نمیدونم حکمت کارای خدا ، اتفاقاتی که میوفته چیه...
آجی بهار ... شاید فردایی قشنگ تر از امروز منتظرتون باشه... شایدم آزمایشه
شما هیچ وقت به اینکه شوهرتون بهتون خیانت کنه قبل از این فکر کرده بودین... راستش من قبلا شنیدم اینکه هرچیزی که فکر کنین بهش خوب یا بد هاله های انرژی شما اونو به کاینات میفرسته و با انرژی بسیار بیشتر به خودتون برمیگرده
مثلا مادری که مهریه دخترش رو 5000 سکه میکنه از ترس اینکه دخترش اگه یه روزی طلاق گرفت خیالش راحت باشه داره از همین اول زندگی این انرژی منفی رو توی زندگی اینا میفرسته و اگه مرتب بهش فکر کنه و تصور کنه این اتفاق میوفته ، توی کارای روز مره ی ما هم همینطوره ... افکار ما اتفاقات رو میسازن گاهی اینطوریه انرژی های خودمونه گاهی هم آزمایش خداست که بندش رو بسنجه و بهش ترفیغ درجه بده برا اینکه مقامش رو بالا تر ببره اینجا توی این دنیا بهش سختی میده....
به نظر من این امتحان رو کنین با افکارتون ... این حس رو به خودتون تلقین کنین که شوهرتون پشیمون برگشته و دست از کارای قبلش برداشته از شما عذر خواهی میکنه و... زندگیتون به حالت اولش برمیگرده ، امتحانش ضرر نداره ... حضرت محمد (ص) فکر کنم ایشون هم میفرمایند به چیزهای خوب فکر کنین که برای شما اتفاق خواهد افتاد...
خیلی سخته توی این شرایط واسه یه خانم ... مطمئن باشین وقتی یه دری بسته شد حتما یه دره دیگه باز میشه...
مهم نیس که قفل ها دست کیست مهم اینه که همه کلیدا دست خداست
محبت برای کسانی نیست که طالبش باشن واسه کساییه که لایقش باشن...
ارزش شما خیلی بیش از این هاس ... توی لحظات تلخ رندگیش کنارش بودین کمکش .... ولی جواب محبت با محبت نداد... به نظر من کاش یه فرصت دیگه بهش بدین شاید آدم شد شاید خدا یه نگاهی به دلش کرد و اومد دست شمارو گرفت رفتین قشنگ دوباره پیش هم زندگی کردین... اصلا اشتباهاتش رو نادیده نمیگیرما اگه اونجا بودم میرفتم خفش میکردم ولی واسه شما هم سخته بخواین تنهایی زندگی کنین... قبل از اینکه تیر آخر که میگین طلاق باشه به نظرم یه بار دیگه بهش لطف کنین شاید سرش به سنگ خورد و قدر و قیمت شمارو فهمید...
امیدوارم هرچی به صلاحتونه اتفاق بیوفته...
توکل کنین بر خدا... گاهی پازل زندگی رو جوری کنار هم میچینه که حتی به ذهن ما خطور نمیکنه
یا علی
زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده
هر روز یه قدم
هر چند کوچک
به سمت آرزو هات بردار ...