1394 خرداد 1، 20:06
من نمی تونم برات پ پ بذارم با گوشی اومدم و کامپیوتر دستم نیست
قربون محبتت که حالمو می پرسی
خیلی خوشحالم که می بینم اومدی
نقل قول: کمی هم بازار رفتیم.
دوستام کلی خریدند: شلوار، تی شرت، پیرهن، شلوارک.
خیلی پسرا و مردا توی خیابون شلوارک می پوشیدند؛ من که کلن نمی پوشم حتی تو خونه.
ولی برا اون آب و هوا چیز خوبی می نمود.
من توی جین، گاهی نزدیک بود بپزم از گرما و رطوبت.
به من می گفتند چرا نمی خری؟
می گفتم که دو سه تا شلوار، سه تا تی شرت و چند تا پیرهن دارم،
همونا رو هم کهنه نشده میذارم کنار؛ خب چرا زیادی بخرم.
یه ساعت جی-شاک می خاستم که گیرم نیومد.
فقط یه عطر کلاسیک خریدم به اسم Vetiver از کارای شرکت Guerlain
عطره رو زدم، به دوستام می گم چطوره: دو نفری می گند: بوی صابون گلنار می ده!
WTF
ولی خودم خوشم میاد ازش.
عطر خوبه، یه سال ه از عطر استفاده می کنم.
کاش زودتر فهمیده بودم.
شما هام بگید از چه عطرهایی خوش تون میاد.
دوست عزیزمون "مرد مجاهد" و "حسین" هم که هستند،
حق ش بود یه خروس جلو پاشون قربونی می کردیم.
نقل قول: سلام
داشتم اعتبارام و نگاه میکردم دیدم یه نفر بهم خنثی داده
رفتم دیدم برای پستی که توی رهروان گذاشته بودم!!!
برادر اونجا که از اول رهروان و گروه پسرونه نبوده که ! گروه جنگجویان لیان شامپو بوده . منم لیدر اونجا بودم
همین دیگه روشنگریم تموم شد .