1393 مهر 20، 21:14
ویرایش شده
عید همگی مبارک
یه امشب رژیم رو بذارید کنار
![[تصویر: 582405_232457503555697_530796968_n.jpg]](https://fbcdn-sphotos-a-a.akamaihd.net/hphotos-ak-prn1/582405_232457503555697_530796968_n.jpg)
![[تصویر: image-A364_4CA74DD7.jpg]](http://www.mamipic.com/image-A364_4CA74DD7.jpg)
![[تصویر: %D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9...%DB%8C.JPG]](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/5c/%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%DB%8C.JPG)
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
عید همگی مبارک
1393 مهر 21، 0:24
ویرایش شده
(1393 مهر 19، 23:18)be yade hagh نوشته است:سلام به همگی(1393 مهر 19، 22:56)some day soon نوشته است: دختر صدو چهارده تایی به پایین پیدا میشه ...به شرطی که ما پسرها عاقل باشیم و از اول آشناییمون احساسات و اینا رو قاطی رابطه نکنیم ..میدونم تقریبا نشدنی هستش ولی اگه احساسات رو قاطی کنیم ، طرف هم خب طبیعتا احساسات در میکنه از خودش بعد ما حس برمون میداره که اوه خدای من یکی هست که دوستم داره ...باید به خاطرش دنیا رو وزمین و زمان رو به هم بریزم ..و بعد مهریه هایی داغون رو پیشنهاد میدن اونا و ماهم قبول میکنیم چرا ؟ چون احساسات رو قاطی کردیم! خیلی بده ها ..اصن کسی به ما یاد نداده مدیریت احساسات و هیجاناتمون رو ..راستش به نظر من این جملاتی که نوشتین... هیچ کدومش برای یه زندگی موفق بیس خوبی نیستن... البته خب واقعا این نظر منه...
مثلا همین معیار دختر صد و چهار ده تایی به پایین... یا اونجا که نوشتید...ولی اگه احساسات رو قاطی کنیم ، طرف هم خب طبیعتا احساسات در میکنه از خودش بعد ما حس برمون میداره که اوه خدای من یکی هست که دوستم داره و بعد مهریه هایی داغون رو پیشنهاد میدن اونا و ما هم قبول می کنیم...
مثلا اون کار طرف مقابل که در واقع جوری که نوشتید به این شکله که از احساسات طرف مقابلش که الان دوستش داره سوء استفاده می کنه برای اینکه مهریه بیشتری رو پیشنهاد کنه و بگیره... اینا اصلا چیزایی نیستن که اگر فکرشون وجود داشته باشه و شما احساس کنین که همچین چیزایی هست و ادامه بدین... یا خودتون این طوری فکر کنین...و بشه با وجودشون یه زندگی آرامش بخش و ایده ال رو تشکیل داد
این نوع فکر کردن... به نظرم نمی تونه زیاد خوب باشهان شاءالله همه بهترین تصمیمو بگیرن و ایده ال ترین ازدواج و زندگی مشترک رو تشکیل بدن
اول که عید هممون مبارک باشه ..ایشالله یه روزی باشه که با دیدن روی ماه امام زمان(عج) به صورت گلوبالی این روز رو جشن بگیریم ..
دوم این که امروز مترو خراب شده بود ، هفت تیر چه غوغایی بود آقا اصن ماشین گیر نمی اومد و ... من فقط یه لحظه فکر کردم مترو خراب شده این طوری شده وای به حال روزی که تهران زلزله بیاد ..به هر صورت خدا بزرگه ایشالله درست میشیم هممون
سوم این که ....عرض شود خدمت نورانی شما که... بله به نظر من هم این بیس خوبی برای یک زندگی مشترک نیست و راستش رو بخواهید کسی نظر من رو راجع به حداقل های شروع یک زندگی خوب نپرسید
و من فقط این دغدغه سکه رو جواب دادمش ...و این دغدغه بزرگ تر از سکه رو که پسرها بیشتر قافیه رو میبازن این وسط ، ببیند من قبول دارم که از این جور حرف زدن من این طور برداشت میشه کرد که چی میگی سام دی سون ؟ مگه جنگه ؟ مگه دعواست؟ نخیرم خواستگاریه و از این دست حرفها ...ولی من منظورم اینه: یعنی این که پسرها علی رغم میل باطنی خانوادشون حاضرن مهریه ی بالا برای رسیدن به کیس مورد نظرشون رو قبول کنند .... البته نه همه ی پسرها ولی خب بیشتر پسرها این طوری هستند کما این که من نمونه اش رو دیدم و برای شما تو پست های قبلی اورده بودم ...در واقع حرف من اینه چرا باید پسرها این کار رو بکنند ؟ چرا باید احساساتشون رو کنترل و مدیریت نکنند (تو کل فرآیند ازدواج این جا بحث ما فقط مهریه هستش...) اینی که گفتم طرف مقابل هم احساسات در میکنه از خودش بیشتر منظورم عدم کنترل هیجانات و احساسات در مسیر درست بود که منجر به گرفتن تصمیم های احساسی میشه ..با کمال تاسف باید بگم تو مراسم خواستگاری اگه دو تا خا نواده معیارهایی مثل چشم و همچشمی و عدم توکل و اعتماد به خدا رو داشته باشند ، صحنه ی خواستگاری کمتر از جنگ خلیج فارس نیست ..به شخصه این صحنه رو یادم نمیره که عمه خانوم ما پشت خواستگار دخترش داشت حرف میزدو میگفت دخترم کتاب نوشته ، دخترم مهندسه ، چرا باید این قدر مهریه اش باشه اونم پسر غریبه ؟؟ فلانی این قدر مهریه اش هستش ... میخوام بگم اول زندگی فقط ما نیستیم که تصمیم میگیریم خانواده ها هم هستند و چه بخواهیم باور کنیم چه نه ، تصمیماتی مانند مهریه واینها دقیقا از فیلتر خانواده باید رد بشه ..البته مورد داشتیم که دو طرف همدیگه رو خیلی دوست داشتند و به خاطر همدیگه جلوی بعضی خواسته های خانواده وایستادن ، مثلا اخوی بنده ..اونا میگفتن دویست و پنجاه تا ، خانواده ما میگفت نه...هفتاد تا ..صدتا اینا ..داداش ما میگفت نه الا بلا چهارده تا ...دختره هم جلوی خانواداش وایستاد و گفت من اوشون رو (داداشم رو ) دوست دارم و همین چهارده تا خوب هستش ..ولی این هم خوب نیست که دختره جلوی خانواده اش به خاطر خواستگار به ایسته ..
باز هم میگم من فقط این فرهنگ غلط جا افتاده رو نقد کردم و اصن معیارهایی برای شروع یک زندگی خوب ومعنوی رو نگفتم ..
در کل مرسی از همه به خصوص از عوامل مترو که حوالی ساعت نه شب خط یک رو درست کردند ..
همین طور با تشکر از سپاه ناحیه ی شمیرانات ، خانواده ی یعقوبی ، صدا وسیمای مرکز استکهلم و ..
چهارم این که ..سوای شوخی و بی مزه بازی های من ..ناراحتم ..این هواپیمایی نیروی انتظامی سقوط کردش.7 تاشون اکثرا سرهنگ به بالا بودند ..وای خدای من چقد بده....چند تا خونواده داغدار شدند.. ..چقد دارند از دست میرن این بنده خداها الکی الکی ..بعد نیرو فرستادن به اونا کمک کنند اوناهم تو راه تصادف کردند یکیشون مرده !! خدا بیامرزتشون ..به این فکر میکنم که داشتند سریع میرفتند که عوامل شهادت اون 4 نفر رو توی سروان بررسی کنند بیشتر ناراحت میشم ..یعنی اون جیش العدلی ها غیر مستقیم مسول این حوادث نیز هستند ...
یا حضرت زهرا (سلام الله علیها)
زهرا (سلام الله علیها)
1393 مهر 21، 7:47
ویرایش شده
من دوباره گلدیم
بایرامییوز موبارک
( عیدتون مبارک )
خیلی خوشحالم که امروز صبح قبل سرکاررفتن وقتی پیدا شد تا بتونم ان شم
چه کیفی میده کانون اومدن
وقتی ی مدت نباشی میبینی چقد دلت براش تنگ شده
امید فردا سوتی دادی
نقل قول: بهبودي مامان بزرگ بزرگ هم به سلامتي و ميمنت..
![[تصویر: 8.gif]](http://www.ktark.com/images/smilies/8.gif)
![[تصویر: 12.gif]](http://www.ktark.com/images/smilies/12.gif)
اینم افتخاری از ما که از یک المپیادی سوتی گرفتیم .gif "Khansariha (46)")
عطا جان روز اول کاری مبارک باشه بهت نمیخوره ازون استاد خشن ها باشی که نمره ندی
فقط جون هرکی دوست داری بین دختر و پسر فرق نذاری مثل استادی دیگه
تا دختره بگه استاااااااااااااااد قبول نکنی
خانوم نوه میتوانم اگه اینجا رو میخونین ازین جایگاه و این تریبون ازتون درخواست میکنم که به اغوش گرم کانون برگردید
.gif "Khansariha (121)")
آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. 
1393 مهر 21، 8:59
بايرا..آها موز..همين ازينايي كه ددي ميگن مباارركك..
نه آقا كاملا درست و از عمده..
مامانِ بابابزرگ ميشه مامان بزرگِ بزرگ
هيي گفتييد المپيادي،فكر نميكردم اين لفظ به كنكوري تبديل بشه..
، آخه مشكل هم اينه كه المپياد زيست با زيست كنكور انگار مغايرت داره الان مجددا مشكل اصلي ما زيسته، بعد فجيع تر اينكه همه انتظار ندارن اينجوري باشه يعني هيچكس انتظار ندارهآقا من يه چيزي تو ذهنمه ميتوانم خانوم رو تو افراد آنلاين ديده ام..
..بعد الان ٢٤ساعت گذشته رو ميبينم،نيستن..فكر كنم تو خواب ديدم..
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
![[تصویر: 05_blue.png]](http://www.ktark.com/05_blue.png)
1393 مهر 21، 9:36
داداش اين كه قفله،توجه داشته باش كه همه رنگي نيستن
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1393 مهر 21، 10:14
ویرایش شده
(1393 مهر 20، 12:53)آقای فراسی نوشته است:سلاااااااااااام(1393 مهر 18، 21:08)سنــا نوشته است: سلااااااامسلام
شب جمعتون بخیر
سلام آقا حمید
بازم بحث شیرین ازدواج راه افتاده
آقای فراسی درست میفرمایید هیچ چیز به اندازه ی اخلاق مهم نیست تو زندگی
اما همین خوب بودن اخلاق رو میشه قبل از ازدواج فهمید ؟؟
مواردی دیدم تو دوستای نزدیکم که قبل ازدواج به نظر خوب بودن اما بعد ازدواج با اخلاق طرف مشکل پیدا کردن
خوب کلا اشنایی قیل از ازدواج برای همینه. شما اگه مثلا شش ماه با یه نفر باشید دیگه بعدش می شناسیدش. خیلی سخته یه نفر خودش رو مخفی کنه برای یه مدت طولانی. خیلی باید ادم ریز بین باشه تو اون دوره ی قبل از ازدواج. اگه مشکلات کوچیک هم دیدین باید دقیق باشید در موردش. اینجوری ان شالله یشترین شناخت بدست می اد.
6 ماه آشنایی قبل ازدواج کدوم خانواده ای اجازه میده؟
مگر اینکه عقد کنن
..
خبرر رسیده دوست دیگم هم قصد طلاق داره
هعی خیلی ناراحت شدم
نمیدونم طلاق گرفتن چرا انقدر آسون شده!!!
دوست قبلیم که طلاق گرفتن الان پشیمونه میگه ای کاش یه طور دیگه حل میکردم مشکلمو
الان داره کلی اذیت میشه
خدا آخر عاقبت مارو بخیر کنه..
..
چند سال پیش تلویزیون یه زن و شوهری رو نشون میداد که تازه ازدواج کرده بودن تو گیلان
چون وضع مالی خوبی نداشتن رفته بودن رو درخت یه خونه چوبی ساخته بودن
وای که چقدر رمانتییییک بود
گرچه زندگی سختی داشتن اما خوشحال بودن از اینکه عاشق همن و خدارو دارن
نمیگم انقدر ساده باشیم ..اما میتونیم که کمتر سخت بگیریم
خدا میگه از فقر نترس ازدواج کن ..از فقر نترس بچه دار شو ..من روزیتو میدم اما الان کدوم خانواده ایه (چه دختر چه پسر) که اعتماد کنه به خدا !!!
...
آقا عطا خیلی خووووووب بود
امتحانارو سخت نگیریدا
بابت شیرینی هم ممنون ..ان شاء الله شیرینی عروسیتون
..
راستی
عیــــــــــــــــــــــــــــــــــدتون مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارک
آقا کیا سیدن؟؟؟
ما عیدی میخوااااااااااااااااااایم
.gif "Khansariha (57)")
(1393 مهر 21، 10:01)احسان، نوشته است: سلام دوستان ،، من سحری بیدار نشدم و برای روزه نیت نکردم ،
ولی نماز صبح خوندم.
میشه الان نیت کنم و روزه دار بشم؟
چیزی هم نخوردم تا الان
سلام آقا احسان
قبول باشه
نقل قول: زمان نيّت روزه‌هاى واجب
52. زمان نيّت روزه‌هاى واجب به‌طور عادى چه زمانى است؟
ج) نيّت براى روزه ماه رمضان و نذر معيّن، از اول شب تا اذان صبح و براى روزه غير معيّن (مانند روزه قضا و نذر مطلق)، از اول شب تا ظهر روز بعد است.
زمان نيّت روزه‌ى مستحبّى
53. روزه‌ى مستحبّى را در هر وقت از روز که به فکر روزه بيفتد مى‌‌تواند نيّت کند و روزه‌ى او صحيح است، مشروط بر اينکه تا آن لحظه کارى که موجب باطل شدن روزه است از او سر نزده باشد.
استفتائات رهبری
1393 مهر 21، 11:11
نقل قول: آقا کیا سیدن؟؟؟سوالي كه هر ساله در اين مواقع اينجا گريبان مارو ميگيره
من كه از خودم پول ندارم،دستم تو جيب دديه..
الان دديمون مياد عيدي ميده..
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1393 مهر 21، 13:38
[ltr]داداش شازده چه كوچولو شدي ديگه واقعا[/ltr]
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1393 مهر 21، 18:45
ویرایش شده
(1393 مهر 21، 9:36)اميد فردا نوشته است: اووه اين تاپييك كجا بوود؟؟!
داداش اين كه قفله،توجه داشته باش كه همه رنگي نيستن
ببخشید ... تاپیک کلا مونده بود زیر خروار ها خاک دیده نمیشد
حواسم نبود ؛ الان باز شد.
رفته بودم تاپیک میگفتم ملت چه تنبل شدن ؛ صبح تا حالا همه فقط لایک کردن دریغ از یدونه پست ؛ بعد که اومدم اینجا پستتو خوندم تازه فهمدیم واقعا جزء جزء کانون برای خالی نبودن تاپیک سوتی املایی و سوتی بچه ها هم که شده به اعجوبه هایی همچو من احتیاج داره
یبار دیگه بفرمایید منت کشــــــــــــون
![[تصویر: a7f963e5e050.gif]](http://s7.picofile.com/file/8379635092/a7f963e5e050.gif)
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
1393 مهر 22، 21:49
ویرایش شده
طرف همين نيم ساعت پيش زنگ زده، شماره گوشيشو داده بودا،
بعد زنگ زدم يه خانومي برداشت،گفتم گوشي جناب صدر؟! مثلا فاميل طرف حميده من گفتم صدر..
آخه نميدونم صدر از كجا اومد تو ذهنم.. هيچي ديگه ،خوب كه خود طرف نبوود..خو من چيكار كنم،نيم ساعت پيش اولين تماسه، خودشو معرفي نكرده ،ميگه من پشتيبانم
،من بايد از قبل بشناسم؟!هيچي ديگه ،الان موندم كي بار دوم زنگ بزنم ،كه حداقل خودش جواب بده
پ.ن: اگه استقبال شد انتقال ميدم به تاپيك سوتي!!(البته كو مستقبل!)
اصلا خود اون طرف سوتي داده،زنگ زدم،ميگفت من يه پشتيبان ديگه ام
آدم شماره خودشو اشتباه ميده؟!!
آقا مامانمون گفتن كه اسم احد هم قشنگه،
بعد تفسير رو نگاه كرديم،نوشته احد در كلام ايجابي فقط براي خدايتعالي استعمال ميشود
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1393 مهر 23، 18:11
همه بچه هایی که شلوغ میکردن تاپیک ها رو رفتن
همه جا ساکته ساکت ؛ همچو خانه ی ارواح ...
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
1393 مهر 23، 18:45
ویرایش شده
كانون ترسناك شددههه..X_X
رامين دستمو بگييرر..
آخه اونايي كه شلوغ ميكردن نيستن كه نيستن فقط.. +نصف مديرا +نصف كاربراي فعال هم كه سرپرستن بندگون خدا دارن زحمت ميكشن(فرصت فعاليتاي ديگه نميشه)..
بعد اونوقت يه نسل جديدي هم هستن كه اومدن،كه كلا ميرن تو مسابقات..
يعني عملا يه تالار +تاپيك برنامه ريزي(اونم به لطف تلاش سنا خانوم(تبليغ هم كرديم
) رو غلطكه..يكي دوتا پستم اون وسطا ميبيني تو تالاراي ديگه زده ميشه كه كلا دو سه تا تشكر زيرشونه..
اينم هنجار يابي كه سها خانوم ميخواستن..
آقا من عصر خواستم خلاف قانون ترموديناميك عمل كنم..كلا الان انرژيم تخليه شد..(همون قانون اول كه ميگه جهان همواره رو به بي نظمي ميرود)
هيچي ديگه اين دوتا ميزه كه هنوز كامل خالي نشده،كتابخونم هم پر شده..
..يعني يه ميز كه كلا كتابارو ميزارم روش(اين باز هنوز نصف شده)يعني من نميدونم چطوري وقت شده همه اين كتابارو تو تابستون حتي باز كردم!!
خرخون شدن ملت..
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1393 مهر 23، 20:27
ویرایش شده
دیشب داشتم نگاه میکردم ب لیست افرادی ک اخیرا عضو شدن..
دیدم از هر 20 نفر حدودا یک نفر پست داده.. و از هر 20 نفری ک پست داده حدودا 2 نفر ادامه داده..
بچه های فعال قدیمی هم نگاه میکردم غالبا درگیری های اجتناب ناپذیر دارن.. درس و کار و تحقیق..
ی عده ای هم کلا بی قید شدن نسبت ب ترک و بیخیال کانون..
ی درصدی هم تغییر مسیر دادن..
نه میشه کسی رو ب زور آورد اینجا و نه میشه ب زور نگه داشت.. و نه میشه ب زور بیرون کرد..(این رو من کاملا میدونم..:d )
مهم اینه ک فعالیت ما(مای نوعی.. من و شما و هر کی دیگه) هدفمند و منظم و مستمر باشه..تا نتیجه ای ک میخوایم رو بگیریم..
خیلی وقتا ماها ی وسیله ای رو ک میخریم اسراف گونه باهاش برخورد میکنیم..
میذاریمش کنار و دنیال ی مدل جدیدتر میگردیم..
مراقبتش نمیکنیم..
اصلا یادمون میره ک برا چی خریده بودمیش..
سرگرم وسایل دیگمون میشیم..
و چیزای دیگه..
خیلی کمه مواردی ک از وسایلمون ب اندازه، با دقت ، ب موقع و صحیح استفاده کنیم...
کانون ی وسیله اس..!
در پناه خدا..
یاعلی.
راستی..
آقا امید منم شندیم.. واسه صفات خدا غالبا همینو میگن.. مثه رحمان ..
همردیف احد .. احمد هم خوشگله..(البته نمیدونم امکان استفاده ازش هست یا نه..کلا چون از اسم احمد خوشم میاد واسه همین گفتم..
)در پناه خدا..
یاعلی.
![[تصویر: 07c49977111e42a28fd6.jpg]](http://s6.picofile.com/file/8235153892/07c49977111e42a28fd6.jpg)