امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 4.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

مونا جان نمیشه پیش ثبت نام کنیم برای فرستادن صلواتای فاطیما؟ 4fvfcjaSmiley-happy114

یه مقدارشو الان پرداخت کنیم یه مقدارشو فردا... حالا یه مقدارش پس فردا... زیر میزی یه کاریش کنین دیگه 4fvfcja4fvfcja4fvfcja


فاطیما جان منتظرییییییم فردا
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش 

خواهی دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید...

53

[تصویر:  bwgc4a4v29tlqllozxqq.jpg]
[تصویر:  nasimhayat.png]
بچه ها من عصبی هستم این یک هفته ای که نیستم و با شما در ارتباط نیستم نمیدونم چی میشه برام دعا کنید که موفق بشم
[تصویر:  nasimhayat.png]
سارا جون روحیه رو خوب نگه دار همه چیز حله
ما هم از اینجا داریمت
بوس

[تصویر:  nasimhayat.png]
نقل قول: من هستممممممم [تصویر:  n.gif]


حااااااضررررر [تصویر:  Laie_22.gif][تصویر:  Laie_22.gif][تصویر:  g.gif]
ممنونم بانو
اگه واسه فاطمیا هم بیای نظر بدی ک دیگه عالی میشه :-*
نقل قول: سلام[تصویر:  l.gif][تصویر:  l.gif]
من این روزا حالم  اصلا خوب نیست. از دو روز پیش تا حالا 5 تا شکست داشتم که چهار تاش تو یه روز بود[تصویر:  c.gif]

دیگه حتی حوصله غسل کردن و نماز خوندنم نداشتم[تصویر:  l.gif]

البته از امروز تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم ولی دیگه اصلا به خودم اطمینان ندارم...

راستی میخواستم از همه دوستای خوبم که تو این چند روز خیلی کمکم کردن و تنهام نذاشتن تشکر کنم.

الون جونم، فرشته مهربونم، فاطیماجونم و بقیه دوستای خوبم که تو پروفایلم برام پیام گذاشتن. سناجونم، میتوانم مهربون و ... ( امیدوارم کسی رو یادم نرفته باشه ) اگه دوستای خوبم نبودن بی خیال همه چیز می شدم چون واقعا حس میکنم کم آوردم [تصویر:  c.gif]

بچه ها لطفا دعام کنید [تصویر:  3.gif]
ببخشید مانا جونم، دارلینگ جونم بعد از مدتها یه پست زدم اونم اینجوری [تصویر:  c.gif]
نه ستاره سهیل عزیز
نسیم واسه همین موقع هاست دیگه
نسیم ی دوست واقعیه
هم موقع غماتون باهاتونه هم شادیا
قرار نیس ک همه پستاشون پر انرژی باشه
البته من مطمئنم ک به زودی ی پست پرانرژی توسط تو زده میشه مگه نه؟؟؟
ببین عزیزم ناامیدی آخر همه چیه
تا وقتی ناامیدی هیچ کاری نمیتونی بکنی
ولی تا وقتی امید داری هرکاری دوس داشته باشی (مثبت)میتونی بکنی
خدا با دلای امیدواره
به توانائیاتو خدات ایمان داشته باش
موفق باشی
نقل قول: دارلینگ جون..ممنون که به یادمی..این روزا کلا باخودمم نیستم..دعاکنید این وسوسه هارو سوسک کنم[تصویر:  g.gif]
سوسکش میکنی
چون شما دختر باامیدی هستی
و مطمئنن هیچ امیدی بی نتیجه نمیمونه.....
راستی از من میشنوی سوسکش نکن1276746pa51mbeg8j
چون اینطوری تعداد سوسکا بیشتر میشه 22
همینا هم دارن میکشنم 22
با ترکیدن موافقی؟؟؟
بزن بترکونشcheshmak

نقل قول: درضمن باید برید به اونی ک نوبتشه بگید چرا نمیاد حرف بزنه خوب وقتی اون پیداش نیست ما چی بگیم؟ والااااااااا [تصویر:  10.gif]
وگرنه ما که بی تقصیریم از ساکتی نسیم
خب باشه امروز فاطیما میاد ببینم چ میکنی 4fvfcja

نقل قول: اصن پنجشنبه میخوام جشن پاکی همه ی دخترای نسیم رو بگیریم[تصویر:  shad.gif][تصویر:  shad.gif][تصویر:  shad.gif]
6
نقل قول: سلاااااااااااااااااام پس من باید یه لیست اماده کنم به چه اندازه اییییییییییییییییی[تصویر:  b.gif]
چون خیلی حرف دارم و از همین حالا از همه می خوام بهم کمک کنی
بی صبرانه منتظر صحبتاتیم گلم
نقل قول: بچه ها من عصبی هستم این یک هفته ای که نیستم و با شما در ارتباط نیستم نمیدونم چی میشه برام دعا کنید که موفق بشم
عزیزم این خوبه ک کانون رو دوست داری
ولی پاکیتو وابسته ب کانون نکن
ک اگه احیانا ی روز دسترسی ب کانون نداشتی پاکیت زیر سوال بره.......
من منتظر برگشتت هستیم خانومی
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

سلااااااااااااااااااااام
گلبرگ
حااااااااااضر53
:22::22::22:منمممممممممممم حاضرررررررررررررررممممممممممممممممممممم:22:
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


سلام به دوستان خوب
اینجا چه خبره؟
کلاس درسه؟حضور و غیاب می کنید؟
امیدوارم
امیدوارم
امیدوارم
با نام خدا
سلام
من از 6 الی 7 سالگی شروع کردم به خ.ا خودمم نمی دونم چجور شد که به این گناه دست زدم خلاصه تا سوم راهنمایی خبر نداشتم که اگه این گناهو انجام بدی نماز و روزه هات باطله تا اینکه معلم پرورشی در مرود این گناه بین صحبتاش گفت از اون روز تصمیمم رو گرفتم تا خوب بشم واقعا سخت بود ولی بعد 6 ماه کامل ترک کردم 9 سالی خوب پیش میرفتم نمیگم شهوت از بین رفت شاید باورتون نشه شبایی که پشت کنکور بودم چند شبی نخوابیدم چون می ترسیدم دوباره انجام بدم خلاصه تا گذشت تا سال اخر دانشگاه دوستای خوبی داشتم ولی خیلی راجع به مسایل جنسی می حرفیدم و متاسفانه از بس گفتن دوباره شروع به این گناه کردم از اون موقع همه کاری کردم ولی موفق به ترک نشدم بلکه هر روز بیش تر و بیش تر میشد
الانم که تصمیم به ترک گرفتم متاسفانه همش ناامیدم
متاسفانه پدرم موج گرفتگی جنگی هستند و همش حالشون بد میشه همه فامیل با ما قطع رابطه کردن هر وقت ما رو میبینند هم تحقیرمون می کنند یا مسخره
پارسالم برای من اتفاقی افتاد که کلا خودمو باختم
همه اینا باعث میشه که شکستای مداوم داشته باشم اینکه چرا همه تحقیرا مال یه طرفه حتی سرکارم هم بیش تر از همه زحمت می کشم ولی اونی که کم تر کار می کنه نتیجه مطلوب پیدا می کنه
وسواسم یکی از عاملای دیگه س گاهی وقتی وسواسم زیاد میشه قید همه چی رو میزنم و میرم سمت گناه
اینا بیش تر عواملی هستند که درصد شکست رو زیاد می کنند به علاوه پرخوزی که نتونستم کاری بکنم
به نظرتون باید چیکار کنم
از همه شماها بخاطر کمکاتون ممنون Khansariha (8)
مشکل از فامیلاتونه
اونا احمقن ک به جای احترام به شما و پدرت مسخره میکنن

کلا فامیل ب درد نمیخوره
فامیلای ما هم خیلی بی خودن


به نظر من دوستای خوب پیدا کن

درباره ترک چی بگم؟ چیزی نمونده
ماشالله خودت داری ترک میکنی

درباره کار و نتیجه نگرفتن اما از همکارای مسنت که ب نظرت موفق هستن بپرس چی کار می کنن

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام فاطمیا جان
بعد از خوندن مطالبت خیلی متاثر شدم.خواهر من همه انسانها مشکلاتی دارند.درسته از لحاظ کیفی و کمی با هم متفاوت هستن ولی به هر صورت مشکلات تو زندگی همه وجود داره ، و عکس العمل افراد نسبت به مشکلات آنها را قوی یا ضعیف نشون میده.
شما باید این مشکل پدرتون رو بپذیرید،ایشون افتخار جامعه ی ما هستن ،اگه ایشون به خاطر ارزشهاشون پا به میدون جنگ نمیذاشتن (که یکیش هم میتونه فامیلاتون باشن که موقعیت ایشون رو درک نمیکنن) موقعیت زندگیشون اینجوری نبود که دیگران بخوان ایشون رو مورد تمسخر و توهین قرار بدن.پدرتون الان به حمایت خانواده خیلی نیاز داره.مطمئن باشید براشون خیلی سخته که باعث ناراحتی فرزندانشون هستن.
باتوجه به حرفاتون شما دختر قوی ایی هستید.شما خیلی خوب تونستید9 سال این گناه رو ترک کنید،وارد دانشگاه شدید،پس  قوی عمل کردید و دوباره میتونید  همه چیز رو از نو بسازیدو به خانواده روحیه بدهید.اونها از شما تنهاتر هستن.،
خواهر خوب من سعی کن از نظر روحی خودتو تقویت کنی،دیدگاهتو نسبت به زندگی و اطرافیان تغییر بده.ببینید علت اینکه دوستان و اطرافیان از خانواده تون دور میشن ،چیه؟آیا خودتون هم در این ارتباط ها مقصر نبودید؟بررسی کنید ناامیدتون ناشی از چیست؟تو روابط دوستانتون چقدر موفق بودید؟آیا دوستانتون رو زود ازدست میدادید؟چرا تو کارتون موفق نیستید؟
.یه دفتر بردارید و خصوصیات خوب و بد خودتون رو در آن یادداشت کنید و سعی در برطرف کردن خصوصیات بد داشته باشید.و خصوصیات خوب جایگزین آنها کنید.
سعی کنید ایمان به خدا رو در زندگیتون پر رنگ تر کنید.
مشخص کردن هدف تو زندگیتون (میخواید به کجا برسید؟چی از زندگی میخواید؟چرا خدا ما رو آفریده؟)
خواندن قران  ،نماز ،خواندن کتابهای مفید،با افراد مومن نشست و برخاست کردن(مومن نه کسانی که خودشون رو مومن نشون میدن)
دوست خوب ما رو تو دعاهای خیرت یادی کن.
راستی عیدت هم مبارک
امیدوارم
امیدوارم
امیدوارم
سلام دخترا 303
فاطیما آبجی گلم
قبل از من حرفهای خوبی زده شده
 منم با حرفهای ستاره سهیل موافقم

Khansariha (18)
[تصویر:  wp4003454.jpg]
سلام دختراااااااااا
من برگشتـــــــــــــــــــــــــــمKhansariha (48)Khansariha (48)
[تصویر:  7xo9iif681u74a7tyqju.png]      




[sup] خــدایــا فقـــط بخــاطـــر تــــو  ♥[/sup]


[تصویر:  474.gif]


  بفرمایید شکلکای  ترول
منم هستم 1276746pa51mbeg8j 

همش خسته ام خو I-)  ... 4fvfcja 

 
فاطیما جان  باید خودتو طوری تربیت کنی که سرزنشها و تحقیر های اطرافیانت روت کمترین تاثیر ممکن رو داشته باشه! 

تو اگه به پدر خودت و کاری که کرده ایمان داشته باشی  دیگه دیگرانم هرچی ام بگن  برات فرقی نداره البته قبول دارم که سخته 


من فکر میکنم زندگی هامون اونطور که باید نیست  وسواس رو فکر کنم بیشتر یه واکنش عصبی باشه 

مثلا من شدیدا دچار استرس میشم ... هرکس یه جوره 

چون خودم هنوز حلش نکردم  نظری ندارم  فقط میدونم که شیوه زندگیمون  ریشه ماجراس

(1392 آبان 1، 20:43)فاطیما نوشته است: ولی فکر کنم اشتباه متوجه شدید درسته تحقیر کردن ولی نه از بات پدرم که از بابت مسئاله پیش اومده از سال قبل
من سنم بالا رفته و بخاطر همچین مسایلی باید  ازدواج رو فراموش کنم که نمی تونم

خب اگه اینطوریه .... باید بگم که هیچکدوم از ما از آیندمون خبر نداریم  حتی از چند ثانیه دیگه! 

بهتره بسپریش دست خدا 

1
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
هماجون ممنون از کمکمت اما راسیاتش مشکل من زیاد با پدرم نیست مشکل من یه چیز دیگست یه چیزی که نتونستم برای خودم توی وجودم فراموشش کنم
می توانم جان درسته فامیل همیشه طعنه رو میزنه یا از حسادت یا ......
ولی نمی تونیم با اونا رفت و امد نکنیم و در این صورات خب خیلی اذیت میشیم
تولد دوباره جان درست می گید ولی این مشکلات داره منو از پا در میاره مثلا سر کار بدترین کلاستو مدرسه چندین ساله به من میفته بعدم همش بازخواست میشم
شرایط خونوادگی و پیش امد پارسال و خیلییییییی چیزای دیگه
حتی توی چیزای کوچیک دوستام همه می خواند برند بیرون همون روز من سر کلاسم و همه و همو دست به دست هم میدند
یه چیزی که همیشه بخاطرش میارم و باید برای دیگران توضیح بدم نگید احتیاجی به توضیح نیست که هست
بخاطر زندگیم بخاطر خودم
نمی خوایند تو ترک خ.ا کمکم کنید من هر دو الی سه روز یه بار یه شکست که چه عرض کنم شاید ده باری شکست دارم
سلام

خوبین؟ عیدتون مبارک 317


عزیزم فاطیما جان میشه بگی چند سالته که میگی بالا رفته؟!
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش 

خواهی دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید...

53

[تصویر:  bwgc4a4v29tlqllozxqq.jpg]
[تصویر:  nasimhayat.png]

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان