امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 4.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

کنترل ذهن خیییییییییلی سخته خیلی 13

باز نگاهو میشه یه کاریش کرد ولی ذهن ... 53258zu2qvp1d9v


ب نظرتون چی کار کنم ؟؟ 53258zu2qvp1d9v
یارب نظر تو برنگردد...


[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام من ترانه هستم
از بچگی تنها بودم کسی باهام دوست نمیشد
همه توی نگاه اول ازم بدشون میاد
شاید باورتون نشه من تاحالا هیچ خاطر خواهی نداشتم و هر کی منو میبینه میره پشت سرش هم نگاه نمیکنه (یعنی اینقدر قیافه ام زشته؟ پس چرا خودم نمیفهمم!!!!! )
خ.ا از دوران بچگی همراهم بود اصلا نمیدونم چطور مبتلا شدم
حدود 6الی 7 سال پیش بود که فهمیدم این کار درستی نیست
به فکر ترک افتادم بیشترین مدتی که توی ترک بودم یک سال بود الانم حدود 30 روزی هس که ترک کردم
امیدوارم دیگه بر نگردم به عقب
بیشترین عاملی که باعث میشه برم سراغ این لعنتی فکر هست فکر های ناجوری که مدام ذهنم رو اذیت میکنه واقعا خیلی سختمه باهاشون کنار بیام نمیدونم شاید اکه یه همدم داشتم اینطوری نبود ولی واقعا نمیدونم چرا هیچ کس به سمتم نمیاد و همه ازم بدشون میاد اخه من یه ادم خجالتی کم رو هستم که اینقدر که سرم تو لاک خودمه باور کنید لاکپشت نمیتونه این همه مدت توی لاکش زندگی کنه
یه سوال دارم البته نمیدونم درست باشه اینجا پرسیدنش یا نه اگه نبود بگید ویرایش میکنم
من همیشه توی ذهنم با یه آدم ساختگی حرف میزنم نمیدونم مثل این رمان ها هستن بعضی وقت ها خودم رو جای شخصیتشون میذارم میخواستم بدونم شماهم همینطوری هستین یافقط من اینطوریم؟
و البته باید بگم متاسفانه 90 درصد شکست های من همین مورد آخر بوده 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j
«وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ» (المؤمنون/97) ؛
و بگو پروردگارا! من از وسوسه هاى شیاطین به تو پناه مى برم.
من همه ی تاپیک ها رو نتونستم بخونم ولی برای اسم گروه اگه تثبییت نشده دختران آفتاب رو پیشنهاد میکنم البته امیدوارم اسم بی ربطی نباشه
«وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ» (المؤمنون/97) ؛
و بگو پروردگارا! من از وسوسه هاى شیاطین به تو پناه مى برم.
سلام
منم دختران آفتاب رو دوست دارم..1

در کورد پستت ترانه جان و می توانم جان..
ان شاء الله جواب میدم..1

الان دیرم شده عجله دارم! (:d کره الاغ کدخدا هم نیستم..:d )

در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سلام Vamonde
خو چرا میزنید ؟؟؟؟ 1744337bve7cd1t81
به اینترنت دسترسی نداشم
رهایی هستم ... یه قهرمان تازه نفس .... مسابقه از کی شروع میشه؟؟؟؟
[تصویر:  88887631782028753045.jpeg]
من از 23 خرداد هر روز سبزم
317
  • راستی از تجربه ها گفته بودید ... یه چیزی که برای من خیلی پیش میاد اینه که خواب زیاد میبینیم .. نمیدونم هم چیکارش کنم ... البته بسیار سعی میکنم که یاد آوری نکنم ولی تا یه مدت ترک میکنم تو خواب میبینم دارم انجامش میدم و این برام خ خ اذیت کنندست ... 1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  88887631782028753045.jpeg]
در مورد اسم گروه هم .... ما برنده ایم ؟؟؟ چطوره
[تصویر:  88887631782028753045.jpeg]
چه اسم با حالیه ما برنده ایم

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1394 خرداد 26، 23:16)گلبرگ نوشته است:
(1394 خرداد 26، 9:24)گلبرگ نوشته است: یعنی الان یه لیست تهیه می کنم از اسامی پیشنهادی برگشتم ببینم لیست خالیه = چماق = سیاه . کبود Khansariha (98)

خودم دنبال یه اسم مناسب روزای ماه رمضون می گردم یه چیزی که ربط به پاکی و سرسفره ی خدا افطاری و سحر پاکی و ....داشته باشه 53258zu2qvp1d9v


1- اسامی پیشنهادی خانم لبخند :


2-اسامی پیشنهادی پریکا : فوق العاده ها


3- اسامی پیشنهادی رهایی : ما برنده ایم

4- اسامی پیشنهادی گلبرگ :1- سپید 2- مهمان پاک خدایییییییییییییم

(1394 خرداد 27، 18:27)سنــا نوشته است: سلام


رونمایی میکنم از آواتار "گروه رعد پاکی"


گلبرگ جون رقیب شدیم ایندفعه 4

سناجونم کسی رو ندارم آواتار بسازه 20 آواتار می خوام

دوس دارم اینجور رقیبارو عشق است Khansariha (18)


(1394 خرداد 27، 20:39)آسمان 18 نوشته است: کنترل ذهن خیییییییییلی سخته خیلی  13

باز نگاهو میشه یه کاریش کرد ولی ذهن ... 53258zu2qvp1d9v


ب نظرتون چی کار کنم ؟؟ 53258zu2qvp1d9v
آسمان 18 خیلی خوش اومدی ، عزیزم همین که تو مسابقش شرکت کردی ان شاءالله کم کم یادش می گیری
و این مصاحبه ها هم خوبه



(1394 خرداد 27، 22:00)rahaii نوشته است: سلام Vamonde
خو چرا میزنید ؟؟؟؟ 1744337bve7cd1t81
به اینترنت دسترسی نداشم
رهایی هستم ... یه قهرمان تازه نفس .... مسابقه از کی شروع میشه؟؟؟؟
سلام بر رهایی خودم که ارادت ویژه دارم بهت studsmatta
مسابقه برم تاریخشو نیگاه کنم یادم رفته 1744337bve7cd1t81  باد صبا بیا تو بگو clapping



(1394 خرداد 27، 22:02)rahaii نوشته است: من از 23 خرداد هر روز سبزم
317
  • راستی از تجربه ها گفته بودید ... یه چیزی که برای من خیلی پیش میاد اینه که خواب زیاد میبینیم .. نمیدونم هم چیکارش کنم ... البته بسیار سعی میکنم که یاد آوری نکنم ولی تا یه مدت ترک میکنم تو خواب میبینم دارم انجامش میدم و این برام خ خ اذیت کنندست ... 1276746pa51mbeg8j
 معرفی می کنم رهایی همگروهی خودم ، دیگه یه نفر رو از اعضای گروهمون معرفی کردم بقیه ی گروه خودشون به این نتیجه میرسن که
جمع کنن برن

رهایی جان یه مسابقه هست اینجا با موضوع خواب ، تجربه های خوبیه و می تونه کمک کنننده باشه




(1394 خرداد 27، 22:04)rahaii نوشته است: در مورد اسم گروه هم .... ما برنده ایم ؟؟؟ چطوره
دوسش دارم این اسمو اضافه کردم به لیست اسامی پیشنهادی تا دور همی یه اسم رو انتخاب کنیم ان شاءالله
317 317
سلام گلبرگ
خوبی؟
بیداری؟
چماق زده نشی؟
cheshmak

دلم حرف مخواد ولی همه جا ساکته
وایبر تلگرام ال بل کانون
کلا همه جا


دلم حرف میخواد
یه روزی یه دستگاه حرف زن اختراع میکنم
امواج مغزتو بخونه با یه حسگر قوی
سنسش کنه
تحلیلش کنه
تشخیص بده چی باید بگه
بعد انقدر حرف بزنه که حرف دونت پر شه

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلاااااااااااااااااااااااااام میتیییییییییییییییییییییی خووووووووووووووودمیییییییییییییی Khansariha (18)



اتقاقا قبل از روشن کردن و امدن به اینجا اخطار بهم داده شد و گفتم تا ساعت 1 فقط نیم ساعت حالا رب ساعتش گذشته خخخخخخخخخخ Khansariha (98)

منم می خوام این چیزی که گفتیووووووووو 20

الهی ، فدای تو می توانم Khansariha (18)

عاقا فاتحه مع الصلوات جهت شادی روح گلبرگ من رفتم
می توااااااااااااااااااااااااااااااااااانم دوسسسسسسسسسسسسسسسسست داااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم این هواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا 317
هاااااا
بلاخره گلبرگ جماق زده شد رفت

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1394 خرداد 27، 20:39)آسمان 18 نوشته است: کنترل ذهن خیییییییییلی سخته خیلی  13

باز نگاهو میشه یه کاریش کرد ولی ذهن ... 53258zu2qvp1d9v


ب نظرتون چی کار کنم ؟؟ 53258zu2qvp1d9v


سلام عزیز

منم همیشه ذهنم برای خودش آزاد بود

اما الان تا احساس کنم داره منحرف میشه، فکرم رو ب مسائل دیگه پرت میکنم

مثلا تو گوشیم بازی فکر دارم انجام میدم، یا بازی اعداد مثل » 8 تا 8 از 589 میام پایین (اینو از خندوانه یاد گرفتم 4 )

اینطوری تمرکزت میاد رو این مسائل

موفق باشی 53
.
[تصویر:  1395369_383391621792143_586686126_n.jpg]



.
(1394 خرداد 28، 12:45)بسوی خدا نوشته است:
(1394 خرداد 27، 20:39)آسمان 18 نوشته است: کنترل ذهن خیییییییییلی سخته خیلی  13

باز نگاهو میشه یه کاریش کرد ولی ذهن ... 53258zu2qvp1d9v


ب نظرتون چی کار کنم ؟؟ 53258zu2qvp1d9v


سلام عزیز

منم همیشه ذهنم برای خودش آزاد بود

اما الان تا احساس کنم داره منحرف میشه، فکرم رو ب مسائل دیگه پرت میکنم

مثلا تو گوشیم بازی فکر دارم انجام میدم، یا بازی اعداد مثل » 8 تا 8 از 589 میام پایین (اینو از خندوانه یاد گرفتم 4 )

اینطوری تمرکزت میاد رو این مسائل

موفق باشی 53

سلام راست می گید باید با این ترفند حواس ذهنمو پرت کنم گرچه تا الان ترفندای زیادی ب کار بردم ولی اینم امتحان می کنم 53258zu2qvp1d9v

تو ی مسابقه ی کنترل ذهن و نگاهم می خوام شرکت کنم ولی منتظرم یه کم ذهنم سر و سامون بگیره بعد ان شالله از شنبه شروع می کنم 128fs318181
یارب نظر تو برنگردد...


[تصویر:  nasimhayat.png]
سلااااااااااام



(1394 خرداد 27، 20:40)TaRaNe230 نوشته است: سلام من ترانه هستم
از بچگی تنها بودم کسی باهام دوست نمیشد
همه توی نگاه اول ازم بدشون میاد
شاید باورتون نشه من تاحالا هیچ خاطر خواهی نداشتم و هر کی منو میبینه میره پشت سرش هم نگاه نمیکنه (یعنی اینقدر قیافه ام زشته؟ پس چرا خودم نمیفهمم!!!!! )
خ.ا از دوران بچگی همراهم بود اصلا نمیدونم چطور مبتلا شدم
حدود 6الی 7 سال پیش بود که فهمیدم این کار درستی نیست
به فکر ترک افتادم بیشترین مدتی که توی ترک بودم یک سال بود الانم حدود 30 روزی هس که ترک کردم
امیدوارم دیگه بر نگردم به عقب
بیشترین عاملی که باعث میشه برم سراغ این لعنتی فکر هست فکر های ناجوری که مدام ذهنم رو اذیت میکنه واقعا خیلی سختمه باهاشون کنار بیام نمیدونم شاید اکه یه همدم داشتم اینطوری نبود ولی واقعا نمیدونم چرا هیچ کس به سمتم نمیاد و همه ازم بدشون میاد اخه من یه ادم خجالتی کم رو هستم که اینقدر که سرم تو لاک خودمه باور کنید لاکپشت نمیتونه این همه مدت توی لاکش زندگی کنه
یه سوال دارم البته نمیدونم درست باشه اینجا پرسیدنش یا نه اگه نبود بگید ویرایش میکنم
من همیشه توی ذهنم با یه آدم ساختگی حرف میزنم نمیدونم مثل این رمان ها هستن بعضی وقت ها خودم رو جای شخصیتشون میذارم میخواستم بدونم شماهم همینطوری هستین یافقط من اینطوریم؟
و البته باید بگم متاسفانه 90 درصد شکست های من همین مورد آخر بوده 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j 1276746pa51mbeg8j

ترانه جون شاید رفتار خودت طوری هست که بقیه ازت دوری میکنن؟
همین که میگی خجالتی و کم رو هستی و سرت تو لاک خودته مطمئنا موثره تو روابطت با اطرافیان
تا حالا با یه مشاور مشورت کردی در این مورد؟؟
حتما این کارو بکن خیلی موثره

منم قبلنا تو  ذهنم خیلی داستان و رمان میساختم قبل خواب
از بچگی عادتم بود
حتی تو بچگی ها با خیالاتم بازی میکردم !!! تا این حد !!! 22
اصلا از این کار لذت میبردم ..چون چیزهایی که نداشتم و دوست داشتم داشته باشم رو تو این داستان ها میساختم برای خودم
ولی خب گاهی فکر به جاهای باریک میکشید و خطرناک میشد
هنوزم گاهی که حوصلم سر میره انجامش میدم 22
ولی خیلی خیلی کمتر شده خداروشکر
چون یکم فکر کردم دیدم این کار چه فایده ای داره؟؟ جز اینکه وقتم رو هدر میده و منو به گناه ممکنه بندازه!!

تو هم سعی کن ترکش کنی یه جایگزین براش پیدا کن

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان