امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

تبریک اق مهندس جناب خان
ایشالله دکتری بیاییم عروسیتبا خانوم دکتر ازدواج کنی
بیام سوار ایکس سی و پنجت شمال بریم
تو ویلاتون 2uge4p4 4chsmu1
سلام
داداش گلم جناب خان
خیلی خوشحال شدم که قبول شدی.
ایشالا موفق باشی در تمام مراحل زندگیت .
و اینو بدون که باید برای هدف های بعدی تلاش کنی .

من شیرینی هم حضوری میگیرم ماشین بیار با داداش پارادایس بریم جنگل های شمال .
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
سلاممممممممممممممممممممممم مبارکا باشهههههههههههههههه جناب خان خیلییییییییییییییییییییییییییییییی خوشحال شدممممم
2uge4p4 2uge4p4 2uge4p4 2uge4p4 2uge4p4
[تصویر:  IMG12272884.jpg]

پیام شبانگاهی الووووووووووووووووووون

از درخت بیاموزیم:

 برای بعضی ها باید ریشه بود.
تا امید به زندگی را به آنها بدهیم.

برای بعضی ها باید تنه بود
تا تکیه گاه آنها باشیم.

برای بعضی ها باید شاخ و برگ بود
تا عیب های آنها را بپوشانیم.

برای بعضی ها باید میوه بود
تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم نه زنده ماندن را...
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


ممنون داداش پارادایس گلللل Khansariha (96)
فقط نفهمیدم این تخیلات ذهنی (ایکس 35و..) از کجا اومده Khansariha (13)

مرسی آقای ضربتی عزیز،
انشالا شما هم به هرچی میخواین برسین 317

خیییییییییلییییییییییی ممنووووووووووون خانوووووووووم الــــــــــــووووووووووون Greenstars
53
به نام خدا 
مشارکت همساده
مشکل زودرنج بودن و عصبی بودن از خیلی قدیم با من بوده. نمیدونم ریشه در چی داره ولی خوب همراهم بوده و هست. گاهی فکر میکنم که از بین رفته و مغرور میشم اما اینجوری نیست.
اردیبهشت  نزدیک بود با پسر خاله م که چند سال از منم بزرگتره دعوام بشه. دو ماه گذشته ولی من جزییات مشکلم با اون رو یادمه. این اصلا خوب نیست خیلی دلمه فراموش کنم.
پریشب موقع سوار شدن به اتوبوس مامور کنترل بلیط خواست کارت رو از دستم بگیره و خودش کارت بزنه. من بهش ندادم دعوام شد بدم میاد از اینکه کارت رو از دست آدم میگیرن سر سلف هم با مامور سلف دعوام شد سر همینکه میخواست کارتمو بگیره خودش بزنه. تو هر دو مورد به ظاهر من برنده شدم کارتمو ندادم و با لجبازی حرف خودم رو به کرسی نشوندم ولی عصبانیتش باهام مونده تو روحم هست. دوست ندارم با هیچ کس جر و بحث کنم چون میدونم به درگیری فیزیکی میکشه و بدتر از اون من یادم نمیره و تو خاطرم میمونه و عصبی میشم و میرسه به شهوترانی.
تو کنترل خشم شاید وضعیتم بهتر شده باشه اما تو فراموش کردن صفر صفرم یه اتفاق بدی جروبحثی که پیش میاد واقعا به هم میریزم. ایشالا که خدا خودش به هممون کمکم کنه 
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
(1395 خرداد 25، 17:45)شادبانو نوشته است: سلام.
قبل از هر چیز باید یه تشکر کنم از همه دوستان نظر و عقیده اشون رو در ارتباط با پستی که گذاشتم " من مسلمون زاده ام " گفتند .
من از اون دسته آدمایی نیستم که اگر به یقین برسم در مورد کسی که راهش اشتباهه برم رسواش کنم و بگم فلانی اینطوریه اونطوریه و سند و مدرک رو کنم نمیدونم کار درستیه یا نه اما من نمیتونم . پس سها جون شما که نظرت اینه اون افراد از چندتا فیلتر گذشتن و .... حق رو میدم به شما و شما درست میگید امیدوارم من اشتباه کرده باشم.دیشب هم خودمو کنترل کردم که پستی در جوابتون نگذاشتم به همین دلیل بود و خواستم آروم شم .امیدوارم و امیدوارم و باز هم امیدوارم من اشتبا کرده باشم و شما درست بگید.
بارها و بارها به همین نقطه رسیدم و خواستم از کسی کمک بگیرم اما هر دفعه به خودم گفتم دیگران در مورد من چی فکر میکنند نکنه اینطوری فکر کنند نکنه اونطوری فکر کنند و .... و باز هم عقب نشینی کردم چون عادت کردم به مسلمون زاده بودن. بذار همینطوری پیش بره چه اشکال داره همه فکر میکنند مسلمونی حالا اشتباه فکر کنند تو تظاهر کن تو که از خودت نمیگی تو دروغم نمیگی فقط رفتارت باعث میشه دیگران بد برداشت کنند چه اشکال داره بذار بگن طرف چه آدم مومنیه. اما تا کی خودمو گول بزنم و تو این مرداب شک و دودلی بین کافر بودن و مسلمون بودن دست و پا بزنم و بیشتر فرو برم و آرامش و آسایشمو ازم بگیره.
اینسری نمیخوام کوتاه بیام برام مهم نیست نتیجه چیه کافر میشم ملحد میشم یا مسلمون فقط میخوام بفهمم چیم جزو کدوم دسته ام تکلیف خودمو با خودم مشخص کنم.منی که نمیدونم خودم با خودم چند چندم چجوری فرداروز بخوام با کسی که اصلا هیچ شناختی ندارم زندگی کنم باید بدونم خودم راهم چیه تا بتونم بررسی کنم طرف راهش با من میخونه یا نه
جدای از این تا کی پشت این حرف قایم شم که مهم دله و نیت آدماست بقیه اش مهم نی. خودم که خوب میدونم دارم خودمو گول میزنم.
خسته شدم از این وضعیت. برام مهم نی الان اینجا کی در موردم چی میخواد برداشت کنه حداقل اینو میدونم که از دیروز این مساله رو عنوان کردم شب راحتر خوابیدم به نسبت این دو سه شب که این افکار منو درگیر خودش کرده و به اوجش رسیده.
از منشا گفته شد تمام مذاهب و ادیان صحبت از یه نیروی برتر شده چون انسان نیاز داره به نیرویی تا دلشو قرص کنه و بگه اون نیروی برتر هوامو داره تا چند سال پیش شاید کسی ازم میپرسید  به خدا اعتقاد داری شاید میگفتم نه اما الان اتفاقاتی توی زندگیم رخ داده که نمیتونم از این نیروی برتر بگذرم و بگم وجود نداره این نیروی برتر با زبان و فرهنگی که من توش هستم به اسم "خدا " شناخته میشه و همین مساله برای کسانی که میگن فرستادگان از جانب خدا هستند هم برام رخ داده و به اونها هم معتقدم این افراد در دین اسلام هستند پس اسلام باید متفاوت از سایر ادیان باشه چون نه تنها فرستادگان قبلی رو قبول داره بلکه فرستادگان دیگه ای هم آورده که من تو این زندگیم بهشون اعقتاد پیدا کردم در حدی که بی برو برگشت اونا رو واسطه خودم و خدا میکنم تا مشکلم حل شه.
ولی نیمفهمم چرا این همه مهربونی درایت خوبیو ... در این فرستادگان هست اما توی این مغز من خونریزی ها جنگ ها و ... شکل گرفته
مثلا بگن امام علی کاملا تمام جنگها خونریزیایی که برای گسترش اسلام بوده تو ذهنم میاد یا همه از امام مهدی میگن وقتی بیاد یاران ایشون فلانقدرن بقیه رو قتل عام میکنند و زمین پر از خون میشه و با خون ادمهای بعد زمین سراسر از بدی ها پاک میشه و ...
در صورتی که دیشب داشتم حرفهای بکی از تازه مسلمونهای خارجی رو گوش میکردم دعاش بر ظهور حضرت مهدی این بود که ایشون ظهور کنند و به همه ما یاد بدن چجوری باید مسلمان واقعی باشیم و خوب زندگی کنیم
چرا منی که مسلمون زاده ام و توی کشور اسلامی بزرگ شدم از دین اسلام وحشت داشته باشم بترسم و مدام فکر کنم ایا این دین واقعا برای سعادت انسان ها بوجود اومده یا ....
خیلی حرفها و فکرها توی ذهنم هست و نمیتونم و نمیدونم چجوری به ترتیب واضح و شفاف بیان کنم تا متوجهتون کنم تو ذهنم چی میگذره.
من نمیتونم درک کنم افرادی رو که میگن قران رو چندبار خوندم بعضی از نکاتشو یادداشت کردم و پی بردم که به حقانیت وجودی خدا
من کاری ندارم به آیاتی که صرحتا سخن گفته در این مورد اما درک نمیکنم که اون فرد چجوری از تاریخی که برای نسلهای قبلی رخ داده و خدا در قران داستانش رو گفته نتایج خیلی خیلی معنوی و درست و حسابی کسب کرده.
شاید مشکل از درک منه اما نباید همین منی که از درک پایینی برخورداره متوجه شه قران چی میخواد بگه
معذرت میخوام این حرفو میزنم و هیچ مشکلی با کشورمون و دولت و ولایت فقیه و ... ندارم ولی خسته شدم وقتی تا خواستم آیه ای رو درک کنم و از کسی که اهل دین هم بوده توضیح خواستم اومده این آیه رو با شرایط انقلاب و ... شرح داده و متاسفانه حرفهایی رو آدم میشنوه که به همه چی شک میکنه نکنه اصلا ...
بگذریم بگذریم جون اونچه الان برای من مهمه خودم و خودم هستم در وحه اول برای اینکه بفهمم من کجای کار این دنیام خیرم یا شر شاید بعضیا بگن آدمها خیر و شر دارن و میزانش کم و زیاده اما من واقعا کم اوردم و میخوام مطلقا فقط یکیش باشم.
خلاصه این حرفام به خدا ایمان دارم به قران و اهل بیت خدا هم ایمان دارم که این دو مورد مربوط به اسلامه و من در تضادم که اگر این دو رو قبول دارم پس چرا به مسلمون بودنم شک کردم و اگر کافرم چرا این دو رو قبول دارم.
الان در حال نوشتن این حرفها هم به این مساله هم شک کردم که آیا تعریفی که از کافر داریم میشه منو به این تعریف نسبت داد یا درجه اش میشه کمتر کرد.

 

سلام شادبانو جانم 
شک پله رسیدن به یقینه عزیزم..ولی عزیزم برای درک و رسیدن به پاسخت به کتاب رجوع کن به ادم اهل فن ادمایی شبیه حاج اقا پناهیان یا استاد عین صاد..
من طبق تعریف عرف مذهبی ام اما بتازگی با کتابهای استاد صفایی حائری اشنا شدم کتابهاشون بسیار عالیه طوری با شما حرف میزنن انگار بی دین هستی و مرجعشون عقله و از این طریق راه رو نشون میدن ایشون یه استاد واقعی هستن که میتونن خیلی کمک کننده باشند براتون البته که ایشون فوت شدند ولی بهت پیشنهاد میکنم اگر اهل خوندن کتاب هستی برو سراغ کتاب «اندیشه های پنهان» ایشون
اما قبل از همه اینها به این وبلاگ مراجعه کن 5 فایل بارگذاری شده که شک ندارم شک ندارم برا شروع بهترین هست برات..من اگر بارها و بارها اینها رو گوش کنم سیر نمیشم جلسه اولشو گوش کن ابجیم و نتیجه رو بهم بگو
بدون پیش فرض دست به تحقیق بزن و تا رسیدن به نتیجه دست زا تلاش برندار...
دعاگوی روزهای خوبتم
http://ansarvelayatshiraz.blog.ir/1395/0...e-bahman94
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
خاله شادن هستم
تبریک به اقا ارمین و جناب خان مبارکا باشه
ان شاءالله عاقبت بخیر بشید و روزهاتون پر از اتفاقای قشنگ و خوب باشه و همیشه شاکر خداوند باشید
Confetti Confetti
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
مرسی خاله شادن  49-2
انشالا شما هم همیشه موفق باشین Confetti

منم به آرمین خان تبریک میگم  Khansariha (46)

نقل قول: داداش جناب خان آفرین. می دونستم قبول می شی. [تصویر:  khansariha%20(46).gif] 
حالا ان شاء الله حسابی درس می خونی و می ترکونی.

Khansariha (96)  راستی سیگار یادم رفت بکشم Khansariha (13) 
53
ابجی شادن ممنونم از حرفاتون از اقا پارشان هم خیلی ممنونم ک خیلی زحمتتون دادم 
برام دعا کنید میخوام از پایه همه چیمو اصلاح کنم اما داره به همین چند روز پاکیم صدمه میزنه. نباید بلغزم و نباید دست از راهم بکشم.
 سپاس شده توسط
یادمه برای پایان نامه م به یه سری داده استانی نیاز داشتم یکی برای تز دکتراش از این داده ها استفاده کرده بود کلی ازش خواهش و اصرار کردم بهم نداد گفت خودت برو از سایت مرکز آمار و سالنامه ها در بیار 3 الی 4 ماه وقت من رو گرفت. من همیشه میگفتم اگه خارج از ایران بود به راحتی داده هاشو بهم میداد اصلا خودش روی سایت میزاشت. 
گذشت و الان من شدم یه منبع از داده هایی که شاید پژوهشگر مستقلی در حوزه ما تو ایران به این تمیزی و شسته رفته ای نداشته باشه. به استاد راهنمام فقط دادم داده ها رو.
الان اسمم در رفته ایمیل میزنن برای داده و این حرفا منم ادرس میدادم که فلان داده رو از فلان سایت بگیر از اون سالنامه بگیر.سر خودمم کلاه میزاشتم که دارم روش تحقیق یادشون میدم ولی تهش این بود که چون خودم زحمت کشیده بودم دلم نمیخواست مفت و رایگان بدمشون به بقیه هزاران ساعت وقت گذاشتم برای کلین کردنشون. میخوام بعدا باهاشون مقاله کار کنم.این ایده یعنی یه ایده جهان سومی محض...این یعنی اینکه همساده تو مدیر بشی فردا تو این ممکلت میشی یکی مثه بقیه یه منفعت طلب کوتوله که فقط تا جلوی چشمش رو میبینه...اما امروز سر نفس پا گذاشتم روی سایت به صورت رایگان قرارشون دادم. کلا دلبستگی به هر چیزی به ادم آسیب میزنه الان راحت شدم Khansariha (69)  
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
(1395 خرداد 26، 20:41)همساده نوشته است:
یادمه برای پایان نامه م به یه سری داده استانی نیاز داشتم یکی برای تز دکتراش از این داده ها استفاده کرده بود کلی ازش خواهش و اصرار کردم بهم نداد گفت خودت برو از سایت مرکز آمار و سالنامه ها در بیار 3 الی 4 ماه وقت من رو گرفت. من همیشه میگفتم اگه خارج از ایران بود به راحتی داده هاشو بهم میداد اصلا خودش روی سایت میزاشت. 
گذشت و الان من شدم یه منبع از داده هایی که شاید پژوهشگر مستقلی در حوزه ما تو ایران به این تمیزی و شسته رفته ای نداشته باشه. به استاد راهنمام فقط دادم داده ها رو.
الان اسمم در رفته ایمیل میزنن برای داده و این حرفا منم ادرس میدادم که فلان داده رو از فلان سایت بگیر از اون سالنامه بگیر.سر خودمم کلاه میزاشتم که دارم روش تحقیق یادشون میدم ولی تهش این بود که چون خودم زحمت کشیده بودم دلم نمیخواست مفت و رایگان بدمشون به بقیه هزاران ساعت وقت گذاشتم برای کلین کردنشون. میخوام بعدا باهاشون مقاله کار کنم.این ایده یعنی یه ایده جهان سومی محض...این یعنی اینکه همساده تو مدیر بشی فردا تو این ممکلت میشی یکی مثه بقیه یه منفعت طلب کوتوله که فقط تا جلوی چشمش رو میبینه...اما امروز سر نفس پا گذاشتم روی سایت به صورت رایگان قرارشون دادم. کلا دلبستگی به هر چیزی به ادم آسیب میزنه الان راحت شدم Khansariha (69)  

افرین عالیه خیلی عاااااالی..من هم سر تزم خیلی اذیت شدم الان اگه کسی به کمک نیاز داشته باشه از لحاظ اماری یه کم قلقلک میشم که ازش پول بگیرم و براش انجام بدم ولی بعدش میبینم اگه قرار باشه همه اینقد حسابگرانه با هم رفتار کنیم و برای رفتارهامون چرتکه بندازیم که دینا میشه جهنم
ان شاءالله عاقبت بخیر بشید
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
(1395 خرداد 26، 18:48)شادبانو نوشته است: ابجی شادن ممنونم از حرفاتون از اقا پارشان هم خیلی ممنونم ک خیلی زحمتتون دادم 
برام دعا کنید میخوام از پایه همه چیمو اصلاح کنم اما داره به همین چند روز پاکیم صدمه میزنه. نباید بلغزم و نباید دست از راهم بکشم.

خواهش میکنم عزیزمن..نترس و دل قوی دار عزیزم..از خوده خدا کمک بخواه و سست نشو امیدوارم انتهای این راه رسیدن به خوده خوده خدای مهربون باشه ابجی من
ما تو این ماه مهمون خداییم و باید اداب مهمونی رو رعایت کنیم خودتو حفظ کن ابجیم و در انتهای ماه زا خدا عیدیتو بگیر
وعده خدا حقه ..شک نکن 
دلت اروم و فرداهات پر از اتفاقای قشنگ
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
Salam

برای این که از مسلمون زادگی در بیاییم باید وقت بذاریم (کلامی از مادر عروس Smiley-face-biggrin )
ولی انصافا از نقش آموزش و پرورش در معرفی دین نباید گذشت که واقعا بیخود بود Khansariha (46)
با تمام احترامی که به مراتب تقوای عزیزانی چون آقای پناهیان دارم اما ایشون بحثش زیاد مبنایی نیست برای همین بدرد کسانی مثل شادبانو نمیخوره.
اگر آدم خیلی منطقی هستید و میخواید از مبنا شروع کنید پیشنهاد من دکتر دولتی هست
http://tinat.ir/

اگر هم فقط قضیه تریپ روشنفکری و استایل لش و درکردن الفاظ لمپنی هست دیگه اینجا نبینمتون یه بار دیگه هم توپتون بیوفته اینجا پاره میکنم 4chsmu1
[تصویر:  2a3rg53xw8j9p4abhyd2.jpg]
 سپاس شده توسط
سلام
دوستان ما دو تا نمایشگاه برگزار کردیم دعا کنید کارامون فروش بره
جدا از قضیه پولش وقتی کاری خریداری میشه خستگی وقتی که براش گذاشتی از تنت در میره 49-2
[img=0x0]http://s6.picofile.com/file/8255085326/%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%88_%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C.gif[/img]
 سپاس شده توسط
ممنونم از همه.
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان