انجمن شبانه روزی

[نمیدانم]

سر کار که می رم،
معمولن یه بَچ خرما-کنجد درست می کنم.
تو پلاستیک هم بسته بندی بدوی ای! می کنم تا خشک نشه.
الان دارم اونا رو آماده می کنم.

[خانوم لبخند]

من مثلأ!دارم روی مقاله کذایی!کار میکنم

[می توانم]

شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نی ای شمع مزار خویش شد

نی به آتش گفت کاین آشوب چیست
مر تو را زین سوخن مطلوب چیست؟

گفت آتش بی سبب نافروختم
دعوی بی معنی تو سوختم

زان که مگفتی نی ام با صد نمود
همچنا در بند خود بودی که بود

مرد را درد اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است

[خانوم لبخند]

هوا هم ما رو خونه نشین کرد
ریه ما که معیوب بود دیروز دو قدم رفتیم فروشگاه با یه حال اسف باری برگشتیم (بدون اکسیژن)

[می توانم]

بارک الله خانم لبخند که درس میخونی درس از برنامه روزانه من غیب شده


عاشق خان چه خوبه دانشگاه رفتن



نمی دانم خان واسه خودتون درست میکنین می برین اونجا بخورد؟ چقدر گرمی میخورید

[عاشق فاطمه زهرا]

مقاله کذایی خوبه.
بچ خرما هم خوبه
طرح زدن هم که خیلی خوبه

من یکی کارم اینه که تو این تاریکی زل زدم به شیشه لپتاپ
منتظرم ....

[نمیدانم]

به به، چه آهنگی.
ما که خونه خوابن و نمی شه آهنگ گوش داد.
دوستان جای ما.

هوای گرد و خاکی اهواز رو بودم،
ولی آلوده ای رو نه.
اون هم دوستان جای ما

[نمیدانم]

منتظر چه ای عاشق!؟

[خانوم لبخند]

میتوانم جون چاره ای ندارم..
وگرنه من از اون شاگرد تنبلای ته کلاسم
یه استاد ... یه مقاله اجباریه سنجاق شده به امتحان داده بهمون که باید تا 12 (شنبه) تموم کنم..
حالا شنبه هم 3 تا امتحان دارم


خرما کنجد گرمی هست ولی انرژی زا هستش...
و از قضا همه چیزای مقوی و انرژی زا گرمی هستن

[می توانم]

نمیدانم من چون یه جا نشستم هندز فری گذاشتم


خانوم لبخند کوش؟

[گل سرخ]

چرا نمیخوابین؟

[عاشق فاطمه زهرا]

از فواید زل زدن به شیشه لپتاپ :
این جمله امضای نمی دانم

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

خسته نشو آقا جان ، حتی لفظش هم خوب نیست.

............

منتظرم صبح شه

[نمیدانم]

به به،
خانم کیمیا هم یه هو ظاهر شدند

[نمیدانم]

از فواید زل زدن به شیشه لپتاپ :
این جمله امضای نمی دانم

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

خسته نشو آقا جان ، حتی لفظش هم خوب نیست.

............

منتظرم صبح شه

مواظب امضای من باش،
یه هو دیدی اون شعله ه سوزوندت ها

این شعله رو گذاشتم،
بچه ها یاد جهنم بیفتند

[گل سرخ]

من یه کاری دارم که باید تا صبح تمومش کنم و تحویل بدم خیلی هم خوابم میاد اعصاب ندارم

برین جای منم بخوابین