آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[دیوار]

سلام دوستان.

1- نام کاربری: دیوار


2- معرفی: 25 سالمه؛ از دوم یا سوم راهنمایی درگیرم؛ فکر کنم الان حدود 10 11 سالی باشه؛ خو سالهای اول نمیدونستم چیه و اصلاً هیچ ناراحتی ای برام ایجاد نمیکرد؛ 
الان چندین ساله که زندگیم رو داغون کرده؛ و احساس میکنم که به صورت حالت اجبار تو من بوجود اومده؛ و تلاشم اینه که از حالت اجبار خارج بشم.

3- ارزیابی: تا چند روز پیش 70 روزی پاک بودم، عدم هوشیاری و همچنین پیگیری نکردن برای اینکه چرا هوشیاریم رو از دست میدم کار درستم داد؛ برنامه 150 روزه داشتم که شکست خوردم؛ چند روزی هم بی حال گذشت... و دوباره برنامه ریزی کردم...

4- برنامه: فعلا برنامه 100 روزه ریختم تا پاکی؛ خیلی سخته که نزدیکه دو سال تو کانون عضو باشم و روزهای خوبم به 3 ماه نرسیده باشه؛ برنامه هم دارم تا هوشیاریم رو تحت شرایط مختلفی که پیش میاد کاملاً حفظ کنم؛ (برنامه رو دیگه ریزش نمیکنم تا بعد...)

پ.ن: اولین باره دارم تو مسابقه ی گروهی شرکت میکنم؛ با روند کار کمی آشنا هستم ولی تجربه ای ندارم.
داداشهای گرامی هوای ما رو داشته باشین. 

[hunter1]

سلاااااااااام به روی مااااهتون
به چشمــــون سیاااااااهتون


خدایا به امید تو...وارد مسابقه بشیم ببینیم چی پیش میاد


1- نام کاربری: hunter1 گرامی


2- معرفی: من قبلنم به درخواست یکی از دوستان خودمو معرفی کردم. دوباره همون رو اینجا می نویسم:

یار مگو که من منم
من نه منم، نه من منم

گر تو تویی و من منم
من نه منم، نه من منم

خب بریم سوال بعدی

3- ارزیابی: بیشترین رکوردم 82 روز بود   خب بقیه حرفامو همینجوری که سرمو دارم میکوبم به دیوار توضیح میدم... هیچی دیگه همین

4- برنامه: رسیدیم به بخش حساس سوالات...برنامه! برنامه مدون و جامع بنده که شامل فصول مختلفی میشه که مجموع این فصول یک کتاب 10 هزار صفحه ایه (تصور کنید قشنگ...10 هزار صفحه) که در تمامی صفحاتش نوشته: هرچه پیش آید خوش آید

خب سوال دیگه نبووود؟! خوشحالم که تونستم به مقدار زیادی معلوماتتون رو افزایش بدم  

و در پایان هم اینو عرض کنم که: امــــــــان از باگهای سایت!! یه سری باگ عجیب و غریب داره که آدم اینجوری می مونه!

[آقای اراده]

به به میبینم که مسابقه گروهی این دور با استقبال روبرو شده 

[صادقین]

سلام
برادران عزیز مرتضی، جناب خان و دیوار خوش اومدید
-----
با یاد خدا

ثبت نام دور سی و نهم مسابقه گروهی «رهروان پاکی»

1- فرهنگ

2- آقای اراده

3- عاشق فاطمه زهرا

4- hamedhamed

5- سالِک

6- جناب خان

7- دیوار

8- hunter1

9-

.

.

اطلاعات بیشتر تو این پست هست...

قوانین مسابقه هم تو این پست هست...

بشتابید...

[oldman]

اقا ی کمک خیلی فوری میخوام 
ی خبطی کردم من تو ی گروهی هفته پیش گفتم باس برم این مغزهای کوچک زنگ زده رو ببینم :/ بعد یکی اومد(لازم نیست بگم دیگه جنسیتو) گفت من خیلی وقته نرفتم و فلان و فلان منم همینجور حرف زدم بعد دیدم همشهری درومد ||  هیچی دیگه خلاصش این شد که شمارشو داد گفت سیو کن هماهنگ کن شنبه منم گفتم حالا یچی شده دیگه من ج نمیدم حل میشه دوباره دیشبم اومد گپ و پیوی :\
حالا مغزم از دیشب قفله از یکی دو نفر پرسیدن گفتن برو کاری نداره ک (چون طرف ۲۶ سالشه میگن فقط ی سینماع بعدشم دیگه هیچی نمیشه دیگه تو سمتش نرو) خواستم بلاک کنم یا جواب ندم یکی دلم نیومد بنده خدا یکم دپرسع حالش بدتر میشه :/ ازون ور هم دلم میخاد برم حالا اینکه برا خ.ا ضرر داره یا نداره واینا بکنار یک من روشو ندارم یکیم حوصلشو (البته یهو دلم میخاد برم چون به حساب اونم هست  ) تنها چیزی که باعث میشه نرم اینه که ممکنه ۲۴ ساعته تو فکرم باشه مثلا همطن دیشب برا اولین بار تو این هفته ۲ خوابیدم
کلا یعنی مغزم پیچیده به هم کع چیکار کنم چون اصن هیچی ی سمت نداره یکی اینه ک اولین باره و اینکه ۶ سال بزرگتره خودشم تو گپ گفت من جا مامانبزرگتونم ولی ازونطرف ممکنه همش بین درس و کار و اینا ذهنم بره رو این دختره :( دلمم نمیاد بلاک کنم کسیو چ مرد چ خانم 
مال ی هفته پیشه این موضوع تا الان صبر کردم چون گفتم تاالان بیشتر مشکلاتمو حل کردم ولی الان واقعا  از دوستان کمک میخاام ی جواب سر راست
اقا منم میخوام باشم تو این مسابقه ولی مثل اینکه شکلش عوض شدع؟!

1- نام کاربری:موری
2- معرفی: اسم کاملم محمد مرتضی‌عه و چند ماه دیگه ۱۹رو فوت میکنم در حال حاضر پشت کنکورم و بیشترین تایمی که میتونم رو درسم میزارم :/ یکم شل کن سفت کن دارم یعنیی چیز جدیدو اولش سفت میچسبم ولی اگه زده بشم یهو ولش میکنم (دوستان اخطار دادن قبل ثبت نام راجب این مورد  ) چیزخاصی نیست دیگه...این ۱ ماه اخیر تقریبا جز ماهای خوبم بود ی دو هفته کاملم پاک بودم ک پنجشنبه خراب شد سریالش دو قسمتی بود ولی خوب سریع خودمو جمع و جور کردم
3- ارزیابی: فک کنم ارزیابی و معرفی قاطی شدن در حال حاضر وضعم بد نیست طبق بالا فقط این دو حدود ی هفتس دوباره این وضع روحی بد و افسردگی رو اورده نمیدونم چرا یهو اینجور میشه والا هنوز نمیفهمم چیه که یهو باعثش میشه خیابون و اینا ک خیلی کمه اینو میدونم ولی تو خونه ساکت و تنها همیشه تا پنج روز عالی ولی تقریبا روزای ۷ و ۱۴ یهو همچیو ول میکنم خودمم قانع میکنم ک من این همه خوب رفتم حالا ی تلویزیونی یا فیلمی یا... که طوری نی و نت حجم بالا صبحگاهی که همیشه باعث میشه ی سر به سایت بزنم | (البته اینم تو همون روزاست که تو اوجشم )
4- برنامه: والا برنامم گوشی و تلویزیونه... ساعتایی که بدون چت با اشناها هستم ۹۹ درصده تایمیه که تو شبکه هام...راحت میتونم گوشیو کاغذ پیچ کنم بزارم ی گوشه ولی وقتی گوشی هست دیگه کاریش نمیتونم بکنم میخام روزی بیشتر از ۴۵ مین نشه اونم فقط در حد چک کردن

[New fighter]

سلام موری جان خوبی داداش
منم هفته گذشته ی همچین اتفاقی برام پیش اومد اون ی جورایی اشناهم بود البته خیلی خیلی دور با تفاوت سنی ۲۴ سااااااااااال بهم گفت من جای خواهرت بدون
من البته تو این هفته شکست های زیادی خوردم
منتهی میدونی نظر من اینه البته نمیدونم درسته یا ن اگه اشتباهه واقعا عذر میخوام ک میگم
ببین من یه پسر18ساله تازه اول زندگیمه بخوام کار کنم خوب مسلما همش ک نمیتونم با اقایون کار کنم احتمال ۱۰۰ درصد ی جایی ب کارم میخوره ک باید با ی خانمی رابطه کاری برقرار کنم از طرفی میگم من تو این هفته ک با این خانم اشنا شدم کلی گند زدما ولی خوب ربطی ب ایشون نداشت البته شایدم ب قول ما روانشناسا طبق نظریه فروید داشته باشه ها   iamPsychologist
ولی میدونی وقتی قراره بری توی ی محیط بزرگ تر و سروکارت با همه جور ادمیه ک خوب نمیشه بگی من از این شخص(خانم )درامدی ک میتونه برام داشته باشه میگذرم
شایدم بشه ها ولی من نمیتونم بگذرم(از پول ک توی کار میتونم در بیارم)
میدونم ممکنه غیر مستقیم بهم حمله کنه و باعث بشه ذهنم درگیر بشه
ولی باید ی جایی این دید جنسیتی برداشته بشه. باید اونقدر قدرت داشته باشم ک این فکر اون موقع نیاد ب ذهنم یا اگر هم اومد بتونم خودما  کنترل کنم
یااگه خدایی نکرده شکست خوردم دوباره بلند بشم و شروع کنم
این بود نظر من حالا دیگه  هرکسی عقیدش محترمه
اگه چیز بدی دیدید میتونید پستما پاک کنید

[سالِک]

اقا ی کمک خیلی فوری میخوام 
ی خبطی کردم من تو ی گروهی هفته پیش گفتم باس برم این مغزهای کوچک زنگ زده رو ببینم :/ بعد یکی اومد(لازم نیست بگم دیگه جنسیتو) گفت من خیلی وقته نرفتم و فلان و فلان منم همینجور حرف زدم بعد دیدم همشهری درومد ||  هیچی دیگه خلاصش این شد که شمارشو داد گفت سیو کن هماهنگ کن شنبه منم گفتم حالا یچی شده دیگه من ج نمیدم حل میشه دوباره دیشبم اومد گپ و پیوی :\
حالا مغزم از دیشب قفله از یکی دو نفر پرسیدن گفتن برو کاری نداره ک (چون طرف ۲۶ سالشه میگن فقط ی سینماع بعدشم دیگه هیچی نمیشه دیگه تو سمتش نرو) خواستم بلاک کنم یا جواب ندم یکی دلم نیومد بنده خدا یکم دپرسع حالش بدتر میشه :/ ازون ور هم دلم میخاد برم حالا اینکه برا خ.ا ضرر داره یا نداره واینا بکنار یک من روشو ندارم یکیم حوصلشو (البته یهو دلم میخاد برم چون به حساب اونم هست  ) تنها چیزی که باعث میشه نرم اینه که ممکنه ۲۴ ساعته تو فکرم باشه مثلا همطن دیشب برا اولین بار تو این هفته ۲ خوابیدم
کلا یعنی مغزم پیچیده به هم کع چیکار کنم چون اصن هیچی ی سمت نداره یکی اینه ک اولین باره و اینکه ۶ سال بزرگتره خودشم تو گپ گفت من جا مامانبزرگتونم ولی ازونطرف ممکنه همش بین درس و کار و اینا ذهنم بره رو این دختره :( دلمم نمیاد بلاک کنم کسیو چ مرد چ خانم 
مال ی هفته پیشه این موضوع تا الان صبر کردم چون گفتم تاالان بیشتر مشکلاتمو حل کردم ولی الان واقعا  از دوستان کمک میخاام ی جواب سر راست
اقا منم میخوام باشم تو این مسابقه ولی مثل اینکه شکلش عوض شدع؟!

1- نام کاربری:موری
2- معرفی: اسم کاملم محمد مرتضی‌عه و چند ماه دیگه ۱۹رو فوت میکنم در حال حاضر پشت کنکورم و بیشترین تایمی که میتونم رو درسم میزارم :/ یکم شل کن سفت کن دارم یعنیی چیز جدیدو اولش سفت میچسبم ولی اگه زده بشم یهو ولش میکنم (دوستان اخطار دادن قبل ثبت نام راجب این مورد  ) چیزخاصی نیست دیگه...این ۱ ماه اخیر تقریبا جز ماهای خوبم بود ی دو هفته کاملم پاک بودم ک پنجشنبه خراب شد سریالش دو قسمتی بود ولی خوب سریع خودمو جمع و جور کردم
3- ارزیابی: فک کنم ارزیابی و معرفی قاطی شدن در حال حاضر وضعم بد نیست طبق بالا فقط این دو حدود ی هفتس دوباره این وضع روحی بد و افسردگی رو اورده نمیدونم چرا یهو اینجور میشه والا هنوز نمیفهمم چیه که یهو باعثش میشه خیابون و اینا ک خیلی کمه اینو میدونم ولی تو خونه ساکت و تنها همیشه تا پنج روز عالی ولی تقریبا روزای ۷ و ۱۴ یهو همچیو ول میکنم خودمم قانع میکنم ک من این همه خوب رفتم حالا ی تلویزیونی یا فیلمی یا... که طوری نی و نت حجم بالا صبحگاهی که همیشه باعث میشه ی سر به سایت بزنم | (البته اینم تو همون روزاست که تو اوجشم )
4- برنامه: والا برنامم گوشی و تلویزیونه... ساعتایی که بدون چت با اشناها هستم ۹۹ درصده تایمیه که تو شبکه هام...راحت میتونم گوشیو کاغذ پیچ کنم بزارم ی گوشه ولی وقتی گوشی هست دیگه کاریش نمیتونم بکنم میخام روزی بیشتر از ۴۵ مین نشه اونم فقط در حد چک کردن

سلام موری جان 
شرایط سخت و خوبیه 
به نظرم محترمانه بهشون بگو که نمیتونی بری و معذرت خواهی کن 
این درست نیست که هر درخواستی رو صرفاً به دلیل ناراحت نکردن طرف قبول کرد 
گاهی لازمه جدی بود و قاطع
دلیل مخالفتم هم اینه که ذهنت دیگه دست تو نیست 
درسته الان انتخاب با توِ .. اما بعدش دیگه نه
توی اوج جوونی هستیم .. خدا به نظرت چرا گفته نگاه به نامحرم تیر زهرآلود شیطانه
تازه فقط نگاه ... ی نگاه ساده 
میدونی خصوصیت زهر چیه ؟!! 
کم کم ما رو نابود میکنه
..
شاید الان توی ذهنت یک عالم توجیه بیاد
- بالاخره که چی ؟ تو جامعه و کارم با خانوم ها برخورد دارم .. اونجا چیکار کنم 
باید عادت کنم 
و .....
درسته، اما رابطه کاری با تفریح خیلی فرق میکنه
توی تفریح حرف صمیمانه گفته میشه .. کم کم شوخی 
بعد هم ایجاد محبت و ...
حتی اگر به اینجا ها هم ختم نشه .. ذهنت چی میشه ؟
.
.
.
حرف زیاده .. اگر سوالی بود درخدمتم 
ضمناً پیشنهاد میکنم این کلیپ رو ببینی  
کنترل ذهن 
یاحق

[oldman]

اقایون دستتون دردنکنه بابت راهنمایی حرفاتون درسته منم تصمیمو گرفتم اونموقع چون خیلی رو مخ بود گفتم ی مشورتی بگیرم ولی چون دیدم بحث خوبی میشه دیگه وقتی مشکل حل شد گفتم اون بخشو حذف نکنم (دلیلشم میگم)


هم اقا مجید هم اقا سالک حرفاتون کاملا درسته ...و خلق و ذات ادمم باید در کنار اینا باشه،من بعد اینکه یکم اروم گرفتم ازون پریشونی دودوتا چارتامو کردم در کل فهمیدم شخصیتم اونجور نیست که بخوام یکیو بلاک کنم یا نه بگم یا جوابشو ندم وقتی انلاینم چون اگه برا خودمم پیش بیاد چ دوست چ هم جنس کلا بهم میریزم و ۷۰درصد احتمال خ.ا هست و به این نتیجه رسیدم که کلا اکانت تلگ*رامو عوض کردم...درسته ممکنه فردا منتظر بمونه ولی خوب خودش میفهمه دیگه این بهتراز گزینه های دیگس چون بعدش خیلی اعصاب خوردی داره
میرسیم به بحثای دیگه مثل نگاه خوشبختانه تنها چیزی که روش تسلط دارم همینه(به جرئت میگم) 
اونم درسته من ی سال دیگه میرم دانشگاه و محیطای مختلط باید امادگیشو داشته باشه ادم که اونم اوکیه چون فعلا ی ماهی ی کلاس مختلط (کاملا شرعی ولی موضوع کلاسو نمیگم )هستم و برخلاف باورم تا الان خیلی خوب بوده من که با این بیماری تو کلاس مدرسه نمیتونستم حرف بزنم یا ... گفتم دیگه اونجا برم فاجعست ولی...(البته فک کنم ی ۷.۸ سالی باید رو روابط اجتماعیم کار کنم چون همه فکر میکنن یا هیچی برام مهمه نیست یا فکر میکنن میخام با دستام صداشون ببرم دیگه چیزی نشنوم  )
اقا همین عذر خواهی و این چیزام برام سخته دیگه یا طرف نارحت میشه همون باشه هم تا چند رو ذهنم میره روش  نمیدونم الان دوباره دارم فکر میکنم تغییر اکانت درست نبود  ولی فعلان که درست شده میرم به باقی عاداتم برسم بهتره
تفریحم کاملا درسته ولی میشه درستش کرد ولی به مرور زمان(زمانه زیادی لازمه احتمالا  من که تا الان با کسی دوست نشدم چیز زیادی نمیدونم فقط رفیقامو نگاه میکنم میبینم ک...) 
با اون نبود کنترل رو ذهن موافقم شدیدا متاسفانه دیشب همینجور شد ک اصن دست خودم نبود با اینکه چیزه خاصی نبود

نظریه فروید؟ برم ی سرچی بزنم کامل دستم بیاد...عه چ جالب i will be doctor اگه درست نوشته باشم  
خوشبختانه بنظر من دید جنسیتی ی موردیه که نسبت به بقیه ادم راحت تر باهاش کنار میاد اگه تو محیطش باشه ولی خوب بسته به شرایطمون اره باهم فرق داریم الان منی که تقریبا بیشتر ساعات خونه هم و درسم هست به این محیطا و روابط نیاز ندارم الان دغدغه‌م اول باید اون باشه و همین خ.ا که حلش میکنیم   درسته؟ ولی خوب به محض اینکه بریم تو دانشگاه باید رو همه اینا مانور بدیم که زندگی زمین گیرمون نکنه ...البته من کوچیکتر از این حرفام ک این حرفا رو بزنم فقط چون یچیزایی بود و شما داداشای گلم لطف کردین جواب دادین گفتم یچیزاییم من بگم (دست به قلمم افتضاحه میدونم اگه جایی رو بد نوشته که احیانا ممکنه به جهاتی کسیو ناراحت کنه بگین اصلاحش میکنم )
الان ی سوالی ب ذهنم رسید برم تو تاپیک سوال از نفر بعدی بنویسم

این لاک خودتو و ارامش خودتو بهم نزن فعلا هم مشاور گفته بودی ...میخوام درمورد خ.ا باهاش صحبت کنم خداکنه ک هم درک کنه هم نندازتم بیرون

درمورد راه هاتون برا اینکه ذهنتونو رو کار و درس یا اون هدف و... که دارین متمرکز کنین دارین؟ من جدیدا ی راه پیدا کردم که چند بار با انگشت میزنم رو میز کم و بیش جواب میده گفتم ببینم راهی پیشنهادی یهترم هست ایا؟! امروز ۳ ساعت از درس خوندنم الکی رفت هیچکاریم نکردم نمیدونم چطور رو همون تایمی که باید بخونم خودمو نگه دارم

[عاشق فاطمه زهرا]

اقا ی کمک خیلی فوری میخوام 
ی خبطی کردم من تو ی گروهی هفته پیش گفتم باس برم این مغزهای کوچک زنگ زده رو ببینم :/ بعد یکی اومد(لازم نیست بگم دیگه جنسیتو) گفت من خیلی وقته نرفتم و فلان و فلان منم همینجور حرف زدم بعد دیدم همشهری درومد ||  هیچی دیگه خلاصش این شد که شمارشو داد گفت سیو کن هماهنگ کن شنبه منم گفتم حالا یچی شده دیگه من ج نمیدم حل میشه دوباره دیشبم اومد گپ و پیوی :\
حالا مغزم از دیشب قفله از یکی دو نفر پرسیدن گفتن برو کاری نداره ک (چون طرف ۲۶ سالشه میگن فقط ی سینماع بعدشم دیگه هیچی نمیشه دیگه تو سمتش نرو) خواستم بلاک کنم یا جواب ندم یکی دلم نیومد بنده خدا یکم دپرسع حالش بدتر میشه :/ ازون ور هم دلم میخاد برم حالا اینکه برا خ.ا ضرر داره یا نداره واینا بکنار یک من روشو ندارم یکیم حوصلشو (البته یهو دلم میخاد برم چون به حساب اونم هست  ) تنها چیزی که باعث میشه نرم اینه که ممکنه ۲۴ ساعته تو فکرم باشه مثلا همطن دیشب برا اولین بار تو این هفته ۲ خوابیدم
کلا یعنی مغزم پیچیده به هم کع چیکار کنم چون اصن هیچی ی سمت نداره یکی اینه ک اولین باره و اینکه ۶ سال بزرگتره خودشم تو گپ گفت من جا مامانبزرگتونم ولی ازونطرف ممکنه همش بین درس و کار و اینا ذهنم بره رو این دختره :( دلمم نمیاد بلاک کنم کسیو چ مرد چ خانم 
مال ی هفته پیشه این موضوع تا الان صبر کردم چون گفتم تاالان بیشتر مشکلاتمو حل کردم ولی الان واقعا  از دوستان کمک میخاام ی جواب سر راست
اقا منم میخوام باشم تو این مسابقه ولی مثل اینکه شکلش عوض شدع؟!

سلام موری جان

به این می گن توانایی نه گفتن.
تو مجبور نیستی هر کسی هر چیزی گفت عملی کنی.
یعنی چی طرف ناراحت می شه و فلان. خب ناراحت بشه، این دیگه مشکل خودشه.
پس فردا اومدیم شما توی جمع رفقا نشستی، یکی به شما سیگار تعارف کرد، شما قبول می کنی یا نه؟

آدم باید این جور مواقع اعتماد به نفس داشته باشه و اگر فکر می کنه چیزی غلطه محکم وایسته
مطمئن باشید که اگر این جوری باشید اتفاقا در چشم دیگران خیلی با شخصیت تر به نظر می رسید.

توی این دور و زمونه آدم خیلی خیلی باید مراقب باشه.
این جور رابطه ها خیلی می تونه خطرناک باشه...

یه داستان واقعی رو یک بار دیگه اینجا تعریف کرده ام.
یکی از اقوام ما تا پای چوبه ی دار رفت سر همین قضیه...
یک دختری باهاش ارتباط برقرار کرد به صورت تلفنی، این هم شیطون گولش زد و باهاش این ارتباط رو ادامه داد.
دختره هم تمام اس ام اس ها و پیام های تلگرام و ... رو ذخیره کرد.
نهایتا دختره تهدید کرد که یا مقدار زیادی پول به من می دین یا من شکایت می کنم از شما به جرم تجاوز و ...
و در آهر هم رفت شکایت کرد و حکم هم گرفت، حکم اعدام این فامیل ما رو.

فامیل ما هم وکیل گرفت و بعد از کلی خرج کردن و آبروریزی و ... تونست تخفیف بگیره.

بله از اعدام نجات پیدا کرد، اما یک سال، زندگیش سیاه شد و کارش رو هم از دست داد.
شب هایی بود که تا صبح به درگاه خدا زجه می زد تا نجات پیدا کنه.... مثل سگ پشیمون بود ...
اما آیا آبروی از دست رفته اش بر می گرده؟ پیش مادر و پدرش؟ پیش اقوام و دوست و آشنا ...

اگر ایشون روز اول محکم نه می گفت، مطمئنا این مشکلات رو هم نداشت.

[حامدحامد]

برادران مسابقه گروهی الآن در حال برگزاریه؟ چطوریه؟ اگر آره پس چرا اینجوری؟ اگر نه پس اون اسم نوشتنا واسه چی بود؟

[آقای اراده]

برادران مسابقه گروهی الآن در حال برگزاریه؟ چطوریه؟ اگر آره پس چرا اینجوری؟ اگر نه پس اون اسم نوشتنا واسه چی بود؟

مسابقه در حال نام نویسی هستش هنوز
بهشت دو نفر
بهشت دو نفر
نبووووووود ؟

بدو بدو بدو

[صادقین]

سلام به برادران عزیز
مسابقه این دور با تاخیر برگزار خواهد شد.
قراره یه نظرسنجی انجام بدیم.
فعلاً اسم نویسی داریم.
-----
با یاد خدا

ثبت نام دور سی و نهم مسابقه گروهی «رهروان پاکی»

1- فرهنگ

2- آقای اراده

3- عاشق فاطمه زهرا

4- hamedhamed

5- سالِک

6- جناب خان

7- دیوار

8- hunter1

9- موری (انصراف از مسابقه)

10-

.

.

اطلاعات بیشتر تو این پست هست...

قوانین مسابقه هم تو این پست هست...

بشتابید...

[کاکو ممد]

سلام به همه

آقا منم میخوام تو مسایقه گروهی شرکت کنم تا پر نشده

نام کاربری: کاکو ممد

معرفی: محمدم طبیعتا
۲۱ سالمه و دانشجو هستم
متاسفانه چن سالی هس که درگیرم و تقریبا بعد از یکی دو سال متوجه شدم که چه عواقبی در انتظارم هس
خیلی وقته که سعی میکردم ترک کنم، حدود ۳-۴ سال، اما نمیتونستم. همیشه یه جایی میلغزیدم و بلافاصله بعدش پشیمون میشدم و تصمیم میگرفتم که دیگه این آخرین باره، ولی باز شرایطش که پیش میومد، خیلی موقعا نمیتونستم جلوشو بگیرم و دوباره شکست...
حالا اینجا جاش نیس همه چیزو باز کنم ولی در این حد میگم که این دفعه واقعا فرق داره انگار. خیلی وقت بود از یه هفته بیشتر نمیتونستم خودمو کنترل کنم. عضو شدن تو این کانونم دیگه خیلی داره کمکم میکنه. ایشالا پاکی هممونو جشن بگیریم.

ارزیابی: فکر میکنم که کمتر از قبل وضعیتم خراب باشه. یه مقدار امیدم نسبت به قبل بیشتر شده و به نظرم با کمک شماها قطعا هممون میتونیم به چیزی که میخوایم برسیم.

برنامه: برنامم اینه که اگه خدا بخواد بتونم بیشتر از قبل مشغول شم، به درس و پروژه هام برسم و وقت تلف شده ی کمتری داشته باشم تا از طرفی هم فرصت برای رفتن فکرم به حاشیه نباشه.

بریم برای پاکی ابدی

[hunter1]

سلام به برادران عزیز
مسابقه این دور با تاخیر برگزار خواهد شد.
قراره یه نظرسنجی انجام بدیم.
فعلاً اسم نویسی داریم.
-----

سلام صادقین جان. یعنی چقد تاخیر؟! هفته بعد شروع نمیشه یعنی؟

[صادقین]

با یاد خدا

ثبت نام دور سی و نهم مسابقه گروهی «رهروان پاکی»

1- فرهنگ

2- آقای اراده

3- عاشق فاطمه زهرا

4- hamedhamed

5- سالِک

6- جناب خان

7- دیوار

8- hunter1

9- موری (انصراف از مسابقه)

10- کاکو ممد

11-

.

.

اطلاعات بیشتر تو این پست هست...

قوانین مسابقه هم تو این پست هست...

بشتابید...

-----

سلام صادقین جان. یعنی چقد تاخیر؟! هفته بعد شروع نمیشه یعنی؟

سلام
مسابقه از شنبه آینده شروع میشه.