آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[پریا]

بچه ها هی میام یه چیزی بگم میبینم جو شاد و شنگوله میگم بیخیال به همش نزنم
دو هفته ست درگیریم برطرف نمیشه...(درگیری با شیطون و اینا نه ها!)
از دیروز دیگه حس نماز خوندنم هم نمیاد.
احساس میکنم الان دیگه حتی اگه برطرف بشه هم برام فرقی نمیکنه!
برام دعا کنید...

شاینی شاینی! من پریام
(حال کردین چه کامل معرفی کردم؟)

[مریم ..]

بچه ها هی میام یه چیزی بگم میبینم جو شاد و شنگوله میگم بیخیال به همش نزنم
دو هفته ست درگیریم برطرف نمیشه...(درگیری با شیطون و اینا نه ها!)
از دیروز دیگه حس نماز خوندنم هم نمیاد.
احساس میکنم الان دیگه حتی اگه برطرف بشه هم برام فرقی نمیکنه!
برام دعا کنید...

شاینی شاینی! من پریام
(حال کردین چه کامل معرفی کردم؟)

به قول مونا،ای قشنگ تر از پریا از این جور کارا نداریماااااااااااااااااااااا
هر حرفی بود باید بیای بگی...به جو اینجا کاری نداشته باش.ما خجسته بازی در میاریم کسی یهو دلش نگیره....و الا اولویت با رسیدگی به احوالات خواهرامونه

بعدش هم،اینجور حسا پیش میاد....بیا بیشتر در موردش حرف بزنیم با هم
باشه؟؟؟؟؟؟

[zara]

سلااااااااااااااااااااااااااام

امروز در حالی که تو تخت بودم یه حمله غافلگیرانه از شیطون داشتم
خیلی سریع با یه گلدون زدم تو سرش
تا به خودش بیاد زودی پریدم تو کانون
بارونی جون و اتریال باهام حرف زدن

به دستوره اتریال جون رفتم برانکه فکرم مشغول شه ظرف بشورم

تا حالا از دیدنه این همه ظرف انقدر خوشحال نشده بودم

مصمم شدم. بند پیشبند رو محکم بستم. دستکشو دست کردم. مایع رو ریختم.. هدفونو گذاشتم گوشم... صداااااااااااااااا بلننننننننننند...

جاتون خالی.. بشقابه اولو شستم حالا دستا همه بالاااااااااااا
بشقابه دوم... هوووووووووورااااااااااااااااااا
حالا چاقو ها.... رقصه چاقووووووو
شانس آوردم چیزی نشکست
از جهیزیه مامانم یه دست فنجون مونده که 4 تاشو خودم افتخار شکستنشونو داشتم دیگه اگه بازم میشکوندم....

خلاصه ظرفارو برق انداختم (قابل توجه مامان سها. من خیلی خوب ظرف شستماااا تازه دانشگاه هم رفتم امروز مامان)

دیگه انقدر زحمت کشیدم که شیطونه خجالت کشید پاشد جمع کرد بساطشو رفت

وایییییییییییی چقدر حرف زدم



سوزان جووووووووون مرسی از تبریکت (دیدم تو تاپیک تولد)


راسی شاینی جونم منم زهرا ام

[homaraha]

یوووووووووووووووووووووووهوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
مررررررررررررررررررررسی زارای گلم

خیلی کار خوبی کردی

آفرینننننننننننننننننننننننننننن

تو مایه افتخار کانونی

بهت افتخار می کنم

و عاشششششششششششششقتم

[shiny]

سلام ،
دارم میشناسمتون،
آنا ، زارا، پریا، مونا
گیتا، مریم، هما ... (شما رو میشناختم )
بازم برام از خودتون بگین ، کلی باحالینا


بچه ها امشب غمگینم ...
دخترا ...
تو رو خدا مراقب خودتون باشید که کامل ترک کنید ... کامل ِ کامل ...
باید بدنتون فراموش کنه که این اتفاق واسش می افتاده برا همین باید برای همیشه ترک کنید ، این خیلی طول میشکه ، پس وقت ندارید، نگید از دفعه بعد که روزی پشیمون میشید به خاطر چیزی که حتی فکرشم نمیکنید ....
حرفامو جدی بگیرید...
دوستون دارم

[happpygirl]

سلامی به گندگیه لپایه خودم !!!

چطولید ؟!

خوفید ؟!!

وایــــــــــــــــــــــــــــ:icon_eek:

زارا جونم

پستت محشر بود

مردم از خنده

شاینی چونم

غمتو نبینم خواهـــــــر..

من happpy girl هستم

تقریبا 2 3 ماه اومدم کانون

فک کنم تو نسیم از همه ی دخترا

کوچیکترم

:hi:کوچیکه همشونم هستم

[پریا]

هپی گرل خیلییییییییی خوشحالم که باز پستای قشنگتو میبینم
دلم برات تنگ شده بود این هوااااااااااا
من فکر میکردم خودم کوچیک ترینم

بچه ها من باز نشستم دارم درس میخونم
شاینی جون یکی از خرخونای نسیم منم
صفحه ی کانون رو هم باز کردم که شیطون هوس نکنه بیاد طرفم
بچه ها قول میدم امروز صبح نمازم رو بخونم بعد بخوابم.
یه قول بزرگ دیگه!

[soozan]

سلام
سلام مخصوص به شايني خاونم
من سوزانم


هپي گيرل مگه چند سالته كه از همه كوچيكتري ؟
ببخشيد كه مي پرسم كنجكاو شدم

---

پريا جون
افرين به خاطر قولي كه به خودت دادي

ببخش پستم رو پاك كردم

مگه چند سالته؟
ببخشيد كه مي پرسم

[nafiseh]

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام فرشته های زمینی
کپل و تپل تا باربی های نسیم حیاتی ک مث شکلات فرانسوی خوشگل و خوشمزند.....
دلم جوجوتر از قبل شده بود براتون......
خیلی دوشتون دالم
من از احوالاتم بگم یکمکی..:
تو این چند روز ک شاغل شدم همش دلم پیش نسیم حیاته! کمترین وقتی ک پیدا میکنم میام با گوشیم میام اینجا سرک میکشم و پستای خوشگلتون را میخونم و دلم باز میشه
از سرکار هم ک میام تا میام استراحت کنم و بعد بیام کانون همش تو تاپیک همگانی باید برم وسروسامونش بدم...قول میدم برنامه ریزیمو جوری تنظیم کنم ک همش اول بیام نسیم ، پست هم بذارم...
خوشحالم ک همتون پاک و پرانرژی هستید
راستی خانم کوچولوهامون بیاند بگند امتحانای آخر سال مدرسه را چطور میگذرونند؟
و خانومای یکم بزگتر آماده پایان ترم دانشگاه شدند یا شب امتحان را عشقه؟
و خانمای بزرگ جواب کنکور ارشدشون تا این مرحله چطوریاست؟
خانمای خرخون و خانمای شب امتحانی و نمره ناپلئونی بیاند زود خودشون اعتراف کنند...
من با افتخار جزوه گروه دوم بودم و در آینده هم فک کنم باشم!
نــــــــــــــــازی جونم امروز ی کبوتر دیدم پشت پنجره اتاقم! زل زده بود تو چشمام، همون وقت شصتم خبر دار شد ک از طرف تو نامه آورده، زودی رفتم پیشش اما تا منو دید فرا کرد! کلی غصه خوردم....خوب آخه تو قرن 21 ایمیل میدند نه کبوتر عزیزم! من ک میدونم تو جزوه خرخونایی ولی باز یادت نره درساتو بخونیا
مونا جونم فک کنم تو ایام امتحانات فقط خودم و خودت مهندس جون آف هستیما! دعا میکنم از مهر دوباره دستمون بند بشه و درس و امتحانا بریزه رو سرمون و ما هی نخونیم!!!!!
آنا جونم کوجا رفتی پس؟ داشتم تو پ خ برات از جلال و شکوه نداشتم میگفتم! (خالی بستم تو این گرما کیف میده ها)
زارا تو از جمله نسیم حیاتیا هستی ک همش پای پستات از خنده ضعف میکنم! ای ول دیگ یاد گرفتم موقع خطر ظرف بشورم! اما من میدونم اینا را گفتی ک خودتو جلو مامان سها لوس کنی! ولی منم بلدم خودمو لوس کنم تا برام بستنی بخره!
بـــــــــــاروونی وقتی پستت را دیدم از خوشحالی داشتم بال درمیوردم! خیلی دلمون برت تنگیده بود، جات خیلی خالی بود بانوی تاج دار...
هپی گرل جونم خوشحالم ک برگشتی ب خونه خودت. مرسی از انرژی ک بهمون میدی با پستای خوشگلت
مسافرکوچولو جونم میخواستم بگم ک ب یادت هستیما....خیلی گلی
گیتا خانم ببین باز نتونستم بهت پ خ بدم! نکنه دوشم ندالی؟!
چکاوک جونم دوست داریم ک یادمون بود اسمتو وارد لیست مسابقه کنیم، پس توام قول بده بیشتر بیای پیشمون گلم
دریاجونمم ک سخت مشغوله درس و امتحان هستشو چزوه همون گروه خرخونا! خدا را شکر پاکه، ایشالا بعد امتحاناش زودی میاد پیشمون...جاش خیلی خالیه
دارلینـــــــــــــــــــــگ کجایی؟ خیلی نگرانتما! نکنه ما را فراموش کرده باشی؟ دلم برات تنگ شده و جات خلیه همگروهی قهرمان خودم!
هماجونم خیلی مخلصیما........
گلی خانم هم ک حسابی کم پیدا شده! میدونم وقته امتحاناست ولی چ کنم ک دلم کوچولو هستشو همش دلم هواتون را میکنه..گلی جونم خیلی مواظب دل پاکت باش و منتظرتیم خانمی جونم
می توانم جون این طرفا هم بیشتر بیا...خودت میدونی ک نسیم حیاتیا دوست دارند
مریم جونم پس چی شد، مگه قرار نشد همه بچه ها را ی تنه ب شاینی جون معرفی کنی؟ راستی چ آواتار خوشگلی گذاشتیا!
پریا خانم خوشگل مگه قرار نشد اینجا برا هم بهترین دوستای دنیا باشیم؟ پس شادی و غم و درد و دلمون را باهم باید شریک کنیم...
الون جون پس کی میای اینجا با پستای شادت کلی انرژی بهمون بدی؟
مامان سها قول داده اگ بچه های خوبی باشیم کلی برامون خوراکی بخره! پس کجایی مامانی؟؟!
دلتنگ زندگی و تلاش هم ک نمیاند اعلام وضعیت کنند و بیاند پیشمون.....کجایید بابا؟
سوزان جونم خوشحالم ک این روزا بیشتر میای پیشمون خانمی...
رکسانا جونم حالا ک آواتارتو عوض کردی چرا نمیای پیشمون تا شکل نازتو ببینیم؟
ترک عزیز و تبسم جون هم ک اومدند یهو و کلی خوشحال شدیم ک اومدند ولی باز رفتند دوباره!!!!!
شاینی جونم خیلی خیلی خوش اومدی ب خونه خودت گلم، جات خالی بود این همه مدت پیشمون....

[ana]

منم آنای نفیسه اینام
خانوما من موندم این دختر(نفیسه) چقدر ماهه!!!!

[بارونی....]

والا منم تو این که نفیسه چطوری میتون انقد ماه باشه موندم والا....

واقعا نفیسه رمزشو به مام بگو.....چطوری میتونی انقد ماه باشی؟؟؟؟!!!

راستی تبریک میگم خانومی که شاغل شدی.....خوش به حالت.....دستت رو سر ما

[shiny]

سلام، امروز بهترم نسبت به دیشب
میتوانم ممنون از پستت که بلافاصلهه داده بودی

هپی گرل و پریا ، من که بعید میدونم تو نسیم کسی از من کوچیکتر باشه :P
سوزان چون ( مثل هپی گرل گفتم ) خوشبختم
مرسی نفیسه جون که اینقدر ماهی ، ماهِ آسمون هاااا ، نه ماهی ِ تو دریااااا

پریا خوشبختم مثلا دور از جونت که میگی خرخونی چی میخونی ؟ واقعا از این خرخونی به چی رسیدی؟؟؟ به چی!!! شوخی میکنم بخون که ز گهواره تا گور (دور از جون) دانش بجوی

آنا جون خوشبختم، آنای نفیسه اینایی یعنی فقط؟؟؟ پس ما چی ؟؟؟

راستی الون کیه ؟
نمی آن دیگه ؟

بچه ها نگفتینا این گروه بندیا جریانش چیه ؟
پول باید بدیم ؟؟؟؟

[مریم ..]

سلام به خواهرای خوبم

شرمنده ام گفته بودم میام همه رو مفصل معرفی میکنم.نشد خیلی سرم شلوغ بود این روزا....وقتایی هم که کانون بودم،یا فقط صفحه باز بوده و پشت لپ تاپ نبودم.یا اینقدر اهالی خونه هس صدام میکردن ذهن م تمرکز نداشته

در هر حال،من عذر میخوام.5 شنبه یه امتحان دارم،باید خر بزنم براش

پریا،سوزان و هپی گرل عزیز...فک کنم حدودا میدونم سناتون رو سوزان و پریا باید هم سن باشن....اما هپی گرل فک کنم یه کم ازشون بزرگتر باشه

درست گفتم؟؟؟

شاینی؟؟؟؟ الون کیه؟؟ یعنی نمیشناسی الون رو؟؟؟؟

[مــانــا]

سلااااااااااام دخترای گــــــــــــــــــــل

خوبیـــــــــــــــــــــــن؟

اوضاع امتحان ها خوبه؟

آفرین دخترای خوبی باشین بشینین سر درساتون که مامان سها زودی شوهرمون بده (ایکن اب شدن قند در دل)

مریــــــــــــــــم جونم اولا اواتار جدید مبارکـــــــــــــــــــــــ

دوما من شاهدم مریم کلی خر خونی کرده این روزا نتیجش رو هم دیده

حالا باز هم ادامه دارد مریم؟؟؟

نفیسه جونــــــــــــــــــــی میدونی که خیلی دوستت دارماااااااااا

هی بارونی هــــــــــــــــــــی خواهر پ ما همدردیم

آقا کسی اگه پارتی دمه دست داره بگه که ما هم شاغل شیم

شاینی جونم تو این گروه ها قراره هوای همگروهیامونو داشته باشیم حسابی

توی پ.خ یا مسنجر هر روز از حال هم خبر بگیریم

توی اینجا و گروه همگانی اعلام وضعیت گروهمون رو بکنیم

دیگه همه تلاشمونو بکنیم که شکست نداشته باشیم

اگر هم خدایی نکرده خدایی نکرده به فرض محال... کسی شکست باز هم هواشو داشته باشیم

قرار هم نیست هر کسی با یه شکست بخواد از گروهش جدا شه:smiley-yell:

اینو هم محض اطلاع بعضیا گفتم

بعدش تو تاریخ اتمام مسابقه به گروه های برنده یه سری جایزه ی خوب داده میشه

بچه ها این روزا هم چون موقع امتحان هاست هم به قول میتوانم جان به خاطر اب و هوا یه خرده تحریکا بیشتر شده

دوستای دیگمون هم اومدن اینو تو گروه گفتن

حالا شما ها که امتحان هم دارین و مثل گل پاکین بیاین بگین چیکار کردین که تونستین پاک بمونین؟

یعنی اگه دارین درس میخونین وسوسه میاد سراغتون چیکار میکنین؟

[پریا]

سلام بر دوستان ماه خودمان!
بچه ها من فردا سخت ترین امتحان زندگیم رو دارم: زمین شناسی.
از ظهر یک کله دارم میخونم ولی مگه تموم میشه؟
امشبم تا صبح بیدارم
به قولم عمل کردمااااا هم پاک موندم هم صبح نمازمُ خوندم ظهرم خوندم عصرم خوندم تازه

شاینی جون میخوام درس بخونم برم دانشگاه درسُ ول کنم

همه جمع شید من آخرین نتایج رو بهتون بگم!
کوچیک ترینِ نسیم حیات کسی نیست جز.....
هپی گرل

سوزان منم فکر کنم من و تو هم سنیم
آخ جون آخ جون

و در باره ی پاک موندن!!
ما میخوایم بدنمون همون طور که شاینی گفت یادش بره خاطره های بدش رو
من که هی یارو شیطون میاد سراغم منم میام سراغ کانون شیطون فرار میکنه

یه چیز دیگه هم بگم؟
چند وقت پیش داشتم با خودم سبک سنگین میکردم دوباره. که حالا مثلاً چی میشه یه بار دیگه خ ا...
بعد مامانم اومد تو اتاقم برام آجیل اورد!
بعد به خودم گفتم "دختر... میتونی تصور کنی مامانت تو رو در اون حال ببینه؟"
بعد به خودم گفتم "دختر... خدا تا حالا چند بار تو رو در اون حال دیده؟"
هیچی دیگه سرم گیج رفت از فکرش
شرمنده شدم.

دعا کنید از پس زمین بر بیام
من مییییییییییتونم