم میاد فقط صداش توی سرم بود.
داشتم میگفتم میخام بازم شروع کنم نماز بخونم. بهم گفت اصن یادت هست چطوری نماز میخونن؟ گفتم آره. شروع کردم عینِ آیه های عربیِ سوره حمد رو خوندم.
اولاش رو که خوندم، اونم شروع کرد باهام همراهی کرد. 
قضیه خاصی نبودا . اتفاق خاصی نیوفتاد ولی حسِ واقعی ای بود. قشنگ بود و گفتم باهاتون درمیون بذارم.
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
(1396 مهر 22، 15:55)aliunknown نوشته است: Shy  باورم نمیشه …
اومدم خونه و خراب کردم همه چیزو …
سه روز بود وسوسه بودم ولی هر جوری بود جلوشو گرفته بودم اما بالاخره امروز تسلیم شدم …
احساس میکنم دارم وارد یه loop پایان ناپذیر ۵ روزه میشم ….
من دیگه هیچ امیدی به خودم نمیبینم … هیچی ….
Tears
یه اطمینان بهت بدم 
مطمئن باش بدتر از من نیستی ، دوباره شروع کنید لطفا
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 22، 16:12)aliunknown نوشته است: Hanghead علی داره پر پر میشه ….
دیگه هیچی براش نمونده …..

چی شده علی جان
تو دوست ما هستی ناراحت میشیم ببینیم ناراحتی
با ما حرف بزن بگو چه اتفاقی افتاده که چنین حرفی میزنی
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
 سپاس شده توسط
سلام به همه گل پسرای کانونی



اعلام وضعیت :

Nobody31   /   هفته ی پنجم    /   گروه به خاطر حسین (ع)   /    سبز


ارزیابی هفته ای ک گذشت :

- پاکی و حفظ کنترل ها  ----»  خوب بود راضی ام ولی باید بهتر ازینا باشه
- مراقبت بر نماز و قرارهایی که گذاشتم و شروع به خوندن نوافل (در حدی که بتونم)  ----»  خیلی خوب بود و لازمه این میزان از اهمیت امتداد داشته باشه و بر کیفیتش هم افزوده بشه 
- هر شب یک صفحه قرآن با ترجمه ----» تقریبا 80 درصد اجرایی شد و خداروشکر
- اتمام ترجمه ی پروژه ام ----» 65 درصدش رو تونستم با بدبختی ببرم جلو و این هفته دیگه باید این مرحله رو تمومش کنم
- هر روز زبان ----» 30 درصد راضی ام از این بخش
- ورزش در حدی ک بتونم ----» خب هیچی ! نتونستم و نرسیدم و نشد.


برنامه ام برای هفته ی پنجم :

- ادامه پاکی و حفظ کنترل ها
- مراقبت بر نماز و قرارهایی که گذاشتم و انجام نوافل (در حدی که بتونم) 
- هر شب یک صفحه قرآن با ترجمه
- اتمام ترجمه ی پروژه ام
- هر روز زبان
- ورزش در حدی ک بتونم






********************************************************************************






14 صلوات برای drift



منتظریم ...



[تصویر:  Gol.gif]


[تصویر:  Gol.gif]


[تصویر:  Gol.gif]


[تصویر:  Gol.gif]



اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم






برنامه ی مقرر ختم صلوات  دوره سی و دوم :

طاهر [تصویر:  53.gif] 
mohammad_93 [تصویر:  53.gif] 
موری [تصویر:  53.gif] 
mohsennia [تصویر:  53.gif] 

عاشق فاطمه زهرا: [تصویر:  53.gif] 
Mr Degaresh[تصویر:  53.gif] 
nobody31:  [تصویر:  53.gif] 
Hamed6:  [تصویر:  53.gif] 

آرمین [تصویر:  53.gif] 
hamedhamed [تصویر:  53.gif] 
شازده کوچولو 53
aliunknown 53

rezaKy 53
driftتاریخ 96/07/22
رضا222: تاریخ 96/07/24
101: تاریخ 96/07/26
omid 24: تاریخ 96/07/29


من باید میزان هوشیاری ام در عمل رو مدام افزایش بدم
نباید بذارم هرنیرویی هر طرفی که میخواد بکشوندم
من  باید خودم باشم و مدام از خودم مراقبت کنم
من میتونم ، آره ...
چون من خدا رو دارم و اون کمکم میکنه
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان