بخش هایی از صیت نامه این شهید( تا انتها بخونید):
بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز آزارم می دهد برای رهایی از این زجر به این نتیجه رسیده ام و
آن در این جمله خلاصه می شود:
«خدایا عاشقم کن» . . .
خالقا
...
تو را به خودت قسم،تو را به پیامبران وامامان زجر کشیده و معصومت قسم بیا وعاشقم کن
اگر چنین کنی که از دریای رحمت و کرامتت چیزی کاسته نمیشود و زیانی به تو نمی رسد
.
همه آرزویم این است که ببینم زتو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
اگر چنین کنی دیگر هیچ نمی خواهم،چون همه چیز دارم. می دانم اگر چنین کنی از این بند رهایی یافته و دیگر به سویت پر
...!
. .
خدایا...
دل شکسته و مهربانم را مرنجان،تو خود گفتی که بهدل شکستگان نزدیکم،من نیز دلی شکسته دارم؛ای کسانی که این نوشته رایا بهتر بگویم این سوز دل،این درد دل،نمی دانم چه بگویم،این تجربه تلخ یااین وصیتنامه،این پیام و یا در اصل این خواهش و تقاضای عاجزانه را میخوانید،اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم،بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او به بالترین درجات دست یابد. البته در این امر شکی نیست ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنه کارخدا به آرزویش رسیده است.
حالا که به عینه دیدید،شما را به خدا عاجزانه التماس و استدعا می کنم، بیائید و به خاکش بیفتید وزار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید. وبا او آشتی کنید،زیرا بیش از حدمهربان و بخشنده است.فقط کافی است یکبار از ته دل صدایش کنید،دیگر مالخودتان نیستید و مال او می شوید و دیگرهر چه میکند او می کند و هر کجا میبرد،او می برد ولی در این راه آماده و حاضر به تقبل هرگونه رنج و سختی همانند
:
مظلوم کربلا حسین (ع) و پیامدار او زینب(س) باشید.هر چند که سختی و رنجهای ما در مقایسه با آنها نمی تواند قطره ای در مقابل دریا باشد.بله،خداگونه شدن مشقات و مصائب دارد،زیرا کلیدش و نشانش همین است و درعوض آن چیز که برای شما می ماند...! و آن بسیار عظیم و شیرین است؛
در راه طلب پای فلک آبله دارد
اینوادی عشق است و دوصد مرحله دارد
درد و غم رنج است و بلا زاد رهعشق
هر مرحله صد گمشده این قافله دارد
صد مرحله را عشق به یک گام رودلیک
در هر قدم این ره چه کنم صد تله دارد
گر دست مرا جاذبه عشقنگیرد
فریاد نه جان زاد و نه دل راحله دارد