امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

این عاشق یه چیزی الان گفت بهش فکر نکرده بودم.... انگار بیدار شدم!

گفت اگه یه بار سلامتیت برگشته پس دوباره میتونه برگرده... 

خیلی مسخرست!!! الان میرم تست! تا اخرین نفس میرم نتیجرو میگم....

فردا میرم دکتر اگه اشتباه کرده باشه کانونو میکنم تو حلقش!!!! دو هفتست از ناراحتی نمیتونم نفس بکشم!!!

اگه من اینو درست نکنم ارش نیستم...
مهرانا چی شده یکی بگه. بجه ها خوب باشیم خواهش میکنم. به خدا بچه های کانون یه چسز دیگه ان . شماها حیلی خوبین

خوبم مهتاب

[تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg]
اقای درخشنده؟ چیزی که قابل حله ناراحت نشین خواهش میونم باور کنین میدونم چس میگین ولی ناراحت نباشین. گفتم که بابای منم دریچه ی میترالش تنگ بود ولی هیچسو قا ناایمی نشدیم

مهرانا چی شده خوبی حتما نفست خوبه همه چی خوبه اره دارم میمیرم به خو ترنگرانی

درخشنده جان
من هم مشکل شمارو داشتم .
یه تیکه غده مانند کوچک روی سرم بود حدودا یه 5 سالی روی سرم بود .
رفتم یه دکتر گفتش که برو پایین توی اتاق عمل ، برای عمل آماده شو.
دکتر میگفت که اگه عمل نکنی غده میره داخل مغزت واز اینجور چیزا !!!!
من به حرفش عمل نکردم !!!
رفتم تهران پیش یه دکتر دیگه
اول گفت برو عکس بگیر .
من هم رفتم گرفتم
بعد عکس سرم را دید و گفت که چیزی نیست .
یه تیکه گوشت اضافی روی سرت هست اگه بخوای عمل کنی مغزت عفونت میکنه و عوارض بعدش.
من هم عمل نکردم و الان مشکلی ندارم.
خیلی راحت هم هستم .
چند تا دکتر دیگه هم برو.
من به دکترهای ایرانی اعتقاد ندارم .
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
بچه ها حلالم کنبن خوش میکنم . هیچ جای دنیا مث اینجا میس من دلحور نشیت نازاحت میاشدن و امیدوار باشیم باشین؟

داداش اشار گلم نگران نباش خودم درستش میکنم.... 53

ایشالاه بیای بیست روزه....

-----------

زیر بارون رفتم ببینم حالم چطوره! ضربان سنج رو برداشتم روی سرعت 45 ضربان 170 رو ثبت کرد....نمیفهمم اخه کدوم ادمی که قلبش داغونه اصلا به 

سرعت 45 میرسه که حالا بخواد ضربانشم نگاه کنه؟!

خیلی خیلی خیلی امیدوار شدم....

مرسی عاشق جونی... حالم بد بود اصلا فکرم کار نمیکرد...فقط حس میکردم مردم!

یه دنیا ممنون...نوکرتم...........

خیس شدم ولی عالی بود.... فردا میرم پیش دکتره....شانس بیاره قلبم سالم نباشه!!! 

دارم یخ میزنم!

53
سلام 53

ببخشید من ازین اسم یوزم خیلی بدم میاد 22 همش انرژی منفی میده بهم چی کارش باید کنم :/
گیرندت رو تنظیم کن 

clapping

میگی یعنی چی ؟

یعنی

توی دنیا هم خوبی هست هم بدی


هم شادی هست هم غم 



هم بدبختی و هم خوشبختی


و

این تویی که برای کارایی که فقط خودت می تونی توی این دنیا انجامشون بدی آفریده شدی 

تازه حق انتخاب هم داری

[تصویر:  47276600274856889383.gif]

پس این تویی که باید گیرندت رو تنظیم کنی 

128fs318181

 Hanghead  Fight and win Hanghead
[تصویر:  dust.gif]
تمام نیرومو جمع کردم تا اینو درست بنویسم نگران نباشید من از خودم شاکی
بودم و برا اروم صدن در خوردن ارام بخش زیاده روی کردمببخشید. نگرانتون
کردم فک نکحج با چنقن چیزی من بمیرم

[تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg][تصویر:  941493eeea57.jpg]
سلام اقای درخشنده

منم امروز حالم هیچ خوب نبود
تو حمله میگرن بودم
داشتم مروز می کردم اولین باری که تصمیم به خودکشی گرفتم
رفتم بالای نرده های واستادم که خودمو پرت کنم تو حیاط
حداکثر 9 سالم بود! چون 9 سالگیم نشده بود که از اون خونه نقل مکان کردیم

خیلی حالم بود بود تهوع و سر درد و چشم درد و بحران عصبی پیش میاد تو این حملات

ولی گذشت و من هنوز سر و مر گنده در خدمت شمام

به قول شاعر:
به قطع رشته ی جان عهد بستم بارها با خود
به من آموخت گیتی سست عهدی سخت جانی را


دیگه چی؟
رفتم دکتر گفت خشکی چشم گرفتی و چشمام هم نزدیک بین شده هم آستیکمات
یه عملم قبلا کرده بودم نخای بخیه جذب نشده دکتر گفت باید دوباره عمل کنیم واست در بیارمشون یکی شم تو مطب کشید که جون به سر شدم

خلاصه روز خیلی خیلی خیلی بدی بود

می بینم واسه شما ها هم خوب نبوده


اقای درخشنده مرض قلبو خیلیا دارن
من خودمم دارم
دکتر گفته از خبر بد و عصبانیت دوری کنی سکته می زنی
راست میگه یه کمی که عصبی می شم خودم حس می کنم ضربانم شدیدا نا منظم می شه

شاید خیلی پرت باشه این حرف
اما شما واسه خیلیا اینجا قهمانی حالا اگه سوار دچرخه بشی یا نه

حسش اومد دوستای خوبم واسم دعا کنین
جسم و رحم کشش نداره
اگرچه هنوز سست عهد و سخت جانم

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1394 مهر 25، 21:24)Adrift Eidolon نوشته است: سلام  53

ببخشید من ازین اسم یوزم خیلی بدم میاد 22 همش انرژی منفی میده بهم چی کارش باید کنم :/
اول یه اسم خوب انتخاب کن

بعد برو اینجا: جشن پتو!

به سها خانوم بگو براتون عوض میکنن...
(1394 مهر 25، 21:25)MeHreKhODaa نوشته است: تمام نیرومو جمع کردم تا اینو درست بنویسم نگران نباشید من از خودم شاکی
بودم و برا اروم صدن در خوردن ارام بخش زیاده روی کردمببخشید. نگرانتون
کردم فک نکحج با چنقن چیزی من بمیرم


خانوم مهرانا بفرمایید استراحت.... دو هفته رو عالی پیش رفتید ایشالاه بقیشم همینطوری میرید جلو.... 53

ماشالاه...

----------
 طرف میخواست خود کشی کنه ... وقتی داشت اینکارو انجام میداد یهو به خودش اومدو گفت :
اگه من شهامت خود کشی رو دارم ، پس شهامت ادامه زندگی رو هم دارم ... !!
و خود کشی نکرد ...


درخشنده
 ببین تو خودتم خودتو پریشون میکنی خودتو
فک کنم نمیدونم به خدا از کجا برم بخونم که دقیقا چی گفتی از کجا شروع شده

ببین اولا یه درد مرضایی تو ادم هست هر چی هم با هر کی درد دل کنه اینا رو نمیگه
دوم اینکه خودت وقتی مثلا اینجا میخوای درد دل کنی ناراحتی اعصابتم خورد وقتی میخوای یه توضیحی بدی یه تیکه میگی یه تیکه نمیگی
بعدم خب بقیه طبق هر چی شنیدن ازت ( که کم هم هست !) میان قضاوت میکنن و دلداری میدن و اینا
و تو میمونی باز اینکه تو سر خودت بزنی که اقا کسی حرفمو نفهمید ... همه فقط دلداری میدن ... همه اینطور اونطور
و با طی شدن این مراحل نه تنها چیزی بت اضافه تر نمیشه اعصابتم بیشتر خورد میشه
راه کار اروم کردن خودت هم فک کنم اشتباست
یکی دوتا رو انتخاب کن
رک و اروم باش حرف بزن یا اصن بزار برات حرف بزنه حالا یا تو فضا مجازی مث اینحا یا فضای بیرون
تا به یه جایی برسی
این مرحله اول کارته
من هر چی تو این صفحات خواستم بگردم و بیام بنویسم اره داداش تاراحت نباش و فلانو اینا نگفتم
گفتم خفه شو ... تو چی میدونی درست این چشه ... هی دلداری امید الکی بدم یا بیام حرف بزنم طرف تازه با خودش جرّی تر هم میشه
پس این کاریو که گفتم بکن ...
یه لحظه با خودت اروم شو
 
من خود وقتشو دارم حاضرم بات منظم صحبت کنم حرفتو بخونم درست ج بدم
از بقیه هم انتخاب کن حالا یا خانوما یا اقایون
با ارامش برای ارامش خودت وقت بزار !!!
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و خود پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ ...

[تصویر:  05_blue.png]

لوتی ها [تصویر:  khansariha%20(18).gif] 

عاشق فاطمه زهرا    هادی   همت   الون واریور

شعار ما:
مردانه و دست در دست هم تلاش می کنیم

تا از ننگ خلاص شویم و به دنیای سبز پاکی قدم بگذاریم
انقدر حالم بده که اصلا هیئت نمی تونم برم :(

یعنی اعصابم ضعیف شده و از خودم بیزار شدم 

هر سال داره می گذره کثیف تر شدم و آلوده تر 

تازه هنوز به قول قدیمی ترا اول راهیم 

من کل مسیرو اشتباه اومدم و تاوان بزرگی رو باید براش پس بدم

هیچوقت فکر نمی کردم تو این زندگی که یکبارم هست به اینجا کشیده می شم :(
خانوم میتوانم یه دنیا ممنون...خیلی حرفتونو قبول دارم...نگهش میدارم....

------------------

الون جان راستش من نمیتونم چیزیرو درست توضیح بدم.....وقتی هم حالم بده خیلی بد میشم میخوام همرو بزنم!!! بهتر نیست اصلا هر وقت حالم خوبه 

بیام؟


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان