1400 خرداد 1، 8:28
(1400 ارديبهشت 30، 14:36)Powerful نوشته است: سلام...اینکه میترسید خودش یه نعمته....خوش به حالتون که میترسید...همه بدبختی ما اینه که نمیترسیم...همه بدبختی ما اینه که قران میخونیم و باورش میکنیم ولی بازم نمیترسیم....به مهربونی خدا زیادیم دلخوش کردیم....البته که مهربونی خدا خیلی خیلی بیشتر از تصور مااست....ولی ماباید همون قدر که امید به بخشش داریم ترس از عذابم داشته باشیم..تا بتونیم راه درست رو بریم..تا عقلمون جلوی هوای نفسمونو بگیره.
پس قدر این ترستونو بدونید. اگه این ترستون نبود شاید الان کانون نبودید....شاید این قدر موفق نبودید.
ولی خوب ترس زیاد که میگی کابوس شده و اینا
یه جایی خوندم اعتماد به تفس به معنی اشتباه نکردن نیست....اعتماد به نفس نترسیدن از اشتباه کردنه.
شما باید اعتماد به نفستون رو ببرید بالا.
یعنی از اینکه شکست بخورید نترسید.
اصلا اسمش لغزشه...شکستم نیست.
ازش نترسید.
به خودتون بگید من اگه یک میلیارد بار دیگم تلاش کنم و نتونم باکی نیست به تلاشم ادامه میدم.
اخرش یا مثل خیلی از بچه ها چندسال دیگه ازدواج میکنید و راحت میشید.
یا تا اخر عمر کانون میمونیم و اخرش تاج میگیریم.
یا تا اخر عمرمون کانون میمونیم و تا 10 روز میریمو برمیگردیم.(خودمو میگم)
از هر سه تاییشم باکی نیست.
به احتمال 99.999 درصد اولیش اتفاق میافته.
ولی از اشتباه کردن نترسید.
تلاشتونو کنید از محرکات دور باشید .مواقع وسوسه هام یکم بیشتر احتیاط کنید و پدافند غیر عامل رو اجرا کنید تا وسوسه ها کم بشن.
از پاکی برای خودتون یه چیز معرکه بسازید و هر روزشو جشن بگیرید...از لحظه لحظه پاکی نهایت لذت رو ببزید.... خودتونو خوشبخت ترین و شاد ترین بنده خدا بدونید بنده ای که خدایش بهش افتخار میکنه...حتی اگه یک میلیارد بارم تو مسیر عاشقی موفق نشه و زمین بخوره بازم بلند میشه و ذره ای از شور و حرارات و شوقش برای کسب رضایت پرودگارش کم نمیشه.
سلام
ممنونم ازتون که جواب دادید
ولی به نظر من خودارضایی بیشتر یه اعتیاد روانیه ...
و شاید با ازدواج حل نشه
(1400 ارديبهشت 30، 15:32)عارفه نوشته است: آبی جانم سلام
این احساس شکست اگه عمیق باشه ممکنه درگیر تله شکست شده باشی.
بهت پیشنهاد می کنم حتماً اگر حوصله کتاب خوندن داری، این کتاب رو تهیه کنی.
این کتاب بسیار معتبر هست، یک روان شناس اونو بهم معرفی کرده.
اولاً خوبه اطلاعاتت رو ببری بالا و بفهمی چطور این افکار و احساسات بر تو چیره میشن و ضمنأ هر چند وقت یکبار بهش سر بزنی و رهنمودهاش رو مرور کنی.
نسخه انتشارات ورجاوند ترجمه و دسته بندی مطالب بهتری داره.
(اصلاح می کنم، نشر ارجمند)
بطور خلاصه کمی از نکات مهمش رو می نویسم:
«شما احساس میکنید در مقایسه با افراد هم سن و سال خودتان شکست خورده اید اگر در دام این تله افتاده باشید حس شکست خوردگی و ناموفق بودن ممکن است دامن شما را بگیرد»
«از آنجا که حس شکست خوردگی سخت یقه شما را چسبیده است بنابراین فرار شما دامن گستر و فراگیر است از مسئولیت پذیری مهارت افزایی و رویارویی با مشکلات اجتناب می کنید مسئولیت پذیری مهارت افزایی و رویارویی با مشکلات لازمه پیشرفت هستند اکثراً با این افکار شر این چالش ها را از سر خود کم می کنید: برای چی؟ که چی؟ فایدش چیه؟ وقتی احساس میکنید در هر صورت محکوم به شکست هستید دیگر جایی برای تلاش نمی ماند.»
«فرار شما حتی ممکن است خیلی ظریف تر باشد در ظاهر نشان میدهید که هیچ ابایی از کار کردن ندارید اما با این حال استاد مسلم طفره روی و اهمال کاری هستید.»
« راه دیگری برای کنار آمدن با تله زندگی شکست پیش رو دارید این است که مدام به اطلاعات منفی توجه می کنید و از این رهگذر روز به روز بیشتر متقاعد می شوید که انسانی ناکام و محکوم به شکست هستید به نکات منفی زندگی تان بیش از حد بها می دهید و نکات مثبت را کم ارزش تلقی می کنید بعد از این که تله زندگی شکل گرفت سعی می کند با فاجعه آمیز سازی شکست های حوزه شغلی شما به حیات خود در ذهن شما ادامه دهد. انتظار شکست باعث می شود که رفتار شما در جهت شکست خوردن هدایت شود.»
«شما هیچ تلاشی برای پیشرفت نمی کنید فرار را بر قرار ترجیح می دهید و اطلاعات را به گونهای تحریف می کنید که دائم شیوه تفکرتان (من آدم نالایق بی استعداد و مزخرفی هستم) مهر تایید بخورد.
«گاهی اوقات نیز برخی از افراد گرفتار تله زندگی شکست ممکن است با تلاش برای بهتر نمایی در سایر نقش ها این تله زندگی را جبران کنند.»
«...تا جای ممکن برای موفقیت های تان ارزش قائل شوید. سعی کنید تا جای ممکن به موفقیت های تان دید منصفانه داشته باشید.»
«فهرستی از استعداد ها و توانایی های خودتان تهیه کنید، مخصوصاً استعداد های ذاتیتان را بشناسید. هر روز این فهرست را مرور کنید تا به تله زندگی شکست یادآوری کنید قضاوت هایش درباره شما چندان صحیح نیستند.»
«چه کارهایی باید انجام دهید تا به اهدافتان برسید؟
فهرستی تهیه کنید. برای این تغییرات به خودتان فرصت بدهید. زمان مشخصی برای این تغییرات در نظر بگیرید. اولین گام چیست؟ بهانه تراشی نکنید و به خودتان قول بدهید تا جای ممکن فرار نکنید. بپذیرید که احتمال شکست مجدد وجود دارد. تنها راه موفقیت همین است. از گام های کوچک شروع کنید.
سنگ بزرگ نشانه نزدن است....
به پیشرفت های خود امتیاز بدهید. با این کار به کارتان ارزش قائل شوید....
شروع این کار سخت است. بعد از اینکه شروع کردید روند کار برای شما راحت تر می شود.»
ممنونم عارفه جان
همیشه صحبت هات برام مفید بوده و هست
خدا تو رو برای ما نگه داره
(1400 ارديبهشت 30، 21:01)آرمین نوشته است:(1400 ارديبهشت 30، 13:44)آبی آسمانی نوشته است: سلام دوستان
یه موضوعی داره منو آزار میده دوست دارم با هاتون درباره اش صحبت کنم ....
من از شکست خوردن تو ترک میترسم ...
خیلی میترسم ...
و اعصابم داغون میشه ...
اضطراب میگیرم ...
نمی دونم ...
به محرک ها هم نزدیک نمی شم ...
ولی این ترس هست ...
میترسم نسبت به گناه یهو عادی شم ...
شاید باورتون نشه ولی کابوس شبانه ام شده ...
ما همواره باید جایی بین خوف و رجا باشیم.
و وقتی میبینیم ترموستات ما خراب شده و حد تعادل به هم خورده باید اصلاحش کنیم.
امیدواری ما باید این طور باشه:
من ارادهی پاک موندن رو دارم. نه بهاندازهی یک روز و یک ماه و یک سال. به اندازه پاکی ابدی. تا زمانی که از محرکها دور باشم، تا زمانی که اهداف پاک موندن در من جدی باشه، تا زمانی که لحظات اورژانسی رو مدیریت میکنم، تا زمانی که از نظر روحی و روانی مراقب خودم هستم و در زمان لازم، اقدامهای خودمراقبتی انجام میدم، مطمئنم پاک خواهم موند.
ترس ما هم این طوری:
اگر خط قرمزهام رو رعایت نکنم، اگر لحظات اورژانسیم رو مدیریت نکنم، اگر از لحاظ روحی و روانی بههم بریزم و هیچ کاری براش نکنم، اگر اهداف پاکیم رو فراموش کنم، پاکی ازم گرفته میشه. پاکی چیزی نیست که الکی به دست بیاد و الکی برقرار بمونه. غفلت همانا و از دست دادن پاکی هم همانا.
حالا ترس شما اگر این طوره:
من مطمئنم پاکیم رو از دست میدم. من دو ماه هم پاک موندم بعدش چی؟ دیدی فلانی لغزش کرد، چه تضمینی هست من لغزش نکنم؟ اصلا مگه من چقدر اراده دارم؟ من قبلا نتونستم، این بارم میدونم که نمیتونم.
ترس شما یه ترس اشتباهه.
باید تعدیلش کنید.
امیدواری رو در خودتون افزایش بدید.
هر روز چشمهاتون رو ببندید و عبارات تاکیدی مثبت با خودتون بگید:
من ارادهی پاکی دارم. اون هم پاکی ابدی.
تا هر زمانی که من بخوام و پاکی انتخاب من باشه، میتونم پاک بمونم.
من تا زمانی که به خط قرمزهام پایبند باشم مطمئنم پاک خواهم موند.
خدا یاور من و مراقب من هست و تو سختترین شرایط بهم کمک میکنه.
------------------------
پ.ن: خانم آبی آسمانی تعداد دفعات زیادی به اورژانس اخیرا مراجعه داشتید.
خیلی خوبه که هر موقع اوضاع رو خطرناک دیدید مراجعه داشتید و کمک گرفتید.
اما در عین حال نشون میده که یه چیزهایی سر جاش نیست و یه مشکلاتی وجود داره که اگه حل نشه، خدای نکرده اتفاقات بد میافته.
مشکل رو پیدا کنید. بهش واقف باشید و براش کاری انجام بدید.
خیلی ازتون ممنونم که جواب دادید آقای آرمین
و چقدر عالی که حواستون به بچه ها هست ...
درسته دقیقا یه چیزایی سرجاش نیست ...
که باید درسته بشه ...
ممنونم از شما و از زحماتتون و توجهاتتون