امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

درود
ممنونم بابت گوشزد حرف به حق هست
 با اجازه ی همگی ویرایش میکنم 303
شقایق رفتی کلاس رقص نوشتی به من نگفتی
واقعا که
قلبم شکست 1276746pa51mbeg8j
22
 سپاس شده توسط
نه من که نمی رفتم 65
منظورم این بود که چرا منو درجریان نذاشتی 22

4chsmu1
 سپاس شده توسط
خب همون یه هفته هم خیلیه
برای اینکه از دلم دربیاری و قلبم دوباره ترمیم بشه باید به من هم یاد بدی 4chsmu1
 سپاس شده توسط
سلام .خوبین ؟

از چهارشنبه دارم سعی می کنم بیام کانون ولی سایت برام باز نمیشد ..چندین بار امتحان کردم ولی باز نمیشد
فکر کردم برای همه اینطور شده

چیکار کنم دیگه پیش نیاد ؟

پ.ن : ماهانه ای ها ببخشید اعتبارا و ستاره و جشنتون دیر شد Hanghead 53
و کن اللهم بعزتک لی فی کل الاحوال رئوفا
خدایا به عزتت سوگند با من در همه حال مهربان باش

53 دعای کمیل 53
از سر صبح دنبال ی پستی هستم و هر چ میگردم پیداش نمیکنم..
اما مسئله این نیست..جریان اینه ک تو تاپیک مورد نظر از سال ۸۸تا حدودهای ۹۳ پراکنده پست هارو خوندم و بعضی از اشخاص و انقدر نزدیک ب خودم حس کردم و بعضی هارو انقدر دور ک هنوز توی بهت بعضی پست ها هستم..کاش بعضی از افراد بودن و حداقل چند کلمه از خودشون میگفتن ک الان در چ حالی هستن؟؟ترک کردن یا هنوزم درگیرن؟؟
مثلا علیرضا۶۸،تنها،مهدی۶۹ ک عضویتش حذف شده و پست هاش عالیه،کل کل های سال هاپیش: )
آقای بی۵۲،مجتبی،یکی بود ک با حساب کتاب من الان ۲۸ سالشه ولی نمیاد دیگه ..و البته جناب پرشان  53258zu2qvp1d9v 
از قدیمی هایی ک کنارمون هستن هم بیشترشون ساکت تر شدن: )
زمان خیلی زود میگذره Hanghead 
پ ن: پست مورد نظرم و پیدا نکردم  Khab
____________
پ ن:من ب ی موردی پی بردم ..هروقت من فعال نیستم همه ،واقعا همه پست میذارن ولی وقتی من میام همه،ب جز شقایق و کویین  Khansariha (96) همه سکوت میکنن..یاهم من درگیری پیدا کردم 4chsmu1
___
دیروز ی دفتر پست نوشته بودم و نیم ساعتی براش وقت گذاشته بودم زدم پاک کردم الان پشیمونم Vamonde ی همچین آدم بی خودی ای شدم  Badbakht ی لحظه میگم آره لحظه ی بعدش نظرم عوض میشه 42
(1398 آبان 20، 15:30)cornrose نوشته است: اتریسا نامرد تو درگیر شدی والا من ک همیشه هستم نشونشم تعداد پستای ماهانه امه
پستی تو شبانه مونده ک ریپلای نکرده باشم؟
بجز بحثای مذهبی و فوق منطقیتون من تو همه جا هستم 4chsmu1


میگم دیگه تو و کویین جان هستین Khansariha (89)
دوستتون دارم هردوتانو clapping
براهردوتاتون ب خاطر این همه فعالیت دائمی هدیه آوردم: )

شقایق جون چون رنگ بنبش(درست گفتم؟ ) دوست داری 302
[تصویر:  u2vd_20191031_222726.jpg]
__________
کویین جان  302
[تصویر:  asbg_20191031_222519.jpg]
سلام


خیلی سرم این روزا شلوغه ولی خداییش یادتون هستم
میام و پستها رو می خونم و دورادور باز براتون ذوق می کنم

امیدوارم همیشه شاد و سرحال باشید



منم مثل همیشه دارم سعی می کنم یه کاری کنم
امید است بلاخره راهمو پیدا کنم

[تصویر:  nasimhayat.png]
عجیبه ! 
الان ۱۵ روز گذشته و در این بین هیچ روزی شهوت به صورت شدید سراغم نیومده ! قبلا بین یک تا دو هفته پاکیم ، چند روز خیلی سخت داشتم و بعضی مواقع میشکستم . 
 اما الان اینطور نیست . قطعا تاثیر نماز ها و لطف و رحمت خداوند و کمک های بی دریغ شماست . بی نهایت خداوند مهربان رو شکر میکنم به خاطر این  روز های زیبا . همچنین از همه ی شما هم بسیار بسیار متشکرم . 

به امید پاکی ابدی

پ ن : ببخشید نمیدونستم کجا این پست رو بزارم . از بین درد و دل ها ، شبانه روزی و شکر گذاری ، اینجا رو انتخاب کردم .
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]
آقا بعضی وقتا که میرم در پروفایل بچه ها گذر زمان و تعویض نسلها رو حس میکنم (اون شکلکه که میزنه تو سرش از بغل!)
یه اصطلاحا و کلماتی که معنیش رو نمیدونم یا اصلا تو کارش نبودم ..
دیگه پروفایل خانما رو که نگو ..
از پالادیوم وارد میشی از کوروش خارج .. Khansariha (56)

میگم چرا شهر یزد خوبه ها .. فضای سنتیه اونجا بیشتر راست کار ماست4chsmu1
امروز یه دختر کوچولوی خوشگل دیدم به اسم سوینج (sevinj)
چقدررر شیرین بود
یه دختر کوچولو با اسم ترکی که خیلی شیرین ترکی صحبت میکرد و قند تو دل آدم آب میشد .. یه لحظه حس کردم دختر خودمه  
انقدر زبون شیرینی داشت ؛ خیلیییی خوب بود
خدایا به منم یه دختر شیرین بده شبیه سوینج  63
یه پسر شیرین هم بده شبیه خودم  4chsmu1
البته اول مامانشون رو بده  65 
بعد یدونه دختر بده ؛ یدونه هم پسر  63
دوست داشتم الان بچه هام اینجا بودن بغلشون میکردم ؛ چقدر حس قشنگیه  Khansariha (96)
با دیدن سوینج خیلیییی حس خوبی داشتم ؛ میخواستم شما هم تو این حس خوب شریک باشین
  Confetti
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
من هم خیلی بچه دوس

(مجاهد جان یاد گرفتی؟ من هم از بچه های این جا یاد گرفتم، به جای عبارت طولانیه « بچه ها را دوست می دارم» کافیه بگی «بچه دوس» 4chsmu1 )

توی عراق یه موکبی نشسته بودیم داشتیم تخمه میشکاندیم که یه دفعه
یه نفر بچه به بغل اومد کنار ما.

یه دختر کوچولوی عراقی دو سه ساله که چادر عراقی هم سرش کرده بودن
صورت سفیدش مثل لامپ می درخشید.
فقط انگار دو تا تیکه لپ از زیر چادر زده بود بیرون.

خیلی جلو خودم رو گرفتم که لپش رو گاز نگرفتم 4chsmu1 

خیلی خوشگل بود دختره.
همون جا بود که دلم خیلی بچه خواست
ولی چند لحظه گذشت یادم اومد که هنوز ازدواج نکرده ام. 22
هیچی دیگه، همه چی کنسل شد 22

***

منم دو قلو دوس (توجه کن مجاهد جان، درس امروز همینه 4chsmu1 )
اسمشون رو هم بذاریم، حسن و حسین

یا محمد طه و محمد امین

دلم خواست 317 

می دونین چی شده رفقا؟
ما الان سن ازدواجمون که گذشته، سن بچه داریمون هم داره می گذره 22


(1398 آبان 20، 21:57)Mihfa نوشته است: عجیبه ! 
الان ۱۵ روز گذشته و در این بین هیچ روزی شهوت به صورت شدید سراغم نیومده ! قبلا بین یک تا دو هفته پاکیم ، چند روز خیلی سخت داشتم و بعضی مواقع میشکستم . 
 اما الان اینطور نیست . قطعا تاثیر نماز ها و لطف و رحمت خداوند و کمک های بی دریغ شماست . بی نهایت خداوند مهربان رو شکر میکنم به خاطر این  روز های زیبا . همچنین از همه ی شما هم بسیار بسیار متشکرم . 

به امید پاکی ابدی

پ ن : ببخشید نمیدونستم کجا این پست رو بزارم . از بین درد و دل ها ، شبانه روزی و شکر گذاری ، اینجا رو انتخاب کردم .


داداش این ها طبیعیه.
این به خاطر اینه که الان دیگه تنها نیستی.
اگر هم شهوت بیاد، سریع یادت می آد که تو ترکی و هر روز میآی اعلام وضعیت می کنی و باعث می شه که ذهنت نره سمت این چیزا.

باید سعی کنی این انگیزه رو در طول زمان حفظ کنی. Khansariha (69)
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

(1398 آبان 21، 0:21)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: به نظر من پسر و دختر باید زیر ۱۸ سال ازدواج کنن.

پ ن: می دونم تو کشور ما این عملی نیست (با توجه به فرهنگ و وضعیت اقتصادی و ...) ولی با توجه به فیزیولوژی بدن و وضعیت ذهنی و ... به نظر این عدد این جوریه.



پ ن ۱: دوستان چرا کنترل نگاه و ذهن شرکت نمی کنید؟ مگه می شه کسی بخواد خ.ا رو ترک کنه و به کنترل نگاه و ذهن اهمیت نده؟

میشه بیشتر توضیح بدید که چرا این فکر رو میکنید ؟

چشم شرکت میکنیم
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]

یه آهنگ خیلی قشنگ و شاد  49-2
اصلا مگه میشه ادم این اهنگ رو بشنوه و حسش قشنگ نشه؟ 4chsmu1
چه پسر خوبی ام . پخش خودکار رو بستم Khansariha (69)  

نقل قول: می دونین چی شده رفقا؟
ما الان سن ازدواجمون که گذشته، سن بچه داریمون هم داره می گذره [تصویر:  22.gif]

بیخیال نداشته ها ..
امروز خیلی حس خوبی دارم .
خدای من منو خیلی دوست داره
ما خیلی چیزها داریم که شکر گزارش نیستیم
وقتی به داشته هام فکر میکنم حسم عالی میشه
این دنیا پر از فراوانیه
هر چیزی که تو این دنیا مشاهده میشه برای خداست
خدا به هر کی بخواد روزی بی منت میبخشه
خودش گفته از من بخواهین تا بهتون بدم
ما اگه قدر نعمت بدونیم انقدر میده که از ته دل داد بزنیم و بگیم خدایا شکرت
روزی هممون حس خوشبختی رو میچشیم و از لحظه لحظه ی زندگیمون لذت میبریم
آینده ای که داره میاد خیلی قشنگه ..
  Confetti
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
وااااای نمیدونین چه قدر خوشحال شدم از این که این بحث بچه های خوشگل و تپل رو باز کردین . واقعا حال کردم . من عشقم بچه است . خیلی دوستشو Khansariha (63) ن دارم . یه پسر خاله دارم شاید الان ۳ سالش باشه دقیق نمیدونم . پارسال کله سحر وقتی همه تو خواب ناز بودیم ، اومد بالا سرم با یه چند تا نوازش بعدش با تق تق زدن به دستم بیدارم کرد . 317 من با صدای نسبتا بلند بهش گفتم چته ؟؟ Swear1 اونم خیلی آروم و ناز بهم گفت : باژی بوکونیم  Khansariha (13)

فوق العاده خوشحال و البته یکم پشیمون شدم از داد نسبتا بلندی که کشیدم . 809197ps94ijjhwg بعدش با چشای خمارم همون اول صبح یکم باهاش بازی کردم ، تا بعدش دوباره خوابم برد . اما اون فسقلی بیدار موند . الان که یاد این خاطره افتادم ، خیلی خوشحال شدم و با خودم گفتم تعریفش کنم واستون .  Khansariha (69)

البته قبلا زمینه ایجاد کردن این بحث بود ، ولی چون قبلا چند جا تعریف کرده بودم این چیزا رو ، و بقیه میگفتن ، چته ؟ چی میگی؟ بچه کجا بود؟ تو خواب و خیالی ؟ و خیلی چیزای دیگه ، خیلی تو ذوقم خورده بود و ترسیدم اینجا هم همین حرفا رو بشنوم و بحثو باز نکردم .  117
واقعا خوشحالم که اینجا رو پیدا کردم و عضو شدم . 317 واقعا میتونم بگم بهترین لحظات زندگیم رو دارم اینجا میگذرونم . من تو انجمن های زیادی بودم ، اما هیچ جا مثل اینجا با صفا نیست . مرسی از همتون 53
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان