انجمن شبانه روزی

**Mehdi.R**

اونم یواشکی بری باغ دادا فرزاد
و تا جایی که میتونی بخوری ببری Khansariha (13)

:hendone: :hendone: :hendone: :hendone:

~~فرزاد 7~~ · 1394 مرداد 2، 22:57

راستی هندونه خربزه گرمگ اینا هم هست یادم رفت بگم 128fs318181

**همساده** · 1394 مرداد 2، 23:00

(1394 مرداد 2، 22:57)فرزاد 7 نوشته است: راستی هندونه خربزه گرمگ اینا هم هست یادم رفت بگم

بابا نکن راضی به زحمتت نیستم بخدا شرمنده میکنی. گرمک حال نمیکنم ولی خربزه و هندونه رو مرسی Khansariha (18)

**Mehdi.R** · 1394 مرداد 2، 23:02

فرزاد دادا
به قول شاعر:
شنیدن کی بود مانند دیدن
آدرس باغتون رو بده
ما خودمون میریم ببینم چیا دارید Gigglesmile

~~فرزاد 7~~ · 1394 مرداد 2، 23:05

آدرس رو میدم مهدی که نزدیکه بیاد Khansariha (18)

**Mehdi.R** · 1394 مرداد 2، 23:08

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ جون
آقا ما بیایم با خانواده و اقوام درجه یک و دو سه و چهار و پنج میایما
گفته باشم Gigglesmile

**نمیدانم** · 1394 مرداد 3، 0:54

(1394 مرداد 2، 20:35)درخشنده نوشته است:

چه روز خوب مزرعه ای بوده اینجا!
گر چه خیلی روی فارسی نوشتن غیرت دارم،
ولی انگاری دل م می خاد درخشنده رو بگم "شاینینگ"

شاینینگ عزیز عجب محصولاتی دارید، من همه ش رو یه جا می خرم!
حتی اون بامیه های بی مشتری!
کوچیک بودم بامیه دوست نداشتم، بعد درست شد.
خوزستانی ها خیلی بامیه دوست دارند.
سمت ما، بادمجان رو خام هم می خوریم،
با لیمو ترش کوچیک ها و نون؛ عمومن هر گاه می زنیم بیرون تفریحی چیزی.

"عاشق فاطمه زهرا" جان،
اصلن آدم می ره خرید، یه کم هم باید شلخته برداره:
همه گوجه ها که قرار نیست قاچ بشند و مستقیم خورده بشند،
بعضی هاشون می شه سالاد، یا خورد می شند برا املتی، خورشتی، دم پختی.
می شه اون کج کوله ها رو برا این مصرف ها در نظر گرفت.

ما هم سر کار، یه کرمانشاهی داریم، طرفای سُنقُر اینا فکر کنم.
برا سربازی ش پیش ماست، امریه.
هر بار میاد یه دو کیلویی تخمه آفتابگردون میاره.
ما شا الله خوراک ش توپ ه!
یکی همکارا می گفت آدم دو تا بچه ی بُخور مثل ایشون داشته باشه، باید بفروشه بره 4fvfcja

شاینینگ و فرزاد،
آقا دل ما رو بردید با مزرعه هاتون.
این قدر چیز نباشید،
Open Borders, Open Hearts
بیاییم براتون!؟ 4fvfcja

یعنی بیاییم سر مزرعه هاتون!

**آرمین** · 1394 مرداد 3، 6:27

سلام

10 15 سال پیش که تو خونه ویلایی بودیم، چه محصولات و میوه هایی که نداشتیم...
آلو... خرمالو... انجیر... به... شاه توت... گلابی... گردو...
تابستونا فاصله ی ما تا میوه فروشی، به اندازه ی ساختمون و حیاط خونه مون بود...

همش یه طرف... اون خرمالوها و شاه توت هاش یه طرف... خیلی خفن بودن...

البته شاه توت ها واسه خودمون نبود... درخت همسایه مون بود که شاخه هاییش تو خونه مون افتاده بود...

یادش بخیر...
سر چیدن شاه توت ها، هیچ کی حاضر نبود کمر همت ببنده...
فرقی نداشت از چه متدی برای چیدن استفاده کنی... در نهایت تمام جونت رنگی میشد... 4fvfcja

درختا همه موجود بود...
تا اینکه ساختمون بغلی شروع به آپارتمان سازی کرد و هر چی درخت بود و نبود به یک باره خشک شد...

(1394 تير 31، 20:28)Mojтaba ρiloт نوشته است: امروز از شرکت بعد دو سال اومدم بیرون اومدم
برام جشن خداحافظی گرفتن
چه کیک غم انگیزی بود برام

نگفتی چی شده داداش؟
ان شالله که خیر باشه...

نکنه شرکت خودتو تاسیس کردی؟

(1394 مرداد 2، 13:42)روزبه نوشته است: ایضا یاد قدیما هم بخیر..

ای کاش اون قدری که ما به یاد قدیمی ها هستیم... اون ها هم به یاد ما بودن...

~~فرزاد 7~~ · 1394 مرداد 3، 7:05

سلام به همه دوستای با انرژی کانونی Khansariha (48)

دیروز هم با تنهایی گذشت و هنوز پاکم 317

**می توانم** · 1394 مرداد 3، 7:09

بعضا مثل من
نصفه شب کانون
صبح زود کانون
سر ظهر کانون
بعد ظهر کانون
عصر کانون
سر شب کانون
کلا پلاس کانون
اومدیم یه اعتیاد رو ترک کنیم
شد دو تا

**می توانم** · 1394 مرداد 3، 7:11

مبارک باشه پاکی آقا فرزاد

**درخشنده** · 1394 مرداد 3، 7:14

اوه چه اشپزخونه ایی دیشب درست کردید اینجا! به باغ فرزادم حمله کردید؟! Khansariha (13)

همساد همونایی که گفتی اسمشو نیار رو خودمم دوس ندارم..ولی اینا خیلی بزرگن خوشم میاد بخورمشون! 128fs318181

عاشق واقعا نمیدونستی بامیه چیه؟!

اونی که زولبیا داره رو نمیگم! Gigglesmile

مرسی نمیدانم عزیز...

دیشب خواب بد دیدم الان اومدم نوشته های همرو خوندم کلی حالم بهتر شد....

**tark** · 1394 مرداد 3، 9:01

سلاااااااااااااااام بچه هاااااااااا 317

منو یادتون هست عایا؟!!
نهههههههههههه؟ 1744337bve7cd1t81

مگه مییییییشه مگهههه داریییییییییم منو یادتون نباشه!! خخخخخخخخخخخ 303

چقدر خودمو تحویل گرفتم

بابا من از قدیمای این کانونم خیلی وقت بود نیومده بودم
خیلیییی دلم برای اینجا و بچه های گل و باصفاش تنگگگ شده بود
نمی دونم چی بگم
کانون برای من فراموش نشدنیه
از بچه های کانون چه خبر؟
قدیمیا هنوز هستن؟
آقایون آرمان، هادی، بابابزرگ عزیز، پرشان ، احسان و ...
خانما سها جون، باران ، مهتاب، میتوانم، وااااای چرا من اسم بچه ها رو یادم نمیااااد 1744337bve7cd1t81

وااای خدای من چرااااااا یادم نیس 1744337bve7cd1t81

سر زبونمه هاااااا

**tark** · 1394 مرداد 3، 9:03

راستی اون عکس بادمجان و بامیه و گوجه هاااااااا دل من رو اساسی بررررررد

منم تو خونه ام سبزی کاشتم ریححححححححون تازه و شاهی Smiley-face-cool-2

**همساده** · 1394 مرداد 3، 9:04

سلام
فرزاد داداش دمت گرم مرد بزرگ چشم مایی Khansariha (18)

خانم میتوانم از دو جنبه میشه به قضیه نگاه کرد:
اول اینکه خیلیا هستن که وایبر و واتس آپ و فیس بوک و ... عضون و پیام میزارن و لایک میکنن و غیره بالاخره شبکه های اجتماعی همه گیر شده میشه از همه اونا دل کند و به جاش فقط به کانون پرداخت.کانون یه شبکه اجتماعی سالم و خوب فکر نکنم اگه فقط به اینجا بیایم و وقت بزاریم زیاد غیر عادی باشیم نسبت به بقیه.
دوم اینکه من دیشب حالم بد بود بهم گفتن روزاتو صفر کن کلی اومدم اینجا چرخیدم و حرف زدم و اسپم زدم که روحیه م صفر نشه.میدونین واقعا حرف یکی دو روز پیشتون درسته اون چیزی که مهمه برای ما هوشیار شدن و پاکیه. حتی گاهی کانون اومدن زیاد باعث میشه اثر کانون و جمع از بین بره

خانم مهر خدا من خودم درد معده دارم.واسه همین روزه نگرفتم.باید درمان بشه اینجوری نیست که همیشه باید همراهمون باشه شما سفت و سخت بچسب به درمان پیش دکترایه خیلی خوب. اگه تهران هستین دکتر رضا ملک زاده و دکتر مسرت مشهدی تو زمینه گوارش کارشون خیلی خوبه بیمارستان شریعتی میشینن جفتشونم استاد تمام هستن.