آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[خدا همراهمونه]

اون ک مادر از همه مهربونتره ک هیچ سکی توش نیستو مامانم خیلی خوبه فقط مشکلش همینه. مشاورم رفتیم ولی تغییر نکرد. در حد ی روز تاثیر داشت.بیخیال آبجی وقتتو میگیرم عزیزم.ممنون از راهنماییات.

کلاس ساعت چند سروع میشه؟ما وسایل مورد نیازو آماده کردیما

[می توانم]

ببین مشاور که خدا نیستش
باید چند جلسه بری تا اثر کنه

خداهمراهمونه به مامانت لو دادی قضیه پسره رو؟

ببخشید این حرف رو می زنم اما اگه مامانت مثل مامان من باشه لطفا دیگه حرف خود... پیشش نزن فردا به خواهرت تیکه می اندازه دلشو می شکنه
مامان من یه وقت اگر صبح برم حموم می گه چرا صبحا می ری حمموم؟
چند بار باهش بحث کردم گفتم عیزم من به این دلایل صبحا می رم حموم! ولی بازم می گه
به مشاور گفتم دهنش باز مونده بود گفت بیارش خودم باهش حرف بزنم خیلی رفتارش مناسب نیست
گفتم فایده نداره تو بگو من چی کنم که دیوونه نشم

[خدا همراهمونه]

وای می توانم جدا میری حموم گیر میده؟خخخخخخخخخخخخ.

ن کلن مامانم مشاوره و اینا روش تاثیر نداره.باید ساخت دیگه باهاش.
بهش نگفتم در چ حده و قرار و اینا. ولی گفتم توی تلگرام با پسرا حرف میزنه. گفتم مشاور میگه باید بهش توجه کنید ک وقتی پسر بهش توجه میکنه گول نخوره. نتیجه تمام حرفام: نیم ساعت پییش اومد ب من و ابجیم گفت من از این ب بعد فقط ناهار میپزم و هیچ کار دیگه ای انحام نمیدم براتون

اینارو بیخیال برو با دمپاییت مربی هنریو بیار کلاسو شروع کنه

[می توانم]

:(
چی بگم والله
اره گیر می ده

نخند خدا همراهمونه
خیلی بهم سنگین میاد این کاراش
واقعا اذیت می شم


بعله
شما بهش گفتی
ایشون رفتن فکراشونو کردن و به این نتیجه رسیدن که حتما خواهرت وقت ازادش زیاده که با پسرا می حرفه
دیگه لطفا یه چیزی خواهرت می گه پیش مادرت نگو
چند باری این اتفاق واسه من افتاد
خیلی ضرر کردم
یه چیزی به خواهرم گفتم بعدش رفت گذاشت کف دست مامانم
واقعا صدمه دیدم

[خدا همراهمونه]

خنده ام بخودم بود ابجی. خخخخخخخخخخخخخ اخه تو مجردی بهت میگه چرا میری مامانم ب منم ک متاهلم میگه

ن حواسم هست همه جیزو نگم. تازه بخاطر اینکه مامانم خیلی فکر میکنه و عصبی میشه خیلی حرفی نمیزنم

[می توانم]

چرا این رفتار رو می کنن؟
واقعا زشته ها

حالا من واسه این صبحا می رم حموم که به سرم دارو می زنم! اگه حموم نرم موهام به هم می چسبه کم پشت به نظر می رسه هر می ره میاد می گه موهات کمه!
یه مدت پیش رفتم دارو گرفتم می زدم اذیت کرد نزدم
الان رفتم باز گرفتم ولی اذیت می کنه خیلی سختمه ادامه دادن این روند

[خدا همراهمونه]

1-  خدا همراهمونه
2 کویین
3 مهرخدا
4 موجود زمینی
5  شیدایی
6 گلبرگ
7 خانم لبخند
8 الــــــــــــــــــــــــــــــــــــون باآت هپــــــــــــــــــــی
9 باد غم بر
10 bahar2
11 s.h
12 سنا
13 عطر رهایی
14 mobina
15 sepideh72
16 پرپرواز
17 انیس
18 sin sin
19 
20 

[Queen]

سلووووم بچه هاااااا

چاکریم

[خدا همراهمونه]

چرا این رفتار رو می کنن؟
واقعا زشته ها

حالا من واسه این صبحا می رم حموم که به سرم دارو می زنم! اگه حموم نرم موهام به هم می چسبه کم پشت به نظر می رسه هر می ره میاد می گه موهات کمه!
یه مدت پیش رفتم دارو گرفتم می زدم اذیت کرد نزدم
الان رفتم باز گرفتم ولی اذیت می کنه خیلی سختمه ادامه دادن این روند

آبجی فکر کنم تو دلت پرتره تا من. ول منم دارم تواین دوران عقد واقعا زحر میکشم. خدا بهمون فقط صبر بده ک ی موقع دلشونو نشکنیم

[Queen]

مامانم منم روزی چندبار میگهههه وسط سرت دارههه خالی میشههه داری کچل میشییی
داریییی ال میشییی داری بل میشی

[خدا همراهمونه]

مامانم منم روزی چندبار میگهههه وسط سرت دارههه خالی میشههه داری کچل میشییی
داریییی ال میشییی داری بل میشی

ممیخام برم پیشنهاد تاپیک حمایت از دختران و مادران ناسازگارو بدم ب مدیرا.خخخخخخخخخخخخخ

[Mobina]

راجع به این مشکلات که با مامانا داریم,من حس میکنم گاهی نمیدونن حرفاشون تا چه  حد میتونه ناراحت کننده و اعصاب خرد کن باشه.
متوجه آسیبی که حرفشون میزنه و دردی که وارد میکنه نیستن
من چند بار شده وقتی مامانم چیزی گفته کلا بعدش رفتارم سرد شده و بعدش مامانم اب تعجب گفت نمیدونستم ناراحت میشی
شاید باید بعضی وقتا,وقتی یه جرف یا رفتارشون از آستانه تحمل درد ما فراتر میره بهشون بگیم که این کارشون باعث رنجشمون شده.شاید بعضی وقتا واقعا متوجهش نیستن...

[خدا همراهمونه]

ما ک میگیم ولی باز فایده نداره.والا
عجب بحث داغی را ه انداختم امشب. همه دلشون پره

[Mobina]

بحثای اینجوری ولی چقدر خوبن,هم درددلی کردیم هم شاید که راهی جستیم 

[گلبرگ]

یه تاپیک هست مشکلات ما با والدین