آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

**سنــا** · 1394 آذر 24، 18:57

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام 2uge4p4

**گلبرگ** · 1394 آذر 24، 19:00

همتون مشکوکین
هر کی می آید به نسیم میگوید سلاااااااااااام و می رود مشکوک است نقطه تمام

اسم این شکلک کله بالا سوت می باشد

**می توانم** · 1394 آذر 24، 19:13

سلام
خوبید؟
راست میگه یه خورده مشکوکید

پ.ن خیلی مشکوکید

دارید چی کار میکنید؟
خداهمراهمونه چرا ناراحته؟

**سنــا** · 1394 آذر 24، 19:41

کاااااااااااااااااش مشکوک بودم 4chsmu1

خیلی وقته عروس نداشتیم تو نسیما
دست بجنبونید دیگه 4chsmu1

**گلبرگ**

کاش منم مشکوک بشم ازون مشکوکاااااااااا

با امیدی گرم و شادی بخش
با نگاهی مست و رؤیائی

دخترک افسانه می خواند
نیمه شب در کنج تنهائی:

بی گمان روزی ز راهی دور
می رسد شهزاده ای مغرور

می خورد بر سنگفرش کوچه های شهر
ضربه سم ستور بادپیمایش

می درخشد شعله خورشید
بر فراز تاج زیبایش
تار و پود جامه اش از زر

سینه اش پنهان به زیر رشته هائی از در و گوهر
می کشاند هر زمان همراه خود سوئی
باد ... پرهای کلاهش را
یا بر آن پیشانی روشن
حلقه موی سیاهش را

مردمان در گوش هم آهسته می گویند،
«آه . . . او با این غرور و شوکت و نیرو»
«در جهان یکتاست»
«بی گمان شهزاده ای والاست»

دختران سر می کشند از پشت روزن ها
گونه هاشان آتشین از شرم این دیدار
سینه ها لرزان و پرغوغا
در طپش از شوق یک پندار
«شاید او خواهان من باشد.»

لیک گوئی دیده شهزاده زیبا
دیده مشتاق آنان را نمی بیند
او از این گلزار عطرآگین
برگ سبزی هم نمی چیند

همچنان آرام و بی تشویش
می رود شادان براه خویش
می خورد بر سنگفرش کوچه های شهر
ضربه سم ستور بادپیمایش

مقصد او خانه دلدار زیبایش
مردمان از یکدیگر آهسته می پرسند
«کیست پس این دختر خوشبخت؟»

ناگهان در خانه می پیچد صدای در
سوی در گوئی ز شادی می گشایم پر
اوست . . . آری . . . اوست

«آه، ای شهزاده، ای محبوب رؤیائی

نیمه شب ها خواب می دیدم که می آئی.»
زیر لب چون کودکی آهسته می خندد
با نگاهی گرم و شوق آلود
بر نگاهم راه می بندد

....

...
ره بسی دور است
لیک در پایان این ره . . . قصر پر نور است.»
می نهم پا بر رکاب مرکبش خاموش
....

باز هم آرام و بی تشویش
می خورد بر سنگفرش کوچه های شهر
ضربه سم ستور بادپیمایش
می درخشد شعله خورشید

برفراز تاج زیبایش.
می کشم همراه او زین شهر غمگین رخت.
مردمان با دیده حیران
زیر لب آهسته می گویند
«دختر خوشبخت! . . .»

همیشه یادمه این شعر رو تو خوابگاه می خوندم 4chsmu1

کنار پنجره با تموم حسم جـــــــــدی 4chsmu1

حالا دارم به خودم می خندم Khansariha (13)

و به اطلاع می رساند مرغ و خروس جوجه هایشان آماده شد و
یه چی دیگم درست کردمااااااااا اسکندر و خانمش
شما بگین عسکشو بذارم اطاعت امر می شود

**خدا همراهمونه** · 1394 آذر 24، 20:26

گلبرگ جان ممنون ک منو یاد این پستم انداختی: 53258zu2qvp1d9v

گلبرگ برا من انار دون کن نمکم بپاش روش.برام ی فال حافظ بگیر. بعدش سه تار بزن یا سنتور. دلم میخاد با صدای قشنگ فالمو بخونی. بریم لب آب بشینم گذر لحظه هارو ببینم و بخندیم ب تمام مشکلاتی ک پشت سر گذاشتیم و فکر میکردیم بزرگترین مشکل دنیاست ولی الان خبری از خیلیاشون نیست. بخندیم ب خوب و بد دنیا ک میگذره و فقط خاطراتشون میمونه و بس. بخندیم ب روزهایی ک میاند و میرن و این ماییم ک باید بر خوب و بدش لبخند بزنیم و بگیم چون خدا هست غمی نیست

دارم سعی میکنم مثل حرفام بشم. بابت خواهرم خیلی نگرانم و خیلی اعصابم داغونه. تورو خدا براش دعا کنید. 53258zu2qvp1d9v

**خدا همراهمونه** · 1394 آذر 24، 20:33

و اینکه مشکوک نیستم.فقط ی کمی از کم بیشتر غم دارم. برام دعا کنید.ممنون ار همه

**می توانم** · 1394 آذر 24، 21:20

بذار گلبرگ عکسشو
با سلیقه
درسم داریا
وقتتو فقط به هنر نذاری؟

خیر باشه خدا همراهمونه

**خدا همراهمونه** · 1394 آذر 24، 21:49

خوش ب حال گلبرگ و می توانم و شیدایی و بقیه ک هنری بلدید وقتی ناراحتید میتونید سرتونو با هنر گرم کنید.من چیزی بلد نیستم. و الان ک دارم اینارومینویسم ب ذهنم رسید وقتی ناراحتم قلم و دوات بیارم و از توی نت سرمشق خط نستعلیق بگیرم و تمرین کنم. خیلی دوست داشتم نستعلیق یاد بگیرم یا معلی ولی کو اراده.

**می توانم** · 1394 آذر 24، 21:57

چرا گل پنج و سه پر تمرین نمی کنی؟

به نظرم قلم دستو زشت میکنه خودکار بهتر نیست؟

**خدا همراهمونه** · 1394 آذر 24، 22:00

(1394 آذر 24، 21:57)می توانم نوشته است: چرا گل پنج و سه پر تمرین نمی کنی؟

به نظرم قلم دستو زشت میکنه خودکار بهتر نیست؟

نمیدونم ی کم تمرین کردم ولی قرار شد ار شیدایی نمونه کار بگیرم ولی چون سها سرش شلوغه خجالت کشیدم زحمت ایمیل دادنمو ب شیدایی گردنش بندازم. میخام نمونه کار ببینم ک بدونم علاقه دارم یا ن.
با خودکار تقریبا بلدم. ولی با قلم ی حس دیگه ای داره. وقتی قلم میگیری دستت انگار عاشقی. ی عشق خوشکل و پاک از جنس آسمونی
ببخشید دری وری میگم آبجی جون

**گلبرگ** · 1394 آذر 24، 22:01

1
2
3
خدا همراهمونه ، بگرد پیدا می کنی هنری که داری خوب بگرد
منم وقتی ناراحتم میرم سراغ عروسک سازی با این دستا خیلی کارا میشه کرد
بعضی وقتا موقع ناراحتی میرم واسه خودم چیزی که دوس دارم درست می کنم آشپزیو می گم ، بعدش تزیینش می کنم می یارم برا خواهرام

خدا همراهمونه ، بانو فکر می کنم که ایجوری داری حالتو بدتر می کنی ، ما با دعا همراهتیم
نمی دونم چی شده ولی ببین واسش واسه بهتر شدن اوضاعش کاری بوده یا هست که نکرده باشی؟

**خدا همراهمونه** · 1394 آذر 24، 22:08

گلبرگ جون عزیزم عاشق اسکندرات شدم. خیلی خوشکلن و کرمت چ عینک با مزه ای داره. میتونی از اینا درست کنی برای فروش بذاری توی نت یا دم مغازه ها بفروشی یا هر دوش. نت بهتره چون هرچی سفارش گرفتی میسازی و نیازی نیست خیلی درست کنی.

بابت همدردیت ممنون. مشکلم فقط خواهرم نیست. مشکل دیگه ای هم هست. و از عصر تا حالا دارم سعی میکنم مثبت نگر بشم و خداروشکر دارم ریزه ریزه بهتر میشم.
وقتی ناراحتم سعی میکنم افکارمو ب سمت مثبت اندیشی ببرم. و البته در اوج ناراحتی بازم شکر خدارو میکنم و قظعا خدابخاطر اینکه بهش امید دارم منو ناامید نمیکنه

**می توانم** · 1394 آذر 24، 22:43

خیلی خوشگله
مرسی عشقم

خداهمراهمونه تو نت سرچ بزن تا بیاره برات

**خدا همراهمونه** · 1394 آذر 24، 23:55

(1394 آذر 24، 22:43)می توانم نوشته است: خیلی خوشگله
مرسی عشقم

خداهمراهمونه تو نت سرچ بزن تا بیاره برات

چیو سرچ کنم عزیزم؟