آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[آقای اراده]

چه برنامه هایی برای مسابقه گروهی ریختی ؟

نمیدونم چرا 
احساس خستگی میکنم یذره روزهای 10~15 ترک دچار این حالت میشم

[سالِک]

منم خیلی داغونم ... 
سعی میکنم به روم نیارم

نه متاسفانه .. هنوز جدی نتونستم برنامه ریزی کنم 
فقط سعی کردم این چند روزه سریالی نشه شکستم

[آقای اراده]

چرا ؟وقت نداری برا برنامه ریزی؟
بالاخره باید با این موضوع کنار اومد و در خلوت خودمون فکر کرد 
سخته ولی باید عملی بشه
این مسابقه گروهی هم برا اینه که شما راحت تر در مسیر خوبی قرار بگیری

[سالِک]

وقت دارم ولی یه مقدار تنبلی و رخوت وجودم رو گرفته

چقدر آنلاین بودم ...
خسته شدم 

فعلا ...
ولی یادتون باشه خیلی خلوت بود کانون 

[حامدحامد]

یوزپلنگان گروه چطورن؟ خوبید؟ خوشید؟ دماغتون چاقه؟

[عاشق فاطمه زهرا]

دوستان محترم آقای اراده و محمد گرامی

درسته پیام پروفایل کانون خراب شده
ولی آیا درسته که از رهروان به عنوان پیام پروفایل استفاده کنیم؟  

خب الان من باید شیشصد صفحه برم عقب تا سوال های اراده رو پیدا کنم خب  
خدا رو خوش می آد؟  

۱-هدف از ترک ؟ خب این کار خیلی زشته، چرا ترکش نکنیم؟ مثل این که الان به من بگن اگر یه روز به مواد معتاد شدی چیکار می کنی؟ خب اول می گم خدا نکنه، بعدش می گم ترک می کنم. خ.ا آدم رو کلا از زندگی عقب می اندازه. توی مسیر رشدش. حالا به هر سمتی. چه رشد علمی، چه رشد اقتصادی، چه رشد اجتماعی و از همه مهم تر رشد معنوی. بماند که این کار گناه کبیره است و مستحق عقوبت الهی.
۲- مسیر ( راهکار ها و برنامه ریزی ها )؟ راهکار من تغییر سبک زندگیه. ببینید خیلی از ماها علت اصلی خ.ا مون چیزی غیر از غریضه ی جنسیه. انسانی که توی زندگیش هدف داره، انگیزه داره و برای اون تلاش می کنه، اصلا ذهنش سمت درستی نمی ره. مثال می زنم. فرض کنیم که کسی می خواد آدم سحرخیزی بشه، خب این صبح زود بلند شه چیکار کنه وقتی هدفی نداره؟ اما الان ما مثلا مشکل آب داریم. حالا این فرد بیاد و بگه که من هدف اصلی زندگی من تا ده سال آینده این هست که تا مثلا اون موقع، مشکل آب رفع شده باشه. انتخاب هدف درست، هدفی که تلاش برای اون خدا رو هم راضی می کنه، چی بهتر از این. خب اگر این هدف توی فرد تبدیل شه به انگیزه، این فرد خود به خود صبح زود بلند می شه و شروع می کنه به کار و تلاش. حالا این کار می تونه کار فرهنگی باشه، یا کار تحقیقاتی و علمی و ... این فقط یه مثال بود، می خواستم بگم که سبک زندگی آدم چقدر مهمه. اما خب این ها یه روزه و دو روزه درست نمیشه، زمان می بره و همت بلند می طلبه.
3-عوامل مزاحم ؟ ناامیدی از رفع مشکلات، دور شدن از خدا و اهل بیت، مغرور شدن به این که من دیگه نمی شکنم و ترک کرده ام، ترک مرور روزانه قرآن و نماز صبح و .... (این ها عوامل درونی) 
الکی توی نت چرخیدن، باز کردن یوتویوب و آپارات و .... کنترل نکردن نگاه بیرون از خونه. پر خوری، کم خوابی. تنهایی و ... (عوامل بیرونی)

***************************
بچه ها من دعواتون بکنم؟  
چرا تمرین های امیرحسین خان رو محل نمی دین؟  
شما اصلا می شناسین ایشون رو؟
مربی خارجی براتون آوردیم بعد شما توجه نمی کنین؟

قبول دارم که یه خرده سخت گیری می کنن ایشون، اما خب تمرینات المپیکی همینه دیگه...
حالا شما اگر انجام هم نمی دین،‌ لااقل بی محلی نکنین دیگه.  

داداش امیرحسین شما به بزرگی خودت ببخش...

گام دوم:
این متن رو بخونید
و برای خودتون حداقل 15 راه بنویسید برای ضبط خیال(کنترل و هدایت قوه خیال)
و هر تعداد که به ذهنتون می رسه بنویسید از کارهایی که خیال رو رها می کنن
به زبون ساده، بگید وقتی فکرتون می ره سمت گناه چه چیزایی فکر رو از اون مسیر منحرف می کنن؟
و چه چیزایی فکر رو خراب می کنن؟

بدونید که این لیست براتون تبدیل به قانون اجرایی خواهد شد.
و ما توی این چهل روز اولین کاری که می کنیم ان شاالله هدایت خیال خواهد بود. نباید هیچوقت بذاریم آزادانه بگردخ

اگر درست فهمیده باشم

ضبط خیال :
۱) نماز با دقت
۲) مرور محفوظات قرآنم با توجه
۳) وقتی که مثلا ذهنم پرت می شه سمت گناه، سرم رو یه تکون شدید می دم، انگار فکر گناه می پره بیرون  
۴) ورزش و پیاده روی
۵) هیئت رفتن و روضه گوش دادن
۶) گوش دادن به صوت قرآن
۷) فکر کردن به این که بعد از گناه دوباره عذاب وجدان می آد
۸) فکر کردن به این که اگر گناه کنم یک هفته کلا استند بای می شم و از کار هام عقب می افتم.
۹) فکر کردن به این که ان شاء الله تصمیم دارم ازدواج کنم و این کار زمانش رو عقب می اندازه
۱۰) فکر کردن به این که این کار چقدر آدم رو پایین می آره و پست و خار می کنه جلوی امام زمان
۱۱) به این که چقدر این کار چیپه و بی خوده
۱۲) به اهداف بزرگی که دارم فکر می کنم
۱۳) اگر مسابقه ی گروهی باشه، می گم با این کار همگروهی هام از دستم ناامید می شن
...

رها کننده این پرنده چموش:
۱) کنترل نکردن نگاه، توی جمع های خانوادگی و خیابون و ...
۲) کنترل نکردن خودم توی نت، یوتویوب و آپارات و ایمیل هایی که برام می آد و عکس های تبلیغاتی و ...
۳) دنیا زدگی، وقتی دنیا خیلی برام مهم می شه، فرقی نمی کنه پیروز باشم یا شکست خورده
۴) مرور قرآن روزانه ام که ترک می شه
۵) هر وقتی که مغرور شدم به خودم و به خودم اطمینان پیدا کردم، فورا شکستم.
۶) غفلت کردن از بدبختی هایی که خ.ا به همراهش داره
...

مرحله دوم: شبیخون زدن به دشمن
باید دشمن رو غافل گیر کنیم تا زمین گیر شه و نتونه به قوه خیالمون نزدیک شه
در واقع تو این مرحله ما به جای این که اجازه بدیم دشمن درگیر ما شه، درگیر چیزای دیگه ش می کنیم
چجوری؟
تو اوج مسابقه فوتبال، بلند شو و ادامه ش رو نبین!

داداش من تجربه ی این کار ها رو خیلی دارم.
واقعا جواب می ده.

یادم می آد که یک بار که شکسته بودم، خب حالم خراب بود و ...
اما گفتم الان باید حسابی حال خودم رو بگیرم که نفسم ادب بشه
نشستم فکر کردم که این وقت شب چی کار کنم.
شاید این جا مهم ترین قسمت کار بشه. این که آدم با فکر تصمیم بگیره.

خب، نماز شب بخونم؟ این اصلا درست نیست. نماز شب به عنوان تنبیه؟ آدم نماز شب رو باید جوری بخونه که حال کنه. یعنی با نشاط بخونه.
پس چه کنم؟ کلی لباس نشسته داشتم. با خودم گفتم امشب نمی خوابم تا تما این لباس ها رو با دست بشورم. 
خیلی سخت بود، آخرش کمرم داشت می شکست. اما به خودم گفتم که این کار رو حتما باید انجام بدم.
اما خیلی کمک کرد بهم که بتونم خودم رو جمع کنم.

اما یه نکته ی خیلی مهم ...
این شبیخون زدن به دشمن خیلی مهمه که چه زمانی انجام بشه و به هدفی.
گاهی آدم برای خودنمایی این کار رو می کنه، حالا یا خودنمایی برای خودش، یا برای دیگران.
ببین من چقدر آدم قوی النفسی هستم؟ من راحت از خیر خوردن این غذای خوشمزه گذشتم. (تجربه ی این رو من خیلی دارم)
این کار رو خراب تر می کنه و نفس رو قوی تر می کنه.

یا مثلا یه زمان هایی هست که نفس آدم خودش له و لورده است. مثلا سر کار با رئیس دعوات شده و توی جاده هم تصادف کردی
بعد از یک روز بدی که داشتی، حالا رسیدی خونه.
الان باید خوراک خوب بدی به نفست که یه خرده حالش جا بیاد. یعنی یه حالی بهش بدی.
خ.ا کنی؟ نه خیر، یه استراحت مفید و خوب انجام بدی. مثلا فوتبال نگاه کنی، یا سریال مورد علاقه و ...
باید بدونی که الان زمان مناسبی برای شبیخون زدن نیست.

[صادقین]

سلام

چقدر خوب بود مطالبی که دوستان گفتند. استفاده کردیم.
انصافاً این تجربه ها مثل یک کلاس درس می مونه و آدم چیزای جدید یاد می گیره.
دست همگی درد نکنه

ای کاش رفقای اینجا رو من  تو واقعیت داشتم
دور بر من رفقام زیاد جالب نیستن 
یه عده عملا کافر و دخترباز و ...
ردم نمیکنمشون ولیزیادم نزدیک و صمیمی نمیشم
تازه هفته پیش من رو به پارتی مختلط دعوت کردن !
فقط سکوت کردم در برابر این همه دنیازدگی و بی خدایی

خیلی خوشحالم که توی فضای مجازی و کانون دوستان خوبی داری.
توی بیرون هم می تونی دوستای خوبی داشته باشی.

یه دوست خوب می تونه تاثیرات مثبت زیادی روی شخصیت ما بذاره.
و برعکسش هم صادقه.

حضورمون توی مهمونی های مختلط و جاهایی که احتمال گناه هست یه جور تایید اون کارها هم هست.
یعنی حتی الامکان به نشونه‌ی اینکه ما اون کارها رو قبول نداریم اصلاً نباید شرکت کنیم.
غیر از مواردی که واقعاً ضروری باشه.
چه خوبه که با این جور آدما صمیمی نیستی و درخواست هاشون رو رد می کنی.
به جاش می تونیم طلب عاقبت به خیر برای خودمون و بقیه کنیم.

«امام على علیه السلام ، مى فرمود:

مسلمان باید از رفاقت و دوستى سه شخص اجتناب کند؛
1. آدم بى باک و هرزه (در گفتار و رفتار).
2. احمق (کم عقل).
3. دروغگو.

زیرا آدم بى باک و هرزه، کارهایش را به تو آرایش مى دهد و مى خواهد که تو هم مانند او باشى. چنین شخصى هرگز به درد دین و آخرت تو نمى خورد. دوستى با او جفا و سخت دلى و رفت و آمدنش بر تو، ننگ و عار است.

و اما احمق، هرگز خیر و خوبى از او به تو نمى رسد. هنگام مشکلات امیدى به او نیست، اگر چه در حل آن تلاش کند و چه بسا اراده کند بر تو خیرى رساند (ولى به واسطه حماقتش) به تو ضرر مى زند. پس مرگ او بهتر از زندگى اوست و سکوت او بهتر از سخن گفتنش و دورى از وى بهتر از نزدیکى با او مى باشد.

و اما دروغگو، هیچ گاه زندگى با او بر تو گوارا نیست. سخنان تو را نزد دیگران مى برد و گفته آنان را نزد تو مى آورد. هرگاه صحبتى را تمام کند سخن دیگرى را شروع مى کند. ممکن است گاهى راست هم بگوید ولى مردم باور نکنند. مى کوشد مردم را به یکدیگر دشمن سازد و در سینه شان کینه برویاند.

پس از خدا بترسید و مواظب خویشتن باشید و ببینید که با چگونه افرادى رفاقت مى کنید و طرح دوستى مى ریزید.»

مطالعه ی این لینک ها رو توصیه می کنم:
از رفاقت با چه كساني پرهيز نمائيم؟
جوان و آثار هم نشینی با دوستان
ویژگی‌های دوست خوب و بد از منظر آیات و روایات

[سالِک]

سلام ....
شرمنده .. اصلا حواسم نبود زیاد حرف زدم دیشب 
البته همش به خاطر خرابی پیام پروفایله  
منم زیاده روی کردم ... ولی واقعا حوصله ام سر رفته بود 
در مورد تمرین های امیر حسین هم حرفت درسته 
تنبلی از ما بوده که انجام ندادیم .. خودم به شخصه همین امروز انجام میدم 
دوستان یه سوال ...
چیکار کنم علاقه ام به زندگی برگرده و انقدر سست نباشم 
یه مقدار نسبت به زندگی بی تفاوت شدم 
من قبلا خیلی برنامه برای زندگی و آینده ام داشتم ولی ..
مسیرم عوض شد و دنیا خیلی توی دید من کوچیک 
حالا من از اینور بوم افتادم 
لطفا کتابی، فیلمی یا هرچیزی که بتونه وضعم رو بهتر کنه پیشنهاد بدین 

[امیرحسین خان]

ای کاش رفقای اینجا رو من  تو واقعیت داشتم
دور بر من رفقام زیاد جالب نیستن 
یه عده عملا کافر و دخترباز و ...
ردم نمیکنمشون ولیزیادم نزدیک و صمیمی نمیشم
تازه هفته پیش من رو به پارتی مختلط دعوت کردن !
فقط سکوت کردم در برابر این همه دنیازدگی و بی خدایی

اسامی پیشنهادی
امیرحسین خان: جنگ تا مرگ
محمدرضا: منتظران
بازگشت به خاک:

هر ۲ اسمی که انتخاب کردین خیلی قشنگه هر دوش انگار از آرزوهای منه
مسابقه دقیقا از چه روزی شروع میشه ؟

بسیار خب، پس همون اسم جنگ تا مرگ انتخاب می شه
عزیزم مسابقه یه هفته ست شروع شده
پست ها رو بخون دیگه، چرا نمی خونی آخه

اگه دوست داشتی تمرین هایی که فرستادم رو انجام بده، می خوایم کار رو جلو ببریم

فردا هم باید بیاید برای اعلام وضعیت هفتگی

قوانین مسابقه که صادقین فرستاد رو خوندی؟؟؟

[آقای اراده]

یوزپلنگان گروه چطورن؟ خوبید؟ خوشید؟ دماغتون چاقه؟

سلام 
عرض ادب حامد جان 
من خوبم 
شما خوبی ؟
برنامه ها میزونه 
خوب پیش میره همه چیز؟

[آرمین]

سلام
چقدر عالی که بچه های رهروان این قدر اکتیو هستن. 
چه می کنه امیرحسین خان.   آقای اراده کارش درسته. 
خداقوت به عاشق و صادقین برادران زحمتکش و دلسوز 

سلام ....
دوستان یه سوال ...
چیکار کنم علاقه ام به زندگی برگرده و انقدر سست نباشم 
یه مقدار نسبت به زندگی بی تفاوت شدم 
من قبلا خیلی برنامه برای زندگی و آینده ام داشتم ولی ..
مسیرم عوض شد و دنیا خیلی توی دید من کوچیک 
حالا من از اینور بوم افتادم 
لطفا کتابی، فیلمی یا هرچیزی که بتونه وضعم رو بهتر کنه پیشنهاد بدین 

سلام محمدرضا جان
اول باید حال مون خوب باشه.
حال آدم که خوب بشه، انرژی پیدا می کنه. انگیزه پیدا می کنه. خلاقیت ما شروع به فعالیت می کنه و دنبال اهداف و برنامه ها میره.

من قدم زدن و دویدن توی پارک همراه با موسیقی حالم رو خوب می کنه. بعدش کلی انرژی دارم و آماده برای انجام هر کار.
یه کلاس حضوری یک ساعت و نیمه هر هفته میرم که به اندازه یک هفته من رو روی فرم نگه میداره.
نوشتن چند کلمه خوشنویسی روی کاغذ معادلات ذهنی من رو عوض می کنه.
دیدن فیلم با خانواده.

شروع کن به انجام دادن چیزهایی که دوست داری و حالت رو خوب می کنه. 
ورزش کردن، دنبال کردن یه کار هنری، یاد گرفتن یه حرفه جدید، افزایش مهارت تو چیزهایی که بلد هستی. یه کلاس حضوری.
برای خودت و علاقیت وقت بذار. چیزهایی که به عقب میندازی و به تاخیر میندازی.
بعد نتایج شگفت انگیزش رو مشاهده کن. 

تجربه ی فضاهای جدید و آدم های جدید در هر قالبی، به عنوان یه راهکار تکمیلی می تونه دنیای ذهنی ما رو تغییر بده. 

[بازگشت به خاک]

من تقریبا یک هفتست کلا حالت عکس رو تو مرورگر هام غیر فعال کردم

واقعا برای من خوب بوده 

تو کنترل چشم خیلی کمک میکنه من رو 

فقط میمنونه کنترل فکر که اونم به تنهایی 50 درصد راهه و خیلی مهمه


ای کاش ما بچه های کانون به خاطر دوست داشتن خدا ، پاک از دنیا بریم 

و اون دنیا هم با آدم خوبا و .... همنشین باشیم و هم تو این دنیا با ترک عادت های بد ، زندگیمون بهتر و شادتر و موفق تر بشه 

هم اون دنیا جایزه تقوا و پاکی و تسلیم در برابر خدا رو بگیریم

ای کاش رفقای اینجا رو من  تو واقعیت داشتم
دور بر من رفقام زیاد جالب نیستن 
یه عده عملا کافر و دخترباز و ...
ردم نمیکنمشون ولیزیادم نزدیک و صمیمی نمیشم
تازه هفته پیش من رو به پارتی مختلط دعوت کردن !
فقط سکوت کردم در برابر این همه دنیازدگی و بی خدایی

اسامی پیشنهادی
امیرحسین خان: جنگ تا مرگ
محمدرضا: منتظران
بازگشت به خاک:

هر ۲ اسمی که انتخاب کردین خیلی قشنگه هر دوش انگار از آرزوهای منه
مسابقه دقیقا از چه روزی شروع میشه ؟

بسیار خب، پس همون اسم جنگ تا مرگ انتخاب می شه
عزیزم مسابقه یه هفته ست شروع شده
پست ها رو بخون دیگه، چرا نمی خونی آخه

اگه دوست داشتی تمرین هایی که فرستادم رو انجام بده، می خوایم کار رو جلو ببریم

فردا هم باید بیاید برای اعلام وضعیت هفتگی

قوانین مسابقه که صادقین فرستاد رو خوندی؟؟؟

ببخشید من از وسط کار وارد شدم کمی قاطی پاتی شد 

راستش تمرین هایی که نوشته بودی اول کلی خوندم خوب بود ولی چون 2 تا امتحان داشتم زیاد روشون فکر نکردم 

الان وقت خوبیه برای فکر کردن به پاکی و .... و حتما تمرین هایی که لطف کردی و نوشتی رو میخونم

[امیرحسین خان]

سلام ....
شرمنده .. اصلا حواسم نبود زیاد حرف زدم دیشب 
البته همش به خاطر خرابی پیام پروفایله  
منم زیاده روی کردم ... ولی واقعا حوصله ام سر رفته بود 
در مورد تمرین های امیر حسین هم حرفت درسته 
تنبلی از ما بوده که انجام ندادیم .. خودم به شخصه همین امروز انجام میدم 
دوستان یه سوال ...
چیکار کنم علاقه ام به زندگی برگرده و انقدر سست نباشم 
یه مقدار نسبت به زندگی بی تفاوت شدم 
من قبلا خیلی برنامه برای زندگی و آینده ام داشتم ولی ..
مسیرم عوض شد و دنیا خیلی توی دید من کوچیک 
حالا من از اینور بوم افتادم 
لطفا کتابی، فیلمی یا هرچیزی که بتونه وضعم رو بهتر کنه پیشنهاد بدین 

مخلصیم

از امام حسن علیه السلام نقل شده:
وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَاَنَّكَ تَعیشُ اَبَدا وَ اعْمَلْ لآخِرَتِكَ كَاَنَّكَ تَمُوتُ غَدا؛
برای دنیایت چنان تلاش كن كه گویا برای همیشه خواهی بود. و برای آخرتت چنان سعی و تلاش كن كه گویا فردا خواهی مُرد
بحار الانوار، ج 75، ص 109

[سالِک]

سلام ....
شرمنده .. اصلا حواسم نبود زیاد حرف زدم دیشب 
البته همش به خاطر خرابی پیام پروفایله  
منم زیاده روی کردم ... ولی واقعا حوصله ام سر رفته بود 
در مورد تمرین های امیر حسین هم حرفت درسته 
تنبلی از ما بوده که انجام ندادیم .. خودم به شخصه همین امروز انجام میدم 
دوستان یه سوال ...
چیکار کنم علاقه ام به زندگی برگرده و انقدر سست نباشم 
یه مقدار نسبت به زندگی بی تفاوت شدم 
من قبلا خیلی برنامه برای زندگی و آینده ام داشتم ولی ..
مسیرم عوض شد و دنیا خیلی توی دید من کوچیک 
حالا من از اینور بوم افتادم 
لطفا کتابی، فیلمی یا هرچیزی که بتونه وضعم رو بهتر کنه پیشنهاد بدین 

مخلصیم

از امام حسن علیه السلام نقل شده:
وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَاَنَّكَ تَعیشُ اَبَدا وَ اعْمَلْ لآخِرَتِكَ كَاَنَّكَ تَمُوتُ غَدا؛
برای دنیایت چنان تلاش كن كه گویا برای همیشه خواهی بود. و برای آخرتت چنان سعی و تلاش كن كه گویا فردا خواهی مُرد
بحار الانوار، ج 75، ص 109

میدونم داداش ..
به همین نمیتونم عمل کنم، مشکل همینه 

سلام
چقدر عالی که بچه های رهروان این قدر اکتیو هستن. 
چه می کنه امیرحسین خان.   آقای اراده کارش درسته. 
خداقوت به عاشق و صادقین برادران زحمتکش و دلسوز 

سلام ....
دوستان یه سوال ...
چیکار کنم علاقه ام به زندگی برگرده و انقدر سست نباشم 
یه مقدار نسبت به زندگی بی تفاوت شدم 
من قبلا خیلی برنامه برای زندگی و آینده ام داشتم ولی ..
مسیرم عوض شد و دنیا خیلی توی دید من کوچیک 
حالا من از اینور بوم افتادم 
لطفا کتابی، فیلمی یا هرچیزی که بتونه وضعم رو بهتر کنه پیشنهاد بدین 

سلام محمدرضا جان
اول باید حال مون خوب باشه.
حال آدم که خوب بشه، انرژی پیدا می کنه. انگیزه پیدا می کنه. خلاقیت ما شروع به فعالیت می کنه و دنبال اهداف و برنامه ها میره.

من قدم زدن و دویدن توی پارک همراه با موسیقی حالم رو خوب می کنه. بعدش کلی انرژی دارم و آماده برای انجام هر کار.
یه کلاس حضوری یک ساعت و نیمه هر هفته میرم که به اندازه یک هفته من رو روی فرم نگه میداره.
نوشتن چند کلمه خوشنویسی روی کاغذ معادلات ذهنی من رو عوض می کنه.
دیدن فیلم با خانواده.

شروع کن به انجام دادن چیزهایی که دوست داری و حالت رو خوب می کنه. 
ورزش کردن، دنبال کردن یه کار هنری، یاد گرفتن یه حرفه جدید، افزایش مهارت تو چیزهایی که بلد هستی. یه کلاس حضوری.
برای خودت و علاقیت وقت بذار. چیزهایی که به عقب میندازی و به تاخیر میندازی.
بعد نتایج شگفت انگیزش رو مشاهده کن. 

تجربه ی فضاهای جدید و آدم های جدید در هر قالبی، به عنوان یه راهکار تکمیلی می تونه دنیای ذهنی ما رو تغییر بده. 

ممنون آرمین جان 
حرفت درسته قبلا خیلی این روحیه رو داشتم برای این کارا 
ولی الان خیلی سست و تنبل شدم 
مشکلم همین بی اراده بودنمه

[آقای اراده]

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام به همه مهربونا 

منم یه اعلام وضعیت مجدد بکنم تا شنبه اعلام وضعیت نهایی 

دوستان همگروهی ازتون درخواستی دارم . از هفته آینده پنج هفته دیگه پیش رو داریم .هر هفته رو میخوایم با تکیه و پافشاری بر روی یک موضوع خاص ادامه راه بدیم
هفته اول >> نامگذاری و برنامه ریزی
 هفته دوم >> کنترل نگاه و ذهن 
هفته سوم >> نماز (بخصوص نماز صبح)
هفته چهارم >> کنترل خشم 
هفته پنجم >> برنامه غذایی و خواب منظم
هفته ششم >> ورزش