انجمن شبانه روزی

[جناب خان :)]

رفرش کردن چی؟
مگه لغزش داشتین خدایی نکرده؟

[taranom2]

من فقطنای رفرش وردن دازم همقن

خب داد و فریاد بزن تا کسی بیاد نجاتت بده آخه چرا داری با آبروی خونوادت بازی می کنی یه لحظه به پدر مادرت فکر کن ...

[خدا همراهمونه]

آبجی ترنم چقدر حرفات قشنگند. همیشه برامون از این حرفا بزن خیلی نیازه

پس این دوتا دوستمون ک مشکل داشتند کجا رفتند؟
بیاید بگید ک خالی بشید. این جمله پیشنهاد هردوتون بود ب بقیه.یادتون ک نرفته

[جناب خان :)]

چرا بقیه پست ها را نمیذاری آقای درخشنده؟
از شما بعیده
شما همیشه خودتون به همه امید میدادین
اقلا بگین چی شده؟؟

[شازده کوچولو]

داداش درخشنده,
همه‌ی این حرفایی رو که زدی رو یه نفر زده بوده,
که اونم تازه چند روزه عضو شده و توی جو کانون نیست,
این جور قضاوت نکن داداش,
همه‌ی ما حال همدیگه و از جمله شما برامون مهمه
وگرنه  در همین حد کمش هم سعی نمی کردیم به هم کمک کنیم.

[خدا همراهمونه]

برادر درحشنده خب آف شدید هردوتون ک بچه ها گفتند کجا رفتید. منم فکر کردم رفتید چون جز افراد آنلاین نبودید.
بچه ها شوخی میگند باهاتون شاید حالتون عوض بشه.
ببینید ما نمیدونیم دردتون چیه ک بتونیم بهتون کمکی کنیم. خب بگید چی شده ک اگه تونستیم راهنمایی کنیم

[تـــواب]

به جایی رسیدم که دوست دارم بینایی رو ازم بگیره 

دچار بیماری چشمم ، چشم ناپاک ، عادت به دیدن جنس مخالف خصوصا در فضای مجازی 

نور قلبم رفته و قلبم سیاهه و سیاهه 

از خدا ناراضی 

واسه اینکه شرایط منو اینجوری کرده 

وقتی دید که دارم به گناه می افتم چرا کاری برام نکرد 

خسته و ناتوان تر از همیشه زمان رو سپری می کنم برای رسیدن به انتها 

امروز از جایی که کار می کردم 

انصراف دادم و احتمالا قسمت زیادی از دستمزدم رو به خاطر فسق قراردادم ازم کم می کنن 

گفتن چرا می خوای بری ، گفتم : دروغ کار بهتری پیدا کردم :(

من خیلی ضعیف تر از اونی ام که فکر می کردم و تو محیط واقعی نتونستم کاری بکنم 

بعد توقع هم دارم که بتونم ازدواج کنم ، هر چند ازدواجم برام رویا بود و هست و خواهد بود 

الانم باید برم بیرون یه کاری انجام بدم 

بعدش که اومدم میام اینجا 

محرم اومده اما من اصلا محرمی نیستم 

از پارسال تا حالا خیلی لجن تر و کثیف تر شدم 

[جناب خان :)]

نمیدونم مخاطبت کی بود
ولی من 100% اعتقاد دارم
مگه غیر اینه که برای کمک به هم دور هم جمع شدیم؟
سها خانمم نوشته بودن ترک خ.ا یه هدف کوچیکی از کانونه
خود من هرموقه دلم میگیره میام اینجا یکم حرف میزنم آروم میشم

[خدا همراهمونه]

بجه ها همتون چ اونایی ک الان غم دارید و چ اونایی ک حالتون بهتره ی سر ب این سایت بزنید. من خودم فقط ی کلیپشو دیدم بد نبود دوست داشتم .شما هم ببینید شاید کمکی بکنه
برادر تواب و درخشنده شما هم گوش بدید.
مهرخدا رفته و من خیلی نگرانم ک کاری دست خودش نداده باشه. بجه ها همتون الان براش و برای درخشنده و تواب دعا کنید

[خدا همراهمونه]

چقدر خنگم من لینکو ندادم
http://www.webyad.com/view/%D8%AA%D8%BA%...8C-w642705

[طاهر]

رفقا به خودتون مسلط باشید
این حرف ها و حرکات چیه
درخشنده خان از شما بعیده
اولا ک کاملا مشخصه اون رفیقمون شوخی کرده و قطعا منظوری نداشته- هرچند ک شوخیش ممکنه بجا نبوده باشه-
اینجا کسی از رفتن شما خوشحال نمیشه ک با یه خدافظی شما بگه خوش گلدین و تمام
این دوستمون ک نقل قولش کردی مگه عضو تازه وارد نیستن؟
واقعا از شما بعیده عزیز

و اما به شدت نگران حال مهرانا خانوم هستیم
کاش بگند چی شده
پستی ک گذاشتن و کلمات نوشته اشون ک پر از اشتباهات تایپی بود نشون میده ک اصلا حال خوشی ندارن
کاش یه فرجی بشه -تو این شرایط نمیتونم بگم بیاند بهمون خبر بدن-
اصلا مشخص نیست اون طرف چ اتفاقی افتاده
بدی دنیای مجازی هم همینه ک از حال طرفت نمیتونی با خبر باشی و اینجور مواقع کمکش کنی
براشون دعا کنیم ک هرچی هست بخیر بگذره
14 صلوات نذر آرامش دل اهالی کانون مخصوصا درخشنده عزیز مربی ورزش دوست داشتنی کانون
14 تا صلوات هم نذر سلامتی مهرانا خانوم

[درخشنده]

نمیدونم مخاطبت کی بود
ولی من 100% اعتقاد دارم
مگه غیر اینه که برای کمک به هم دور هم جمع شدیم؟
سها خانمم نوشته بودن ترک خ.ا یه هدف کوچیکی از کانونه
خود من هرموقه دلم میگیره میام اینجا یکم حرف میزنم آروم میشم

پس چرا هیچجوره درست نمیشه؟ اصلا داره بدتر میشه...

انگار امید الکی میده...

مرسی داداش شما خیلی مهربونی... ولی مشکل قلب من با حرف زدن دیگه درست نمیشه...

[خدا همراهمونه]

مهر خدا ک رفته ولی داداش درخشنده شما نمیخای بگی مشکلتو شاید کمکی بشه. اگرم نشی ب قول خودتون خالی میشید.

[جناب خان :)]

منم 14 تا صلوات برای درخشنده
14 تا برای مهرخدا
14 تا هم برای تواب

[Alireza 68]

سلام دوستان شبتون بخیر باشه

بشدت سرما خوردیم ازین انفولانزا جدیدا خخخ

دیروز داشتم تو پارک دور میزدم با دوستم دیدم ی بنده خدایی داره روی یک دست شنا میره گفتیم این دیه چه بروسلییه برا خودش

منتظر موندیم دیدیم همینجور داره میره

گفتیم وایستیم ببینیم کیه طرف بلند شد دیدم یک پیرمرد شصت هفتاد ساله اس یعنی هر دوتامون دهنمون باز مونده بود