انجمن شبانه روزی

[moonlight]

سلام . خیلی خوشحالم که عضو کانون شدم . الان که به گذشته خودم فکر می کنم هم خندم می گیره هم می خوام گریه کنم . می خوام گریه کنم که عمر خودم رو بابت چی تلف کردم خندم می گیره چون این مدت یه خانواده خوب و دلسوز در کنار داشتم . خدایا یه لحظه منو یه لحظه هم تنها نزار .

[سنــا]

سلام آقا/خانم moonlight

خوش اومدین به کانون

این حس پشیمونی خیلی زیباست به شرطی که همراه با جبران کردن باشه

بفرمایید اینجا خودتون رو معرفی کنید تا بیشتر باهاتون آشنا بشیم

[حسین چار دو دو]

ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ , ﻫﻨﺪﻭﺍﻧﻪ ﺍﻣﻮﺧﺘﻢ !!!?

.

.

.

.

.

.

.

ﻫﻴﭻ ﺩﻟﻴﻞ ﺧﺎﺻﻴﻢ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﻮﺩﻣﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯﻣﺶ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺮﻭ ﺍﺯ ﻃﺎﻟﺒﻲ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯ ﺍگه ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍ ﻭﺍﻻ ﺏ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩﻡ ﭺ ﻓﻀﻮﻝ ﺷﺪﻥ ﺏ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﻣﻮﻧﻢ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺭﻥ

[Alireza 68]

سلام

صبحتون بخیر باشه

منم سلام گلدم 

بايرا..آها موز..همين ازينايي كه ددي ميگن مباارركك..

نه آقا كاملا درست و از عمده..
مامانِ بابابزرگ ميشه مامان بزرگِ بزرگ

اقا اون گلدم نیست و گلدیم هست

بایرا آها سیب موز؟ رامین تو اینجا چیکار میکنی پس؟
مجید دلبدندم اون بایرامییوز هست

سوالي كه هر ساله در اين مواقع اينجا گريبان مارو ميگيره

من كه از خودم پول ندارم،دستم تو جيب دديه..
الان دديمون مياد عيدي ميده..

عیدی من پس کوش؟

بچه های فعال قدیمی هم نگاه میکردم غالبا درگیری های اجتناب ناپذیر دارن.. درس و کار و تحقیق..

ی عده ای هم کلا بی قید شدن نسبت ب ترک و بیخیال کانون..

ی درصدی هم تغییر مسیر دادن..

نه میشه کسی رو ب زور آورد اینجا و نه میشه ب زور نگه داشت.. و نه میشه ب زور بیرون کرد..(این رو من کاملا میدونم.. )
خیلی وقتا ماها ی وسیله ای رو ک میخریم اسراف گونه باهاش برخورد میکنیم..
میذاریمش کنار و دنیال ی مدل جدیدتر میگردیم.. 
مراقبتش نمیکنیم.. 
اصلا یادمون میره ک برا چی خریده بودمیش..
سرگرم وسایل دیگمون میشیم..
و چیزای دیگه..
خیلی کمه مواردی ک از وسایلمون ب اندازه، با دقت ، ب موقع و صحیح استفاده کنیم...

منظور سها خانوم من نیسمتما مگه نه مادر سها؟

و البته اين موضوع كه اين بنده خدا همسايمون دو سه نوبت در روز بوي ترياك راه ميندازه.. (دقيقا همين الان به ذهنمم رسيد،چون بوش رسيد..)
به مامانم ميگم ما معتد نباشيم وقتي مميريم ازين خونه..
بابا هم ميگن  ترياك خواص زيادي هم داره..

اقا مراقب پدرت باش من دیگه حرفی ندارم ( ستاد ایجاد شک در دل مردم )

 خیلی شیک جواب داد تریاک 

ای معتاد بگیرینش ببندیش به تخت ترکش بدید

تو تریاک ماده ای به نام مورفین وجود داره ازین برای ارام بخش و این ها استفاده میشه



خانوم یک مشت خاک خوش تشریف اوردید

رامین ازین کیک الکی خوش بودنت چیزی هم برا ما مونده؟


راستی الکی خوش به زبون خارجکی میشه هپی گو لاکی :d

ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ , ﻫﻨﺪﻭﺍﻧﻪ ﺍﻣﻮﺧﺘﻢ !!!?

.

.

.

.

.

.

.

ﻫﻴﭻ ﺩﻟﻴﻞ ﺧﺎﺻﻴﻢ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﻮﺩﻣﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯﻣﺶ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺮﻭ ﺍﺯ ﻃﺎﻟﺒﻲ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯ ﺍگه ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍ ﻭﺍﻻ ﺏ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩﻡ ﭺ ﻓﻀﻮﻝ ﺷﺪﻥ ﺏ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﻣﻮﻧﻢ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺭﻥ

احتمالاتو همسایگیتون یکی ازین مواد افیونی نکشیده که رفتی تو فضا ؟

یکم بزنمت حالت جا بیاد تا معرفت رو مثل انسان بیاموزی؟

(شوخی میکنم خیلی دوستت میدارم نوه کچلی)

اقا ما رفتیم تا سلامی بعد

راستی ی خبر خوش

 این خواهر زاده ما که بابت حضورش نمیتونستیم بیایم کانون بعد 3 ماه بلاخره معاف شد

و خبر بد دانشگاه شمال قبول شده

یحتمل یک عضو به خانواده ما اضافه شد

[Alireza 68]

سلام
یعنی ها 24 ساعت همش 6 تا لایک؟

بدون هیچ جوابی از طرف کسی؟

هیشکی منو دوست نداره

من میرم و دیگه هم برنمیگردم(الکی)

راستی ی خبر

خواهر زادهام پس فردا داره میره و یحتمل ترم بهمن میره دانشگاه یا اینکه کلا سال بعد شرکت میکنه
اما خب از الان دلم داره براش تنگ میشه حسابی بهش عادت کرده بودم..


این پست زیبا چند تا لایک داره؟ چندتا؟ چندتا؟

نداره؟

پس :

قدرت عشق انقدر زیاد هست که تنها خودم ان را میفهممش

این سخن زیبا از دکتر ارنست چندتا لایک داره؟

چندتا؟

چندتّّّّــــــا؟


خداروشکر ارمین برگشته

و اینکه خانوم نوه میتوام 48 ساعت فرصت دارید برگردید اگه برنگردید باز 48 دیگه تمدید میشه تا برگردید :d

[رامین.]

علیرضا مفتخرم اعلام بدارم اولین لایک رو خود بر پست جنابتان بکوفتم ؛ هیچوقت فکر نمیکردم همچین فضیلتی نصیبم بشه  

ای معتاد بگیرینش ببندیش به تخت ترکش بدید

نه داداش قربونت ؛ من خیلی وقته پاکه پاکم ؛ آخرین بار که مواد زدم برمیگرده به نیم ساعته پیش بعدش دیگه رفت تااااااااااااااااااااا نیم ساعت دیگه

رامین ازین کیک الکی خوش بودنت چیزی هم برا ما مونده؟

نه داداش دیر رسیدی ؛ راستش پول نداشتم کیک تورو دارم اندازه یه نخود مواد گرفتم

این سخن زیبا از دکتر ارنست

مگه من مردم ؟؟؟؟؟؟؟

.
.
.
.
.
.
.

دکتر علی شریعتی پس از خوندن پست علیرضا

[ترلان]

سلام سلام

صبح بخیر

بفرمایین تا بقیه شم بیارم

روز خوبی داشته باشیددددددددددددددد

[Alireza 68]

یعنی ها با این استقبال شما ها قشنگ فهمیدم بود و نبودم فرقی نداره 

این افق کجاس برم محو شم:ishhh:

رامین تو تنها کسی بودی جوابمو دادی تو بیا بغل من :highfive:

علیرضا مفتخرم اعلام بدارم اولین لایک رو خود بر پست جنابتان بکوفتم ؛ هیچوقت فکر نمیکردم همچین فضیلتی نصیبم بشه  

افرین اینم کاپ قهرمانی لایک خدمت شما

این سخن زیبا از دکتر ارنست

مگه من مردم ؟؟؟؟؟؟؟

.
.
.
.
.
.
.

دکتر علی شریعتی پس از خوندن پست علیرضا

هعی چقد دلمون گرفته

---

تنها ترین سردار عزیز خوش اومدی 

ما خودمون اولین استقبال رو ازت میکنیم 



الان تنهاترین پست بده شونصد نفر تو جواب پستش پست میدن

الان ته حسودی بودما

[تنها ترین سردار]

.

 پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را     ...     الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را 


 سلام

داشتم به این فکر می کردم که خیلی وقته هی نمی شه تو شبانه روزی بیام و پستی بزنم 

با رفقای قدیم هم صحبت بشیم و با دوستان جدید آشنا 

یعنی زمان اندک ما مجال این کار رو نمیده 

هر از گاهی که میشه مختصر بیام کانون همین قدر فرصت می شه که سری به "کوی خرابات زنیم و دیر مغان" ...

داشتم به این فکر می کردم که عجب* ... 

نیستیم و "از دل برود هر آنکه از دیده برفت ..." 

اما علیرضای عزیز قصه رو عوض کرد ...

خوش حال شدم، نشون داد پیر ما با مرام تر از اینه که با این سنش! هنوز همه رو یادش هست ... 

آقا علیرضا، ما مخلصیم 

به قول خودت، مخلصات منیزیم ... 


دلم می خواست انقدر وقت بود که بشینم حرف ها بزنم 

اوووووف کلی ماجرا، قصه هایی که گذشت ...

کاشکی روزای خوب بیان ...

هوای این دنیا دیگه خاکستریه ...

و دل ابری ...

و تنها منتظر یک رعد و برق ...




کاش بارانی بشوید هر چه هست       .....       یادمان آید همان قول "الست ..."

کاش دل ها آسمانی می شدند       .....       از نگاهی عاشقانه مستِ مست ... *





هوای دلتون آفتابی ...

التماس دعا ...



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ته نوشت!


*1- کلمه ای که مدتیه ناخودآگاه خیلی تکرارش می کنم، داره میشه تکیه کلام واسه ما
*2- همینجوری، بی مقدمه!



ارادتمندیم ...

[Alireza 68]

سلام و دورود بر پیر مغان و دیر مخابرات 

آره داداش دود از کنده بلند میشه 

مگه ما پیر پاتال ها همدیگه رو تحویل بگیریم وگرنه اینجا شده شبی no country for old man :d

آقو حرف منو تحریف نکن دیگه تدوین جدید هست از حرف من؟ من از پتاسیم استفاده میکنم نه منیزیم 

دلم می خواست انقدر وقت بود که بشینم حرف ها بزنم 

اوووووف کلی ماجرا، قصه هایی که گذشت ...

کاشکی روزای خوب بیان ...

هوای این دنیا دیگه خاکستریه ...

و دل ابری ...

و تنها منتظر یک رعد و برق ...




کاش بارانی بشوید هر چه هست       .....       یادمان آید همان قول "الست ..."

کاش دل ها آسمانی می شدند       .....       از نگاهی عاشقانه مستِ مست ... *





هوای دلتون آفتابی ...

التماس دعا ...

جانا سخن از زبان ما میگویی 

تنها چیزی که یاد گرفتم اینه که گاهی خودتو باید بزنی به بیخیالی منظورم این نیست که کلا بیخیال باشی نسبت به اطراف ها نه

منظورم اینه که بذاری بیان و برن باهاشون درگیر نشی

درگیرشون بشی بدتر میشه 

چیزایی که کاری از دستت برنمیاد بیننده باش 

شاعر میگه 
تا فرصت هنوزم هست
برگرد به خودت برگرد
نو شو که این تکرار،از تو، تورو دورت کرد
بسه اگه تا امروز
تکرار تورو داد برباد
فردا رو بساز از نو ،دیروزو ببر از یاد...
تو لحظه تکراریت ،تنها خودتی همرات
حسرت شده یار تو، ای همه ی حرفات!
با غصه نشو همدم،سنت شکن خود باش
آزادترین فردی وقتی که نگی ای کاااااااااااااااااااااااااااش!!

[رامین.]

سلام
سردار خوش اومدی
علیرضا بی خیال ... برو خدا رو شکر کن 2 نفر پشت هم جواب دادن . تو این دو ماه نادر بوده این یه مورد
من تو این دو ماهی که برگشتم کاملا عادت کردم به این وضعیت ؛ چند ماهی از میادین به دور بودی در جریان نیستی ؛  یکم که بگذره قشنگ کالیبره میشی
صندلی داغ که کلا یخ کرد . حداقل به اندازه ی کسایی هم که به سها رای داده بودن نیومدن سوال بپرسن . حالا زیر پست ها رو میبینی هر کدوم 40 تا لایک داره . همه حال میکنن یکی دیگه بیاد تایپ کنه و بیان بخونن 
کلا کانون نسل های مختلفی رو پشت سر گذاشته ولی دیگه نسل اینقدر تنبل مورد نداشتیم . حتی رو نسل قبلی هم تاثیر منفی گذاشته
واقعا تنبلی مادر همه ی گرفتاری هاست ...
ولی به هر حال مادره دیگه ... احترامش هم واجب

[some day soon]

آقا من اول لایک کردم پستت رو رامین ...ولی جزو اون نسل تنبل مطلب خون لایک کن  هم نمیخواستم حساب شم به خاطر همین اومدم یه پست بذارم ازت تشکر کنم به خاطر پستت ...مرسی مرد ...مرسی  

[سها]

سلام
این نیز بگذرد بچه ها...

(حقیقت اینه ک خیلی انگشت اتهام ب سمت خودم میگیرم..چ بداانم..شاید شرمندگی خوب باشه برام..)

در پناه خدا..
یاعلی.
______________
پ.ن:
اصلا نمیخواستم این پست اینطوری باشه.. اما نشد! مثه همه این مدت..
حس میکنم من باید کاری کنم!نمیدونم چ کار!نمیدونم چطور!
سوال میکنم از خودم ک من باید کاری کنم؟ چ کار؟ چطور؟
کلا اینطوریاس!

چطوری میشه نسل جدید رو جذب و نسل قبل رو تثبیت کرد؟؟
مجاهد گفتن آسیب شناسی کنم!!
آسیب های درونی رو میتونم رفع کنم اصلا؟

چ بدانم!

پانوشت از خود پست طولانی تر شد..
یاعلی.

[حسین چار دو دو]

خبر آمد خبری در راه است ... 

[رامین.]

مسابقه ی بهترین آواتار داریم با موضوع محرم

برای شرکت تو مسابقه کلیک کنید