انجمن شبانه روزی

**معتاد دوباره** · 1393 دي 27، 14:36

(1393 دي 26، 22:48)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: بچه ها به من بگین ، تو چهل روز به خودم چی بدم؟
اگر بدون شکست برم تا هفتاد روزگی شاید ماشین خریدم ، البته با پول بابام. (فکر بد نکنید نهایتا از این پرایدای مدل 86)
در حقیقت این می تونه یک تنبیه باشه تا پاداش ، ماشین به شرط هفتاد روزگی.

آقا مایه داریه ها ...

**عبد الله** · 1393 دي 27، 18:53

اینم عکس ماهی های زیبا برای اینکه دلتون حال بیا

**حبيب** · 1393 دي 27، 18:56

اگه پرايد دار شدن تنبيه به حساب مياد يكي بياد منم تنبيه كنه! 4fvfcja

**می توانم** · 1393 دي 27، 18:59

بسم الله الرحمن الرحیم
منم حس میکنم خیلی پر رو شدم
لطفا تنبیه
والله

اقا تنبیهش این باشه تشویقش چیه؟
شاسی بلند و اینا؟
شاید مثلا بی ام وی
خدا می دونه

**عاشق فاطمه زهرا**

خب چرا می زنید ، سوء تفاهم شده.

من باید شفاف سازی کنم. 4fvfcja

مسئله اینه که الان حرفش هست که پدرم می خواد برام ماشین بگیره ، پراید . یعنی خود به خود اگر خدا بخواد من سه چهار ماه دیگه ماشین دار
می شم.
حالا من واسه خودم یه تنبیه می ذارم ، این که اگر مستقیم تا 70 روزگی نرم ، قید پراید رو می زنم. این می شه تنبیه.

حالا یه پراید این حرفا رو نداره که 4fvfcja

اومده بودم کلی از بدبختی که امروز کشیده بودم شکایت کنم ، کلا یادم رفت. :smiley-yell:
آقا من امروز دو تا امتحان داشتم ، دیشب فکر کنم کلا سه ساعت خوابیدم . الانم له لهم ، به قول دریفت جان چکمه شدیم رفت.

فقط یه سوالی برام ایجاد شد.
وقتی می شه یه روزه درس رو خوند و درس رو پاس کرد ، چرا یه ترم ملت رو الاف می کنن؟ 4fvfcja

...

.........................
(برای شکارچی های سوتی املایی: الاف درسته یا علاف؟ سوتی نگیرینا 4fvfcja

)

**حبيب** · 1393 دي 27، 19:57

چون خودت اعتراف كردي كه بلد نيستي چطوري مينويسنش، ما ايراد نميگيريم ولي ميتوني بياي درستش رو تو سوتي هاي املايي ببيني

**عاشق فاطمه زهرا** · 1393 دي 27، 20:35

آقا این فیلم رو ببینین (توی آپارات) کرکر خنده هست. Khansariha (13)

امسش هم هست وسوسه ، می خوان ببینن بچه ها چقدر اراده دارن.

http://www.aparat.com/v/epQUt

وسوسه

**مهاجر** · 1393 دي 27، 20:45

ای ول خیلی باحال بود
کلی خندیدم
و جالب بود خیلی

**حبيب** · 1393 دي 27، 20:53

عاشق جان شما دوباره يه سر به سوتي ها بزن

**مهاجر** · 1393 دي 27، 21:08

با این که خنده دار بود
ولی نکات زیبایی داشت
خیلی جالب بود، بچه این سنی چه اراده ای از خودش نشون داد، ولی...

**عاشق فاطمه زهرا** · 1393 دي 27، 21:14

(1393 دي 27، 20:53)حبيب نوشته است: عاشق جان شما دوباره يه سر به سوتي ها بزن

آقا شما کلا با محتوی کاری نداریا؟ 4fvfcja

من می گم چکمه شدم ، چشام آلبالو گیلاس می چینه.

(1393 دي 27، 21:08)sword.u.a.c نوشته است: با این که خنده دار بود
ولی نکات زیبایی داشت
خیلی جالب بود، بچه این سنی چه اراده ای از خودش نشون داد، ولی...

اتفاقا واسه همین گذاشتم توی کانون .
وقتی این فیلم و تلاش بچه ها برای نخوردن شیرینی رو دیدم ، یاد تلاش های بچه های این جا افتادم.
چطور الان اگه ما جای اون بچه ها باشیم ، به راحتی می تونیم شیرینی رو نخوریم (اصلا به طرف می گیم گیر آوردی ما رو شیرینی مال خودت 4fvfcja

)
اگر ما بزرگ شیم و لذت خوردن شیرینی یا لذت های دیگر برامون کوچک بشن ، به راحتی می تونیم بخ وسوسه ها غلبه کنیم.
............................................
غلبه درست بود دیگه حبیب جان؟

از این به بعد میام کانون باید به لغت نامه دهخدا بذارم کنار دستم.

**نمیدانم** · 1393 دي 28، 0:26

چندین سال پیش بود،
جایی،
یه هم اتاقی چینی داشتم.
یه روز صبح، در زد اتاق م و اومد تو.
حال ش خوب نبود، صدایی که می لرزید.
گفت که خواب بد دیده؛ که باباش فوت شده.
زود هم زد بیرون، گریه ش گرفته بود.

چند دقیقه بعد رفتم اتاق ش،
نشستم کنارش و کمی باهاش حرف زدم.
گفتم ماها این جور وقت ها صدقه می دهیم.
گفتم مقداری گذاشتم کنار، از طرف تو.

روزِ قبل از آخر،
با هم رفتیم ساحل غربی.
نشستیم، نگاه کردیم،
چند عکس هم گرفتیم: از خودمان، از غروب و اقیانوس هند.
حرفی نگفته مانده بود همه ی آن روزها،
گفتم ش:
کاش دوباره فکر کنی در کار این جهان و خدای آن.