انجمن شبانه روزی

**بارونی....** · 1392 ارديبهشت 22، 18:27

:11:

می دونستم که......:11:
خیلی نامردی بود واقعا.....

من آدم بد شانسی ام!

....اگه یه ذره شک داشتم در این مورد...دیگه الان ندارم!!!

**آسمون آبی** · 1392 ارديبهشت 22، 19:47

خانوم بارونی عزیز....

عصر پست تبریکم رو که در تاپیک کنکور گذاشتم آخرین خطم در مورد شما بود... خواسته بودم بچه ها بیان دلداری و....

داشتم درس میخوندم اما خدا میدونه دلم رضا نداد و به همین اذان مغرب اومدم بخاطر شما بگم

خب شاید شما یادتون نیادا.. من خوب یادم، البته در حد اون بالاسری

مهرماه ماه هفتم و کنکور ماه یازدهم..... یادتون تا اوایل ماه هشتم اصلا

میخواستین برین مذاهب؟ اتفاقا بحث با امیر حسین بود و...

ی بنده خدا کلی حرفید و کلی نق شنید و نق زد تا اومدید تو مسیر

اونم با روزی 2 ساعت
تا بعدش...

ماه نهم رسید روزانه اونم 4 ساعت در روز ماکسش و کلاس نقاشی و.....

ماه دهم فرصت از دست دادید... یادتون نمیاد اما دو هفته بعد از شروع جدی ول ردید

من لحنم تند شد باهاتون که هم ناراحت شدید هم مدیریت گفتن معتدل باش(اما میخام بدونید اون سخت گیری واسه جلوگیری از امروز بود)

میدونستید 50 نفر اول قبولا اما در حد 50 نفر من به عنوان ی بیطرف تلاشتون نبود...

از هفته دوم ماه دهم افتادید رو دور و خوندن و کانون نیومدن....

حکمتی در کار نیست..... شانسی هم در کار نیست

فقط بدونید " لیس للانسان الا ما سعی"

امیدوارم بدونید اینکه این پست و گذاشتم و گفتم نه به تعبیر برخیا برای بزرگ کردن خودم(دنیای واقعی قد کافی بزرگ هستم شکر خدا)

برای یادآوری تلاشاتون ک یک ناظر سوم فقط دیده بود و نظرش گفت....

بارونی هست... خدا هست...تلاش هست... زندگی هم هست و....

با آرزوهای بهترین ها از جانب دوستتون آسمون

**azadam**

کسی میتونه این شعرو برا من تفسیر کنه؟ یا معنی کنه ؟ یا بگه چی میگه این شعر

شعرو به دلایل امنیتی پاک کردم 4chsmu1

**بارونی....** · 1392 ارديبهشت 22، 22:32

(1392 ارديبهشت 22، 19:47)آسمون آبی نوشته است:

خانوم بارونی عزیز....

عصر پست تبریکم رو که در تاپیک کنکور گذاشتم آخرین خطم در مورد شما بود... خواسته بودم بچه ها بیان دلداری و....

داشتم درس میخوندم اما خدا میدونه دلم رضا نداد و به همین اذان مغرب اومدم بخاطر شما بگم

خب شاید شما یادتون نیادا.. من خوب یادم، البته در حد اون بالاسری

مهرماه ماه هفتم و کنکور ماه یازدهم..... یادتون تا اوایل ماه هشتم اصلا

میخواستین برین مذاهب؟ اتفاقا بحث با امیر حسین بود و...

ی بنده خدا کلی حرفید و کلی نق شنید و نق زد تا اومدید تو مسیر

اونم با روزی 2 ساعت
تا بعدش...

ماه نهم رسید روزانه اونم 4 ساعت در روز ماکسش و کلاس نقاشی و.....

ماه دهم فرصت از دست دادید... یادتون نمیاد اما دو هفته بعد از شروع جدی ول ردید

من لحنم تند شد باهاتون که هم ناراحت شدید هم مدیریت گفتن معتدل باش(اما میخام بدونید اون سخت گیری واسه جلوگیری از امروز بود)

میدونستید 50 نفر اول قبولا اما در حد 50 نفر من به عنوان ی بیطرف تلاشتون نبود...

از هفته دوم ماه دهم افتادید رو دور و خوندن و کانون نیومدن....

حکمتی در کار نیست..... شانسی هم در کار نیست

فقط بدونید " لیس للانسان الا ما سعی"

امیدوارم بدونید اینکه این پست و گذاشتم و گفتم نه به تعبیر برخیا برای بزرگ کردن خودم(دنیای واقعی قد کافی بزرگ هستم شکر خدا)

برای یادآوری تلاشاتون ک یک ناظر سوم فقط دیده بود و نظرش گفت....

بارونی هست... خدا هست...تلاش هست... زندگی هم هست و....

با آرزوهای بهترین ها از جانب دوستتون آسمون

بعضی دلداری ها بد جوری میچسبه!!
بعضی ها شم بد جوری.......

303

.....

می دونم نیتتون خیره...ممنونم ازتون...
ولی شمام اگه یادتون باشه بعد کنکور گفتم دریغ از یه سوال اشنا...من هر چی رو که باید میخوندم کامل و جامع خوندم!

16 هزار تا تست رو که با روزی 2 ساعت 4ساعت نزدم برادر من!
رشته ی ما بی صاحابه!از هر جایی که دلشون بخواد سوال میدن....هیچکی ام نیست بگه چرا....
یه چه زبونی بگم.....خودشونم نمی دونستم از کجاها سوال درآوردن....امید ما به این بود که در مورد همه یکسان باشه شرایط....که گویا نبوده!

لعنت به این رشته که عمر ما رو به هدر داد و رفت!

ببخشید دیگه....درددلم زد بالا....(امروز عصبی ام کلا)

تموم شد دیگه....
عمرا یه کلمه ی دیگه راجع ب کنکور حرف نمی زنم!

**mahdi** · 1392 ارديبهشت 22، 23:43

پرديس خودگردانو نميدونم،

ولي غيرانتفاعي هم مثل همين مدارس غيرانتفاعيه، البته شهريش از آزاد كمتر ميشه.

-----------------------------------------

فردا صبح دو تا امتحان دارم،‌اوستورس گرفتم، كمبود خواب هم دارم. 1276746pa51mbeg8j