امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 4.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

سلام بانو چکاوکKhansariha (18)

کجایی شما؟؟

ما خوبیم در حال بحث و گفت و گوییم4fvfcja

دوستان از همگی بابت تجربیات گرانقدرتون متشکرمKhansariha (8)

و همینطور بابت دعاهاتون در تاپیک ختم قرآنKhansariha (8)

جبران میکنم ان شاء الله

نفر بعدی کیه؟؟clapping
سلام به همگي
من فردا يعني امروز  روز اول دانشگاهم
هم خوش حالم هم دلم واسه مدرسه تنگ شده
اي روزگار اي


در بدترین روزها امیدوار باش، که همیشه زیباترین باران از سیاه ترین ابر می بارد .
سوزان جون خوش اومدیKhansariha (18)317

دوران دانشجویی از بهترین و شیرین ترین و خاطره انگیزترین دوران زندگیه6

خوش بحالت،کلی دلم تنگ شده

موفق باشی عزیزمKhansariha (8)

سلام یادم رفت باز
سلااااااااااااام
باز ک نسیم در سکوت فرو رفته17

خوبین دوستاان؟clapping
خو هم دیگرو از حال هم بی خبر نداریم دیگهKhansariha (18)


سوزااااان ی روزم دلت برا ی دانشگاه تنگ میشه قدر دوران کارشناسی رو بدون ک هیچ وقت تکرار نمیشههه


و

اما نفر بعدی رو معرفی میکنم

داااارلیــــــــــــــــــــنگKhansariha (48)
خانمی منتظریتیماااclapping
نا امید شدی؟!!!


[تصویر:  97496937818841963171.jpg]
سلام سلام خانوماي گل گلاب 
خوبيد ؟
اغا من كه كلا از دنيا و كانون عقبم 22
ميدونم 22
خب حالا اومدم زنبيل بزارم 22
نفر بعدي بعد دارلينگ منما 
گفته باشم 22
با تشكر از صغرا خانوم و هوشگ خان به خاطر اين وقتي كه در اختيار من گذاشتن 22
[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
سلام گل دخمرا
خوبید؟؟؟
شرمنده دیر اومدم امروز دانشگاه زیاد کار داشتم
قول میدم زود زود بیام کلی باهاتون حرف بزنم باشه؟؟
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

[تصویر:  1410352920.gif]

خب دوستان سعی میکنم تو این پستم از همه چی بگم [تصویر:  12.gif]
از خودم زندگیم،مشغله های فکریم، راه های ترکم......
راستش من حدودا 12_13سال خ.ا میکردم...
بدونه اینکه بدونم گناهه یا اینکه اصلا اسمش خ.ا یه!!
حالا دیگه بماند چی شد ک این کارو کردم....
منم مثه خیلی از شماها خیلی اتفاقی با کانون اشنا شدم
تو ی شب بارونی 4fvfcjaشوخی کردم
تو ی شب ک از عالمو آدم بریده بودم با اینجا آشنا شدم...
وقتی فهمیدم چ عوارضی داره تصمیم گرفتم ترک کنم
عوارضش ن تنها واسه جسم بود بلکه بیشتر رو زندگیم تاثیر داشت
آره من با خ.ا تا 19 سالگی زندگیمو فنا کردم،هیچی از زندگی نفهمیدم
خب حالا وقتش بود ک بقیه عمرمو ک شاید 19 سال دیگه هم نباشه(عمر دست خداست،هیچ کس از ی ثانیه بعدشم باخبر نیست...)
بدونه خ.ا بگذرونم....
به خودم گفتم این همه خ.ا کردی چی شد؟؟!جز اینکه همیشه ناامید و شکست خورده بودی اتفاق دیگه ای هم افتاد؟!؟!؟
حالا بیا ی امتحان کن ببین زندگیت بدونه خ.ا چی میشه؟؟؟
شعار نمیدم ولی اعتراف میکنم زندگیم از وقتی ک با کانون آشنا شدم و پاک موندم از این رو ب اون رو شد...
حالا چطوری؟؟!؟؟[تصویر:  16.gif]
روشای ترکمو واستون میگم شاید بدردتون بخوره.......
[تصویر:  pichak.net-72.gif]
ببینید واسه ترک به 2تا چیز احتیاج داریم :
1.اراده
2. ایمان
ک با هم رابطه مستقیم دارن
اراده یکی از اساسی ترین مسائلیه ک تو زندگیه هر فردی مهمه
واسه تقویتش به هدفو انگیزه احتیاج داریم
هدفی ک مارو به موفقتیمون نزدیک میکنه
مثلا وقتی وسوسه سراغمون میاد به هدفمون فکر کنیم
بگیم اگه خدایی نکرده بشکنیم از هدفمون دور میشیم
و اگه مقاومت کنیم به هدفمون نزدیک میشیم
اون موقع میبینید واقعا هم خدا به هفدمون نزدیک ترمون میکنه

[تصویر:  pichak.net-72.gif]

حالا درمورد ایمان
واسه ترک ،اول باید ب خدا و بعد به توانائیامون ایمان داشته باشیم
به خدا ایمان داشته باشیم ک تو این راه تنهامون نمیزاره
به توانائیامون ایمان داشته باشم و خودمونو دست کم نگیریم


[تصویر:  pichak.net-72.gif]
ببینید بزارید باهاتون  رک حرف بزنم 
هرکدوممون به ی نحوی عاشق شدیم [تصویر:  6.gif]
( یا اونایی ک عاشق نشدن اونقدری از اطرافیانشون شنیدن ک به انازه کافی درموردش اطلاعاتی داشته باشن...)
خدایئش واسه رسیدن به عشقت چقدر تلاش میکردی یا میکنی؟؟؟؟
خب چقدر خوبه ک پاکی هم بشه ی بخشی از عشقمون
ببینید هممون میدونیم عشق باارزشه
خب پاکی هم تو گروهشه مگه نه؟؟؟
پس ارزششو داره بخاطرش تلاش کنیم و بجنگیم
 اصلا از عشق بیایم بیرون
فرض کنید ب 2تا جاده برمیخورید
ک یکیش خیلی تاریک و وحشتناکه و یکیش مثه شماله4fvfcja
شما کدومو انتخاب میکنید؟؟؟؟؟
معلومه همونی ک شبیه شماله رو انتخاب میکنید
ببینید دققا پاکی و شکستن هم مثه این 2تا جاده میمونن...
هستن کسایی ک  شیطون گولشون میزنه و باعث میشه به اون جاده تاریک برن
مطمئنا همون اولیای راه خود طرف میفهمه ک تهش نابودیه و دور میزنه و همونراه شمالیه رو میره....
ولی بازم هستن کسایی ک از همون اول دنبال دردسر نمیگردن و همون راه شمالو انتخاب میکنن


[تصویر:  pichak.net-72.gif]

ما همه طالب خوشبختیو وموفقیتیم مگه نه؟؟؟
هیچ کس از شکستو ناامیدی خوشش نمیاد
خب واسه اینکه بفهمیم از بین خ.ا و پاکی کدومش مارو به هدفمون ک خوشبختیه میرسونه بیایم ی قلمو کاغذ برداریم
سمت راست از فواید و ضررای پاکی بنویسیم
و سمت چپ هم از فواید و ضررای خ.ا بنویسیم
حالا بببنیم فاویده کدومشون بیشتره؟؟؟
خب از حق نگذریم مشخصه پاکی
اصن ببینیم خ.ا فوایدم داره؟؟؟؟؟؟؟
خب پس چرا انجامش بدیم؟؟؟؟
ببینید واسه پاکی اول از همه باید تکلیفمونو با خودمون مشخص کنیم بعد شروع کنیم

[تصویر:  pichak.net-72.gif]

مطمئن باشید کسی ک هم بخواد و هم اراده قوی و ایمان قوی و هدف و انگیزه خوبی داشته باشه صد در صد میتونه پاک باشه....
راستی این وسط حواسمون باید ب غرورمون هم باشه
غروره ک آدمو از عرش ب فرش میرسونه......
یدفه چون چن وقت از پاکیمون میگذره نگیم خب من ک دیگه قلقه پاکی دستم اومده
دیگه پس هم میتونم فیلم نگاه کنم هم از فیلتر شکن استفاده کنم...
نه این یعنی غرور..
ببینید هر چقدر هم از پاکیت بگذره بازم باید حواستو جمع کنید
شیطان منتظر ی فرصته ک بهمون غلبه کنه
ما اون فرصتو دستش ندیم


[تصویر:  pichak.net-72.gif]
دوستان هر سوالی درمورد ترک دارید ازم بپرسید
خوشحال مشیم کمکتون کنم....

[تصویر:  pichak.net-72.gif]
و اما درمورد مشکل خودم:(امیدوارم داداشیا اینجا نیان ک بخونن)
راستش بچه ها من بیشترین وسوسه ها تو اون دوران سراغم میاد 
متاسفانه تا ماه پیش تا مرز شکستن هم میرفتم ولی سریع هدفام یادم میومد
و نمیشکستم
ولی این ماه ک الان چن روزی ار اون دوران میگذره 
تا جایی ک تونستم خودمو مشغول کردم ک موقع خواب خیلی راحت خوابم ببره
ولی بازم میترسم
میخواستم بدونم شما راه حلی دارید واسه جلوگیری از وسوسه ها تو این دوران؟؟؟؟

[تصویر:  pichak.net-72.gif]
و اما ی درددل دخترونه:
راستش گل دخمرا من از 3 تا چیز واقعا میترسم
1.ترس از سوسک 1276746pa51mbeg8j(ک تموم زندگیمو در برگرفته4fvfcja)
2.ترس از پسر ( ک اصلا باعث شده خونه نشین بشم1276746pa51mbeg8j)
3.ترس از ازدواج (ک بیشتر مورد دوم باعثش شده؛البته اگه مورد دوم حل بشه اینم حل میشه)
راستش بخاطر اتفاقای اخیری ک واسم افتاد واقعا از پسرا میترسم
قبلا هم گفته بودم
حتی وقتی تو خیابونم دارم راه میرم همش پشتمو نگاه میکنم.........
حتی وقتی تو تاکسی هم هستم به راننده تاکسی هم اعتماد ندارم چ برسه ب.....
نمیدونم این ترسو چطوری از بین ببرم!!
میشه کمکم کنید؟؟
یادمه ماسا ی راه واسه از بین بردن ی ترس تو نسیم گفت
بنظرتون تاثیر گذاره؟؟؟
میشه 2باره اون راهو بگید؟؟؟
ممنونم


[تصویر:  pichak.net-72.gif]
خب دیگه واسه امشب کافیه 4fvfcja
دیگه بیشتر از این سرتونو درد نمیارم
شبتون ستاره ای Khansariha (8)
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

وااااااااي دارلينگ چقدر حرف زده بودي 4fvfcja 
ماشالله اجي ... از هر طرف كه به پستت نگاه ميكنم حرفه 22
شوخي كردم عزير اجي.. 
حرفاتو خوندم خانومي خيلي خوب بود .. ممنون كه انقدر خوب توضيح داده بودي .. 
____
اجي يك سوال ... تو چطوري خودتو  از دست وسوسه ها نجات ميدادي ؟
چي كار ميكردي تو اون لحظه .. به چيا فكر ميكردي .. ؟
___
واسه ترستم ..بايد اول ببيني عامل ترست چيه .. شايد يك خاطره بد باشه ..شايدم چيزاي ديگه .. 
به نظر من اين ترسو بايد از ريشه از بين ببري .. 
ببين منم مثل تو بودم و البته يكمم هستم .. 
خيلي ميترسيدم ازشون بعد يك اتفاق.. اصلا احساس ضعف ميكردم وقتي روبروشون قرار ميگرفتم ..
اما بعد چند وقت خسته شدم از اين وضعيت .. تصميم گرفتم هر جوري شده خودمو قوي كنم .. با ورزش .. فكر .. اصلا همش ميگفتم چرا بايد بترسم ؟ واقعا چرا ؟
بعد كه يك جواب الكي ميومد تو ذهنم ... كلي باهاش دعوا ميكردم .. ذهنم يك چيزي ميگفت بهم .. (چون باور كرده بودم كه ترس دارن ) ولي خودم يك چيز ديگه ميگفتم .. يك جورايي خود درگيري داشتم 22 4fvfcja
ولي باور كن همين سوال ها و جواباش جواب داد... ترسم خيلي كمتر شد .. 
____
اميدوارم كه به قويترين دختر دنيا تبديل بشي 53258zu2qvp1d9v:x
[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
(1392 مهر 9، 18:48)happpygirl نوشته است: وااااااااي دارلينگ چقدر حرف زده بودي 4fvfcja 
ماشالله اجي ... از هر طرف كه به پستت نگاه ميكنم حرفه 22
شوخي كردم عزير اجي.. 
حرفاتو خوندم خانومي خيلي خوب بود .. ممنون كه انقدر خوب توضيح داده بودي .. 
____
اجي يك سوال ... تو چطوري خودتو  از دست وسوسه ها نجات ميدادي ؟
چي كار ميكردي تو اون لحظه .. به چيا فكر ميكردي .. ؟
___
واسه ترستم ..بايد اول ببيني عامل ترست چيه .. شايد يك خاطره بد باشه ..شايدم چيزاي ديگه .. 
به نظر من اين ترسو بايد از ريشه از بين ببري .. 
ببين منم مثل تو بودم و البته يكمم هستم .. 
خيلي ميترسيدم ازشون بعد يك اتفاق.. اصلا احساس ضعف ميكردم وقتي روبروشون قرار ميگرفتم ..
اما بعد چند وقت خسته شدم از اين وضعيت .. تصميم گرفتم هر جوري شده خودمو قوي كنم .. با ورزش .. فكر .. اصلا همش ميگفتم چرا بايد بترسم ؟ واقعا چرا ؟
بعد كه يك جواب الكي ميومد تو ذهنم ... كلي باهاش دعوا ميكردم .. ذهنم يك چيزي ميگفت بهم .. (چون باور كرده بودم كه ترس دارن ) ولي خودم يك چيز ديگه ميگفتم .. يك جورايي خود درگيري داشتم 22 4fvfcja
ولي باور كن همين سوال ها و جواباش جواب داد... ترسم خيلي كمتر شد .. 
____
اميدوارم كه به قويترين دختر دنيا تبديل بشي 53258zu2qvp1d9v:x
خب مگه هپی نمیدونستی من به فک گرمی معروفم 4fvfcja
اصن بالا منبر ک میرم دیگه پایین اومدنم کار خداست Smiley-happy114
--------
و اما درمورد وسوسه ها :
راستش من چون واسم رسیدن به هدفم خیلی مهم بود
موقعی ک وسوسه سراغم میومد به خودم میگفتم پس هدفت چی!؟؟اگه بشکنی ازش دور میشیا!
ولی اگه مقاومت کنی بهش نزدیک میشی
کلا یادآوری هدف و انگیزت موقع وسوسه خیلی بهت کمک میکنه
ولی خب اون لحظه خیلی سخته یادآوریه اینا
و بجای هدفمون ،همش شیطون میگه فقط همین ی باره بازم میتونی پاک باشی،اینا میاد تو ذهنمون
خب واسه یدآوریش میتونیم ی کاری کنیم
ی روش تو تجربیات موفق گفتم بازم میگم
 ی کش پول بردارید ببندید دور مچ دستتون هرموقع ک وسوسه اومد سراغتون کشو بکشید ،اون موقع هدفتون یادآوری میشه
یا ی روش دیگه هم یکی از بچه ها گفت،بجای کش پول میتونید ی تسبیح ببندید دور دستتون،و صلوات بفرستید
ی چیز دیگه ای هم باعث شد مقاومت کنم
ببینید من اوایل اعلام وضعیتم تو مسابقات تقریبا هرروز بود
و سرپرستای هر مسابقه هم ک وقتی میدیدن من پاکم انقدر تشویقم میکردن ک هیچ رویی واسه شکست نداشتم....
خب راستش موقع شکست میگفتم دارلینگ چطوری روت میشه بری بگی شکستی اونا این همه روتو حساب کردن...
یادمه اون اویل من 2 تا رقیب داشتم اونم از نوع پسر
2تا از برادرای کانونی رقبام بودن.....
یعنی دیگه به هیچ عنوان نمیتونستم بشکنم و برم اعلام وضعیت کنم
من نمیگم تو ترک واسه خودتو ی رقیب پسر انتخاب کنید ولی میگم حتما ی رقیب داشته باشید
--------------------------------
و اما درمورد ترس
آره هپی جون زدی تو هدف!دقیقا ی خاطره بد باعث شد انقدر بترسم
اتفاقی ک تو خرداد امسال واسم افتاد خیلی وحشتناک بود و فقط ی معجزه تونست نجاتم بده .........
ببین منم قبلا خیلی شجاع بودم یعنی کسی جرات نمیکرد چپ بهم نگاه کنه 22
جدی میگم 4fvfcjaولی الان انقدر ترسو شدم ک من جرات نمیکنم چپ به اونا نگاه کنم 22
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

نقل قول:
و اما ی درددل دخترونه:
راستش گل دخمرا من از 3 تا چیز واقعا میترسم
1.ترس از سوسک [تصویر:  l.gif](ک تموم زندگیمو در برگرفته[تصویر:  e.gif])
2.ترس از پسر ( ک اصلا باعث شده خونه نشین بشم[تصویر:  l.gif])
3.ترس از ازدواج (ک بیشتر مورد دوم باعثش شده؛البته اگه مورد دوم حل بشه اینم حل میشه)
راستش بخاطر اتفاقای اخیری ک واسم افتاد واقعا از پسرا میترسم
قبلا هم گفته بودم
حتی وقتی تو خیابونم دارم راه میرم همش پشتمو نگاه میکنم.........
حتی وقتی تو تاکسی هم هستم به راننده تاکسی هم اعتماد ندارم چ برسه ب.....
نمیدونم این ترسو چطوری از بین ببرم!!
میشه کمکم کنید؟؟
عزیزم به این نوع ترس از چیزی میگن فوبیا
هممون تقریبا داریم
مثلا من فوبیای سوسک دارم ،خودت که میدونی4fvfcja


به نظرمن : وقتی از خونه میری بیرون آیت الکرسی بخون و خودت ر و بسپار به خدا
آیا اگه خدا مواظبمون باشه کسی میتونه مزاحممون بشه؟؟
یه قرآن کوچیک همیشه تو کیفت داشته  باش
هیچوقتم ترس به خودت راه نده
من خودم همیشه همینکارو میکنم،وقتی میترسم از سوسک و فکرشو میکنم سریع اسم خدا رو میبرم و دلم قرص میشه که خدا مواظبمه

میتونی با  مشاور یا روانشناس  هم مشورت کنیKhansariha (18)
اینجارو هم بخون


دخترای نسییییییییییییییییییییییییم کجاییییییییییییییییییییییییید؟؟clapping
نبینم نسیم خلوت بشه باز؟؟؟؟؟؟؟:smiley-yell:
مرسی سنا جون
----------------------
دخملیا هرکی نیاد درمورد پستم نظر بده ی اعتبار منفی عایدش میشه1744337bve7cd1t81
حاالا خود دانید Kool
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

سلام
بله ترس از پسرها خیلی بده
دارلینگ تو ب نیابت از ما برو پیش مشاور نتیجه شو بهمون بگو


این بود نظر من
:d



راستی بچه ها من بیست روزه شدم
بیاید تشویقم کنین دیگه
:p

ندید بدید

[تصویر:  nasimhayat.png]
دارلینگ  اخه من بیام به تو چی بگم؟؟ 4fvfcja 

نمیدونستی کار بدیه  بعد که فهمیدی گذاشتیش کنار!  خو الان این با من زمین تا آسمون فرق داره! 

چی بگم آخه ؟؟ 

واقعا برات خوشحالم  Khansariha (18) 

در مورد ترس از پسرا  شاید یه مقداریش طبیعی باشه

به نظرم نباید زیاد روش حساسیت به خرج بدی 

یه حدیث هست از امام علی (علیه السلام) که میفرمایند سه خصوصیت هست که برای مرد بده ولی برای زن خوبه 

یکیش ترسه ! 

یعنی این ترس تو  مفیده  به شرط اینکه از حد تعادل خارج نشه 

وقتی با خودت فکر کنی  میبینی که پسرا ام مثل دخترا بنده های خدا هستن  که در خیلی زمینه ها هم مثل همن 

چون قبل از جنسیت  انسان بودن مهمه 

ما فقط توی جنسیت تفاوت داریم که این خیلی تفاوت فاحشی نیست به نظرم!! 

 در مورد ازدواجم  خودمم میترسم 22  حرفی ندارم 22
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
سلام آبجی های گلم. خوبین خوشین؟ چه خبرا؟ هیچ کی منو یادش هست؟ دلم براتون تنگ شده بود خیلی. روحیه ام زیاد خوب نیست یه مدت ترک کرده بودم ولی دوباره..... ولین سری بدتر از همیشه.
امیدوارم اینجا بتونم دوباره پاکی رو تجربه کنم.

بارونی جونم کجاست ؟

خیلی دوستتون دارم


[تصویر:  nasimhayat.png]
(1392 مهر 10، 21:04)ترنم نوشته است: سلام آبجی های گلم. خوبین خوشین؟ چه خبرا؟ هیچ کی منو یادش هست؟ دلم براتون تنگ شده بود خیلی. روحیه ام زیاد خوب نیست یه مدت ترک کرده بودم ولی دوباره..... ولین سری بدتر از همیشه.
امیدوارم اینجا بتونم دوباره پاکی رو تجربه کنم.

بارونی جونم کجاست ؟

خیلی دوستتون دارم
سلام عزیزم خوبی؟؟؟
من یادمه :22:
عزیزم دلیلی شکستت چی بوده؟؟سریع مدیریت کن و از نو شروع کن 6
راستی بارونی ک رفت قاطی مرغا 4fvfcja
تازه کمتر از 1 ماه دیگه عروسیشه Smiley-happy114
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  


موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان