آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[be yade hagh]

سلام...

چه قدر ناراحتی بعد از شکست زجرآوره...

همین!

[darling]

سلام به همگی
برید کنار اصلنم سمتم نیاید
بابا نیاید سرماخوردم اساسی
حالا قول میدم زود خو بشم که بیاید سمتم
اره بابا ناراحت نباشین :^o
کیمیا جون والا چی بگم؟دخترعمه هام تو آموزشگاهی که من دارم زبان میخونم استادن
حالا قراره منم 2ترم دیگه تافلمو بگیرم اینا فکر میکنن من میرم اونجا جاشونو میگیرم درصورتیکه من عمرا تو اون آموزشگاه تدریس کنم
خب دیگه دلیلشو متوجه شدین!؟
تازه یه دلیل دیگه شم اینه که بابای من تاحالا هیچی واسم کم نزاشته یعنی تو این 19 سال هرچی گفتم واسم فراهم کردهیعنی همه جوره نازمو کشیده ....
چن شب پیشم اومدن یه سری حرف زدن تازه اونم غیر مستقیم
مثلا مشخصات منو میگفتنو بعدش کلی چرتوپرت گفتن
بابام وقتی رفتن فقط اومد گفت بابا شماها سرسفره حلال نشسته اید
میدونم همه حرفا از رو حسادتو دشمنیه
اینم حکمت بودم که فامیلامونو بشناسیم 
تازه گفت واسه اینکه بیشتر بسوزن و بفهمن بااینکه اونا اون چرندیاتو گفتن میخوام برم واست یه دستبند بگیرم :17:
یعنی یه همچین پدرومادری من دارم
ولی کیه که قدر بدونه

[بارونی....]

یه سوال...خوشحال میشم جوابمو بدین..دخمل ها میشه لطفا به من بگین بزرگترین مشکلی که طی ترک کردن داشتین چی بوده ؟ و آگه از پسش بر اومدین از چه راهی رفتین؟

ممنون میشم.

سلاااااام

آدم یه مدت که نسیم نمیاد کلا از بحث جا میمونه

کلی گشتم یه بحث پیدا کنم...

این سوال خوبیه....

به نظرم بد نیست اساسی بهش فکر کنیم و ادامه ش بدیم
من شخصا فکر می کنم عمده معضل و مشکل ما کنترل ذهن هست...این ذهن خیــــــــــــلی بزرگتر و وسیع تر از اونیه که آدم فکرشو میکنه....ذهن دنیای ماست...یه دنیای کامل...

آدم با ذهنش چه کارها که نمیتونه بکنه....من شخصا معتقدم روی چیزی که تمرکز کنی بهش خواهی رسید...فقط عمق این تمرکز مهمه...

باید ذهن رو طوری شستشو داد که دیگه خودش نخواد بره به سمت فکر منفی....

من خودم با این قضیه ی فکر منفی بدجوری درگیرم....افکار توام با یاس و ناامیدی مفرط...
البته خیلی دارم سعی میکنم از این حال و هوا در بیام ..ولی خوب زمان  میخواد وتلاش مضاعف...

[گل سرخ]

سلامممممم. امیدوارم فول آف انرژی باشین!!!
===============================
به یاد حق جون..خوش اومدی خانومی...چرا؟ چیزی شده ؟

===============================
دارلینگ جون خیلی خوشحالم برات
قدر پدر و مادرتو بدون عزیزم

===============================
بارونی جونم...منم مشکل تو رو دارم
درگیری های ذهنی که آدم رو ول نمیکنه
بهترین راهی که من براش پیدا کردم اینه که اینقدر خودمو سرگرم کنم که دیگه مجالی برای بروز این افکار بد بوجود نیاد..
ولی اعتراف میکنم هنوز اون قدر قوی نشدم که بتونم از پس کنترل کردنش بر بیام!

===============================

بچه ها حال و هوای عید رو حس کردین شما؟؟
خونه تکونی رو چی؟ شروع کردین؟
من که اتاقم حسابی گرد گیری میخواد..هنوزم هیچ کاری نکردم آخه بخوام از الان تمیز کنم تا موقع عید دوباره میریزه بهم

[مــانــا]

سلااام گل دختراااااااااااا 
خوفیـــــــــــــــــــن؟
همه چی ارومه؟
من چقد خوشحالم؟ :10:

بچه ها بحثایی قبلی به کجا رسید؟
من ی مدت خیلی نشد دنبال کنم
اگر تموم شده لطفا نتیجه گیریش رو بذارین ما هم ببینیم

وای وای
مرسییییییییییی
چقده جواب
چقد نتیجه گیری 
بابا ی نفر میذاشت کافی بود نه همه ک 

عاقا منو ستجاق نکنید!! 

ترک تو اولین نفری:16:
زود خودتو اماده کن !

سلام...

چه قدر ناراحتی بعد از شکست زجرآوره...

همین!

[img]images/smilies/3.gif[/img]

به یاد خیلی نارحت شدم همین طور هم خیلی جا خوردم 
اوهوم واقعا زجر اوره
ولی موقعی ک وسوسه اومد سراغت یاد ناراحتی الانت بیافت
واقعا نمی ارزه نه؟

یه سوال...خوشحال میشم جوابمو بدین..دخمل ها میشه لطفا به من بگین بزرگترین مشکلی که طی ترک کردن داشتین چی بوده ؟ و آگه از پسش بر اومدین از چه راهی رفتین؟

ممنون میشم. [img]images/smilies/3.gif[/img]

من شخصا فکر می کنم عمده معضل و مشکل ما کنترل ذهن هست...این ذهن خیــــــــــــلی بزرگتر و وسیع تر از اونیه که آدم فکرشو میکنه....ذهن دنیای ماست...یه دنیای کامل...

کاملا با بارو موافقم
منم مشکل اصلیم ذهنم بود
یعنی اکثر دخترا بیشتر با ذهنشون مشکل دارن 
خیال پردازی هایی ک میکننن و ...
روش داووگیوتین رو میدونین دیگه
افکار منفی ک خواست وارد ذهنتون باشه همون جا با گیوتین قطعش کنین
سخته ولی شدنیه
برای منم خیلی خیلی سخت بود
میتونم بگم تو این یک سال و خرده ای ک ترک کردم باز هم با ذهنم درگیر بودم
و تازه الان حدودای 100 روزه ک از پسش بر اومدن
حتی اصن مثل قبل این جور فکرا سراغم نمیومد (گوش شیطون کر)
برای خودمم جالب بود ک چی باعث شده
نشستیم هی فکر کردیم فکر کردیم
بعد پیداش کردم
قران
من الان چند ماهی هست تو این طرح ختم قران شرکت کردم و  هرشب قران میخونم
کم ولی هرشب
چون هرشب همه با هم ی ختم دسته جمعی انجام مییم نمیشه یکی نخونه چون ختم بقیه خراب میشه
برای همین هم حتما باید هرشب بخونم (توفیق اجباری )حتی اگه ی موقع اخر شب موقع خواب یادم افتاد نخوندم سریع بلند شم و برم بخونم




باور نمیکنین چقد بهم کمک کرد
ذهنم رو اروم کرده
امتحان کنین اثرش رو تو طولانی مدت میفهمین
خود قران حفظتون میکنه
پیشنهاد میکنم تو قول های مسابقتون ذکر یا خوندن قران رو انتخاب کنین
البته خودمون هم باید تلاش کنیم
مثلا نمیشه سراغ سایتای ناجور رفت و نگاه رو کنترل نکرد بعد توقع داشت بشه ذهن رو کنترل کرد
چشم دروازه ی ورود ذهنه
برای خود من خیلی وقته ک این موضوع رو حل کردم همون  موقع ک تصمیم ب ترک گرفتم 
قدم اول کنترل چشمه
بعد باید روی ذهن کار کرد
کم کم اثرات اون کنترل نکردن چشم ها هم کمرنگ میشه

[یک مشت خاک]

سلام بروبچ خوبيىد؟ ببخشيىد كم پيدام دلم براتون  يذره شده!

[بارونی....]

بارونی جونم...منم مشکل تو رو دارم
درگیری های ذهنی که آدم رو ول نمیکنه
بهترین راهی که من براش پیدا کردم اینه که اینقدر خودمو سرگرم کنم که دیگه مجالی برای بروز این افکار بد بوجود نیاد..
ولی اعتراف میکنم هنوز اون قدر قوی نشدم که بتونم از پس کنترل کردنش بر بیام!

===============================

بچه ها حال و هوای عید رو حس کردین شما؟؟
خونه تکونی رو چی؟ شروع کردین؟
من که اتاقم حسابی گرد گیری میخواد..هنوزم هیچ کاری نکردم آخه بخوام از الان تمیز کنم تا موقع عید دوباره میریزه بهم

سلااااام

دوست جون من منظورم فکرای منفی اونجوری نبود...فکرایی که پر از یاس و نامیدیه و روند آدمو توی زندگی کند میکنه!!!از این فکرا....

که اصولا روش داوو گیوتین هم بی اثره....
حتی در اوج فعالیت و یا شایدم موفقیت...هستن افکاری که آدمو اذیت میکنه....و بهش میگه:آخرش که چی!! و چه جمله ی بد و سختیه این جمله...هعـــــــــــــی....

===============

منم دقیقا مشکل تو رو دارم...اتاقم تو زیادی شبیه اصطبله!!!!ولی خوب الان تمیزش کنم باز کثیف میشه....امیدوارم تا عید کسی نیاد تو اتاقم!!چون وحشت میکنه!!

یک مشت خاک ما خوبیم...تو خوبی؟کژآیی دختر؟من آخرش این اسم تو رو عوض میکنم....برای عید باید اسمتو عوض کنی

[هما بانو]

سلام گل دخملا   

چطورین ؟ خوبین؟؟ 
 دارلینگ جون خیلی قدرشونو بدوووووووون   

بچه ها  قراره با دانشگاه برم جنوب ... بازدید از مناطق جنگی ....

نمیدونم چطوریه ولی باید جالب باشه 

در مورد بزرگترین مشکل توی ترکم  به نظرم همون کنترل ذهن ... خیلی خیلی زیاد موثره

راهش هم قرآن که مونا گفت  درسته ... ذکر گفتن هم تازگی دارم تجربه ش میکنم  به نظرم حرف نداره!

امسال  من فیلمای بد  رو تجربه کردم  ... قبلا اینطور نبودم   خیلی پشیمونم ... خیلی زیاد!

تاثیر خیلی بدی روی کنترل ذهن داره  کاش بشه از ذهن پاکشون کرد! 

[یک مشت خاک]

سلام آجیا بزرگترین مشکل من هم همون کنترل ذهنه هم اراده ی ضعیفم که میدونم به خاطر اینه که یه دفعه هم نشستم حسابی راجب  ترکم جدی فکر کنم پر حرفم پر حرف فقط حرف!تئوریبیم خوبه تو عمل صفرم!

[fereshte]

سلام دوستای گل من
بدجوری درگیر کانونو نسیم حیات و خلاصه بدجور عادت کردم،اگه روزی 3-4بار حداقل سرنزنم شب خوابم نمیبرهولی خدایی کانون نعمت بزرگیه،کاشکی زودتر پیداش کرده بودم:x
قبلنا وقتی میخواستم خطا برم جز خودمو خدای خودم کسی خبر نداشت،اون لحظه خودمو توجیه میکردم که خودم که خوب حتما نیاز دارم،خداهم که خوب حتما شرایطمو درک میکنه،در نتیجه لحظه ی ارتکاب گناه از کارم شرم نداشتم،همیشه شرمندگی واسه بعدش بوود.... هووووووووممممممممممم تازه عقلم سرجاش میومدو میفهمیدم چه اتفاقی افتاده..
ولی حالا حس میکنم شما همتون منو میبینید،حس میکنم این دیگه یه کار پنهانی نیس که راحت انجامش بدم،حس میکنم دیگه برملا شدم واسه همین شرمم میاد بهش فکر کنم،شرمم میاد یه روز بیام بگم شکستم
من امروز 10همین روز پاکیمه
خداروشکر،به لطف خدا و شما خیلی راحت سپری شد هیچ حسی برای انجامش نداشتم:22:
دوسست جوونای من لطفا برام  دعا کنید ازین به بعدشم همینجوری پیش بره
خیلی دوستون دارم:x:x:x:x:xو همیشه دعاتون میکنم
بی نهایت از همتون ممنونم و خوشحالم که کنارتون هستم

[مــانــا]

سلااااااااااام
فرشته جووونم ما هم بدجور بهت عادت کردیماا
زود زود بهون سر بزن ک دلمون برات تنگ میشه
نشی مثل بعضیا ک سالی ی بارم نمیان اینجا


باز هم بابت گذاشتن خلاصه های بحثایی ک کردین مچکرم
بسه دیگه بابا الان ی هفتس دارین میذارین 
یکی میذاشت کافی بود
اصن ادم از این همه توجه ممیونه چیکار کنه

------------


بچه ها بقیه نمیخوان ب این سوال  کیمی جواب بدن؟

یه سوال...خوشحال میشم جوابمو بدین..دخمل ها میشه لطفا به من بگین بزرگترین مشکلی که طی ترک کردن داشتین چی بوده ؟ و آگه از پسش بر اومدین از چه راهی رفتین؟

---

عهههههههههههه بچه هاااااااااااااا
من گین=تا رو الان با  همین چشای خودم دیدم
گیتاا لو رفتیییییی
بیا خودتو نشون بده 

[..gita]

گیتا هم که نبینین الان پست زده هاااا دمه عید بشه در میره

زارا اینو خوب اومدی کلی خندیدم بهش یعنی :21::21::21:
دستمون انگار رو شده تو نسیم
من میام پستاتونم میخونم همیشه. واسه خونه تکونی هم قول میدوم خوب نظارت کنم. هر جا گرد و خاکی بود تذکر بدم نه کار ازیسن مفید تررر!!! بیشتر فعالیت کنم لاغر میشماااااااا.. اونوقت مشکلات بعدی داره

happy girl کلی خوشحال شدم دیدم پستات مثل اون موقع پر از انرژی هست عزیزم. ایشاا.. همیشه همینقدر شاد باشی

[happpygirl]

سلام به همه دختريا خوبيد ؟ چه خبرا ؟
 چيكارا ميكنيد ؟
 اوضاع پاكي چطوره ؟ 
خدارووووووووووووووووووشكر (پيشاپيش جواباتونو ميدونم )
دخترا داريم به عيد نزديك ميشيم .. علاوه بر اينكه لباسامونو خونه تكوني ميكنيم ! 
بيايد دلامونو هم دل تكوني كنيم !
من كه شروع كردم ! از هر كي ناراحت بودم بخشيدمش .. يعني مث اب خوردن بخشيدم.. 
البته هستن كسايي كه شايد هنوز نبخشيده باشمشون ..
فكر كنم زماني واقعا دلم خونه تكوني بشه كه اونارو ببخشم 
اها راستي دخمليا ..
در پاسخ به سوال كيميا خانوم 
بزرگترين مشكل من اينه : پدر پسر شجاع اسمش چي بود ؟ :|:icon_biggrin:
فقط براي مزاح بود  ( چه خونوك )
1.هدف نداشتن دقيق براي ايندم ..
2.نداشتن اراده و كنترل نكردن ذهن 
بازم هستا .. اما خب شايد اگه اينا درست بشه اونا هم خود به خود درست بشه 
___
دختريا كجاييييييييييد ؟
بيايد با هم حرف بزنيم . مشكلاتتنو بگيم .. مهندس هپي بهتون مشاوره بده 
هر كمكي از دستمون برمياد برايه هم بكنيم ..
ما براي همين انجاييم 
_____
گيتا اجي ديدنت خيلي خوشحالم كرد ... بيشتر از اون چيزي كه فكرشو بكني..
ممنونم خانومي 
____
كيميا فقط يك بار ديگه منو تهديد به سنجاق كردن توسط مونا بكني ..
من ميدونمو سنجاق :D:| ( نخند :D)

[fereshte]

سلااااااااااام
فرشته جووونم ما هم بدجور بهت عادت کردیماا
زود زود بهون سر بزن ک دلمون برات تنگ میشه
نشی مثل بعضیا ک سالی ی بارم نمیان اینجا
باز هم بابت گذاشتن خلاصه های بحثایی ک کردین مچکرم
بسه دیگه بابا الان ی هفتس دارین میذارین 
یکی میذاشت کافی بود
اصن ادم از این همه توجه ممیونه چیکار کنه

مرسی مانا جوونمن مشتری پروپاقرص اینجام،نمک گیر شدم حسابی:x
کجا برم بهتر ازین جا مانا جوون :22:
من هنو زیاد وارد نیسم،خلاصه بحثا قضیه اش چیه؟؟؟



راسی یه سوال آقا؟؟!!!
من دیگه کم کم دارم به خودم شک میکنم!چرا جنسیت منو تو مشخصاتم نوشته آقا؟!!!من که جایی این قضیه رو لو ندادم

[ursula]

سلام
خوبین ابجیا؟ این شکلکا نمی دونم چی شدن عادتم بود بعد از سلامم یک گل بذارم. حالا که دیگه نیست به گلی خودتون ببخشید.

سوال چی بود؟...... اهان بزرگترین مشکل موقع ترک! مشکل من اینه یه وقتایی بدون هیچ زمینه قبلی، منظورم فکر منفی یا دیدن فیلم یا هرچیز تحریک آمیزی خ.ا برام پیش میاد و تو اون لحظه انگار هیپنوتزم شده باشم اصلا دیگه هیچ فکری تو ذهنم نیست بجز انجامش. وقتی این حالت برام پیش میاد خیلی بیشتر ناراحت میشم برام خیلیم عجیبه!

نمی دونم این حالت راه حلیم داره یا نه!

امیدوارم بتونم زود بیام ببینمتون فلا بای!

---

شکاکا رو پیدا کردم یعنی ته بی دقتم ها!

اینم گلاتون ابجیای گلم